امام خامنه ای :
نه اصلاح طلبم
نه اصولگرا
من انقلابی ام
- ۱۴ نظر
- ۰۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۷:۱۸
امام خامنه ای :
نه اصلاح طلبم
نه اصولگرا
من انقلابی ام
«اینها میخواهند یک هیاهو راه بیندازند تا با آمریکا روابط داشته باشیم و ما دست از صدام برداریم و ما تا آخر ایستادهایم و با آمریکا روابط ایجاد نخواهیم کرد، مگر این که آدم بشود و از ظلم کردن دست بردارد و از آن طرف دنیا نیاید در لبنان و نخواهد دستش را بهطرف خلیج فارس دراز کند. مادامی که آمریکا اینطور است و آفریقای جنوبی آنطور عمل میکند و اسرائیل هست، ما با آنها نمیتوانیم زندگی بکنیم». (صحیفه امام ــ مجموعه آثار امام خمینی ــ ج۱۹، ص۹۵)
♦️اگر در میدان جنگ گم شدی و هیچ ابزاری برای برگشتن به مسیر پیدا نکردی، فقط کافی است اندکی دقت کنی تا ببینی آتش دشمن کدام جهت را می زند، همان جهت، خط نیروهای خودی است.
♦️در مسایل سیاسی هم هرگاه حق و باطل را گم کردی، کافی است اندکی دقت کنی و ببینی دشمن کدام جهت را می زند، و کدام جهت را حمایت می کند، جهت مورد هجوم، جبهه خودی است.
امیرحسین ثابتی
دقیقا یک هفته از شهادتش می گذرد. شهر دوباره آرام شده و انگار نه انگار همین یک هفته پیش بخشی از پایتخت به «منطقه جنگی» تبدیل شده بود. شاید خیلی ها فراموش کرده باشند، شاید خیلی ها هم ندانند اما یکی از شهدای غائله پاسداران چند ساعت قبل از آنکه پیکر نیمه جانش با ماشین زیر گرفته شود کاری کرده بود که اگر در هر جای دیگر دنیا چنین کاری انجام می داد امروز در تمام رسانه ها به عنوان یک «قهرمان» توصیف می شد.
خودتان را جای او بگذارید و تصور کنید در بین باران سنگ و چماق و شیشه، وقتی می بینید اراذل و اوباش کپسول گاز را وسط آتش می اندازند تا منفجر کنند، آیا جرات می کنید وسط آتش بروید و کپسول گاز را قبل از انفجار بیرون بیاورید؟
هیچ کس نمیداند اگر او چنین کاری نمی کرد، چه فاجعه بزرگ تری رقم می خورد، چند انفجار دیگر شمال تهران را می لرزاند و چه وحشتی ساکنان آن خیابان ها را فرا می گرفت اما او این کار را انجام داد و بعد هم از سر تا سینه اش با گلوله های «اسلحه شکاری» سوراخ سوراخ شد، پشت سرش را شکافتند، چشم چپش را تخلیه کردند و در حالی که هنوز زنده بود با ماشین از او رد شدند...
«محمد حسین حدادیان» یک هفته است که دیگر پیش ما نیست، همان شب شهید شد ولی کمتر کسی می داند قبل از شهادتش چه حماسه ای خلق کرد و جان چند نفر دیگر را نجات داد. جالب است که حالا خیلی ها مدعی هم شده اند و می گویند اصلا برای چه به آنجا رفته بود؟ مملکت مگر پلیس و نیروهای انتظامی ندارد که لباس شخصی ها وارد این درگیری ها می شوند؟
آقایان! خانم ها! ببخشید، عذرخواهی می کنم! اتفاقا مملکت نیروی انتظامی هم دارد اما مگر نمی دانید دست نیروی انتظامی برای برخورد با دراویش بسته است؟ مگر نمی دانید دراویش عزیز با بخشنامه قطب شان، به جناب دکتر روحانی رای داده اند و به همین خاطر آقایان نگران برخورد با دراویش بوده و هستند؟
اصلا مگر نمی دانید به فرموده وزیر کشور، «دراویش معتدل و منطقی» هستند و آن شب کارهایی که انجام شد ربطی به دراویش نداشت؟ اصلا من هم نمی دانم چرا لباس شخصی ها برای تامین جان مردم از کسی اجازه نمی گیرند و یکدفعه وسط معرکه پیدایشان می شود؟
https://goo.gl/Ub3DUM
بگذریم، این چند خط را هم برای یادبود «محمد حسین» ننوشتم، او اصلا نیازی به یاد شدن توسط ما و امثال ما ندارد و اگر قرار به یاد شدن باشد این ما هستیم که باید از او بخواهیم از ما هم یادی کند. این ها را نوشتم تا بدانیم «چرا ملت ها شکست می خورند؟»
ملت ها زمانی شکست می خورند که قهرمانان واقعی شان را نمی شناسند، یا اگر بشناسند در انبوه پمپاژ اخبار زرد، فراموش می کنند. اصلا به ما چه ربطی دارد که یک بسیجی «آتش به اختیار» وارد مقابله با اراذل و اوباش میشود و جان چند نفر را نجات میدهد و خودش به فجیع ترین وضع ممکن به شهادت می رسد؟ اخبار مهمتری وجود دارد که نباید از آنها عقب بیفتیم. میگویند علی دایی با یک بازیگر دعوایش شده! میگویند محسن افشانی ازدواج کرده، میگویند محمدرضا شجریان صدایش دیگر در نمی آید، میگویند، میگویند، میگویند...
دقت کردید چقدر اخبار مهم و سرنوشت سازی وجود دارد؟ برویم به همین اخبار و کارهای مهمترمان بپردازیم...
@Sabetitelegram ✅
سلام
وقتی این وبلاگ رو درست کردم فکر نمی کردم یک روزی رهایش می کنم! اما تلگرام باعث شد از این فضا فاصله گرفتم. با مثلا فیلتر شدن تلگرام ! .والبته من به دلیل خروج اکانت های رهبری از تلگرام خارج شدم. پیام رسان های فارسی هم که شکر خدا مورد محبت و نوازش دولت وزیر ارتباطات آقای جهرمی هستند! ناگزیر مدتی است در اینستاگرام صفحه ای دارم. هنوز خودم را راضی نکردم به استفاده از فیلترشکن که سراغ توییتر بروم . دوست داشتید سری به حساب من در اینستا بزنید.
aliali400520
بسمه تعالی
به علت اینکه درسی را که تدریس می کنم ظاهرا سخت است (فیزیک)، برای اینکه از همان اول حواس دانش آموزان به درس خواندن پیوسته باشد، سخت می گرفتم( می بینید که فعل ماضی است ، اینقدر از بالا تذکر بهم دادند که عقب نشینی کردم و دودش هم به چشم بچه ها رفت – خودم که راحت تر شدم) و بچه ها از من حساب می بردند و گاهی این حساب بردن ، بسته به دانش آموزان فرق می کرد. سال تحصیلی 88 -87 دانش آموزی داشتم که بنده ی خدا از من زیادی حساب می برد البته نه اینکه خیلی درس بخواند ولی خوب ... نمی دانم چرا این بچه ها در عین حال به من علاقه هم پیدا می کردند. در مقطع ابتدایی رسم است که برای روز معلم حتما کادویی برای معلم تهیه شود ، اما در مقطع دبیرستان اینطور نیست و بعضی از بچه ها به میزان علاقه و ارادتی که به یک معلم دارند و در حد توانشان به دبیران هدیه می دهند که اکثرا به صورت گل و کارت تبریک و هدایای دیگر است. من هم در مدت خدمت در آموزش و پرورش هدایای زیادی از دانش آموزانم گرفتم اما یکی از این هدایا برایم ماندنی شد و جالب اینه که این هدیه ماندنی توسط دانش آموز فوق الذکر و دوستش تهیه شده بود. اما هدیه چی بود؟ قبلش این را بگویم که آرتروز زودرس زانو دارم و آن سال این مشکل بسیار مرا اذیت می کرد . مدرسه ما سه طبقه دارد و در طبقه سوم یک نیم طبقه هم داریم که با چند پله بالاتر از طبقه سوم واقع شده و آن سال دو تا از کلاس های من در این نیم طبقه قرار داشت و گاهی به علت درد زیاد زانو یکی یکی پله ها را بالا می رفتم. و دیگر بچه ها متوجه مشکل من شده بودند.( جالب اینکه بدانید اگر دانش آموزی مشکلی پیدا کند که استفاده از پله برایش مشکل باشد کلاس را به طبقه همکف منتقل می کنند اما ندیدم که رعایت حال معلم در این مورد بکنند). صبح روز معلم دانش آموز فوق الذکر یعنی خانم طناز آقازاده و دوستش فرزانه تکسیبی وقتی وارد مدرسه شدم با یک ظرف توت فرنگی ، یک بسته پودر سنجد و یک دفتر منتظرم بودند. بسیار تعجب کردم ، آخر هدیه اینجوری ندیده بودم و اما توضیح بچه ها:(( ما دیدیم شما پادرد دارید رفتیم در مورد آن مطالبی تهیه کردیم، علت های درد زانو و درمان در طب مدرن و سنتی. و نمی خواستیم که از مطالب فقط کپی بگیریم برای همین هم مطالب را تقسیم کردیم و در این دفتر نوشتیم.و در این مطالعات فهمیدیم که توت فرنگی و پودر سنجد برای زانودرد خوب است و ما این توت فرنگی ها را خریدیم که بخورید و هرشب یک قاشق از پودر سنجد را در یک لیوان شیر داغ حل کنید و بخورید.)) کاش می توانستم احساس خودم را در آن لحظه برایتان بگویم ولی هنوز بعداز گذشت 6 سال قادر به این کار نیستم. زحمتی که بچه ها کشیده بودند آن هم در ایام بعد از عید که مرتب درس و امتحان دارند بسیار ارزنده بود. دفتر با یک نقاشی شروع شده که در کنارش نوشته شده: "این شکل تلاش بشر را برای اصلاح تغییر شکل های موجود در طبیعت نشان می دهد."
در صفحه بعد از آن این شعر در بار ه معلم نوشته شده است:
هیچ یادم نرود این معنی
که مرا مادر من نادان زاد
پدرم نیز چو استادم دید
گشت از تربیت من آزاد
پس مرا منت استاد بود
که به تعلیم من اُستاد اِستاد
هر چه می دانست آموخت مرا
غیر یک نکته که ناگفته نهاد
قدر استاد نکو دانستن
حیف استاد به من یاد نداد
بعد از این فهرست مطالب آمده و 43 صفحه مطلب دارد با چند نقاشی ، که یکی مربوط به به مفصل زانوست و در دیگری نرمشی را برای زانو آموزش می دهد و .. که خودشان کشیده بودند یعنی حتی تصاویر راهم کپی نکرده بودند. همانطور که گفته بودند اول در مورد زانو مطالبی نوشته شده و اینکه چه مشکلاتی و به چه علت ایجاد می شود و بعد درمان در طب مدرن و سنتی و حتی ورزش و نرمش های مفید .
در روز معلم هدایایی زیادی گرفته ام که ارزش مادی داشته اند( با توجه به توان مالی دانش آموز) اما این هدیه برایم تا این لحظه ماندگارترین هدیه روز معلم بوده و باعث تقویت انگیزه معلمی. هرچند که من همیشه شغلم ،یعنی با دانش آموزان بودن و رسم بندگی به آنها آموختن را دوست داشتم و همیشه از خدا خواسته و می خواهم که من وسیله ای برای رساندن خیر و هدایت آنها باشم . باز هم از خانم ها طناز آقازاده و فرزانه تکسیبی تشکر کرده و برای آنها سلامتی و موفقیت روز افزون آرزو می کنم. و دعا می کنم مادران بسیار خوبی باشند.
و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین
امروز یازدهم دی 1396 است و من بعد از مدت ها سری به وبلاگم زدم( مدتی است به خاطر کار و درس نمی توانم به وبلاگم سر بزنم) و پیام خصوصی از یکی از این دانش آموزانم دریافت کردم و اینکه هر دو فیزیک خوانده اند . بسیار خوشحال شدم، برایشان هر جا که هستند عمری طولانی با سلامتی ودل خوش همراه عزیزانشان آرزو می کنم. و التماس دعا دارم.
حَـــتمـا اگــر دوبــاره زمــین را بــنا کُــنـنـد
بــاید تــو را از آدم و عالــم ســوا کنــنـــد
مــا آدمــیم یــا کــه شــما این درســت نــیست
بــایــد حــســاب مــا و شــما را جـــدا کـــنــند
حـــتی کـــبوتران همـــگی خوب واقــفــند
در آســمان صـــحن تـــو بـــاید دعـــا کنــند
در آســمان شـــهر، تـــو پـــیدا ترین کســی
بـــاید کــه جای جای شمــا را طـــلا کــنند
مــن حــدس مــی زنــم که دری در بهشـــت را
هـــم از بــرای نام تـــو باب الرضـــا (ع) کنـــند
تـــرکیب آســـمان و زمـــینی، نمی شــودـ
ابـــیات حــق مطلـــبتان را ادا کـــننـــد
نوش جانت.فقط با یه صلوات.
اگر ما خیال کنیم به صرف این که امیرالمومنین را، به زبان تعریف و ستایش کنیم یا محبت او را در دل داریم ،خدای متعال و خود امیرالمومنین از کج رویها، از سیاه کاریها و از بدیهای ما صرف نظر میکنند، بدانیم که این منطق امیرالمومنین نیست. منطق امیرالمومنین، سلوک راه خداست .شیعه یعنی کسی که دنبال امیرالمومنین به راه می افتد. حالا یک وقتی خطایی، اشتباهی، گناهی کسی می کند، آن بحث دیگری است ،استغفار باید بکند، اما دلخوش کردن به انتساب به امیرالمومنین و کم و کوچک شمردن تخلف از راه خدا، به هیچ وجه در منطق امیرالمومنین پذیرفته نیست.
هر کسی آرد کمی خاک بهشت
*میدهم من نمره بیستی به آن*
این بود آن نمره وقت امتحان
*دانشآموزی ازآن جمعی که بود*
با خودش خاک کمی آورده بود
*پس معلم گفت این گفتار را*
از کجا آوردهای این خاک را
*گفت خاک زیر پای مادرم*
چون بهشت است زیر پای مادرم
*آن معلم ازشعف آخر گریست*
نمره این دانشآموز داد بیست
🌹🌹 میلادام ابیهاحضرت فاطمه(س)وروزمادرمبارک🌺🌺🌺💐💐💐
متن بیانیه وزارت اقتصاد درباره نتیجه اجلاس اخیر FATF برای ایران عمیقا تاسف بار بود. شرمندگی و تاثر خود را از این نحوه حکمرانی حضرات نمی توانم پنهان کنم. در اجلاس فوق الذکر در بیانیه ای تحکم آمیز ضمن صحه گذاردن به تلاش همه جانبه دولت ایران برای اجرای برنامه اجرایی توافق شده با FATF چند ماهی وقت داده اند تا لوایج مربوط به ان که در مجلس معطل است تصویب شود. ماهی تقریبا در تور افتاده و دلیلی ندارد با یک تکان شدید او را فراری دهند.
‼️اگر به یاد داشته باشید در زمانی که امضای برنامه اجرایی fatf توسط اقای دکتر طیب نیا افشا شد، بارها و بارها وجود برنامه اجرایی ای مگر همان چهل و چند بند استاندارد 2013 fatf توسط مقامات ذیربط تکذیب شد. در همان زمان متن برنامه اجرایی که شامل تعهدات بسیار سنگین، سنگین تر از برنامه اجرایی هر کشور دیگری روی کره خاکی حتی سوریه، توسط یک روزنامه افشا شد اما هیچ واکنشی توسط مقامات محترم وزارت اقتصاد رخ نداد. اکنون در بیانیه پایانی اجلاس fatf جاری به صراحت به همان بندهای افشا شده اشاره شده است و عملا کل مطلب ان روزنامه منتقد دولت تایید شده است.
‼️تعهداتی که در این برنامه اجرایی داده شده است به مراتب، بارها و بارها سنگینتر از تعهدات ایران در برجام است با این وجود سطح تعهد دهنده ان نزد fatf وزیر اقتصاد وقت است! باز با وجود ان که رهبری صراحتا حتی مصوبه مشروط شورای عالی امنیت ملی برای پذیرش برنامه اجرایی fatf را رد کردند اقایان سیف و طیب نیا و جهانگیری به انحای مختلف اصول ان را اجرایی کردند تا به نقطه امروز رسیدیم. اکنون به برکت وجود FIU( واحد اطلاعات مالی) اطلاعات کلیه تراکنش های ایران کاملا در اختیار طرف غربی است. کافی است اسرائیل اراده کند از تراکنش ریالی رخ داده در فلان بانک ایرانی و طرفین و ذینفعان ان خبر بگیرد، ان گاه به راحتی به نمایندگی یک کشور دیگر مثلا ترکیه این اطلاعات را با کمال میل تقدیم خواهیم کرد.
‼️این شاید نخستین بار باشد که مجموعه ای از قوانین بسیار مهم ایران به صلاحدید یک طرف خارجی از بن تغییر می کند و نمایندگان محترم ان قدر خواب یا وکیل الدوله تشریف دارند که عملا بدون فهم یک به یک اصلاحات پیشنهادی دولت که دقیقا قالب برنامه FATF است را یک به یک تایید کرده و خواهند کرد.
❎کسانی هنوز ان قدر خوابند که فکر می کنند نتیجه اجرای کامل FATF حداکثر ان است که مثلا به حماس و حزب الله نمی شود کمک کرد و خبر ندارند وقتی کل تراکنش های اقتصادی ارزی( از طریق افزونه SANCTION SCREEN روی سویفت بانک های ایرانی) و ریالی( از طریق گزارشات عملا اجباری FIU) برای طرف خارجی آشکار و واضح است تا چه حد تحریم کردن ایران ان هم تحریم موثر و سوزاننده برای ان ها راحت خواهد شد.
❎کسانی هنوز انقدر خوابند که فکر میکنند این برنامه اجرایی برای همه کشورها یکسان است!!!! و حتی یکبار برنامه اجرایی ایران را با عربستان یا حتی سوریه مقایسه نگرده اند که ببینند چه تعهدات یگانه ای را تقدیم کرده ایم.
❎مجلس انقدر دور است و بی معنا، که بعد از دو سال که سفره را دارند جمع می کنند تازه اقای پورابراهیمی از در حال اماده شدن گزارش الحاق به FATF خبر می دهد و بعد از دو سال هنوز نمی داند اصلا FATF الحاق ندارد!!!
❎با این طرز مملکت گرداندن باری به هر جهت و بی در و پیکر همین که ایران باقی مانده بخت بسیار با ما یار است.
https://telegram.me/eghtesadsiasi
بررسی فضایل و خواص سورهی حمد
در فضیلت این سورهی مبارکه،امیرالمومنین علیه السلامفرمود: از پیغمبر خدا صلوات الله علیه و آلهشنیدم که فرمود: به تحقیق خدای متعال به من گفته: ای محمد به تو، هفت آیه از "مثانی" و "قرآن عظیم" دادهایم. پس فاتحه الکتاب را جدا کرد و بر من منت گذاشت آن را در برابر قرآن عظیم قرار داد.
این سورهی مبارکه با نامهای دیگری نیز شناخته میشود که معروفترین آنها عبارتند از: فاتحة الکتاب، ام الکتاب، ام القرآن، سبع المثانی، وافیه، شافیه، کافیه، صلوة و...
در فضیلت این سورهی مبارکه،امیرالمومنین علیه السلامفرمود: از پیغمبر خدا صلوات الله علیه و آلهشنیدم که فرمود: به تحقیق خدای متعال به من گفته: ای محمد به تو، هفت آیه از "مثانی" و "قرآن عظیم" دادهایم. پس فاتحه الکتاب را جدا کرد و بر من منت گذاشت آن را در برابر قرآن عظیم قرار داد.
و به تحقیق، فاتحه الکتاب بهترین چیزی است که در گنج های عرش است و خدای عزوجل این سوره را به طور اختصاصی به محمدصلوات الله علیه و آله داد و بدین سبب او را با عزت کرد و هیچ یک از پیغمبرانش را با او در این فضیلت شریک نکرده است به جز سلیمان که خدای تعالی به او "بسم الله الرحمن الرحیم" را از فاتحه الکتاب داده است و از بلقیس حکایت کرده که گفت: به درستی که نوشته ای عزیز و گرامی از سلیمان به من رسیده است و نوشته این است که هر کس "بسم الله الرحمن الرحیم"را بخواند و به محمدصلوات الله علیه و آله و دوستی اهل بیتعلیه السلام او اعتقادداشته باشد و ایمان قلبی و ظاهری به ایشان داشته باشد خداوند به ازای هر حرفی از آن سوره، پاداش و ثوابی بهتر از دنیا و آنچه از مال ها و خوبی ها در آن است به او می دهد و کسی که به صوت خوانندهی این سوره گوش دهد، ثوابش مانند کسی است که این سوره را میخواند پس هر یک از شما باید بسیار کوشش کند تا این ثواب و پاداش را به دست آورد که غنیمیتی است که نباید از آن گذشت تا حسرت و افسوس آن بماند.( تفسیر البرهان ج1 ص104)
افتادن و پرپر زدنم دست خودم نیست
شب تا به سحر سوختنم دست خودم نیست
آخر چه کنم لاغریِ زود رَسَم را
پیری و شکسته شدنم دست خودم نیست
دستم دو سه ماه است نخورده است به کاری
انگار کنار بدنم دست خودم نیست
این موی سپید پسرم قلب مرا سوخت
شرمندگیم از حسنم دست خودم نیست
اَسما کمکم کرد که آرام بیفتم
افتادن و برخاستنم دست خودم نیست
هر بازدَمی باز کند زخم تنم را
خونی شدن پیروهنم دست خودم نیست
از درد شدید است مرا ضعف گرفته
اینقدر عرق ریختنم دست خودم نیست
از عاطفه ی مادریم خُرده مگیرید
گریه به گلِ بی کفنم دست خودم نیست
ای عشق دگرغصۀ غمبار نگو
از یاس شکسته زیر آوار نگو
معنای شکست را اگر می فهمی
پهلوی علی از در و دیوار نگو
استاد فرامرز عرب عامری
در یک خانواده مذهبی سنتی ومتوسط به دنیا آمدم. تا سال 57 که سال آخر دبیرستانم بود نامی از امام خمینی نشنیده بودم ، از ظلم و ستم شاه هم همینطور، شاید ترس از ساواک باعث شده بود بزرگترها پیش ما هیچ صحبتی نکنند و من همچون یک بع بعی زنده بودم تا مهر 57 که به مدرسه رفتم. برای اولین اسم امام را توسط یکی از هم کلاسی هایم شنیدم( اگر درست یادم باشد اسمش نصیری بود ،انشاءالله که مورد رحمت همیشگی خدا باشد) از این لحظه زندگی من مانند کسی بود که در حالی که در تاریکی مطلق می زیسته کم کم پرتوهای نوری به او می رسد. می پرسیدم و می پرسیدم و می شنیدم و قدری مطالعه و چه کار سختی بود این آخری برای کسی که تا آن موقع فقط داستان می خواند و کتاب های مدرسه ، اما من حس می کردم نه وقتی جنین چهار ماهه بودم بلکه وقتی با امام آشنا شدم در من روح حیات دمیده شد و آنجا بود که پدر نگران من شد در تظاهرات شرکت می کردم ، شبی که از تلویزیون فیلم حمله به دانشگاه تهران پخش شد گریه می کردم و به همین دلیل کتک مفصلی خوردم که نکند هوس شرکت در تظاهرات بعدی به سرم بزند. اما این عشق به امام ماند و ماند وماند... من همه زندگی ام را مدیون امام هستم .امام وجود پر نور و برکتی بودند که باعث احیای جوانانی مثل من شدند ، میدان مغناطیسی قوی وجود امام همه آنها را که ذره ای امکان مغناطیسی شدن را داشتند و دارند جذب کرده و می کند.و من وظیفه قلبی، شرعی، اخلاقی خودم می دانم به آنچه راه امام را پایدار می کند عمل کنم و سعی هم می کنم. قبل از اینکه ترورها زیاد شود و اگر درست یادم مانده باشد اردیبهشت سال 60 به همراه دو تن از دوستانم در یکی از دیدارهای عمومی موفق به دیدار ایشان شدم که هرگز فراموش نخواهم کرد. و البته از آن هایی که به دنبال حذف اهداف امام از جمله نابودی اسرائیل ، هرگز زیر بار ذلت آمریکا نبودن هستند نخواهم گذشت. به امید روزی که همه جوانان روی کره ی ارض از لحظه به دنیا آمدن در نور وجود اهل بیت حیات پیدا کنند. یاد و خاطره ورود نور وجود امام به میهن همیشه گرامی و مبارک.
به نقل از "ندای یک بسیجی": فصلت و نام های دیگرش «حم ،السجده، المصابیح» 1 چهل و یکمین سوره قرآن است که مکی و 54 آیه دارد.
در فضیلت این سوره از نبی مکرم اسلام صلی الله علیه وآله وسلم نقل شده: هر کس سوره فصلت را قرائت کند، به تعداد تمامی حروف تشکیل دهنده این سوره ، ده حسنه به او داده می شود. 2
از امام صادق علیه السلام نیز روایت شده: قرائت سوره فصلت موجب نورانیت و سرور و شادی قاری آن در روز قیامت می شود و در دنیا به گونه ای زندگی می کند که همه او را ستایش کنند و به حال او غبطه بخورند. 3
آثار و برکات سوره
1) بهبود بیماری های قلبی
در تفسیر البرهان به نقل از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم آمده: اگر سوره فصلت را در ظرفی بنویسد و سپس بشوید و بعد آن آب را با چیزی مخلوط کند و پس از خشک شدن آن را پودر کنند و به بیمار بخورانند به اذن خداوند خوب می شود. 4
2) بهبود بیماری های چشم
از حضرت صادق علیه السلام روایت است: هر کس سوره فصّلت را در ظرفی بنویسد و با آب باران بشوید و با آن سرمه درست کند و کسی که درد چشم یا سفیدی چشم دارد از آن سرمه بکشد، از آن درد رهایی یابد و دیگر مبتلا نمی شود و اگر امکان سرمه کشیدن نباشد، با آن آب چشمانش را بشوید نیز مفید می افتد. 5
3) بهبود درد شکم
روایت است از امام صادق علیه السلام: که مردی به نزد امام صادق علیه السلام مشرف شد و از درد شکمش در نزد ایشان شکوه کرد. امام به او فرمودند: برو دستت را روی جایی که درد می کند بگذار و سه بار آیات (42-41 سوره فصلت) را بخوان. انشاءالله خوب خواهی شد. 6
پی نوشت ها :
(1)درمان با قرآن، ص91
(2)مجمع البیان، ج9، ص5
(3) ثواب الاعمال، ص113.
(4) تفسیرالبرهان، ج4، ص775
(5) همان
(6) طب الائمه، ص48
منابع: «قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی ، درمان با قرآن، محمدرضا کریمی»
🔸در ایام فاطمیه ، هر جا و هر زمانی ، زیارت آن حضرت را زمزمه می کنیم ، تا به دختر گرامی رسول الله عرض کنیم : ما همواره با شما هستیم و ولایتتان را با جان و دل پذیرفته ایم:
🔸 یا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَکِ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ صَابِرَةً وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَکِ أَوْلِیَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِکُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوکِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ أَتَى بِهِ وَصِیُّهُ فَإِنَّا نَسْأَلُکِ إِنْ کُنَّا صَدَّقْنَاکِ إِلا أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِیقِنَا لَهُمَا لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوِلایَتِکِ.
🔸ای آزموده شده !
خدایی که تو را آفرید ، پیش از آنکه تو را بیافریند، از تو امتحان گرفت و در آن امتحان ، تو را سر بلند و شکیبا یافت .
ما بر این باوریم که از محبان تو هستیم و ولایتت را پذیرفته ایم ؛ و از آن چه پدر تو و جانشین او برای ما آورده اند ، اطاعت میکنمی و بر آن شکیبا می باشیم .
پس اگر ما ولایت تو را پذیرفته ایم ، فقط از تو میخواهیم به خاطر پذیرش ولایتت ، ما را به پیامبر و جانشین او ملحق کنی ، تا به خود مژده دهیم که به سبب ولایت تو پاک شده ایم.
مرغ دلم راهی قم می شود در حرم امن تو گم می شود
عمه سادات سلام علیک روح عبادات سلام علیک
کوثر نوری به کویر قمی آب حیاتِ دل این مردمی
عمه سادات بگو کیستی فاطمه یا زینب ثانی استی؟
از سفر کرب وبلا آمدی یا که به دنبال رضا آمدی
کاش شبی مست حضورم کنی باخبر از وقت ظهورم کنی
وفات حضرت معصومه را به امام زمان عجل تعالی فرجه الشریف و مقام معظم رهبری و همه شیعیان جهان تسلیت عرض می کنم.
ولادت آن حضرت در روز اول ذیقعده سال ١٧٣ هجرى قمرى در مدینه منوره واقع شده است. دیرى نپایید که در همان سنین کودکى مواجه با مصیبت شهادت پدر گرامى خود در حبس هارون در شهر بغداد شد. لذا از آن پس تحت مراقبت و تربیت برادر بزرگوارش حضرت على بن موسى الرضا علیه السلام قرارگرفت. در سال ٢٠٠ هجرى قمرى در پى اصرار و تهدید مأمون عباسى سفر تبعید گونه حضرت رضا علیه السلام به مرو انجام شد و آن حضرت بدون این که کسى از بستگان و اهل بیت خود را همراه ببرند راهى خراسان شدند.
یک سال بعد از هجرت برادر، حضرت معصومه سلام الله علیها به شوق دیدار برادر و ادای رسالت زینبی و پیام ولایت به همراه عده اى از برادران و برادرزادگان به طرف خراسان حرکت کرد و در هر شهر و محلى مورد استقبال مردم واقع مى شد. این جا بود که آن حضرت نیز همچون عمه بزرگوارشان حضرت زینبسلام الله علیها پیام مظلومیت و غربت برادر گرامیشان را به مردم مؤمن و مسلمان مى رساندند و مخالفت خود و اهلبیت علیه السلام را با حکومت حیله گر بنى عباس اظهار مى کرد. بدین جهت تا کاروان حضرت به شهر ساوه رسید عده اى از مخالفان اهلبیت که از پشتیبانى مأموران حکومت برخوردار بودند،سر راه را گرفتند و با همراهان حضرت وارد جنگ شدند، در نتیجه تقریباً همه مردان کاروان به شهادت رسیدند، حتى بنابر نقلى حضرتسلام الله علیها معصومه را نیز مسموم کردند. به هر حال ، یا بر اثر اندوه و غم زیاد از این ماتم و یا بر اثر مسمومیت از زهر جفا، حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیهابیمار شدند و چون دیگر امکان ادامه راه به طرف خراسان نبود قصد شهر قم را نمود. پرسید: از این شهر«ساوه» تا «قم» چند فرسنگ است؟ آن چه بود جواب دادند، فرمود: مرا به شهر قم ببرید، زیرا از پدرم شنیدم که مى فرمود: شهر قم مرکز شیعیان ما است.بزرگان شهر قم وقتى از این خبر مسرت بخش مطلع شدند به استقبال آن حضرت شتافتند; و در حالى که «موسى بن خزرج» بزرگ خاندان «اشعرى» زمام ناقه آن حضرت را به دوش مى کشید و عده فراوانى از مردم پیاده و سواره گرداگرد کجاوه حضرت در حرکت بودند، حدوداً در روز ٢٣ ربیع الاول سال ٢٠١ هجرى قمرى حضرت وارد شهر مقدس قم شدند. سپس در محلى که امروز «میدان میر» نامیده مى شود شتر آن حضرت در جلو در منزل «موسى بن خزرج» زانو زد و افتخار میزبانى حضرت نصیب او شد.
تو آمدی و کوچه های مدینه را باران شکوفه پوشاند؛ آمدی و آینه ها، به پابوسی ات، آب های جهان را به انعکاس برخاستند. آمدی، تو یازدهمین چراغ پرفروغ ولایت باشی .
ولادت امام حسن عسکری(ع) مبارک باد.
امام حسن عسگری علیه السلام :«جُرْأَةُ الْوَلَدِ عَلى والِدِهِ فى صِغَرِهِ تَدْعُوا إِلَىالْعُقُوقِ فى کِبَرِهِ.»:
جرأت و دلیرى فرزند بر پدرش در کوچکى، سبب عاقّ و نارضایتى پدر در بزرگى مىشود.
امام موسی صدر: در زمانه ما و بنا بر تجزیه و تحلیل خود او، اگر منکر ترک شود و به معروف عمل شود و جامعه اصلاح شود، امام حسین به هدفش از شهادت رسیده است.
و امروز هر اندازه که معروف ترک شود و به منکر عمل شود و میان مردم فساد اشاعه یابد، بدین معناست که این نسل از امت، در این برهه از زمان خون امام حسین را به هدر داده است.
آیا می شنوی؟ ای کسی که برای امام حسین اندوهگین هستی و بر امام حسین گریه میکنی، امروز هر چه فساد بیشتر شود و اصلاح جامعه کمتر، راه برای به نابودی کشاندن اهداف امام حسین هموارتر شده است؛ اهدافی که امام حسین برای آنها کشته شد.
به افراد با مزاج سرد و تر توصیه میشود زیاد نخوابند، زیرا با خوابیدن زیاد، رطوبت بیشتر میشود.
خوابیدن، معادل سکون بدنی- روانی و بیداری، معادل فعالیت بدنی- روانی است، بنابراین انسان هرچه بیشتر بیدار باشد، بدن او بیشتر به سمت گرمی و خشکی میل پیدا میکند و رطوبت بدن کاهش مییابد. برعکس، هرچه فرد بیشتر بخوابد، رطوبتهای بدن و همچنین رطوبت مغز بیشتر میشود و بدن به سمت سردی گرایش پیدا میکند.
اگر به دلایلی، خواب شخص کم شده و بیشتر بیدار باشد (مثلاً به دلیل درگیر شدن در پروژههای سنگین کاری یا امتحانات سخت و مهم مانند کنکور و یا به دلیل استرسهای روحی روانی)، به دلیل متمایل شدن بدن و مغز به سمت گرمی و خشکی در این شرایط، باید:
* غذاهای با مزاج گرم و خشک را مصرف نکنند و یا با احتیاط مصرف نمایند. این غذاها عبارتاند از: غذاهای تند با ادویه زیاد (مانند فلفل، زنجفیل و دارچین)، سرخ کردنیها، شوریجات، مغزهای پرانرژی (مانند فندق و بادامزمینی)، گوشتها و مخصوصاً گوشت پرندگانی چون بلدرچین و سایر مواد گرم و خشک.
* از طرف دیگر این افراد باید خوردنیها و نوشیدنیهای با مزاج تا حدودی سرد و رطوبتی مصرف کنند. مثلاً نوشیدن چای دارچین یا چای زعفران برای آنها مناسب نیست.
* کاهو برای این افراد مفید است (سرد و تر و خوابآور است). مصرف آب و میوهجات و سبزیجات حاوی رطوبت بیشتر (مانند هلو، شلیل، آلو، هندوانه، خیارهای بزرگ با رطوبت بیشتر)، طعمهای ترش و ملس مانند آلبالو و همچنین لبنیات مانند ماست و دوغ برای این افراد مفید است، زیرا ضمن جلوگیری از گرمی و خشکی بیشتر، باعث القای خواب هم میشوند و اثر دوجانبه دارند.
بهتر است انسان وقتی به بستر میرود، چند دقیقه روی پهلوی راست بخوابد تا
اگر مواد غذایی در معده وجود دارد به سمت قعر معده جابجا شود و یا وارد رودهها گردد و پس از این چند دقیقه، به پهلوی چپ بگردد و در همان حال به خواب برود.
این امر باعث میشود کبد که یک عضو پرخون و گرم است، مثل پتویی روی معده
و رودههای کوچک را بپوشاند و با حرارت خود به عملیات هضم و جذب کمک کند
همچنین به افراد با مزاج سرد و تر توصیه میشود زیاد نخوابند، زیرا با خوابیدن زیاد، رطوبت بیشتر میشود. این افراد باید از غذاهای سرد و تر به میزان کمتر استفاده کنند تا خوابشان کمتر شده و راحتتر از خواب بیدار شوند.
ارتباط زمان غذا و خواب
اکثر موارد ذکرشده در مورد رابطه زمان غذا خوردن با ورزش در اینجا نیز صادق است و بهتر است غذا تقریباً از معده رد شده باشد و بعد شخص بخوابد؛ خوابیدن روی غذا اصلاً توصیه نشده و بسیار مضر است. حداقل ۳-۲ ساعت باید بین شام و خواب فاصله باشد. خوابیدن طی روز نیز در طب سنتی کلاً توصیه نشده است، مگر برای مزاجهای گرم، به صورت چرت زدن (خواب کوتاه مدت) و با فاصله زمانی از نهار. پس توصیه میشود انسان نه با شکم خالی و گرسنگی بخوابد و نه با شکم پر، زیرا خوابیدن در حالت گرسنگی و با شکم خالی منجر به ضعف و لاغری میشود، چون در هنگام خواب، قوای بدن و خون، جهت انجام عملیات هضم و جذب به سمت سیستم گوارش جلب میشوند و اگر غذایی در سیستم گوارشی یافت نشود، مواد طبیعی، مخاط و خود سلولهای بدن و سیستم گوارش به عنوان غذا مصرف میشوند. با شکم پر خوابیدن هم باعث انسداد عروق، دیدن خواب بد و کابوس، احساس بختک افتادن روی قفسه سینه، خروپف، سنگینی پس از خواب، خلط ته حلق به هنگام صبح و بوی بد دهان میشود.
خوابیدن طی روز نیز در طب سنتی کلاً توصیه نشده است، مگر برای مزاجهای گرم، به صورت چرت زدن (خواب کوتاه مدت) و با فاصله زمانی از نهاربهتر است انسان وقتی به بستر میرود، چند دقیقه روی پهلوی راست بخوابد تا اگر مواد غذایی در معده وجود دارد به سمت قعر معده جابجا شود و یا وارد رودهها گردد و پس از این چند دقیقه، به پهلوی چپ بگردد و در همان حال به خواب برود. این امر باعث میشود کبد که یک عضو پرخون و گرم است، مثل پتویی روی معده و رودههای کوچک را بپوشاند و با حرارت خود به عملیات هضم و جذب کمک کند. در زمان برخاستن از خواب نیز بهتر است به سمت راست بچرخد، چند دقیقهای در همان وضعیت بماند تا حرکت مواد روده به سمت انتها خوب انجام شود و سپس از بستر بلند شود. یکی از کارهایی که بهتر است انسان در هنگام خواب رعایت کند، این است که به وسیله رواندازی (پتو یا ملحفه)، روی منطقه بالای شکم (معده) را بپوشاند؛ خوابیدن بدون روانداز کلاً خوب نیست، زیرا منطقه شکم در هنگام خواب باید گرم نگه داشته شود تا عملیات هضم به خوبی صورت گیرد.
رفع بیخوابی
شیر بادام موجب افزایش رطوبت مغز میشود و برای رفع بیخوابی مفید است.
برای رفع بیخوابی باید مزاج افراد شناسایی شود:
* افرادی هستند که سردی و تری در بدنشان غلبه پیدا کرده است که باید با مواد غذایی مانند چای دارچین، اسطوخودوس، گلگاوزبان و بادرنجبویه سردی و تری را از بدن خارج کنند.
* افرادی هستند که گرمی و خشکی در بدنشان غلبه پیدا کرده است که این افراد باید مواد غذایی مرطوب مانند کاهو، مغزهای گیاهی مانند بادام یا گیاهان دارویی مانند گل بنفشه و گل پنیرک را استفاده کنند که موجب کاهش خشکی بدن میشود. این گیاهان طبیعت سرد و تر دارند و خشکی را از مغز خارج میکنند.
شیر بادام نیز موجب افزایش رطوبت مغز میشود و برای رفع بیخوابی مفید است؛ زمانی که افراد دچار بیخوابی شدند، شبهنگام میتوانند یکی از این مواد رطوبتدار را مصرف کنند که موجب آرامش مغز میشود و بیخوابی برطرف خواهد شد.
در طب سنتی استفاده از شیرهای گیاهی بسیار اهمیت دارد و مصرف اینگونه شیرها میتواند موجب تقویت بدن شود.
شیربادام از مخلوط ۲۱ عدد بادام با ۲ تا ۳ قاشق غذاخوری عسل و یک لیوان آب در مخلوطکن تهیه میشود. بادامها باید به خوبی با عسل میکس شود و پس از آن یک تا دو لیوان آب به آن اضافه شود و افراد این مخلوط را در طول یک روز مصرف کنند.
مریم مرادیان نیری - تبیان
نجار پیری خود را برای بازنشسته شدن آماده می کرد. یک روز او با صاحبکارخود موضوع را در میان گذاشت. پس از روزهای طولانی و کار کردن و زحمت کشیدن، حالا او به استراحت نیاز داشت و برای پیدا کردن زمان این استراحت می خواست تا او را از کار بازنشسته کنند.
صاحب کار او بسیار ناراحت شد و سعی کرد اورا منصرف کند، اما نجار بر حرفش و تصمیمی که گرفته بود پافشاری کرد. سر انجام صاحب کار در حالی که با تأسف با این درخواست موافقت می کرد، از او خواست تا به عنوان آخرین کار، ساخت خانه ای را به عهده بگیرد. نجار در حالت رو دربایستی، پذیرفت در حالی که دلش چندان به این کار راضی نبود. پذیرفتن ساخت این خانه بر خلاف میل باطنی او صورت گرفته بود. برای همین به سرعت مواد اولیه نامرغوبی تهیه کرد و به سرعت و بی دقتی، به ساختن خانه مشغول شد و به زودی و به خاطر رسیدن به استراحت، کار را تمام کرد. سپس او صاحب کار را از اتمام کار باخبر کرد.
صاحب کار برای دریافت کلید این آخرین کار به آنجا آمد. زمان تحویل کلید، صاحب کار آن را به نجار بازگرداند و گفت: این خانه هدیه ای است از طرف من به تو به خاطر سال های همکاری! نجار یکه خورد و بسیار شرمنده شد.
در واقع اگر او می دانست که خودش قرار است در این خانه ساکن شود، لوازم و مصالح بهتری برای ساخت آن به کار می برد و تمام مهارتی که در کار داشت برای ساخت آن به کار می برد. یعنی کار را به صورت دیگری پیش می برد.
نتیجه اخلاقی: این داستان ماست. ما زندگی مان را می سازیم. هر روز می گذرد. گاهی ما کمترین توجهی به آنچه که می سازیم نداریم، و ناگهان در زمانی در اثر اتفاق غیر مترقبه می فهمیم که مجبوریم در همین ساخته ها زندگی کنیم. گرچه اگر چنین تصوری داشته باشیم، تمام سعی خود را برای ایمن کردن شرایط زندگی خود می کنیم ولی افسوس که نمی دانیم که چه زود فرصت ها از دست می روند و گاهی بازسازی آنچه ساخته ایم، ممکن نیست. ما نجار زندگی خود هستیم و روزها، چکشی هستند که بر یک میخ از زندگی ما کوبیده می شود. یک تخته در آن جای می گیرد و یک دیوار برپا می شود.
مراقب سلامتی خانه ای که برای زندگی خود می سازیم باشیم.
در کتاب چار فصل زندگی
صفحه ها پشت سر هم می روند
هر یک از این صفحه ها یک لحظه اند
لحظه ها با شادی و غم می روند
آفتاب و ماه یک خط در میان
گاه پیدا گاه پنهان می شوند
شادی و غم نیز هر یک لحظه ای
بر سر این سفره مهمان می شوند
گاه اوج خنده ی ما گریه است
گاه اوج گریه ی ما خنده است
گریه دل را آبیاری می کند
خنده یعنی این که دل ها زنده است
زندگی ترکیب شادی با غم است
دوست می دارم من این پیوند را
گرچه می گویند :شادی بهتر است
دوست دارم گریه با لبخند را
قیصر امین پور
حضرت علی علیه السلام : “ خداوند هر گاه خیری بر بنده اش بخواهد به او کم خوابی و کم خوری و کم حرفی را تلقین می کند .” دانش پزشکی ظرف چند دهه اخیر موفق به اکتشاف مهمی پیرامون خواب شده است و آن کشف بخشی مهم در طول خواب انسان به نام خواب REM بوده است .(1) پس از آنکه حدود 45 دقیقه از به خواب رفتن انسان گذشت ، مرحله REM آغاز می شود و به مدت کوتاهی حدود 10 تا 15 دقیقه ادامه می یابد .در طول مرحله REM از خواب ، به طرز اسرار آمیزی تمام عضلات اسکلتی بدن از کار می افتد و شخص کاملا بی حرکت می شود و نوار مغزی شخص به جای حالت خواب ، حالت بیداری کامل را نشان می دهد . بطوریکه در این حالت مغز از فعالیت بالایی برخوردار است .در طی REM درجه حرارت بدن و ضربان قلب به طور غیر منتظره بالا می رود و حرکات سریعی در چشمان فرد دیده می شود که وجه تسمیه این مرحله نیز می باشد ( مرحله حرکات سریع چشم RAPID EYE MOVEMENT) و چنانچه شخص را در این حالت بیدار کنیم به احتمال بسیار قوی ابراز می کند که در حال خواب دیدن بوده است . مرحله REM پس از 10 تا 15 دقیقه متوقف می شود و پس از آن در طول خواب و به طور دوره ای و بطور منظم تکرار می شود . با این وجود کل دوران R EM در طول یک خواب 8 ساعتی در اشخاص طبیعی 90 دقیقه خواهد بود و قسمت اعظم آن در ساعات نزدیک به صبح به وقوع می پیوندد. امروزه دانش پزشکی به اثبات رسانده است که در بیماری افسردگی یکی از تظاهرات مهم ، افزایش یافتن طول خواب REM نسبت به میزان طبیعی است . بطوریکه شخص افسرده به میزانی بیش از سایر اشخاص خواب می بیند . یعنی زمان بیشتری را در مرحله REM بسر می برد .از این جهت یک مبنای مهم در تولید داروهای ضد افسردگی ایجاد داروهایی است که کاهش دهنده مرحله REM خواب باشند .( از جمله داروهای ضد افسردگی 3 حلقه ای )
علاوه بر این یک روش درمانی جدید برای بیماران افسرده ، بیدار نگه داشتن آنها ، برای کاهش میزان REM می باشد . زمان نماز صبح که در سوره مبارکه “ اسراء ” با عنوان “ ان قران الفجر کان مشهودا ” از آن نام برده شده است و مورد تاکید فراوان می باشد . بگونه ای قرار گرفته است که سبب کاهش دادن قابل ملاحظه میزان خواب REM در اشخاص می شوود . همانطور که خواندید قسمت اعظم خواب REM در حوالی صبح بوقوع می پییوندد و چنانچه شخص خود را ملزم به بیداری صبحگاهی کند در حقیقت جلوی ورود خود به مرحله قابل توجهی از خواب REM را گرفته است .از این جهت بیداری صبحگاهی برای نماز خود به تنهایی می تواند به عنوان واکسنی در پیشگیری از افسردگی و حتی دارویی در درمان افسردگی مطرح باشد . لازم به توضیح است که خواب REM در حد تعادل برای سلامت و رفع خستگی لازم است اما زیادی آن منجر به مشکلات مختلف از جمله افسردگی می شود و نقش نماز بعنوان متعادل کننده میزان REM مطرح است . 2
ــــــــــــــــــــــ
-1ترجمه فارسی روانپزشکی کاپلان ـ سادوک ، دکتر نصرت اله پور افکاری ـ جلد سوم صفحه111.
-2 در مورد خواب REM و ویژگیهای آن مطلب از : “ روانپزشکی کاپلان ـ سادوک ” ترجمه فارسی دکتر پور افکاری اقتباس شده است
آیت الله جوادی آملی(حفظه الله):
چیزی را که نمیتوانی در قیامت از آن دفاع کنی؛
نه ببین،
نه بشنو،
نه بنویس،
نه بگو...
این نظر را با نامزدهای فعلی مقایسه کنید
اگر بین مالک اشتر نخغی و کمیل بن زیاد قرار باشه یک نفر واسه نمایندگی مجلس انتخاب بشه شما به کدوم رای میدید؟ چرا؟
چرا به مالک اشتر رای میدیم؟ در واقع سوال مهمتر اینه که چرا به کمیل رای نمیدیم؟
روزی سقراط حکیم مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثر بود .علت ناراحتی اش را پرسید . شخص پاسخ داد :
در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم . سلام کردم.جواب نداد و با بی اعتنایی و خودخواهی گذشت و رفت .و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم .سقراط گفت : چرا رنجیدی ؟ مرد با تعجب گفت :خوب معلوم است که چنین رفتاری ناراحت کننده است .سقراط پرسید : اگر در راه کسی را می دیدی که به زمین افتاده و از درد به خود می پیچدآیا از دست او دلخور و رنجیده می شدی ؟ مرد گفت : مسلم است که هرگز دلخور نمی شدم . آدم از بیمار بودن کسی دلخور نمیشود .سقراط پرسید : به جای دلخوری چه احساسی می یافتی و چه می کردی ؟مرد جواب داد : احساس دلسوزی و شفقت .و سعی می کردم طبیب یا دارویی به او برسانم .سقراط گفت : همه این کارها را به خاطر آن می کردی که او را بیمار می دانستی .آیا انسان تنها جسمش بیمار می شود ؟و آیا کسی که رفتارش نا درست است ، روانش بیمار نیست ؟اگر کسی فکر و روانش سالم باشد هرگز رفتار بدی از او دیده نمی شود ؟بیماری فکری و روان نامش غفلت است.و باید به جای دلخوری و رنجش نسبت به کسی که بدی می کند و غافل است دل سوزاند و کمک کرد .و به او طبیب روح و داروی جان رساند .پس از دست هیچ کس دلخور مشو و کینه به دل مگیر و آرامش خود را هرگز از دست مده .
" بدان که هر وقت کسی بدی می کند در آن لحظه بیمار است . "