سراج معلم

لاحول ولاقوة الا بالله العلی العظیم-لا موثر فی الوجود الا الله -امام خامنه ای:ان‌شاءالله تا ۲۵ سال آینده چیزی به نام رژیم صهیونیستی وجود نخواهد داشت

سراج معلم

لاحول ولاقوة الا بالله العلی العظیم-لا موثر فی الوجود الا الله -امام خامنه ای:ان‌شاءالله تا ۲۵ سال آینده چیزی به نام رژیم صهیونیستی وجود نخواهد داشت

سراج معلم

هدف دادن اطلاعاتی در مورد دین و دنیاست
امیرالمومنین در حدیثی زیبا در راستای بصیرت افزایی می فرمایند: « کور آن کسی نیست که چشم ندارد ، بلکه کسی است که بصیرت ندارد. (کنزالعمال حدیث 1220) امام صادق(ع) می فرماید: عموی ما عباس بن علی، بصیرتی نافذ و استوار داشت. تعریفی بسیار زیبا از بصیرت : ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﺧﺪﻣﺖ مقام معظم ﺭﻫﺒﺮﯼ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ ﻭ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺍﯼ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺎ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﺗﺮﺑﯿﺖﮐﻨﯿﻢ. آقا ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ: ﻣﻨﻈﻮﺭﺗﻮﻥ ﺍﺯ ﺑﺎ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﭼﯽ ﻫﺴﺖ؟ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ: ﮐﺴﺎﻧﯽ ﻣﺜﻞ ﻣﻘﺪﺍﺩ ﮐﻪ ﭼﺸﻤﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺩﻫﺎﻥ ﻣﻮﻻﯾﺸﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﮔﻮﺵ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻭﻟﯿﺸﺎﻥ... آﻗﺎ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ: ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ. ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻓﺮﺩ ﺑﺼﯿﺮ, ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﻣﺜﻞ ﻣﺎﻟﮏ ﺍﺷﺘﺮ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ امیرالمؤمنین (علیه سلام) ﺩﺭ ﻭﺻﻔﺶ ﻣﯿﻔﺮﻣﺎﯾﻨﺪ: مالک ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺍی اﺳﺖ ﮐﻪ ﺍگرﺩﺭ ﺑﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﻣﻮﻻﯾﺶ ﻭ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﭘﯿﺶ ﺑﯿﺎﯾﺪ، ﺩﻗﯿﻘﺎ" ﮐﺎﺭﯼ را ﻣﯿﮑﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻧﺰﺩ ﻣﻮﻻﯾﺶ ﺑﻮﺩ، ﻣﻮﻻﯾﺶ ﻫﻤﺎﻥ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺍﻣﺮ ﻣﯿﮑﺮد... ﺑﺼﯿﺮﺕ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺭ ﻏﯿﺒﺖ ﻣﻮﻻﯾﺖ هم ﺑﺪﺍﻧﯽ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺗﻮ ﭼﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﺍ عمل کنی به نقل از qaemworld.blog.ir - هرگونه برداشت از این وبلاگ حتی بدون ذکر منبع آزاد است!

آخرین نظرات

۱۶ مطلب در مهر ۱۳۹۶ ثبت شده است

به افراد با مزاج سرد و تر توصیه می‌شود زیاد نخوابند، زیرا با خوابیدن زیاد، رطوبت بیشتر می‌شود.

خوابیدن، معادل سکون بدنی- روانی و بیداری، معادل فعالیت بدنی- روانی است، بنابراین انسان هرچه بیشتر بیدار باشد، بدن او بیشتر به سمت گرمی و خشکی میل پیدا می‌کند و رطوبت بدن کاهش می‌یابد. برعکس، هرچه فرد بیشتر بخوابد، رطوبت‌های بدن و همچنین رطوبت مغز بیشتر می‌شود و بدن به سمت سردی گرایش پیدا می‌کند.

اگر به دلایلی، خواب شخص کم شده و بیشتر بیدار باشد (مثلاً به دلیل درگیر شدن در پروژه‌های سنگین کاری یا امتحانات سخت و مهم مانند کنکور و یا به دلیل استرس‌های روحی روانی)، به دلیل متمایل شدن بدن و مغز به سمت گرمی و خشکی در این شرایط، باید:

* غذاهای با مزاج گرم و خشک را مصرف نکنند و یا با احتیاط مصرف نمایند. این غذاها عبارت‌اند از: غذاهای تند با ادویه زیاد (مانند فلفل، زنجفیل و دارچین)، سرخ کردنی‌ها، شوری‌جات، مغزهای پرانرژی (مانند فندق و بادام‌زمینی)، گوشت‌ها و مخصوصاً گوشت پرندگانی چون بلدرچین و سایر مواد گرم و خشک.

* از طرف دیگر این افراد باید خوردنی‌ها و نوشیدنی‌های با مزاج تا حدودی سرد و رطوبتی مصرف کنند. مثلاً نوشیدن چای دارچین یا چای زعفران برای آن‌ها مناسب نیست.

* کاهو برای این افراد مفید است (سرد و تر و خواب‌آور است). مصرف آب و میوه‌جات و سبزیجات حاوی رطوبت بیشتر (مانند هلو، شلیل، آلو، هندوانه، خیارهای بزرگ با رطوبت بیشتر)، طعم‌های ترش و ملس مانند آلبالو و همچنین لبنیات مانند ماست و دوغ برای این افراد مفید است، زیرا ضمن جلوگیری از گرمی و خشکی بیشتر، باعث القای خواب هم می‌شوند و اثر دوجانبه دارند.

بهتر است انسان وقتی به بستر می‌رود، چند دقیقه روی پهلوی راست بخوابد تا

اگر مواد غذایی در معده وجود دارد به سمت قعر معده جابجا شود و یا وارد روده‌ها گردد و پس از این چند دقیقه، به پهلوی چپ بگردد و در همان حال به خواب برود.

این امر باعث می‌شود کبد که یک عضو پرخون و گرم است، مثل پتویی روی معده

و روده‌های کوچک را بپوشاند و با حرارت خود به عملیات هضم و جذب کمک کند

همچنین به افراد با مزاج سرد و تر توصیه می‌شود زیاد نخوابند، زیرا با خوابیدن زیاد، رطوبت بیشتر می‌شود. این افراد باید از غذاهای سرد و تر به میزان کمتر استفاده کنند تا خوابشان کمتر شده و راحت‌تر از خواب بیدار شوند.

ارتباط زمان غذا و خواب

اکثر موارد ذکرشده در مورد رابطه زمان غذا خوردن با ورزش در اینجا نیز صادق است و بهتر است غذا تقریباً از معده رد شده باشد و بعد شخص بخوابد؛ خوابیدن روی غذا اصلاً توصیه نشده و بسیار مضر است. حداقل ۳-۲ ساعت باید بین شام و خواب فاصله باشد. خوابیدن طی روز نیز در طب سنتی کلاً توصیه نشده است، مگر برای مزاج‌های گرم، به صورت چرت زدن (خواب کوتاه مدت) و با فاصله زمانی از نهار. پس توصیه می‌شود انسان نه با شکم خالی و گرسنگی بخوابد و نه با شکم پر، زیرا خوابیدن در حالت گرسنگی و با شکم خالی منجر به ضعف و لاغری می‌شود، چون در هنگام خواب، قوای بدن و خون، جهت انجام عملیات هضم و جذب به سمت سیستم گوارش جلب می‌شوند و اگر غذایی در سیستم گوارشی یافت نشود، مواد طبیعی، مخاط و خود سلول‌های بدن و سیستم گوارش به عنوان غذا مصرف می‌شوند. با شکم پر خوابیدن هم باعث انسداد عروق، دیدن خواب بد و کابوس، احساس بختک افتادن روی قفسه سینه، خروپف، سنگینی پس از خواب، خلط ته حلق به هنگام صبح و بوی بد دهان می‌شود.

خوابیدن طی روز نیز در طب سنتی کلاً توصیه نشده است، مگر برای مزاج‌های گرم، به صورت چرت زدن (خواب کوتاه مدت) و با فاصله زمانی از نهاربهتر است انسان وقتی به بستر می‌رود، چند دقیقه روی پهلوی راست بخوابد تا اگر مواد غذایی در معده وجود دارد به سمت قعر معده جابجا شود و یا وارد روده‌ها گردد و پس از این چند دقیقه، به پهلوی چپ بگردد و در همان حال به خواب برود. این امر باعث می‌شود کبد که یک عضو پرخون و گرم است، مثل پتویی روی معده و روده‌های کوچک را بپوشاند و با حرارت خود به عملیات هضم و جذب کمک کند. در زمان برخاستن از خواب نیز بهتر است به سمت راست بچرخد، چند دقیقه‌ای در همان وضعیت بماند تا حرکت مواد روده به سمت انتها خوب انجام شود و سپس از بستر بلند شود. یکی از کارهایی که بهتر است انسان در هنگام خواب رعایت کند، این است که به وسیله رواندازی (پتو یا ملحفه)، روی منطقه بالای شکم (معده) را بپوشاند؛ خوابیدن بدون روانداز کلاً خوب نیست، زیرا منطقه شکم در هنگام خواب باید گرم نگه داشته شود تا عملیات هضم به خوبی صورت گیرد.

رفع بی‌خوابی

شیر بادام موجب افزایش رطوبت مغز می‌شود و برای رفع بی‌خوابی مفید است.

برای رفع بی‌خوابی باید مزاج افراد شناسایی شود:

* افرادی هستند که سردی و تری در بدنشان غلبه پیدا کرده است که باید با مواد غذایی مانند چای دارچین، اسطوخودوس، گل‌گاوزبان و بادرنجبویه سردی و تری را از بدن خارج کنند.

* افرادی هستند که گرمی و خشکی در بدنشان غلبه پیدا کرده است که این افراد باید مواد غذایی مرطوب مانند کاهو، مغزهای گیاهی مانند بادام یا گیاهان دارویی مانند گل بنفشه و گل پنیرک را استفاده کنند که موجب کاهش خشکی بدن می‌شود. این گیاهان طبیعت سرد و تر دارند و خشکی را از مغز خارج می‌کنند.

شیر بادام نیز موجب افزایش رطوبت مغز می‌شود و برای رفع بی‌خوابی مفید است؛ زمانی که افراد دچار بی‌خوابی شدند، شب‌هنگام می‌توانند یکی از این مواد رطوبت‌دار را مصرف کنند که موجب آرامش مغز می‌شود و بی‌خوابی برطرف خواهد شد.

در طب سنتی استفاده از شیرهای گیاهی بسیار اهمیت دارد و مصرف این‌گونه شیرها می‌تواند موجب تقویت بدن شود.

شیربادام از مخلوط ۲۱ عدد بادام با ۲ تا ۳ قاشق غذاخوری عسل و یک لیوان آب در مخلوط‌کن تهیه می‌شود. بادام‌ها باید به خوبی با عسل میکس شود و پس از آن یک تا دو لیوان آب به آن اضافه شود و افراد این مخلوط را در طول یک روز مصرف کنند.

مریم مرادیان نیری - تبیان

نجار پیری خود را برای بازنشسته شدن آماده می کرد. یک روز او با صاحبکارخود موضوع را در میان گذاشت. پس از روزهای طولانی و کار کردن و زحمت کشیدن، حالا او به استراحت نیاز داشت و برای پیدا کردن زمان این استراحت می خواست تا او را از کار بازنشسته کنند.

صاحب کار او بسیار ناراحت شد و سعی کرد اورا منصرف کند، اما نجار بر حرفش و تصمیمی که گرفته بود پافشاری کرد. سر انجام صاحب کار در حالی که با تأسف با این درخواست موافقت می کرد، از او خواست تا به عنوان آخرین کار، ساخت خانه ای را به عهده بگیرد. نجار در حالت رو دربایستی، پذیرفت در حالی که دلش چندان به این کار راضی نبود. پذیرفتن ساخت این خانه بر خلاف میل باطنی او صورت گرفته بود. برای همین به سرعت مواد اولیه نامرغوبی تهیه کرد و به سرعت و بی دقتی، به ساختن خانه مشغول شد و به زودی و به خاطر رسیدن به استراحت، کار را تمام کرد. سپس او صاحب کار را از اتمام کار باخبر کرد.

صاحب کار برای دریافت کلید این آخرین کار به آنجا آمد. زمان تحویل کلید، صاحب کار آن را به نجار بازگرداند و گفت: این خانه هدیه ای است از طرف من به تو به خاطر سال های همکاری! نجار یکه خورد و بسیار شرمنده شد.

در واقع اگر او می دانست که خودش قرار است در این خانه ساکن شود، لوازم و مصالح بهتری برای ساخت آن به کار می برد و تمام مهارتی که در کار داشت برای ساخت آن به کار می برد. یعنی کار را به صورت دیگری پیش می برد.

نتیجه اخلاقی: این داستان ماست. ما زندگی مان را می سازیم. هر روز می گذرد. گاهی ما کمترین توجهی به آنچه که می سازیم نداریم، و ناگهان در زمانی در اثر اتفاق غیر مترقبه می فهمیم که مجبوریم در همین ساخته ها زندگی کنیم. گرچه اگر چنین تصوری داشته باشیم، تمام سعی خود را برای ایمن کردن شرایط زندگی خود می کنیم ولی افسوس که نمی دانیم که چه زود فرصت ها از دست می روند و گاهی بازسازی آنچه ساخته ایم، ممکن نیست. ما نجار زندگی خود هستیم و روزها، چکشی هستند که بر یک میخ از زندگی ما کوبیده می شود. یک تخته در آن جای می گیرد و یک دیوار برپا می شود.

مراقب سلامتی خانه ای که برای زندگی خود می سازیم باشیم.

در کتاب چار فصل زندگی
صفحه ها پشت سر هم می روند
هر یک از این صفحه ها یک لحظه اند
لحظه ها با شادی و غم می روند

آفتاب و ماه یک خط در میان
گاه پیدا گاه پنهان می شوند
شادی و غم نیز هر یک لحظه ای
بر سر این سفره مهمان می شوند

گاه اوج خنده ی ما گریه است
گاه اوج گریه ی ما خنده است
گریه دل را آبیاری می کند
خنده یعنی این که دل ها زنده است

زندگی ترکیب شادی با غم است
دوست می دارم من این پیوند را
گرچه می گویند :شادی بهتر است
دوست دارم گریه با لبخند را

قیصر امین پور

 حضرت علی علیه السلام : “ خداوند هر گاه خیری بر بنده اش بخواهد به او کم خوابی و کم خوری و کم حرفی را تلقین می کند .” دانش پزشکی ظرف چند دهه اخیر موفق به اکتشاف مهمی پیرامون خواب شده است و آن کشف بخشی مهم در طول خواب انسان به نام خواب REM بوده است .(1) پس از آنکه حدود 45 دقیقه از به خواب رفتن انسان گذشت ، مرحله REM آغاز می شود و به مدت کوتاهی حدود 10 تا 15 دقیقه ادامه می یابد .در طول مرحله REM از خواب ، به طرز اسرار آمیزی تمام عضلات اسکلتی بدن از کار می افتد و شخص کاملا بی حرکت می شود و نوار مغزی شخص به جای حالت خواب ، حالت بیداری کامل را نشان می دهد . بطوریکه در این حالت مغز از فعالیت بالایی برخوردار است .در طی REM درجه حرارت بدن و ضربان قلب به طور غیر منتظره بالا می رود و حرکات سریعی در چشمان فرد دیده می شود که وجه تسمیه این مرحله نیز می باشد ( مرحله حرکات سریع چشم RAPID EYE  MOVEMENT) و چنانچه شخص را در این حالت بیدار کنیم به احتمال بسیار قوی ابراز می کند که در حال خواب دیدن بوده است . مرحله REM پس از 10 تا 15 دقیقه متوقف می شود و پس از آن در طول خواب و به طور دوره ای و بطور منظم تکرار می شود . با این وجود کل دوران R EM در طول یک خواب 8 ساعتی در اشخاص طبیعی 90 دقیقه خواهد بود و قسمت اعظم آن در ساعات نزدیک به صبح به وقوع می پیوندد. امروزه دانش پزشکی به اثبات رسانده است که در بیماری افسردگی یکی از تظاهرات مهم ، افزایش یافتن طول خواب REM نسبت به میزان طبیعی است . بطوریکه شخص افسرده به میزانی بیش از سایر اشخاص خواب می بیند . یعنی زمان بیشتری را در مرحله REM بسر می برد .از این جهت یک مبنای مهم در تولید داروهای ضد افسردگی ایجاد داروهایی است که کاهش دهنده مرحله REM خواب باشند .( از جمله داروهای ضد افسردگی 3 حلقه ای )

علاوه بر این یک روش درمانی جدید برای بیماران افسرده ، بیدار نگه داشتن آنها ، برای کاهش میزان REM می باشد . زمان نماز صبح که در سوره مبارکه “ اسراء ” با عنوان “ ان قران الفجر کان مشهودا ” از آن نام برده شده است و مورد تاکید فراوان می باشد . بگونه ای قرار گرفته است که سبب کاهش دادن قابل ملاحظه میزان خواب REM در اشخاص می شوود . همانطور که خواندید قسمت اعظم خواب REM در حوالی صبح بوقوع می پییوندد و چنانچه شخص خود را ملزم به بیداری صبحگاهی کند در حقیقت جلوی ورود خود به مرحله قابل توجهی از خواب REM را گرفته است .از این جهت بیداری صبحگاهی برای نماز خود به تنهایی می تواند به عنوان واکسنی در پیشگیری از افسردگی و حتی دارویی در درمان افسردگی مطرح باشد . لازم به توضیح است که خواب REM در حد تعادل برای سلامت و رفع خستگی لازم است اما زیادی آن منجر به مشکلات مختلف از جمله افسردگی می شود و نقش نماز بعنوان متعادل کننده میزان REM مطرح است . 2

ــــــــــــــــــــــ

-1ترجمه فارسی روانپزشکی کاپلان ـ سادوک ، دکتر نصرت اله پور افکاری ـ جلد سوم صفحه111.

-2 در مورد خواب REM و ویژگیهای آن مطلب از : “ روانپزشکی کاپلان ـ سادوک ” ترجمه فارسی دکتر پور افکاری اقتباس شده است

جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را
نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را شهریار

آیت الله جوادی آملی(حفظه الله):

چیزی را که نمیتوانی در قیامت از آن دفاع کنی؛
نه ببین،
نه بشنو،
نه بنویس،
نه بگو...

این نظر را با نامزدهای فعلی مقایسه کنید

اگر بین مالک اشتر نخغی و کمیل بن زیاد قرار باشه یک نفر واسه نمایندگی مجلس انتخاب بشه شما به کدوم رای میدید؟ چرا؟

چرا به مالک اشتر رای میدیم؟ در واقع سوال مهمتر اینه که چرا به کمیل رای نمیدیم؟

 روزی سقراط حکیم مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثر بود .علت ناراحتی اش را پرسید . شخص پاسخ داد :
در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم . سلام کردم.جواب نداد و با بی اعتنایی و خودخواهی گذشت و رفت .و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم .سقراط گفت : چرا رنجیدی ؟ مرد با تعجب گفت :خوب معلوم است که چنین رفتاری ناراحت کننده است .سقراط پرسید : اگر در راه کسی را می دیدی که به زمین افتاده و از درد به خود می پیچدآیا از دست او دلخور و رنجیده می شدی ؟ مرد گفت : مسلم است که هرگز دلخور نمی شدم . آدم از بیمار بودن کسی دلخور نمیشود .سقراط پرسید : به جای دلخوری چه احساسی می یافتی و چه می کردی ؟مرد جواب داد : احساس دلسوزی و شفقت .و سعی می کردم طبیب یا دارویی به او برسانم .سقراط گفت : همه این کارها را به خاطر آن می کردی که او را بیمار می دانستی .آیا انسان تنها جسمش بیمار می شود ؟و آیا کسی که رفتارش نا درست است ، روانش بیمار نیست ؟اگر کسی فکر و روانش سالم باشد هرگز رفتار بدی از او دیده نمی شود ؟بیماری فکری و روان نامش غفلت است.و باید به جای دلخوری و رنجش نسبت به کسی که بدی می کند و غافل است دل سوزاند و کمک کرد .و به او طبیب روح و داروی جان رساند .پس از دست هیچ کس دلخور مشو و کینه به دل مگیر و آرامش خود را هرگز از دست مده .
"
بدان که هر وقت کسی بدی می کند در آن لحظه بیمار است . "

بسم الله الرحمن الرحیم
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
«من یک سؤال می‌کنم شما جواب بدهید. افطاری خوشمزه‌تر است یا نهار؟ بگویید… همه با هم بگویید…. افطاری. همه می‌گویند: افطاری بهتر است. چرا؟ برای اینکه در افطاری آدم مدتی نخورده، آدمی که مدتی نخورد، غذا برایش خوشمزه است. اما ناهار آن خوشمزگی را ندارد. چون قبل و بعدش هرچیزی گیرش آمده خورد. آدمی که به ناموس مردم نگاه نکند مثل آدمی است که خودش را نگه داشته است. آنوقت خانم خودش، شوهر خودش برایش بیست است. چون هیچی ندیده جز همسرش. این همسرش برای خوشمزه است. مثل افطاری، چیزی نخورده… ولی آدمی که هی راه می‌رود مغز بادام می‌خورد، تخمه می‌خورد، سیگار می‌کشد، چای می‌خورد، بیسکوییت می‌خورد، آدمی که هی با او دست می‌دهد، او را می‌بوسد. با او بستنی می‌خورد، با او سینما می‌رود، آدمی که هی راه می‌رود و یک چیزی می‌خورد، این دیگر وقتی همسر خودش را دید برایش آن مزه‌ی افطاری را ندارد. غربی‌ها سرشان کلاه رفت که ول شدند. بی‌حجابی و بد حجابی ما کلاه سر خانواده می‌گذاریم…»
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ

گفت: روزنامه ایران به اعتراض‌های گسترده علیه پیاده‌روی ظریف و کری در ژنو پاسخ داده است. گفتم: هزاران آفرین، صد بارک‌الله. حتما به نمایندگی از دولت و وزارت ‌خارجه از مردم پوزش خواسته است؟! گفت: کجای کاری؟!... نوشته دکتر جلیلی هم با «ویلیام برنز» نماینده آمریکا 45 دقیقه پیاده‌روی کرده است! گفتم: ولی همه می‌دانند که قضیه کاملا برعکس بوده و حتی رسانه‌های آمریکایی هم اعتراض کرده بودند که چرا دکتر جلیلی با وجود درخواست مکرر ویلیام ‌برنز و 9بار وساطت نمایندگان 5+1 حاضر به ملاقات جداگانه با ویلیام برنز نشده است. گفت: وقتی می‌دانند که هیچکس دروغشان را باور نمی‌کند، چه اصراری به اینهمه دروغگویی دارند و اصلا این دروغگویان در دولت راستگویان چه می‌کنند؟! گفتم: چه عرض کنم؟! یارو دعا می‌کرد و می‌گفت؛ خدایا! می‌دانی که توان رفتن به راه راست را ندارم! پس خودت راه راست را به طرف من کج کن!   kayhan.ir

هشتمین روز عجب حال دعایی دارم
حالت مشهدی و کرببلایی دارم
حرم امن خدا پنجره فولاد شماست
و خدا گفت که دیدی چه رضایی دارم؟
واقعا معرکه ای هست میان من و تو
عشق بازیست عجب حال و هوایی دارم
نفسم، خواب و خوراکم،همه ام هست ثواب
و بدانید که اینگونه خدایی دارم
ز خراسان بروم کرببلا جان بدهم
که گریزی بزنم میل سنایی دارم
روضه ای آمد و آمد شب هشتم یادم
رقص شمشیر ز اکبر چه نمایی دارد
ناگهان گفت حسین این چه مکرر شدن است؟
شکر بهر بدنت تکه عبایی دارم

حسینی با بیان اینکه نباریدن باران از منظر روایات، دلایل مختلفی دارد، افزود: در مورد نیامدن باران و خشکسالی 3 گروه روایات داریم:

در گروه اول که تعداد بیشتری از روایات را شامل می شود، خود مردم خطاب روایات هستند. حضرت رسول اکرم (صلوات الله علیه و آله) می فرماید: هرگاه کم فروشی شود، خداوند ایشان یعنی مردم را به خشکسالی و کمبود گرفتار می کند. رسول خدا (ص) در حدیث دیگری می فرماید: همیشه امتم در خوشى و خوبى باشند تا زمانى که با هم دوستى کنند و بهم هدیه دهند و امانت را بپردازند و از حرام دورى کنند و از مهمان پذیرائى کنند و نماز را برپا دارند و زکات را بدهند، چون‏ انجام ندهند گرفتار قحطى و خشکسالى شوند. جلد شانزدهم بحار الانوار صفحه 251

پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمود: هیچ مردمى عهدشکن نشدند مگر اینکه دشمن آنها بر آنها مسلّط گردید و هیچ قومى ظلم نکردند مگر اینکه کشتار در بین آنها زیاد شد. و هیچ قومى از پرداخت زکات امتناع نکردند مگر اینکه از آمدن باران ممنوع شدند. و در ما بین آنها عمل منافى عفّت و فحشاء ظاهر نشد مگر اینکه در میان آنها مرگ مفاجات شیوع پیدا کرد. و هیچ قومى کم فروشى نکردند مگر اینکه به خشکسالى مبتلا شدند. ارشاد القلوب - ترجمه طباطبایى صفحه 283

گروه دوم حاکمان هستند که در جامعه کنونی ما روسای یک حکومت و مناصب قضاوت را می توانیم در جایگاه حاکمان قرار دهیم.

حضرت رسول صلوات الله علیه و آله فرمود: هر گاه زمامدار ستم کند باران کم مى‏شود و هر گاه اهل ذمّه را فریب دهند و نیرنگ بازى کنند دشمنانشان بر آنان آشکار گردد و هر گاه کارهاى زشت و ناپسندید آشکار شود زمین لرزه ایجاد شود و هر گاه امر بخوبى و معروف و پیشگیرى از محرّمات کم شود محرمات مباح شمرده شود همانا گناه بجاى ثواب و ثواب بجاى گناه قرار گیرد بعد اندیشه کنند پس از فکر و اندیشه پشیمانى و بازگشت است. نهج الفصاحه - مجموعه کلمات قصار حضرت رسول صلوات الله علیه و آله صفحه 197
گروه سوم کارگزاران هستند که مصداقش همین کارمندهای دستگاه های عمومی هستند. امام رضا علیه السلام فرمود: چون زمامداران دروغ پردازند باران قطع مى‏شود، و چون سلطان ستم کند پایه‏ هاى دولتش سست مى‏گردد (و دولتش از چشم مردم مى‏افتد)، و چون زکات داده نشود چهار پایان مى‏میرند.

 

محمد واعظی: به تجربه می‌توان مدعی شد بخش مهمی  از ایرادات ساختاری نظام جمهوری اسلامی ناشی از نسبت عمیق کرسی‌ها و مراکز آینده‌ساز با جریانات دوره‌ای سیاسی است. تقریبا هیچ نهاد بالادستی در کشور یافت نمی‌شود که در بحبوحه قدرت گرفتن گروه‌ها و سلایق متنوع سیاسی، به فاصله 4 یا 8 ساله انتخاب دولت‌ها یا دوره 4 ساله مجلسی‌ها،  زیر و رو نشود! شاید برای خوانندگان گرامی جالب باشد که بدانند در هیچ‌یک از کشورهای پیشرفته جهان، دست‌کم حوزه تربیت نسل آینده به واسطه تغییرات دوره‌ای و قدرت گرفتن احزاب دستخوش تغییر حتی در شکل جزئی نمی‌شود. به طور مثال هیچ دولتی در کشورهای توسعه یافته از توان تغییر گسترده رؤسای دانشگاه‌ها یا کتب درسی و ساختار آموزش مدارس برخوردار نیست. نکته اساسی اینجاست که به فرض مقایسه، دغدغه‌های حاکمیت و مردم در حوزه هسته‌ای و فضایی را می‌توان پس از تغییر رئیس‌جمهور، حل و فصل کرد و جشن «فک پلمب» تاسیسات هسته‌ای و احیای برنامه فضایی کشور را به‌رغم عقب ماندن از  مسیر علمی- صنعتی جهانی برگزار کرد اما سپردن کرسی‌های آموزش و پرورش نسل آینده در دوره‌های مختلف سلایق حزبی- سیاسی عواقبی غیرقابل جبران به همراه دارد. رهبر معظم انقلاب با تاکید بر همین موضوع می‌فرمایند: «داشتن نگاه‌های جریانی و سیاسی و حزبی و جناحی و این چیزها برای آموزش و پرورش «سم» است.» اما آیا با ساختاری که همه اجزای حافظ «سیاست‌های کلی»‌اش از جمله شورایعالی انقلاب فرهنگی با ریاست دولت اداره می‌شود، می‌توان حوزه آموزش و پرورش نسل‌های آینده را از دست‌اندازی سلایق سیاسی دور نگاه داشت؟ دوره تحصیلات ابتدایی و دانشگاهی بزرگسالان فعلی هر چه بود؛ «خوب یا بد» سپری شد و فرصت برای «تربیت مجدد» نسل فعلی دست‌کم به شکل متمرکز هرگز نصیب حاکمیت نخواهد شد. مدارس و معلمان چند دهه اخیر به واسطه نوپایی انقلاب اسلامی، از اشکالاتی برخوردار بودند که با در نظر گرفتن شرایط و روزگار سپری شده قابل توجیه است. اما آیا در برابر دغدغه‌مندی نسل‌های آینده در حوزه «آموزش و پرورش اسلامی» نیز می‌توانیم توجیه «بی‌تجربگی» را علم کنیم؟ متاسفانه در طول دو سال اخیر، تلاش برای مهندسی ساختار آموزش و پرورش کشور به صورت جدی کلید خورده است. یک مرحله از این پروسه خطرناک را می‌توان در طرح اجاره مدارس دولتی به بخش خصوصی توأم با برون‌سپاری وظیفه استخدام معلمان جست‌وجو کرد که در 900 مدرسه مناطق محروم کشور بدون کسب اجازه از مجلس شورای اسلامی اجرایی شد! به واسطه این طرح دولت عملا به جز پرداخت مبلغی ناچیز در قرارداد سالانه، اداره این مدارس را به مدیران بخش خصوصی واگذار می‌کند. شباهت این طرح به پروژه تشکیل مدارس هیات امنایی و غیرانتفاعی در دوره کارگزاران و اصلاحات بسیار زیاد است و با نقض عملیاتی موضوع نظارت و برون‌سپاری وظیفه استخدام معلمان و کادر آموزشی مدارس، امکان ویژه‌ای برای سیاسیون و متقاضیان تکیه زدن بر کرسی آموزش نسل آینده در نظر گرفته شده است. دقیقا مشابه همین جریان در برون‌سپاری وظایف آموزش و پرورش در امر تربیت کودکان یک تا 5 سال به سازمان بهزیستی با نظارت ناچیز بر بدنه صورت گرفت که نتیجه آن رشد روزافزون مهدهای کودکی شد که مربیان بهایی به صورت نامحسوس در آنها جولان می‌دهند و روش‌های آموزش غربی را بدون طی پروسه‌ای قانونی با فراغت کامل ترویج می‌کنند! فتح دانشگاه فرهنگیان به عنوان مادر مراکز تربیت معلم کشور، حلقه نهایی پروسه خروج حوزه آینده‌ساز «آموزش و پرورش» نسل‌های آینده نظام جمهوری اسلامی ایران از حیطه قدرت و نظارت حاکمیت است. بنا بر اطلاعات به‌دست آمده، با گذشت یک سال و نیم  از سرپرستی «مهرمحمدی» بر دانشگاه فرهنگیان، پس از کش و قوس‌های فراوان و با اصرار شورایعالی انقلاب فرهنگی، جلسه‌ای به منظور رای‌گیری درباره صلاحیت نامبرده به عنوان کاندیدای مورد حمایت دولت برای ریاست بر دانشگاه فرهنگیان شکل می‌گیرد.

نیاز روانی بچه‌های ما، عبارت است از انتقال اثر شش میم. این شش میم را هر کس در کارنامه گذشته زندگی‌اش دریافت کرده باشد، میم هفتمش موفقیت است که خود به خود پدید خواهد آمد:

1- تو محبوبی، 2- تو محترمی، 3- تو مطرحی، 4- تو مهمی، 5- تو مفیدی و 6- تو می‌فهمی.

اگر ما در رفتار و گفتارمان این 6 میم را به فرزندان‌مان انتقال دهیم میم هفتم "موفقیت" خود به‌‌ خود خواهد آمد؛ یعنی باتری روانی انرژی‌‌دهنده فرد شارژ خواهد شد. در آن صورت این آدم در تحصیل و زندگی و کار و... . موفق خواهد شد.

ضد این شش میمی چیزهای دیگری هم هستند که اگر پدر و مادرها انجامش ندهند، عکس این نتیجه را می گیرند:

 آرایه 7 «ت» است که خیلی سخت است. این 7 «ت» را هر کسی دریافت کرد، «ت» هشتمش تباهی است که انتظارش را می‌کشد:

1- تنبیه، 2- توهین، 3- تهدید، 4- تحقیر، 5- تبعیض، 6- تنفر و 7- ترس.

همه افراد شکست خورده و جامعه ستیزها و...، در کارنامه‌های‌خود این «ت» ها را دارند، یعنی تاثیر «ت» تحقیر با «ت‌» تحسین، زمین تا آسمان است.»      منبع: تبیان- کهتری

وَ وَصَّیْنَا الْانسَانَ بِوَالِدَیْهِ حُسْنًا

{ سوره عنکبوت آیه 8 } (  و ما به انسان، توصیه نمودیم که به والدینش نیکى نماید )

امیرالمومنین علی (علیه السلام) فرمود : بزرگترین و مهمترین تکلیف الهی نیکی به پدر و مادر است.  میزان الحکمة  جلد 10 صفحه 709

امام صادق (علیه السلام) فرمود : برترین کارها عبارت است از: 1- نماز در وقت 2- نیکی به پدر و مادر 3- جهاد در راه خدا.  بحارالانوار جلد 74  صفحه 85