سراج معلم

لاحول ولاقوة الا بالله العلی العظیم-لا موثر فی الوجود الا الله -امام خامنه ای:ان‌شاءالله تا ۲۵ سال آینده چیزی به نام رژیم صهیونیستی وجود نخواهد داشت

سراج معلم

لاحول ولاقوة الا بالله العلی العظیم-لا موثر فی الوجود الا الله -امام خامنه ای:ان‌شاءالله تا ۲۵ سال آینده چیزی به نام رژیم صهیونیستی وجود نخواهد داشت

سراج معلم

هدف دادن اطلاعاتی در مورد دین و دنیاست
امیرالمومنین در حدیثی زیبا در راستای بصیرت افزایی می فرمایند: « کور آن کسی نیست که چشم ندارد ، بلکه کسی است که بصیرت ندارد. (کنزالعمال حدیث 1220) امام صادق(ع) می فرماید: عموی ما عباس بن علی، بصیرتی نافذ و استوار داشت. تعریفی بسیار زیبا از بصیرت : ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﺧﺪﻣﺖ مقام معظم ﺭﻫﺒﺮﯼ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ ﻭ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺍﯼ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺎ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﺗﺮﺑﯿﺖﮐﻨﯿﻢ. آقا ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ: ﻣﻨﻈﻮﺭﺗﻮﻥ ﺍﺯ ﺑﺎ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﭼﯽ ﻫﺴﺖ؟ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ: ﮐﺴﺎﻧﯽ ﻣﺜﻞ ﻣﻘﺪﺍﺩ ﮐﻪ ﭼﺸﻤﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺩﻫﺎﻥ ﻣﻮﻻﯾﺸﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﮔﻮﺵ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻭﻟﯿﺸﺎﻥ... آﻗﺎ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ: ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ. ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻓﺮﺩ ﺑﺼﯿﺮ, ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﻣﺜﻞ ﻣﺎﻟﮏ ﺍﺷﺘﺮ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ امیرالمؤمنین (علیه سلام) ﺩﺭ ﻭﺻﻔﺶ ﻣﯿﻔﺮﻣﺎﯾﻨﺪ: مالک ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺍی اﺳﺖ ﮐﻪ ﺍگرﺩﺭ ﺑﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﻣﻮﻻﯾﺶ ﻭ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﭘﯿﺶ ﺑﯿﺎﯾﺪ، ﺩﻗﯿﻘﺎ" ﮐﺎﺭﯼ را ﻣﯿﮑﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻧﺰﺩ ﻣﻮﻻﯾﺶ ﺑﻮﺩ، ﻣﻮﻻﯾﺶ ﻫﻤﺎﻥ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺍﻣﺮ ﻣﯿﮑﺮد... ﺑﺼﯿﺮﺕ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺭ ﻏﯿﺒﺖ ﻣﻮﻻﯾﺖ هم ﺑﺪﺍﻧﯽ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺗﻮ ﭼﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﺍ عمل کنی به نقل از qaemworld.blog.ir - هرگونه برداشت از این وبلاگ حتی بدون ذکر منبع آزاد است!

آخرین نظرات

۴۰۶ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

حرف اول: پنج‌شنبه گذشته، آقای دکتر روحانی در ضیافت افطار با استانداران و معاونان‌ وزرا، که همزمان با سالروز میلاد حضرت امام حسن مجتبی علیه‌السلام بود، شرایط کنونی کشورمان را با دوران امام حسن علیه السلام مقایسه کرد و بی‌آن که برای این مقایسه، دلیل و سند و نمونه‌ای ارائه کند از صلح آن حضرت به عنوان الگویی یاد کرد که می‌تواند برای این روزهای کشورمان نیز کارساز و گره‌گشا باشد.

آقای رئیس‌جمهور گفت:  «امام حسن علیه السلام تصمیمی گرفتند که مقام معظم رهبری از آن با عنوان نرمش قهرمانانه یاد کردند. زمانی که امام مجتبی علیه السلام تصمیم به صلح گرفتند، یکی از یاران امام علی علیه السلام پیش ایشان آمد و گفت؛ ای‌کاش من مرده بودم و این منظره را نمی‌دیدم. امام در پاسخ وی گفت؛ وقتی دیدم اکثریت مردم این - صلح با معاویه- را می‌خواهند، نخواستم چیزی که مردم نمی‌خواهند بر آنها تحمیل شود... امام مجتبی علیه السلام آن تصمیم سخت را اتخاذ کردند و ما هم باید راه و مسیر امام مجتبی علیه السلام را دنبال کنیم»!
درباره اظهارات جناب روحانی گفتنی است:
الف: در این که صلح امام حسن علیه‌السلام با توجه به شرایط آن زمان، عاقلانه‌ترین و شجاعانه‌ترین تصمیم بوده است، جای کمترین تردیدی نیست ولی با عرض پوزش مقایسه آقای رئیس‌جمهور در هر دو بخش «مفهوم» و «مصداق» نابجا و از نوع قیاس‌مع‌الفارق است.
در دوران امام حسن علیه‌السلام تقریباً تمامی سرداران سپاه ایشان، با تطمیع و تهدید معاویه، اردوگاه حضرت را ترک کرده و به دشمن پیوسته بودند و از سوی دیگر مردم در آن زمان نیز به دلیل بی‌بصیرتی و فریب‌خوردگی، دست از حمایت امام مظلوم‌ما علیه السلام کشیده و یا جانب بی‌تفاوتی برگزیده بودند. آیا شرایط کنونی ایران اسلامی با آن‌ دوران کمترین شباهتی دارد؟ کدامیک از فرماندهان و سرداران سپاه و ارتش و بسیج -نستجیر‌بالله- خود را به دشمن فروخته و میدان را به نفع حریف ترک کرده‌اند؟! آنان که اگر اجازه ولی امر مسلمین و فرمانده کل ‌قوا را واجب نمی‌دانستند، تاکنون هزاران بار بر دشمن تاخته بودند و به قول حضرت آقا، برای جنگیدن با دشمنان لحظه‌شماری می‌کنند و چه وصف‌الحال است این بیت که در حماسه بی‌نظیر 9 دی زیرتصویر حضرت آقا نقش بسته بود؛ 
این گردبادهای به غیرت درآمده            تسلیم رهبرند که طوفان نمی‌کنند

اللَّهُمَّ افْتَحْ لِی فِیهِ أَبْوَابَ الْجِنَانِ وَ أَغْلِقْ عَنِّی فِیهِ أَبْوَابَ النِّیرَانِ وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِتِلاوَةِ الْقُرْآنِ یَا مُنْزِلَ السَّکِینَةِ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ 
خدایا در این ماه درهاى بهشتهایت را به رویم باز کن،و درهاى آتش دوزخ را به روزیم‏ بربند،و به تلاوت قرآن موفقم بدار،اى فرو فرستنده آرامش در دل مؤمنان.

این هشدار را جدی بگیرید که برای دم کردن چای آب سرد شده کتری را مجددا نجوشانید.
کشف سمی مهلک و کشنده داخل سماور و کتریبه گزارش خبرنگار کلینیک  گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران؛ بارها اتفاق می‌افتد که برای درست کردن چای آب کتری را پس از جوش آمدن خاموش کنید و پس از مدتی فراموش خواهید کرد که از آن استفاده کنید و مجدد مجبور به جوشاندن آن هستید.
باید این هشدار را جدی بگیرید که برای دفعه بعد از انجام این کار دست بردارید، چرا که آب مجددجوشیده شده تبدیل به مواد خطرناکی می‌شود که سلامتی را تهدید می‌کند. باید گفت که با این کار ترکیبات خطرناکی در آب جوش انباشته می‌گردد، از این دست ترکیبات می‌توان به آرسنیک،‌نیترات و فلورید اشاره کرد.
نمک کلسیم از جمله ترکیباتی است که با این کار در آب انباشته شده و ایجاد سنگ کیسه صفرا می‌کند و در صورت مصرف بیش از حد این آب بروز سنگ‌های کلیوی را نیز به همراه خواهند داشت.حال آب دوباره جوشیده شده چگونه بر روی بدن اثر می‌گذارد؟
نیترات یک ماده سمی است، زمانی که این ماده موجود در آب درمعرض حرارت بالا قرار می‌گیرد ترکیبات نیترات آن کاملا تغییر یافته و به نیتروسامین تبدیل می‌گردد گفتنی است که این ماده به شدت سرطان زا بوده و انواع سرطان‌ها را شامل می‌گردد.
آرسنیک نیز یک ماده مسموم کننده می‌باشد که مصرف طولانی مدت آب‌های دوباره جوشیده باعث بروز مشکلات جدی برای بدن چون سرطان، بیماری‌های قلبی، مشکلات عصبی و حتی ناباروری می‌شود.جذب فلوراید بالا نیز باعث ایجاد مشکلات عصبی می‌شود که این اتفاق در کودکان منجر به تاخیر شناختی می‌گردد.برای آنکه از مشکلات در امان بمانید کافی است کتری را از آب جوش سرد شده خالی کرده و مجددا آب بریزید و بجوشانید

متخصص طب سنتی گفت: هنگام مسمومیت غذایی توصیه می‌شود که سیر، دارچین، سیب، موز و لیمو مصرف شود

علی حسینی در گفت‌وگو با خبرنگار بهداشت ودرمان فارس گفت: مسمومیت غذایی معمولا در فصل گرما به دلیل فاسد شدن سریعتر موادغذایی شایع است و دارای علائمی مثل استفراغ، اسهال، تهوع، سردرد و دردهای شکمی است.

وی تأکید کرد: در چنین شرایطی ابتدا توصیه می شود که میزان آب از دست رفته بدن جبران شود به همین دلیل خوردن مایعات مثل آب،چای و آب‌میوه مناسب است.

این متخصص طب سنتی گفت: از دیدگاه طب سنتی برخی خوراکی ها خواص ضدقارچی داشته و پس از مسمومیت کاربرد دارند مثلا سیر،به دلیل خاصیت ضد باکتریایی و ضد ویروسی سیستم ایمنی بدن را تقویت می‌کند و به هنگام مسمومیت خوردن آن توصیه می شود.

حسینی همچنین افزود: به هنگام مسمومیت، پتاسیم بدن افت می کند به همین دلیل جبران آن با خوردن موز و سیب توصیه می شود.

وی ادامه داد: خوردن لیمو مفید است و مصرف ریحان در ماست نیز توصیه شده است.
حسینی گفت: استراحت کردن، عدم استعمال دخانیات،نخوردن کافئین مثل قهوه و نخوردن خودسرانه دارو از نکاتی است که باید رعایت شود.

این متخصص طب سنتی افزود: مصرف جوشانده شیرین‌بیان، ریشه زنجبیل و گون و همچنین دارچین نیز به رفع مسمومیت غذایی کمک می‌کند.

با همین سوز که دارم بنویسید حسین(ع)

هر که پرسید ز یارم بنویسید حسین(ع)

ثبت احوال من از ناحیه ی ارباب است
همه ی اهل و تبارم بنویسید حسین(ع)

خانه ی آخرتم هست قدمگاه حبیب
سر در قصر مزارم بنویسید حسین(ع)

هر که پرسید چه دارد مگر از دار جهان
همه ی دار و ندارم بنویسید حسین(ع)

من دلم راز شکیبایی زینب(س) دارد
همه ی صبر و قرارم بنویسید حسین(ع)

هیچ شعری ننویسید به روی کفنم
با گل تربت یارم بنویسید حسین(ع)

تا نپرسند ز من هیچ سؤال آن دو ملک
به روی سینه ی زارم بنویسید حسین(ع)

گلشن و باغ و بهشتم همه در هیئت اوست
همه ی باغ و بهارم بنویسید حسین(ع)

روی پیشانی من هر چه که بیمار شدم
با همه حال نزارم بنویسید حسین(ع)

هر که پرسید که در چله نشینی چه کنم؟
اربعین با که گذارم؟ بنویسید حسین(ع)

دست بر شاکله ی هیئتی من نزنید
گفت یارم به عذارم بنویسید حسین(ع)

آری از کرب و بلایش نتوان دست کشید
حاجت قافله دارم بنویسید حسین(ع)

مصطفی طاهری

دانشجویان در نظام اسلامی وظایف و نقش‌های گوناگونی را برعهده دارند که متناسب با این جایگاه، مجموعه‌ای از مطالبات و توقعات از این قشر انتظار می‌رود. شاید مجموعه‌ی این مطالبات کمی بیش از حد معمول تصور شود، اما با توجه به توانایی‌های دوره‌ی جوانی و استعدادهای این نسل می‌باشد: «ما در دیدارهای دانشجوها معمولاً مطالباتی را مطرح می‌کنیم؛ آیا این پرتوقعی است؟ این یک سؤال است. اگر انسان مجموعه‌ی عرایضی را که من در دیدارهای دانشجوئی، چه در ماه رمضان‌ها، چه در دانشگاه‌هائی که من در شهرستان‌ها یا در تهران شرکت کردم، جمع کند، یک فهرست طولانی از مطالبات این حقیر از مجموعه‌ی دانشجویان به وجود میآید. ممکن است کسی بگوید آقا این‌ها پرتوقعی است. من عقیده ندارم پرتوقعی است. چرا؟ توجه به نیروی متراکم در دانشگاه، گمان پرتوقعی را نفی می‌کند. اگر چنان‌چه شما از یک جوان ورزشکارِ پرنشاطِ نیرومندی بخواهید یک بار سنگینی را از یک جائی بردارد، به یک جای دیگری بگذارد، این به‌هیچ‌وجه توقع زیادی نیست. ۱۳۹۱/۵/۱۶»

به نظر می‌رسد در میان مجموعه‌ی این مطالبات «کسب بینش و داشتن قدرت تحلیل سیاسی» نیاز به تبیین و توضیح بیشتری دارد. «در مرحله‌ی کنونی، آن‌چه می‌باید پس از تحصیل علم، در صدر فعالیت‌های دانشجوئی قرار گیرد، ارتقاء فکری دانشجویان در زمینه‌ی فرهنگ و سیاست است. ۱۳۸۰/۶/۱۰» در این مجال قصد تفصیل این موضوع را داریم:

* سه برداشت از سیاسی بودن دانشجو
در مورد سیاسی بودن دانشجو و این‌که آیا لازم است دانشجو علاوه بر فعالیت‌های علمی و پژوهشی خویش، مشارکت سیاسی داشته باشد، سه تفکر وجود دارد:

۱. عده‌ای مخالف سیاسی بودن دانشجو و هرگونه فعالیت سیاسی او هستند. «در محیط دانشگاه، بعضی‌ها حوصله‌ی حرکت ندارند؛ می‌گویند بگذار کارها را بکنیم، درسمان را بخوانیم، زودتر این ورق‌پاره را بگیریم و مثلاً دنبال کاری برویم... این‌ها مشمول... بیداری، خیزش و حرکتی که عنوان دانشجویی دارد، نیستند. ۱۳۷۸/۹/۱»

۲. برخی دانشجوی سیاسیِ پیرو و کاملاً فاقد درک و بینش سیاسی می‌خواهند، تا به عنوان ابزار، افکار آن‌ها را در سطح دانشگاه تبلیغ کند و به اصطلاح به عنوان «توپخانه و مهمات سیاسی» عمل کند. ترویج‌کنندگان چنین تفکری، عموماً جریان‌های سیاسی هستند که تنها در پی کسب قدرت به هر وسیله بوده، با استفاده از جایگاه مهم دانشگاه و موقعیت حساس دانشجویان، اهداف خود را حتی گاهی با نادیده گرفتن امنیت و منافع ملی تعقیب می‌کنند.

۳. دسته‌ی سوم با رویکردی واقع‌بینانه به جایگاه دانشگاه و دانشجو و نقش مهم آن در ساختارهای اساسی کشور، بر ارتقای سطح بینش و تحلیل سیاسی دانشجویان، حفظ استقلال و مشارکت سیاسی مناسب با نقش و کارکردهای دانشجویی، تأکید و اهتمام دارند. (محمدی، پگاه حوزه، شماره۲۰۰)
شما دانشجویان... و حتی دانش‌آموزان مدارس -روی این ریزترین پدیده‌های سیاسی دنیا فکر کنید و تحلیل بدهید. گیرم که تحلیلی هم بدهید که خلاف واقع باشد؛ باشد! خدا لعنت کند آن دست‌هایی را که تلاش کرده‌اند و می‌کنند که قشر جوان و دانشگاه ما را غیر سیاسی کنند. کشوری که جوانانش سیاسی نباشند... مگر چنین کشوری می‌تواند بر دوش مردم، حکومت و حرکت و مبارزه و جهاد کند؟! (رهبر انقلاب ۱۳۷۲/۸/۱۲)
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در آستانه فرا رسیدن سالروز شهادت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام کلیپ صوتی «چهار ویژگی یاری‌دهندگان امیرالمؤمنین علیه السلام» را منتشر می‌کند.
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif سخنان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که در این صوت می‌شنوید: 
* امیرالمؤمنین فرمود: اَلا وَ اِنَّکُم لا تَقدِرونَ عَلی ذلِک وَ لکِن اَعینونی بِوَرَعٍ وَ اجتِهادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سُدادٍ؛(۱) بعد از آنکه شیوه‌ی زندگی خود را - که در آن مقام والا، با آن همه امکانات، با آن‌چنان زهدی زندگی میکند - بیان کرد، فرمود: شما نمیتوانید مثل من رفتار کنید؛ امّا میتوانید به من کمک کنید؛ با چه چیزی؟ «بِوَرَعٍ»، با ورع خودتان، با پرهیز خودتان از گناه، با اجتهاد و کوشش و تلاش خودتان؛ اینها وظیفه‌ی من و شما است. هدفها را برای ما ترسیم کردند، هم هدفهای فردی و شخصی را، هم هدفهای اجتماعی و سیاسی و کلّی را. در هدف شخصی، رسیدن به اوج مقام کرامت انسانی هدف والای ما است؛ همه هم وعده داده شده‌اند که بتوانند این پرواز بلند و بی‌حد را انجام بدهند؛ توانایی شما جوانها از ماها هم بیشتر است. این اهداف شخصی است.
اهداف بزرگ اجتماعی، ایجاد حیات طیّبه‌ی اسلامی و جامعه‌ی اسلامی [است‌]؛ جامعه‌ای که افراد خود را فرصت بدهد که بتوانند به‌سوی این هدف حرکت کنند: جامعه‌ی آباد، جامعه‌ی آزاد، جامعه‌ی مستقل، جامعه‌ی دارای اخلاق والا، جامعه‌ی متّحد، یکپارچه، جامعه‌ی متّقی و پرهیزگار؛ اینها اهداف جامعه‌ی اسلامی است. دنیایی که مقدّمه‌ی آخرت است، دنیایی که انسان را ناگزیر به بهشت میرساند، ایجاد یک چنین دنیایی هدف کلان اجتماعی و سیاسی اسلام است؛ اینها را در مقابل ما ترسیم کردند. راه آن چیست؟ چه‌جور میشود به این هدفها رسید؟ همین‌طور که فرمود: «اَعینُونی» - فرمایش، فرمایش امیرالمؤمنین است - به من کمک کنید؛ یعنی آنچه را که امیرالمؤمنین در زندگی خود و تلاش و جهاد خود، همه را در این راه مصرف کرد، و آن عبارت است از ایجاد چنین دنیایی برای بشریّت در طول تاریخ؛ کمک کنید به من که این هدف انجام بگیرد. چه‌جور«بوَرَعٍ»، با ورع؛ «وَ اجتِهادٍ»، با کوشش، با تلاش، تنبلی ممنوع است، بیکارگی ممنوع است، خسته شدن ممنوع است، مأیوس شدن ممنوع است. این حرکت عظیم وقتی انجام بگیرد، آن‌وقت شما دل مبارک فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله علیها) را شاد میکنید، دل امیرالمؤمنین را شاد میکنند؛ چون آنها برای همین هدف آن همه تلاش کردند، آن همه مجاهدت به‌خرج دادند.
دیدار مداحان اهل بیت علیه السلام ۱۳۹۳/۰۱/۳۱
 
علی‌بن‌الحسین(علیه‌السلام) به یکی از کتابهای علی‌بن‌ابی‌طالب(علیه‌السلام) نظر می‌کرد - لابد کتابی از دستورات امیرالمؤمنین بوده، که آن دستورات طبق عمل و زندگی عملی خود آن بزرگوار بوده است - «فیضرب به الارض»؛ کتاب را روی زمین گذاشت، «و یقول من یطیق هذا؟» چنین عملی را چه کسی طاقت می‌آورد؟
یعنی امام سجاد که سیدالعابدین و زین‌العابدین است، در مقابل عمل و عبادت و زهد امیرالمؤمنین احساس عجز می‌کند. خود آن بزرگوار هم در نامه به عثمان‌بن‌حنیف فرمود: «الا و انکم لاتقدرون علی ذلک»؛ شما نمی‌توانید به این سبکی که من عمل می‌کنم، عمل کنید. واقعا هم انسان وقتی نگاه می‌کند، آنچه از امیرالمؤمنین نقل شده، دهشت‌آور است.
سخن در این نیست که کسی یا جامعه‌یی بتواند خود را همگون و همسان با علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه‌السلام) بکند؛ سخن در پیدا کردن جهت حرکت جامعه و اشخاص، مخصوصا زمامداران و اولیای امور در نظام اسلامی است.
بیانات در خطبه‌های نمازجمعه ۱۳۷۰/۰۱/۱۶
 

از بزرگی نقل می کنند که فرمود 124 هزار پیامبر آمدند که شرک نورزید اما من شما را به شرک دعوت می کنم " گاهی خدا را هم شریک در کارهای تان بکنید!"

رضا  ملک‌زاده در حاشیه نشست حامیان موسسه خیریه ریحانه در جمع خبرنگاران در پاسخ به خبرنگار تسنیم در اردبیل اظهار داشت: مهمترین عامل بیماری سرطان در کشور تغذیه نامناسب، ماشینی شدن زندگی و روی آوردن افراد به دخانیات از جمله سیگار و قلیان است.

وی بیان کرد:‌ سرطان معده و مثانه و توده بزرگ در مردان شیوع بیشتری در کشور دارد و در زنان نیز سرطان روده بزرگ، تخمدان و سینه از سرطان‌های رایج است که متاسفانه این 3 نوع سرطان در بین زنان در سطح کشور رو به افزایش است.

رئیس موسسه ملی سرطان کشور با اشاره به اینکه شیوع بیماری سرطان در ایران نسبت به سایر کشورهای دنیا کم است تصریح کرد: یکی از عوامل اصلی و موثر در افزایش طول عمر، تغییر سبک و شیوه زندگی است که امیدواریم در این زمینه همگان زنگ خطر را شنیده و برای پیشگیری از آن اقدامات اساسی را انجام دهند.

معاون تحقیقاتی و فناوری وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی افزود: از دیگر عوامل ابتلا به بیماری سرطان در کشور مصرف غذاهای چرب، نمک و برنج، چاقی و کم‌تحرکی است که این عوامل سبب افزایش آمار مبتلایان به سرطان در کشور می‌شود.

وی یکی از نگرانی‌های در حال حاضر در کشور را کاهش سن ابتلا به سرطان در دانست و بیان کرد: باید فرهنگ پیشگیری از بیماری سرطان با حضور تمام نهادها و خانواده‌های ترویج شود تا شیوع این بیماری در کشور کاهش یابد

اللَّهمَّ ربَّ النُّورِ العَظیم، ورَبَّ الکُرسیِّ الرَّفیع، ورَبَّ البَحرِ المَسجور، ورَبَّ الشَّفعِ الکَبیر، والنُّور العَزیز، ورَبَّ التَّوراهِ والإنجیلِ والزَّبورِ، والفُرقانِ العَظیمِ. أنت إلهٌ مَن فی السَّمواتِ وإلهُ مَن فی الأرضِ لا إلهَ فِیهِما غَیرُکَ، وأنتَ جَبّارُ مِن فی السِّموات وجَبّار مَن فی الإرضِ لا جَبّار فیهِما غَیرُکَ، أنت مَلِکُ مَن فی السَّموات، ومَلِکُ مَن فی الأرضِ، لا مَلِکَ فیهما غَیرُکَ، أسألُکَ بِاسمِکَ الکَبیرِ، و نُور وَجهِکَ المُنیرِ، وبمُلکِکَ القَدیمِ. یا حَیُّ یا قَیِّومُ، یا حَیُّ یا قَیُّوم یا حَیُّ یا قَیّوم، أسألُکَ بِاسمِکَ الّذی أشرَقَ بِهِ کُلِّ شَیءٍ، وبِاسمِکَ الّذی أشرَقَت بِهِ السّمواتُ والأرضُ، وبِاسمِکَ الّذی صَلُحَ بِهِ الأوَّلونَ، وبِهِ یَصلُحُ الاخِرونَ.
یا حَیّاً قَبلَ کُلِّ حَیّ، ویا حَیّاً بَعدَ کُلِّ حَیّ، ویا حَیُّ لا إلهَ إلا أنت صَلِّ علی مُحَمّدٍ وآلِ مُحَمَّد، واغفِر لی ذُنُوبی، واجعَل لی مِن أمرِی یُسراً وفَرَجاً قَریباً، وثَبِّتنی علی دینِ مُحَمَّدً وآل محمد و وعلی هُدی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّد، وعلی سُنَّهِ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّد، علیه وعلیهِمژُ السَّلام.

واجعَل عَملِی فی المَرفوعِ المُتَقَبِّلِ، وهَب لی کما وَهَبتَ لأولیائِکِ وأهلِ طاعَتِکَ، فانّی مُؤمِنٌ بِکَ، ومُتَوَکِّلٌ عَلیک، مُنیبٌ الیکَ، مَعَ مَصیری إلیکَ، وَتَجمَع لی ولأهلِی وَلوِلَدَی الخَیرَ کُلَّهُ، وتَصرِف عَنّی وَعَن وَلَدی وأهلِی الشَّرَّ کُلَّهُ. أنتَ الحَنّانُ المَنّانُ بَدیعُ السّمواتِ والأرضِ، تُعطِی الخَیرَ مَن تَشاءُ، وتَصرِفُهُ عَمَّن تَشاءُ، فَامنُن علی بِرَحمَتِکَ یا أرحَمَ الرّاحِمِینَ.   - المراقبات - مرحوم آیت الله حاج میرزا جواد ملکى تبریزى (ر ه)
-صحیفه علویه، متن‏عربى، ص: 219

رمزگشایی از عتاب شدید رهبر انقلاب به دولت به خاطر سیاسی کاری در پرونده بورسیه ها/از بیماری های عصبی تا فروپاشی خانواده هایی که با اسم رمز "بورسیه غیر قانونی" مورد ظلم قرار گرفتند + تصاویر روزنامه ها

اظهارات صریح و شفاف رهبر انقلاب نشان می دهد عملکرد سیاسی و غیر اخلاقی دولت یازدهم و بویژه وزارت علوم در دو سال گذشته تا چه اندازه ضمن آسیب های متعددی که در عرصه دانشگاه ها داشته است، در راستای پیشبرد اهداف سیاسی دولتی بوده است که برای فراموشی پرونده های کرسنت یا رانت ۶۵۰ میلیون یورویی وزارت صنعت، نهایت تلاش خود را انجام داده تا با دست گذاشتن بر معدود تخلفات بورسیه در دولت قبل، با ظلم به بیش از ۳۰۰۰ خانواده دانشجویان بورسیه خود را فساد ستیز و قهرمان مبارزه با رانت خواری معرفی کند!
گروه سیاسی- رجانیوز: «بورسیه! و ما ادراک ما البورسیه!» این جمله ای بود که ۱۵ مهر ۱۳۹۳ حسن روحانی در دانشگاه تهران پشت تریبون اعلام کرد تا رسما «اسم رمز» حمله به دانشجویان بورسیه را صادر کرده باشد، هر چند پیش از وی نیز به طور  برخی مسئولان وزارت علوم طی یک نشست خبری با سر هم کردن آمارهای راست و دروغ؛ مدعی شده بودند بسیاری از افرادی که در دولت قبل بورسیه تحصیلی گرفته اند، غیر قانونی بوده است!
 
به گزارش رجانیوز، داستان بورسیه های دولت قبل آن روزی داغ شد که مجتبی صدیقی معاون فرجی دانا در یک نشست خبری تعدادی آمار مخلوط از درست و غلط را به عنوان بورسیه های غیر قانونی اعلام کرد. آمار و ارقام صدیقی آنقدر اشتباه و پر از غلط بود که کمتر کسی در آن موقع می توانست نسبت به آن تردید کند اما بعد از وی روحانی هم با تمام توان به میدان آمد و با گفتن جمله معروف «بورسیه! و ما ادراک ما البورسیه!» فرمان نهایی برای تاختن به دانشجویان بورسیه را صادر کرد تا رسانه های اصلاح طلب و حامیان دولت که ید طولایی در غوغاسالاری و ساختن کوه از کاه دارند، هر چه می خواهند بنویسند و نتیجه گیری کنند، دریغ از اینکه در پس این همه ادعای دروغ و جوسازی واقعیت دیگری نهفته است و آن ضایع شدن حق بسیاری از دانشجویانی است که بدون مشکل قانونی بواسطه توانایی های علمی شان بورسیه شده اند اما حالا چوب سیاسی کاری های دولت اعتدال را می خورند.
 
جالب آنکه رضا فرجی دانا نیز که عملکرد پر حاشیه اش در وزارت علوم منجر به استیضاح اش شد، خیلی تلاش کرد تا با مطرح کردن این مساله خود را ناجی و قهرمان فسادستیزی جا بزند اما حنای او برای مجلس رنگی نداشت و در نهایت بهارستان نشینان وی را به خاطر سو استفاده از رای اعتمادشان در سال ۹۲، استیضاح کردند.
 
 
اما در این باره رهبر انقلاب شب گذشته در دیدار با وزیر علوم و اساتید دانشگاه ها ضمن عتاب شدید به مسئولانی که در دو سال گذشته با این موضوع «سیاسی» رفتار کرده اند و حق دانشجویان را تضییع کردند، فرمودند:
 
« یکی از غلط ترین کارهایی که در این یکی دو سال اخیر اتّفاق افتاد، این مسئله‌ی بورسیه‌ها بود. اگر راست هم بود این حرف -که البتّه بعد تحقیق کردند، معلوم شد به آن شکل، راست هم نیست؛ آن‌طوری که روزنامه‌ها با آن بازی کردند هم نبود؛ به ما گزارشهای دقیق و بر اساس بررسی‌ها دادند- راهش این نبود که ما مسئله را روزنامه‌ای کنیم. یک تعدادی برخلاف قانون یک امتیازی به‌دست آوردند؛ خیلی خب، راه قانونی وجود دارد: لغو کنند آن امتیاز را؛ سروصدا ندارد. جنجال درست کردن، حاشیه درست کردن است و این سمّ برای محیط علمی است که بایستی با آرامش کار خودش را دنبال بکند. این سم را متأسّفانه افرادی بر اساس همان پایه‌های بینش فکریِ مبنی بر سیاسی‌کاری و سیاست‌بازی به کام دانشگاه کشور ریختند؛ چرا؟ علاوه بر اینکه ظلم هم شد -به خیلی‌ها ظلم شد- هم خلاف قانون بود این کار، هم خلاف تدبیر بود این کار، هم خلاف اخلاق بود؛ آن‌وقت مدام دم از اخلاق هم میزنند. توبه‌فرمایان چرا خود توبه کمتر میکنند! این کار اخلاقی بود؟ حاشیه‌سازی نشود. نگذارید محیط آموزش عالی اسیر حواشی بشود.»

چادر

اللَّهُمَّ وَفِّرْ فِیهِ حَظِّی مِنْ بَرَکَاتِهِ وَ سَهِّلْ سَبِیلِی إِلَى خَیْرَاتِهِ وَ لا تَحْرِمْنِی قَبُولَ حَسَنَاتِهِ یَا هَادِیا إِلَى الْحَقِّ الْمُبِینِ 
خدایا در این ماه بهره‏ام را از برکتهایش کامل گردان،و راهم را به سوى نیکیهایش هموار نما،و از پذیرفته‏خوبیهایش محرومم مساز،اى هدایت‏ کننده به سوى حق آشکار

شنیده شد که بعد از ضربت خوردن حضرت علی علیه السلام جبرئیل میان زمین و آسمان ندا داد و گفت:

تهدمت و الله ارکان الهدى و انطمست اعلام التقى و انفصمت العروة الوثقى قتل ابن عم المصطفى قتل على المرتضى قتله اشقى الاشقیاء. (بخدا سوگند ستونهاى هدایت در هم شکست و نشانه‏هاى تقوى محو شد و دستاویز محکمى که میان خالق و مخلوق بود گسیخته گردید پسر عم مصطفى صلى الله علیه و آله کشته شد،على مرتضى بشهادت رسید و بدبخت‏ترین اشقیاء او را شهید نمود .)

تهدمت والله ارکان الهدی

امشب یادمون نره دعا کنیم برای: 1-سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان

2- هر زمان و هر مکان به عنوان سرباز امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به آنچه مورد رضای خدا و باعث خشنودی آقا میشود عامل باشیم.

3- سلامتی و طول عمر باعزت و قدرت رهبر معظم انقلاب و نابودی همه دشمنان ایشان

4- شفای همه مریض ها

5- خداوند فرزند صالح عطا کند به زوج هایی که فرزند ندارند

6- همسر صالح برای مجردهاپ

7- کار برای بیکارها

8- خانه برای بی خانه ها

9-رفع هر نوع هم وغم از مومنین ومومنات و برآمدن حاجات

10- از همه مهمتر و اصلی تر برای آمرزش گناهان و هدایت همه علی الخصوص جوانان 

11- آمرزش رفتگان 

12- عاقبت بخیری برای همه

اللهم آمین

 اعمال شب نوزدهم چند چیز است: ۱ـ صد مرتبه بگوید: اَسْتَغْفِرُ اللّهَ رَبِّى وَ أَتُوبُ إلَیْهِ.(۱۴)

۲ـ صد مرتبه بگوید: اَللّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَهَ أَمیرِالْمُؤْمِنینَ.(۱۵)

۳ـ دعایى را که در اعمال روزهاى ماه رمضان ذکر کردیم (یا ذا الّذی کان… ـ صفحه ۷۶۶ ـ ) را بخواند.(۱۶)

۴ـ این دعا را بخواند: اَللّهُمَّ اْجْعَلْ فیما تَقْضى وَتُقَدِّرُ مِنَ الاَْمْرِ الْمَحْتُومِ، وَفیما تَفْرُقُ مِنَ خدایا قرار ده در آنچه حکم کرده و مقدر فرموده اى از سرنوشت حتمى و در آنچه جدا کنى از الاَْمْرِ الحَکیمِ فى لَیْلَهِ الْقَدْرِ، وَفِى الْقَضآءِ الَّذى لا یُرَدُّ وَلا یُبَدَّلُ، اَنْ فرمان حکیمانه ات در شب قدر و در آن قضا و قدرى که برگشت و تغییر و تبدیلى ندارد تَکْتُبَنى مِنْ حُجّاجِ بَیْتِکَ الْحَرامِ، اَلْمَبْرُورِ حَجُّهُمْ، اَلْمَشْکُورِ سَعْیُهُمْ، که نام مرا در زمره حاجیان خانه محترمت (کعبه) بنویسى آنان که حجشان مقبول و سعیشان مورد تقدیر اَلْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمْ، اَلْمُکَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئاتُهُمْ، وَاجْعَلْ فیما تَقْضى وَتُقَدِّرُ، اَنْ و گناهانشان آمرزیده و کردار بدشان بخشوده شده است و قرار ده در آنچه مقدر فرموده اى تُطیلَ عُمْرى، وَتُوَسِّعَ عَلَىَّ فى رِزْقى، وَتَفْعَلَ بى کَذا وَکَذا.(۱۷) که عمر مرا طولانى کرده و روزیم را وسیع گردانىو درباره ام چنین و چنان کنى. (به جاى کلمه کذا و کذا، حاجت خود را عرضه دارد).

۱۴٫ اقبال، صفحه ۱۸۶ و زاد المعاد، صفحه ۱۸۶٫ ۱۵٫ همان مدرک. ۱۶٫ اقبال، صفحه ۱۸۷٫ ۱۷٫ بحارالانوار، جلد ۹۵، صفحه ۱۴۷٫

http://shiayan.ir برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی شیعیان

شب قدر، شبى است که مقدّرات یک سال انسانها – بر اساس لیاقت ها و شایستگى هاى آنان – تعیین مى گردد; در تمام سال، شبى به عظمت و فضیلت آن نمى رسد و عمل در آن از عمل در هزار ماه برتر است. فرشتگان خداوند و فرشته اى به نام «روح» که اعظم همه فرشتگان است در آن شب، به اذن پروردگار به زمین فرود مى آیند و خدمت امام زمان(علیه السلام) مى رسند و آنچه را که براى هر کس در طول سالِ آینده مقدّر شده است بر آن حضرت عرضه مى دارند.(۱)

خوشا به حال آن کس که از فیض عظیم این شب که شب نزول قرآن است، بهره مند شود و با دعا و مناجات و گریه و توبه، به درگاه حقّ روى آورد و زمینه تقدیرات ارزشمند و سرنوشت معنوى و روحانى والایى را براى خویش فراهم سازد. معصومین(علیهم السلام) شب قدر را به طور دقیق، تعیین نکرده اند و آن را مردّد در میان سه شب (نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم) ذکر فرموده اند، تا مؤمنان با انجام اعمال شب هاى قدر، در هر سه شب و به دست آوردن حال خوشِ معنوى و کسب فیض در این شب ها، به آمادگى کامل، جهت دریافت عنایات ویژه الهى دست یابند. هرچند علما، با توجّه به روایات، شب هاى بیست و یکم و بیست و سوم را به شب قدر بودن، نزدیکتر مى دانند.(۲)

شب نوزدهم ماه: این شب، اوّلین شب از شب هاى قدر است و از این شب، انجام اعمال شب هاى قدر آغاز مى شود.

اعمال شب هاى قدر: اعمال شب هاى قدر بر دو قسم است. یک قسم آن مشترک میان هر سه شب است و قسم دیگر اعمالى است که مخصوصِ هر یک از این سه شب مى باشد.

اعمال مشترک شب هاى قدر: ۱ـ غسل شب قدر است، مرحوم «علاّمه مجلسى» فرموده: بهتر است غسلِ شب هاى قدر را مقارن غروب آفتاب انجام دهند که نماز مغرب را با غسل بخوانند.(۳)

۲ـ دو رکعت نماز بخواند; که در هر رکعت بعد از حمد، هفت مرتبه سوره «قُل هُوَ اللّه» را تلاوت کند و بعد از پایان نماز، هفتاد مرتبه بگوید: اَسْتَغْفِرُ اللّهَ وَ أَتُوبُ اِلَیْهِ در روایتى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آمده است: کسى که این عمل را بجا آورد، از جاى خویش برنخیزد مگر این که خداوند متعال او و پدر و مادرش را بیامرزد و خداوند فرشتگان را مأمور مى کند تا سال آینده براى وى حسنات بنویسند…(۴)

۳ـ امام باقر(علیه السلام) درباره عمل دیگر این شب فرمود: قرآن را بگشاید و در برابر خود قرار دهد وبگوید: اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَما فیهِ،وَفیهِ اسْمُکَ ]الاَْعْظَمُ[ الاَْکْبَرُ،وَ خدایا از تو خواهم به حق کتاب فرستاده شده ات و آنچه در آن است که در آن است نام بزرگت و اَسْماؤُکَ الْحُسْنى،وَما یُخافُ وَیُرْجى،اَنْ تَجْعَلَنى مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ. نامهاى نیکویت و آنچه بدانها ترس و امید شود که قرارم دهى از زمره آزاد شدگانت از دوزخ. سپس حاجت خود را از خدا بخواهد.(۵)

۴ـ مراسم قرآن به سر گرفتن است، به فرموده امام صادق(علیه السلام): قرآن مجید را بر سر بگذارد و بگوید: اَللّهُمَّ بِحَقِّ هذَا الْقُرْآنِ، وَ بِحَقِّ مَنْ اَرْسَلْتَهُ بِهِ، وَبِحَقِّ کُلِّ مُؤْمِن مَدَحْتَهُ خدایا به حق این قرآن و به حق آن کس که او را بدین قرآن فرستادى و هر مؤمنى که در آن مدحش کردى فیهِ، وَبِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ، فَلا اَحَدَ اَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ. و به حق تو بر ایشان زیرا هیچ کس به حق تو از خودت آشناتر نیست. آنگاه ده مرتبه بگوید: بِکَ یا اللهُ و ده مرتبه بِمُحَمَّد(صلى الله علیه وآله) و ده مرتبه بعَلِىٍّ(علیه السلام) و ده مرتبه بِفاطِمَهَ(علیها السلام) و ده مرتبه بِالْحَسَنِ(علیه السلام) و ده مرتبه بِالْحُسَیْنِ(علیه السلام) و ده مرتبه بِعَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ(علیهما السلام) و ده مرتبه بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِىٍّ(علیهما السلام) و ده مرتبه بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد(علیهما السلام) و ده مرتبه بِمُوسَى بْنِ جَعْفَر(علیهما السلام) و ده مرتبه بِعَلِىِّ بْنِ مُوسى(علیهما السلام) و ده مرتبه بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِىٍّ(علیهما السلام) و ده مرتبه بِعَلِىِّ بْنِ مُحَمَّد(علیهما السلام) و ده مرتبه بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِىٍّ(علیهما السلام) و ده مرتبه بِالْحُجَّهِ(علیه السلام); در پایان هر حاجتى که دارد از خداوند طلب کند(۶) و در تمام این اذکار، نهایت حضور قلب و توجّه به درگاه خدا را حفظ کند. بهتر است اگر مى خواهند توسّل گرفته، یا ذکر مصیبتى کنند قبل یا بعد از دعا باشد و دعا را قطع نکنند.

۵ـ زیارت امام حسین(علیه السلام); به فرموده علاّمه مجلسى، زیارت امام حسین(علیه السلام) در هر یکى از این سه شب، مستحبّ مؤکّد است،(۷) و در روایتى آمده است که سبب آمرزش گناهان مى شود(۸) و اگر دسترسى به زیارت از نزدیک نداشته باشد، از دور زیارت کند.

۶ـ احیا داشتن شب هاى قدر است; یعنى این شب را تا صبح بیدار باشد و با عبادت و دعا و تلاوت قرآن و جلسات سخنرانى دینى و پرسش و پاسخ هاى مذهبى و یا مطالعه کتاب هاى تفسیر و عقاید و مواعظ سپرى کند. در روایتى از امام باقر(علیه السلام) آمده است: هر کس شب قدر را احیا دارد، گناهان او آمرزیده شود، هرچند زیاد باشد،(۹) و بهتر است روز قبل مقدارى استراحت کند و غذا و نوشیدنى کمتر بخورد تا خواب بر او غلبه نکند و کسانى که توانایى بر احیا ندارند، بهتر است اوّل شب را استراحت کنند و سحرگاهان بیدار باشند و عبادت نمایند.

۷ـ صد رکعت نماز بگزارد (هر دو رکعت به یک سلام) که فضیلت بسیار دارد و افضل آن است که اگر توانایى داشته باشد، در هر رکعت بعد از حمد، ده مرتبه سوره قل هو اللّه را بخواند.(۱۰)

۸ـ مرحوم «شیخ کفعمى» در «مصباح» نقل کرده است که امام زین العابدین(علیه السلام) این دعا را در شب هاى نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم در حالت ایستاده و نشسته و در رکوع و سجود مى خواندند: اَللّهُمَّ اِنّى اَمْسَیْتُ لَکَ عَبْداً داخِراً، لا اَمْلِکُ لِنَفْسى نَفْعاً وَلا ضَرّاً، وَلا خدایا من شام کردم در حالى که بنده خوارى هستم که مالک سود و زیانى براى خویش نیستم اَصْرِفُ عَنْها سُوءاً، اَشْهَدُ بِذلِکَ عَلى نَفْسى، وَاَعْتَرِفُ لَکَ بِضَعْفِ قُوَّتى و نتوانم از خویشتن پیش آمد ناگوارى را بازگردانم و این مطلبى است که من آن را بر خویش گواهى دهم و به ناتوانى خود و بیچارگیم وَقِلَّهِ حیلَتى، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَاَنْجِزْ لى ما وَعَدْتَنى در برابرت اعتراف دارم پس درود فرست بر محمّد و آل محمّد و وفا کن برایم بدانچه بر من وَجَمیعَ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ مِنَ الْمَغْفِرَهِ فى هذِهِ اللَّیْلَهِ، وَاَتْمِمْ عَلَىَّ ما و همه مؤمنین و مؤمنات وعده فرمودى از آمرزش در این شبو تمام کن بر من آنچه را اتَیْتَنى، فَاِنّى عَبْدُکَ الْمِسْکینُ الْمُسْتَکینُ، اَلضَّعیفُ الْفَقیرُ الْمَهینُ، به من دادى زیرا که من بنده بینواى مستمند ناتوان تهیدست خوار توام اَللّـهُمَّ لا تَجْعَلْنى ناسِیاً لِذِکْرِکَ فیـما اَوْلَیْتَنى، وَلا لاِِحْسانِکَ فیما خدایا مرا فراموشکار از یاد خویش در آنچه به من انعام فرمودى و از احسانت در آنچه به من اَعْطَیْتَنى، وَلا ایِساً مِنْ اِجابَتِکَ، وَاِنْ اَبْطَاَتْ عَنّى فى سَرّآءَ اَوْ ضَرّآءَ، عطا کردى قرار مده و قرارم مده ناامید از اجابت خویش و اگرچه دیرزمانى طول کشد چه در خوشى و چه در سختى اَوْ شِدَّه اَوْ رَخآء، اَوْ عافِیَه اَوْ بَلاء، اَوْ بُؤْس اَوْ نَعْمآءَ، اِنَّکَ سَمیعُ الدُّعآءِ.(۱۱) در دشوارى یا در آسایش در تندرستى یا گرفتارى در تنگدستى یا در نعمت براستى تو شنواى دعایى. ۹ـ مرحوم «علاّمه مجلسى» مى فرماید: بهترین اعمال در این شب ها طلب آمرزش گناهان و دعا براى امور دنیوى و اخروى است، هم براى خود و هم براى پدر و مادر و خویشان و برادران مؤمن ; چه زنده باشند و چه از دنیا رفته باشند و همچنین ذکرهاى مختلف و صلوات بر محمّد و آلش، تا آن جا که مقدور است، انجام دهد و در بعضى از روایات وارد شده است که دعاى «جوشن کبیر» (صفحه ۱۳۸) را در این سه شب بخوانند.(۱۲) در روایتى آمده است که شخصى خدمت رسول خدا(صلى الله علیه وآله) رسید و عرض کرد: اگر شب قدر را درک کردم، چه چیزى را از خداوند طلب کنم؟ فرمود: عافیت و سلامتى را بخواه.(۱۳)

۱٫ زاد المعاد، صفحه ۱۸۰٫ ۲٫ رجوع شود به: اقبال، صفحه ۱۶۷٫ ۳٫ زاد المعاد، صفحه ۱۸۵٫ ۴٫ اقبال، صفحه ۱۸۶٫ ۵٫ همان مدرک و زادالمعاد، صفحه ۱۸۵٫ ۶٫ اقبال، صفحه ۱۸۷٫ ۷٫ زاد المعاد، صفحه ۱۸۶٫ ۸٫ تهذیب، جلد ۶، صفحه ۴۹، حدیث ۲۶٫ ۹٫ اقبال، صفحه ۱۸۶٫ ۱۰٫ همان مدرک، صفحه ۱۶۷٫ ۱۱٫ بلدالامین، صفحه ۲۰۳٫ ۱۲٫ زاد المعاد، صفحه ۱۸۶ (با اندکى تصرّف). ۱۳٫ مستدرک الوسائل، جلد ۷، صفحه ۴۵۸، حدیث ۱۲
٫http://shiayan.ir برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی شیعیان

از پیغمبر صلوات الله علیه و آله سوال شد:

یارسول الله،ما وقتی صحبتمون، حرفمون با یکی تموم میشه،
پایان کلاممون، او را به خدا
می سپاریم، به بیان پارسی
می گوییم:
خداحافظ و به زبان عربی
می گوییم:
فی امان الله
اگر بدون خداحافظی کردن،
در وسط سخن گفتن از او جدا بشیم، نوعی بی ادبی می پنداریم.
شما وقتی در معراج با خدا هم صحبت شدید ، پایان جمله که نمی توانستید به ذات خدا عرضه بدارید:تو را به خدا می سپارم!
آخرین جمله ی رد و بدل شده ، بین شما و خدا چه بود؟
حضرت فرمودند:پایان صحبت، خداوند سبحان به من گفت: "یاعلی"
من نیز به خدای خود " یا علی" گفتم.
این آخرین جمله بین من و ذات مقدس خدا بود.
یاعلییییییییییی

منبع:کتاب سخن خدا ص٧١ - زندگانی چهارده معصوم ص ۴٩ - معراج ص١٣

زمانی علمای اهل تسنن مرحوم علامه امینی (صاحب کتاب الغدیر) را برای صرف شام دعوت می کنند. اما علامه امینی امتناع می ورزد و قبول نمی کند . آنها اصرار می کنند که علامه امینی را به مجلس خود ببرند.
به علت اصرار زیاد علامه امینی دعوت را می پذیرد و شرط می گذارد که فقط صرف شام باشد وهیچ گونه بحثی صورت نگیرد آنها نیز می پذیرند. پس از صرف شام یکی از علمای اهل سنت که در آن جمع زیادی از علما نشسته بود (حدود 70 الی 80 نفر) می خواست بحث را شروع کند که علامه امینی گفت : قرار ما این بود که بحثی صورت نگیرد
اما باز آنها گفتند : پس برای متبرک شدن جلسه از همین جا هر نفر یک حدیث نقل کند تا مجلس نورانی گردد. ضمناً تمام حضار درجلسه حافظ حدیث بودند و حافظ حدیث به کسی گفته می شود که صد هزار حدیث حفظ باشد. آنان شروع کردند یکی یکی حدیث نقل کردند تا اینکه نوبت به علامه امینی رسید . علامه به آنها گفت شرطم بر گفتن حدیث این است که ابتدا همگی بر معتبر بودن یا نبودن سند حدیث اقرار کنید . همه قبول کردند . سپس علامه امینی فرمود : قال رسول الله (صلوات الله علیه ) : من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه : هر کس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است .سپس از تک تک حضار در جلسه در رابطه با معتبر بودن حدیث اقرار گرفت و همه حدیث را تایید کردند .
سپس گفت حال که همه حدیث را تایید کردید یک سوال از شما دارم ، بعد از کل جمع پرسید :
آیا فاطمه الزهرا ( سلام الله علیها ) امام زمان خود را می شناخت یا نمی شناخت ... ؟
اگر می شناخت ، امام زمان فاطمه ( سلام الله علیها ) چه کسی بود ؟
تمام حضار مجلس به مدت ربع ساعت ، بیست دقیقه ساکت شدند و سرشان را به زیر انداختند و چون جوابی برای گفتن نداشتند یکی یکی جلسه را ترک کردند و با خود می گفتند اگر بگوییم نمیشناخت ، پس باید بگوییم که فاطمه ( سلام الله علیها ) کافر از دنیا رفته است و حاشا که سیده نساء العالمین کافر از دنیا رفته باشد و اگر بگوییم می شناخت چگونه بگوییم امام زمانش ابوبکر بوده ؟ در حالی که بخاری ( از سرشناس ترین علمای اهل سنت ) گفته : ماتت و هی ساخطه علیهما - فاطمه ( سلام الله علیها ) در حالی از دنیا رفت که به سختی ار ابوبکر غضبناک بود "و چون مجبور می شدند بر حقانیت و امامت علی بن ابیطالب (علیه السلام ) اقرار بورزند سکوت کرده و جلسه را با خجالت ترک کردند.

توکل بر خدایت کن،
کفایت میکند حتما

اگر خالص شوی با او،
صدایت میکند حتما

اگر بیهوده رنجیدی،
از این دنیای بی رحمی،

به درگاهش قناعت کن،
عنایت میکند حتما

دلت درمانده میمیرد،
اگر غافل شوی از او

به هر وقتی صدایش کن،
حمایت میکند حتما

خطا گر میروی گاهی،
به خلوت توبه کن با او

گناهت ساده میبخشد،
رهایت میکند حتما

به لطفش شک نکن گاهی،
اگر دنیا حقیرت کرد

تو رسم بندگی آموز،
حمایت میکند حتما

اگر غمگین اگر شادی،
خدایی را پرستش کن

که هر دم بهترینها را،
عطایت میکندحتما