إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّـهِ وَالَّذِینَ آوَوا وَّنَصَرُوا أُولَـٰئِکَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ ۚ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَلَمْ یُهَاجِرُوا مَا لَکُم مِّن وَلَایَتِهِم مِّن شَیْءٍ حَتَّىٰ یُهَاجِرُوا ۚ ... ﴿انفال:۷۲﴾
به یقین کسانی که ایمان آوردند و هجرت کردند (بهخاطر خدا و جامعهی اسلامی از خانه و زندگی دست شستند) با مال و جان خود در راه خدا مجاهدت نمودند.و آن کسانی که پناه دادند و یاری کردند آنان بههم پیوستگان و همجبههگان یکدیگرند و آنان که ایمان آوردند ولی هجرت نکردند (و به عضویت جامعهی اسلامی که متضمن تعهدات فراوان است درنیامدند) شما را با آنان پیوند و پیوستگیئی نیست تا وقتی هجرت کنند
نکات کلیدی
علاوه بر تعهدات ایمانی از نوع زکات، نماز و اعتصام به خدا که در آیات آخر سورهی حج مطرح شد در آیات آخر سورهی انفال تعهدات ایمانی دیگری نیز مطرح میشود: هجرت و جهاد و ...
هجرت کردند یعنی چه؟ یعنی از مشهد رفتند تهران ماندند؟ از شهری به شهری مهاجرت کردند و بس؟ نه. اولاً هجرت کردن بهمعنای یکباره از همه چیز دست شستن بهخاطر هدف، بهخاطر پیوستن به جامعهی اسلامی، بهخاطر قبول تعهد در مجموعهی تشکیلات جامعهی اسلامی محسوب میشود. از مکه که بلند میشدی بیرون میآمدی، مغازهی پرمتاع و پرکالای خود را از دست میدادی و اموالت به تاراج میرفت. هجرت یعنی این. آن کسانی که هجرت میکردند همهی این محرومیتها و ناکامیها را بهجان میپذیرفتند.
از سوی دیگر هجرت، یعنی برای بنای کاخ عظیم جامعهی اسلامی یک خشت بردن... جامعهی اسلامی که در مدینه بهوجود آمده بود محتاج بود به عناصر مؤمن، فعال، پرتلاش، پرتوان، سابقهدار، اسلامفهم، محب و معتقد به این راه، با دلی سرشار از ایمان. آن کسی که هجرت میکرد از مکه، از انس و محبت و خاطره و راحتی و عیش و نوش میگذشت. و در حقیقت به سهم خودش، گام بزرگی برداشته بود در راه بنای آن چنان جامعهای.اینها به همپیوستگان و همجبههگان یکدیگرند. اینها همه یک عنصرند و خشت و آجر یک دیوار و سقفند.
- ۱ نظر
- ۱۹ تیر ۹۴ ، ۱۶:۵۵