سراج معلم

لاحول ولاقوة الا بالله العلی العظیم-لا موثر فی الوجود الا الله -امام خامنه ای:ان‌شاءالله تا ۲۵ سال آینده چیزی به نام رژیم صهیونیستی وجود نخواهد داشت

سراج معلم

لاحول ولاقوة الا بالله العلی العظیم-لا موثر فی الوجود الا الله -امام خامنه ای:ان‌شاءالله تا ۲۵ سال آینده چیزی به نام رژیم صهیونیستی وجود نخواهد داشت

سراج معلم

هدف دادن اطلاعاتی در مورد دین و دنیاست
امیرالمومنین در حدیثی زیبا در راستای بصیرت افزایی می فرمایند: « کور آن کسی نیست که چشم ندارد ، بلکه کسی است که بصیرت ندارد. (کنزالعمال حدیث 1220) امام صادق(ع) می فرماید: عموی ما عباس بن علی، بصیرتی نافذ و استوار داشت. تعریفی بسیار زیبا از بصیرت : ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﺧﺪﻣﺖ مقام معظم ﺭﻫﺒﺮﯼ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ ﻭ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺍﯼ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺎ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﺗﺮﺑﯿﺖﮐﻨﯿﻢ. آقا ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ: ﻣﻨﻈﻮﺭﺗﻮﻥ ﺍﺯ ﺑﺎ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﭼﯽ ﻫﺴﺖ؟ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ: ﮐﺴﺎﻧﯽ ﻣﺜﻞ ﻣﻘﺪﺍﺩ ﮐﻪ ﭼﺸﻤﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺩﻫﺎﻥ ﻣﻮﻻﯾﺸﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﮔﻮﺵ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻭﻟﯿﺸﺎﻥ... آﻗﺎ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ: ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ. ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻓﺮﺩ ﺑﺼﯿﺮ, ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﻣﺜﻞ ﻣﺎﻟﮏ ﺍﺷﺘﺮ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ امیرالمؤمنین (علیه سلام) ﺩﺭ ﻭﺻﻔﺶ ﻣﯿﻔﺮﻣﺎﯾﻨﺪ: مالک ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺍی اﺳﺖ ﮐﻪ ﺍگرﺩﺭ ﺑﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﻣﻮﻻﯾﺶ ﻭ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﭘﯿﺶ ﺑﯿﺎﯾﺪ، ﺩﻗﯿﻘﺎ" ﮐﺎﺭﯼ را ﻣﯿﮑﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻧﺰﺩ ﻣﻮﻻﯾﺶ ﺑﻮﺩ، ﻣﻮﻻﯾﺶ ﻫﻤﺎﻥ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺍﻣﺮ ﻣﯿﮑﺮد... ﺑﺼﯿﺮﺕ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺭ ﻏﯿﺒﺖ ﻣﻮﻻﯾﺖ هم ﺑﺪﺍﻧﯽ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺗﻮ ﭼﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﺍ عمل کنی به نقل از qaemworld.blog.ir - هرگونه برداشت از این وبلاگ حتی بدون ذکر منبع آزاد است!

آخرین نظرات

آیت الله مصباح یزدی:
🔶 دربارة تصمیم‌گیری مربوط به جنگ جمل، در نهج‌البلاغه دو بیان عجیب از امیرالمؤمنین علیه‌السلام وجود دارد که وقتی من اولین‌مرتبه این عبارت‌ها را دیدم، تکان خوردم. حضرت می‌گوید به خدا قسم شب تا صبح نخوابیدم و دربارة این موضوع فکر کردم، زیر و زبر کردم، خوب سنجیدم، دیدم اگر با اینها نجنگم، باید به دین محمد صلوات الله علیه و آله کافر بشوم. مگر مسئله چه بود؟ آنها می‌گفتند: حکومت بصره و کوفه را به ما بدهید. این مسئله ساده‌ای بود. امثال این افراد کم نبودند؛ در حالی که امام علی‌علیه‌السلام سخنشان را نپذیرفت و آنها این غائله را راه انداختند. الآن هم ممکن است بگویند حالا آنها نمی‌بایست این قدر اصرار کنند، ولی علی نیز باید خیلی سختگیری نمی‌کرد و کمی کوتاه می‌آمد تا این همه خون مردم ریخته نمی‌شد؛ اما امام می‌گوید: شب تا صبح فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که اگر با این‌ها نجنگم، به دین محمد صلوات الله علیه و آله کافر شد‌ه‌ام.

🔷 این چه نوع درک و شناختی از اسلام است؟ چگونه می‌شود که اگر انسان با فردی مدعی نجنگد، کافر، و از دین اسلام خارج می‌شود. بسیاری از ما چنین شناختی نداریم و نمی‌دانیم چگونه شناختی است. آن‌گاه وقتی برخی علی‌گونه با زبیرگونه‌گان زمان می‌جنگند، تعجب می‌کنیم که چرا کوتاه نمی‌آیند،‌ چرا این‌قدر سخت‌گیری می‌کنند؛ زیرا نوع فکر، برداشت‌ و شناخت‌مان از اسلام با نوع شناخت علی فرق می‌کند. او این‌گونه فکر می‌کند که اگر با طلحه و زبیر نجنگد، از دین خدا خارج شده است؛ در حالی که ما چنین شناختی را در هیچ رساله‌ای ندیده‌ایم. هیچ فقیه و مرجع تقلیدی را ندیده‌ایم که این‌گونه فتوا دهد. این چه نوع شناختی از اسلام است؟ برای این است که شناخت‌های ما توأم با ابهام است؛ یعنی اسلام را درست نمی‌شناسیم؛ بلکه آن را همیشه در پرده‌هایی از ابهام و لایه‌هایی از گرد و غبار شناخته‌ایم. از این‌رو، اگر کسانی آن‌طور ادعا کنند، ما شک می‌کنیم که آیا آنها درست فهمیده‌اند یا ما درست می‌فهمیم؛ اما ما مدعی هستیم راه کسی را می‌پیماییم و شیعة کسی هستیم که شناختش از اسلام آن‌گونه بود.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">