- ۰ نظر
- ۲۷ اسفند ۹۵ ، ۱۹:۵۸
رهبر معظم انقلاب آیت الله خامنه ای میفرمایند :
داستانی از مولوی نقل میکنم که داستانی سمبولیک و رمزی است و من هر وقت یادم میآید، از این داستان به خودم میلرزم و به خدا پناه میبرم. مولوی نقل میکند و میگوید:
در شهری که هم مسلمانها و مسیحیها در آن زندگی میکردند مؤذّن بدصدایی وارد محلّه مسلمان ها شد و چند وعده اذان گفت. او خیلی اذان را بد میگفت. یک روز مرد نصرانی از محلّهای دیگر به محلّه مسلمانها آمد و گفت: این مؤذّن شما کجاست؟
گفتند: چکارش داری؟
گفت: میخواهم از او تشکّر کنم که یک مشکل بزرگ را حل کرد.
راهنماییاش کردند و او مؤذّن را پیدا کرد؛ بنا به تشکّر کردن از او نمود.
مؤذّن گفت: چرا از من تشکّر میکنی؟
مسیحی گفت: تو حقّی بر گردن من داری که هیچ کسی چنین حقّی به گردن من ندارد و جریان از این قرار است که : من دختر جوانی در خانه دارم . مدّتی بود این دختر جوان محبّت اسلام به دلش افتاده بود و تمایل به مسلمانی داشت.
هرکار می کردیم به کلیسا بیاید نمی آمد و در مراسم ما شرکت نمی کرد و به عقاید ما بی اعتنایی می کرد. ما عاجز شده بودیم که چه بکنیم. خلاصه در کار این دختر درماندیم .
دوسه روز پیش که تو اذان گفتی صدای تو را این دختر شنید و گفت: این چیست؟ این صدای کریه از کجاست؟
گفتیم: اذان مسلمانهاست.
از آن لحظه ما راحت شدیم و به کلی محبت اسلام از دل این دختر رفت و اکنون هم برگشته است و دارد زندگی عادی خودش را می کند و به کلیسا می آید و مراسم را انجام می دهد و ما این را مدیون تو هستیم، زیرا تو بودی که دختر ما را به ما برگرداندی.
بارها من به خودم و به دوستانم گفته ام : ما آن مؤذن بد صدا نباشیم که عشق به اسلام را در دلها فرو بنشانیم و به استفهام عظیم که در دنیا برای معرفت اسلام به وجود آمده است با منکر و زشتی پاسخ بدهیم. این وظیفه ماست. چه کسی در دنیا چنین مسئولیتی دارد؟!
خاطرهای از ایام رحلت امام دارید نقل بفرمایید؟
من دو روز قبل از ارتحال امام خواب دیدم در جماران هستم و حدود 40 نفر از بزرگان هم در جلسه بودند و امام به احمدآقا گفتند: احمد. سینی را بیاور. در سینی یک عمامه مشکیای بود. و بعد امام گفتند که «آقای آسید علی آقا. بلند شید». امام ایستادند و آقا ایستادند و همه بزرگان ایستادند. عمامه را روی سر آقا گذاشتند. آقا گفتند احساس میکنم عمامه کمی بزرگ باشد. امام فرمودند نخیر کاملا اندازه است و روی سر آقا گذاشتند.
امام به همه گفتند: با آقا بیعت کنید. همه بیعت کردند مگر دو نفر که من اسمشان را نمیبرم. بعد امام فرمودند احمد برو عبای نجف من را هم بیاور. و عبا را هم به ایشان دادند. من تصور میکنم که عمامه، عمامه مرجعیت بود و عبا هم عبای زعامت و رهبری.
فردای آن روز من رفتم پیش آقای جلالی خمینی و خواب را تعریف کردم و گفتند فکر نمیکنم حضرت امام خیلی زنده بمانند. همسر آقای جلالی آمدند و شروع کردند به گریهکردن و گفتند همسر امام به من زنگ زدند و گفتند دست از امام کشیدهایم و امیدی نیست.
آقای جلالی گفتند که برویم پیش آیتالله خامنهای. بعد خواب را تعریف کردم. رهبری گفتند که مسئولیت سنگینی را نظام و خداوند به عهده بنده میخواهند بگذارند. دعا بفرمائید که بتوانم به احسن وجه از پس این مسئولیت بر بیایم. شاهد این ماجرا هم آقای جلالی خمینی هستند که هنوز زنده هستند.
چند شب بعد از این خواب، آقای جلالی خمینی به من در تماس تلفنی گفتند که خوابت به واقعیت تبدیل شد و آقای خامنهای با اکثریت آراء به عنوان رهبری انتخاب شدند. متن کامل مصاحبه
خمینی رفت فرزندش علی هست
خدارا شکر برامت ولی هست
اگرچه داغ او برماگران است
ولی سیدعلی نوری عیان است
ولایت نعمتی ارزنده بر ماست
صفا وگوهری فرخنده برماست
مرام ماهمان راه امام است
دفاع ازرهبری جان کلام است
انتظار فرج معنایش این نیست که انسان بنشیند، دست به هیچ کاری نزند، هیچ اصلاحی را وجههی همت خود نکند، صرفاً دل خوش کند به اینکه ما منتظر امام زمان (علیه الصّلاة و السّلام) هستیم. اینکه انتظار نیست. انتظارِ چیست؟ انتظارِ دست قاهرِ قدرتمندِ الهىِ ملکوتی است که باید بیاید و با کمک همین انسانها سیطرهی ظلم را از بین ببرد و حق را غالب کند و عدل را در زندگی مردم حاکم کند و پرچم توحید را بلند کند؛ انسانها را بندهی واقعی خدا بکند. باید برای این کار آماده بود. تشکیل نظام جمهوری اسلامی یکی از مقدمات این حرکت عظیم تاریخی است. هر اقدامی در جهت استقرار عدالت، یک قدم به سمت آن هدف والاست. انتظار معنایش این است. انتظار حرکت است؛ انتظار سکون نیست؛ انتظار رها کردن و نشستن برای اینکه کار به خودی خود صورت بگیرد، نیست. انتظار حرکت است. انتظار آمادگی است. این آمادگی را باید در وجود خودمان، در محیط پیرامون خودمان حفظ کنیم. و خدای متعال نعمت داده است به مردم عزیز ما، به ملت ایران، که توانستهاند این قدم بزرگ را بردارند و فضای انتظار را آماده کنند. این معنای انتظار فرج است. انتظار فرج یعنی کمر بسته بودن، آماده بودن، خود را از همه جهت برای آن هدفی که امام زمان (علیه الصّلاة والسّلام) برای آن هدف قیام خواهد کرد، آماده کردن. آن انقلاب بزرگ تاریخی برای آن هدف انجام خواهد گرفت. و او عبارت است از ایجاد عدل و داد، زندگی انسانی، زندگی الهی، عبودیت خدا؛ این معنای انتظار فرج است.
امام خامنه ای
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (یکشنبه) در دیدار جمعی از فرماندهان، کارکنان و خانوادههای شهدای ارتش، نیروهای مسلح را به حفظ و تقویت بصیرت و جهتگیریهای دینی و انقلابی و افزایش توان دفاعی و تسلیحاتی و آمادگی روحی توصیهی مؤکد کردند و گفتند: جمهوری اسلامی ایران هیچگاه تهدیدی برای منطقه و کشورهای همسایه نبوده و نخواهد بود اما در برابر هر گونه تعرضی کاملا مقتدرانه عمل خواهد کرد.
حاجاحمدآقا روی صندلی نشست چای بخورد. ما نشستیم با ایشان صحبت کردن. احمدآقا گفتند: من توی اتاق امام و جاهایی که امام تردد میکرد و آنجایی که سخنرانی میکرد، یک میکروفن و یک کلید داشتم که اگر امام حالشان مساعد نبود، هر جا حالشان بههم خورد، یکی از این کلیدها را فشار بدهند تا دکتر طباطبایی و من بدویم توی اتاق. چون این اواخر دیگر امام مشکل قلبیشان خیلی حاد شده بود.
من توی اتاق خودمان دراز کشیده بودم. ساعت هفت غروب، صدای زنگ خطر امام درآمد. من یادم نیست که چیزی پوشیدم یا نه، از اتاقمان تا توی اتاق امام دویدم. وقتی آمدم کنار امام، فکر کردم امام دوباره سکته کردهاند. امام چمباتمه نشسته بود و جفت دستهایش جلوی زانوهایش بود و به تلویزیون داشت نگاه میکرد. من با این صحنه که روبهرو شدم، با تلویزیون کاری نداشتم؛ همه ذهنم امام بود. گفتم: آقا!
تا گفتم آقا، ایشان گفتند: احمد! بشین، بشین.
من نشستم. گفتند: نگاه کن.
نگاه کردم دیدم اخبار ساعت هفت، دیدار آقای خامنهای و کیمایلسونگ را نشان میدهد. در آن دیدار چند روزه آقای خامنهای از کره. گفتند: نگاه کنید، نگذارید دیر بشود، چند بار من به شما و آقای هاشمی گفتم مطرح کنید آقای خامنهای را. این عظمت را آدم میبیند کیف میکند! این عصایی که آقای خامنهای بلند میکند تو سان نظامی، این عظمت اسلام است، کیف میکنم من میبینم این را.
ناگفتههای خواندنی محافظ رهبر معظم انقلاب
ماهنامه امتداد/ شماره 64، خرداد 1390/ صفحات (7-15)
نماهنگ: در آرزوی شهادت
با توجه به پهنای باند اینترنت خود ، می توانید این فیلم را با کیفیت های مختلف زیر دریافت نمایید :
آقای قالیباف : نمونهی دیگر اینکه یکی از کارهای ورزشی آقا، پیادهروی و کوهنوردی است. آقا در موارد فراوانی در راهپیماییها و کوهنوردیها، مشکلات را پیگیری میکنند و تذکر میدهند. من خاطرم هست که در بخش غربی ارتفاعات البرز، گروهی مشغول راهسازی بودند و خاکها را از بالا ریخته بودند و به بخشی از درختهای کف دره آسیب زده بود. آقا فرمودند وقتی دیدم خاک، تنهها و شاخههای درخت را گرفته است احساس خفگی به من هم دست داد چرا این موجود زنده را زیر خاک دفن میکنیم؟ به هر قیمتی باید جلوی این کار گرفته شود. حتی اگر این باغ شخصی است، در حال آسیب زدن به محیطزیست عمومی است و شما نباید اجازه بدهید، این اتفاق بیفتد. پس ایشان با این حساسیت موضوعات را دنبال میکنند.
همچنین در ارتفاعات شرق تهران حدود هفتاد هکتار زمین وجود داشت که کاربری آنجا براساس طرح تفصیلی پهنهی آر (R) بود. این پروژه مربوط به یکی از نهادها و ارگانهای مرتبط با رهبری محسوب میشد. ایشان مستقیم و بدون هیچ ملاحظهای دستور دادند که همهی آن یکجا تبدیل به فضای سبز شود. الآن هم پارکی در آنجا احداث شده است.
در خصوص حراست از حیوانات هم نکتهای بگویم. یکی از موضوعات جدی در شرق تهران، نداشتن کمربندی است. همه از غرب و جنوب، به سمت شمال و مازندران میروند. در نتیجه، باعث آلودگی میشوند. کامیونها مشکلات ایمنی و تصادفات را ایجاد میکنند. ما به این نتیجه رسیدیم که حتماً باید در آنجا کمربندی بزنیم. این کمربندی نمیتواند خیلی دور از شهر باشد. این مسیر از بخشی از مراکز نظامی و حیاتوحش منطقهی سرخهحصار عبور میکند. با نیروهای مسلح هماهنگ کردیم و پیشبینیهای امنیتی این کار را کردیم تا آسیب امنیتی برای نیروهای نظامی قصر فیروزه نداشته باشد.
ما به خیال خودمان پیشبینی لازم را کردیم و طرح را خدمت ایشان فرستادیم تا مجوز بگیریم. آنجا مربوط به نیروهای مسلح بود و طبیعتاً ایشان باید اجازه میدادند. اما ایشان گفتند در اینجا از وسط پارک رد میشویم. پس تکلیف آهوهای اینجا چه میشود؟ یعنی ضمن آنکه بهعنوان فرماندهی کل قوا بحث امنیتی اتوبان را از حوزهی مراکز نظامی در نظر بگیرند، به حیاتوحش توجه کردند.
شانزده ماه زمان بُرد تا طراحیها را عوض کردیم. در واقع، بهگونهای نظر ایشان را تأمین کردیم که وقتی کل این بزرگراه به ارتفاعات سرخهحصار میرسد، همه را تونل احداث کنیم. در واقع هزینهی مضاعف را قبول کردیم تا مزاحمتی برای حیاتوحش ایجاد نشود. قبل از اربعین، گزارش کامل را به ایشان دادیم و گفتند این طرح قابل قبولی است و من مطمئن شدم آسیبی به محیطزیست نمیخورد. شما میدانید که آقا چقدر به حل معضلات مردم توجه دارند و میخواهند اتوبان کشیده شود. با این حال، میگویند این هزینه و زمان را بپردازید تا به محیطزیست و زیست حیوانی آسیب نرسد. پس اهمیت کار روشن است.
خاطرهی دیگر اینکه ایشان فرمودند وقتی این درختها را میزنند، انگار اعضا و جوارح من را میزنند، دقت کنید این کار انجام نشود. وقتی باغبان میخواهند در محیط دفتر ایشان درختها را هرس کنند، ایشان با حساسیت دنبال میکنند که شاخهی اضافی قطع نشود. واقعاً این حساسیت وجود دارد و ما هم وظیفه داریم این کار را پیش ببریم.
البته در تهران در حوزهی محیطزیست با وجود همهی توجهات و عنایات حضرت آقا، وضع خوبی نداریم. روزهای پاک به تعداد انگشتان یک دست در سال میرسد و واقعاً هوا ناسالم است. حدود نود روز سالم و بقیه یا ناسالماند یا وضعیت کاملاً قرمز دارند. واقعیت این است که منشأ تولید این آلودگیها باید از بین برود.
به گزارش سراج24 به نقل از حلقه وصل، 25 اسفند سال 93 مصادف است با بیستمین سالگرد رحلت حاج احمد آقای خمینی که به باور بسیاری از بزرگان نظام عنصری بیبدیل و عزیزترین شخص برای امامخمینی(ره) مجسوب میشد و ملت ایران مدیون نقش پرتلاش و پرتوانش در حراست از سلامتی جسمی و آرامش خاطر امام بزرگوار است.
متن زیر بازخوانی خاطرهای از آیتالله خزعلی درباره پایبندی حاج احمد آقا خمینی به اصل ولایت فقیه و مقام معظم رهبری است.
بعد از رحلت امام، عهد کردهام کوچکترین قدمی را بر خلاف میل رهبری برندارم
در سال 69 بنده به حاج احمدآقا خمینی گفتم که شما طی یک سخنرانی اعلام کردید که «هر کس بین اطاعت از مقام معظم رهبری و امام راحل(ره) تفاوت قائل باشد، در خط آمریکاست» که ایشان با تأیید دوباره این سخن گفتند، بنده از روی اعتقاد این حرف را زدهام. بعد ایشان فرمودند: برخی از این افراد دور من را گرفتهاند که بنده را در مقابل حضرت آیتالله خامنهای قرار دهند که من متوجه شدم و توی دهنشان زدم.
حاج احمدآقا در ادامه فرمودند: «باید به این احمقهایی که میگویند آقای خامنهای نباید رهبر شود، گفت: پس چه کسی؟ اگر نظر آنها بر روی فلانی است، او که حتی توانایی اداره خانواده خود را ندارد چه برسد به یک مملکت».
همچنین ایشان فرمودند: سه سال قبل از عزل منتظری، یعنی سال 1365، سران قوای سهگانه کشور در جماران جلسه داشتند که آن روز آقای منتظری نیز با امام راحل(ره) ملاقاتی داشت، آنها مشغول بحث و گفتوگو بودند که یکدفعه امام خمینی برخلاف معمول بدون زدن در، با ناراحتی وارد اتاق میشود.بنا به گفته حاجاحمدآقا، در این جلسه خود ایشان، میرحسین موسوی با منصب نخستوزیری، موسوی اردبیلی رئیس قوه قضاییه، هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس و آیتالله خامنهای نیز با سمت ریاست جمهوری حضور داشتند.
امام(ره) با ناراحتی تمام گفتند: بنده از اول گفتم منتظری به درد رهبری نمیخورد، مجلس خبرگان رأی بر شایستگی او داد و بنده به خاطر التزام به قانون پذیرفتم، ولی امروز به صورت صریح این سخن را تکرار میکنم.
در آن وضعیت سکوت عمیقی در جلسه حاکم شد که آیتالله خامنهای با طرح این سئوال که پس چه کسی عهدهدار رهبری شود؟ سکوت را شکستند که در همین لحظه امام بدون کوچکترین مکثی انگشت اشاره را به سوی حضرت خامنهای گرفتند و گفتند: «خود شما، مگر شما از دیگران چه کم دارید؟»
وی گفت: سکوت بیشتر شد تا حدی که نفسها به شماره افتاد. خود مقام معظم رهبری خطاب به امام گفتند: «این مسئله که شما میفرمایید موضوع جدیدی است، بنده میخواستم شما به اعضای این جلسه حکم ولایی کنید که ما حق دم زدن از این جلسه را نداریم تا زمانی که خود شما حکم بفرمایید» امام نیز این حکم را کردند.
حاج احمد آقا میفرمایند: باید در کنار نظاممان پشت سر رهبری قرار بگیریم. رهبر ما شاگرد امام است. رهبر ما از چهرههای شناخته شده انقلاب که سالیان سال در زندانهای سفاک پهلوی به سر برده... هیچ کس حق شکستن حریم رهبری را ندارد. حرمت رهبری نظام اسلامی، از اصول خدشهناپذیر انقلاب اسلامی ماست. همه باید به دستور رهبری عمل کنند... ما امروز موظف هستیم پشت سر مقام معظم رهبری حضرت آیتالله خامنهای حرکت کنیم. هر چه ایشان گفت، گوش کنیم. اگر روزی حرکت ما با حرکت ولی نخواند، بدانید که نقص از ماست... قاطعتر پشت رهبری باشیم و نگذاریم رهبرمان احساس تنهایی کنند. همانطور که نگذاشتید امام احساس تنهایی کند. اطاعت از خامنهای، اطاعت از امام است. هر کس منکر این معنا شود، مطمئن باشید در خط امام نیست و هر کس بگوید که اطاعت از امام غیر از اطاعت از آیتالله خامنهای است، در خط آمریکاست.
من بعد از رحلت امام، با خدا و امام عهد کردهام که کوچکترین قدمی را علیه رهبری و بر خلاف رهبری و حتی بر خلاف میل رهبری بر ندارم. و اگر شما مردم هم چنین پیمانی را تجدید کنید، مطمئن باشید که ما در تمام زمینهها بر آمریکا پیروز میشویم... به حسن و برادرانش این توصیه را مینمایم که همیشه سعی کنند در خط رهبری حرکت کنند و از آن منحرف نشوند که خیر دنیا و آخرت در آن است و بدانند که ایشان موفقیت اسلام و نظام کشور را میخواهند. هرگز گرفتار تحلیلهای گوناگون نشوند که دشمن در کمین است.
مرحوم حاج احمد آقای خمینی میفرمودند: بر خود واجب میدانم شهادت دهم زندگی داخلی آیتالله خامنهای، نه از باب اینکه رهبر عزیز انقلاب ما به این حرفها نیاز داشته باشند، بلکه وظیفه خود میدانم تا این مهم را به مردم مسلمان و انقلاب ایران بگویم. من از داخل منزل ایشان مطلع هستم، مقام معظم رهبری در خانه، بیش از یک نوع غذا بر سر سفره ندارند. خانواده معظمله روی موکت زندگی میکنند. روزی به منزل ایشان رفتم، یک فرش مندرس آنجا بود، من از زبری فرش به موکت پناه بردم.
در ملاقاتی که مقام معظم رهبری با حاج احمدآقای خمینی داشتهاند، ایشان میفرماید: حضرت امام بارها از جنابعالی بهعنوان مجتهدی مسلم و بهترین فرد برای رهبری نام بردند.
نقلی از: آیتالله خزعلی
یک جاهایی هم هست در اطراف تهران - حالا این را من اینجا بگویم - طرف شرق تهران، یک بوستان بزرگی است، یک منطقهی خیلی وسیعی است بین بزرگراه بابایی تا ارتفاعات قوچک؛ یک زمینی است متعلّق به ارتش. بنده گاهی اوقات در این مسیرهای صبحگاهی در بعضی از روزها از آنجا میرویم و ارتفاعات را حرکت میکنیم، راه میرویم؛ من هروقت آنجا میروم، دلم میلرزد! چون میدانم دهها چشم طمعکار متوجّه اینجا است. کارهایی هم شروع کردند، ما جلویش را گرفتیم، یک تشری زدیم، دعوایی کردیم؛ میدانم موقّتاً دست برداشتند، امّا منتظرند یک غفلتی صورت بگیرد؛ یا این حقیر نباشم، یا غفلتی پیش بیاید، بالاخره بروند اینجا را تصرّف کنند؛ واقعاً انسان دلش میلرزد؛ یک بوستان بزرگِ شاید چند صد هکتاری - نمیدانم چقدر است - که اصلش هم ظاهراً متعلّق به ارتش بوده لکن الان مورد استفادهی ارتش نیست و مورد اختلاف بین ارتش و وزارت اطّلاعات و اینها است. به نظر من اینجا مال مردم است؛ اینجا باید بهصورت یک گردشگاه عمومی مردمی دربیاید. مکرّر هم من این را پیغام دادم به مسئولین گوناگون، شهرداری باید برود اینجا را تصرّف کند، دراختیار مردم بگذارد. جای بسیار وسیع، خوب، خوشآبوهوا در شرق تهران، پُر درخت. حتّی من یکوقتی آنجا دیدم یک گلهی آهو یا بز کوهی بود که از دور دیده میشد؛ یک جای اینجوری. [این] در اختیار مردم قرار بگیرد، مردم بروند استفاده بکنند. اگر کوتاهی بشود، آنجا هم مثل بعضی جاهای دیگر [خواهد شد] که متأسّفانه کوتاهی شد و یکوقت دیدیم که ساختمانها آنجا سر بلند کردند و مدّعی پیدا شد، بعضی از دستگاهها هم متأسّفانه از روی غفلت - نه از روی غرض - فلان زمینها را به کارمندان خودشان دادند، آنها هم به یکی دیگر فروختند؛ این کارهایی و بیانضباطیهایی که متأسّفانه در زمینهی زمینها و در زمینهی این منطقهی تنفّسی شهرهای بزرگ بهوجود میآید و از این قبیل [قبلاً هم] بهوجود آمده است.
جرمانگاریِ تخریب محیط زیست. دستگاه قضائی و دستگاههای ضابط، و پیش از آنها قوانین مجلس، باید روی این تکیه بکنند. البتّه قوانینی داریم و الان قوانین خوبی هست، منتها بازنگری لازم است؛ بایستی تخریب محیط زیست جرم محسوب بشود؛ بهعنوان جرم بایستی تعقیب بشود. پالایش و بازنگری قوانین موجود، تقویت نظارتهای بیاغماض - نظارت انجام بگیرد، هیچ گونه اغماضی هم در این نظارتها صورت نگیرد و رؤسای دستگاهها شخصاً نظارت کنند - و شاید از جهتی از همه مهمتر، فرهنگسازی است؛ فرهنگسازی؛ مردم بدانند که اهمّیّت حفظ محیط زیست چقدر است. این را از دبستان باید شروع کنیم، در کتابهای درسی؛ باید بچّههای ما اهمّیّت مرتع و جنگل و هوا و آب و خاک و دریا و مانند اینها را از کودکی بفهمند و روی آن حسّاس باشند. حفظ حریم محیط زیست باید جزئی از فرهنگ عمومی بشود. البتّه نقش رسانهی ملّی را هم نباید نادیده گرفت، بایستی حتماً رسانهی ملّی نقش ایفا کند امّا مردم هم میتوانند کار کنند.
مقام معظم رهبری: نباید اجازه داد که منبع شرب تهران مورد تعرّض قرار بگیرد؛ منبع هوا و تنفّس تهران مورد تعرّض قرار بگیرد؛ منابع زندگی در تهران - پایتخت کشور و مرکز دولت اسلامی - مورد تعرّض یک عدّهای قرار بگیرد؛ با اینها باید برخورد کنید. اگر خدای نکرده در داخل دستگاهها کسانی هستند که کوتاهی میکنند، با آنها شدیدتر برخورد کنید؛ اینها جزو کارهای لازم و اساسی است. هم منابع طبیعی، هم شهرداری، هم محیط زیست، هم دستگاههای نظارتی - همهی اینها - بایستی با این وضع اَسَفبار مقابله کنند. بالاخره حفظ محیط زیست و رعایت محیط زیست، یک وظیفهی حاکمیّتی است؛ البتّه مردم هم نقش دارند؛ مردم میتوانند نقشهای خوبی ایفا کنند، همکاری کنند؛ شرطش این است که دستگاههای حاکمیّتی بهطور جدّی دنبال قضیّه باشند. اگر جدّیّت بهخرج بدهند، مردم هم به اینها کمک خواهند کرد.
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (یکشنبه) در دیدار مسئولان و دست اندرکاران منابع طبیعی و حفظ محیط زیست، حل مسائل و مشکلات زیست محیطی همچون آلودگی هوا، پدیده ریزگردها و دست اندازی به جنگل ها و مراتع و فضاهای سبز را نیازمند برنامه ریزی، تدبیر، پیگیری مستمر و جدی و قاطعیت دستگاههای مرتبط دانستند و تأکید کردند: حفظ محیط زیست یک وظیفه حاکمیتی است که باید با تهیه سند ملی محیط زیست و پیوست زیست محیطی برای همه طرحهای عمرانی و صنعتی و همچنین جرم انگاری تخریب محیط زیست، به این وظیفه بسیار مهم، عمل شود.