در کنار آنچه گفته شد، باید به این مهم نیز اشارهای گذرا کرد که یکی از شگردهای رایج در بین برخی جریانات سیاسی، فرار از پاسخگویی به مطالبات مردم با «ماندن در گذشته» و بزرگنمایی مشکلات و نابسامانیهای پیشین است. این ترفند معمولا در شرایطی بکار میرود که مردم از جریان دستاندرکار انتظار حل مشکلات و پاسخگویی به نیازهاشان را دارند و آنها برای این درخواستها برنامه و توانی ندارند. اوج این روش را هنگامی مشاهده میکنیم که گروهی، با نفوذ در میان برخی دولتمردان، سعی در بدست آوردن سهم بیشتری از حاکمیت و بسط قدرت خود بدون التزام به لوازم آن باشد. این جریان دقیقا همان جریانی است که چون هنری ندارد، حیات خود را در هیاهو میبیند و برای بسط قدرتش، به جای برنامهریزی، به دنبال بحرانسازی و عملیات روانی است.
از ابتدای دولت یازدهم هشدارهای فراوانی درباره نفوذ یک جریان بدنام با آلودگیهای متعدد سیاسی و مالی از سوی دلسوزان داده میشد اما این هشدارهای مشفقانه کمتر شنیده شد و بیشتر به رقابت سیاسی تعبیر شد! در مقابل همان جریان نفوذ کرده، به جای بیم از رسوایی، هر روز دروغی تازه سر داد و با بکارگیری روزنامههای زنجیرهای و رسانههای اجارهای، به عملیات روانی و ایجاد نگرانی برای مردم و سیاهنمایی از گذشته پرداخت و به تمام معنا، مصداق مقدمه این نوشتار شد. این جریان نفوذی با ماجراسازیهای فراوان کوشید از یک سو بیبرنامگی و بیهنریاش را پنهان کند و از دیگر سو در سایه سیاهنمایی علیه نظام و ایجاد دو قطبی واهی و ترس موهوم در مردم، به خیال خود به جلب اعتماد عمومی وکسب کرسیهای بیشتری از قدرت بپردازد و به اصطلاح برای فتح سنگر به سنگر گام بردارد! اما چند روز گذشته را باید ایام طوفانی رسواییهای متعدد برای این جریان دانست. فضاحتهایی که هریک به نحوی تشت رسوایی آنها را از بام فرو افکند و دستشان را برای مردم رو کرد. به این چند نمونه توجه بفرمایید:
- ۰ نظر
- ۰۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۱:۴۵