رهبر انقلاب در تقریظی که بر کتاب «وقتی مهتاب گم شد» مرقوم فرمودند، راوی کتاب را به «شهید زنده» تشبیه کردند که تنِ به شدت آزردهی او، نتوانسته از سرزندگی و بیداری دل او بکاهد. پایگاه اطلاع رسانی KHAMENEI.IR در گفتوگویی با علی خوشلفظ، راوی کتاب «وقتی مهتاب گم شد» به چگونگی انتشار کتاب و شرح دیداری که با رهبر انقلاب داشته، پرداخته است.
بهعنوان نخستین سؤال، لطف بفرمایید خودتان را معرفی بفرمایید و بگویید چه اتفاقی افتاد که به جبهه رفتید؟
بنده علی خوش لفظ هستم، در حقیقت دو اسم دارم: جمشید، نام زمان قبل از انقلاب من بود که از همان ابتدا دوست نداشتم این نام را، و علی که نام پس از انقلاب من است.
چند روز پس از آغاز جنگ بود که توفیق داشتم در کردستان به حاج احمد متوسلیان بپیوندم و افتخار آن بر پیشانی من حک شود. من همیشه خجالت میکشیدم که بگویم اسمم جمشید است، در همان روزهای ابتدایی جنگ تحمیلی در جادهی خون یکی از برادران رزمنده که نامش علی بود، سرش قطع شد و شهید شد. از همان زمان یک نامه برای خانواده نوشتم که من اگر زنده ماندم و شهید نشدم نامم علی است و دیگر مرا جمشید صدا نکنید. من پانزده ساله بودم که به مانند همهی برادران دیگر برای حمایت از ولیفقیه زمان به جبهه رفتیم.
- ۰ نظر
- ۲۸ بهمن ۹۵ ، ۰۹:۳۶