
- ۰ نظر
- ۰۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۵:۳۸
1- این لطیفه - که بعید نیست واقعیت هم داشته باشد - در میان زندانیان سیاسی رژیم شاه، دهان به دهان نقل میشد. ماجرا درباره شعبان جعفری - معروف به شعبون بیمخ - بود. یکی از اوباش مزدور که در جریان کودتای 28 مرداد، اراذل چاقوکش و چماقدار را در حمایت از رژیم طاغوت به خیابانها آورده بود و از آن پس لقب «تاجبخش»! گرفته و با ثناگویی و کاسهلیسی دربار شاهنشاهی به آلاف و اولوف رسیده بود. میگفتند روزی شعبان بیمخ وارد ساواک شده و دیده بود ساواکیها یک جوان دانشجو را زیر مشت و لگد گرفته و به قصد کشت کتک میزنند. پرسیده بود؛ جرمش چیست؟ و ساواکیها گفته بودند؛ شما خودتان از او بپرسید و جوان دانشجو گفته بود؛ شعبون خان! من هیچ جرم و گناهی مرتکب نشدهام. فقط درباره جنایتهای یک آدم فاسد اعلامیه پخش کردهام. شعبون بیمخ به ساواکیها میگوید؛ خب! این بنده خدا که کار بدی نکرده و بعد رو به جوان میکند و میپرسد؛ حالا این جنایتکار فاسد کیست؟ و جوان دانشجو میگوید؛ او کسی است که در جنایت روی چنگیزخان مغول را سفید کرده، هر صدای مخالفی را در گلو خفه میکند. به جان و مال و ناموس هیچکس رحم نمیکند، برای آمریکا و اسرائیل نوکری میکند، آدمکش و خونریز است و... ناگهان شعبون بیمخ از کوره در میرود و به ساواکیها میگوید؛ بزنید لت و پارش کنید، اعلیحضرت خودمان را میگوید!....
2- جریان آلودهای که فهرست طولانی و سیاهی از آشوبآفرینی، فساد اقتصادی، خیانت به مردم، دروغگویی و فتنهانگیزی تا مرز وطنفروشی و... را در کارنامه سیاسی خود دارد، این روزها برای پنهان کردن هویت واقعی خود- که پنهان شدنی نیست- به شگرد «نعل وارونه» روی آورده است و با بهرهگیری از رسانههای زنجیرهای و برخورداری از حمایت رسانهای دشمنان بیرونی اصرار دارد که نیروهای مردمی وفادار به اسلام و انقلاب را «افراطی»! معرفی کند! دقیقا مانند منافقین در سالهای اولیه انقلاب که تودههای پاکباخته و انقلابی را «مرتجع» مینامیدند! و نهایتا کار را به جایی رساندند که حضرت امام(ره) خطاب به آنان فرمودند؛ «اگر ارتجاع این است که شما میگوئید، خدا هم مرتجع است» بعدها البته، منافقین که عرصه را تنگ میدیدند، دست از پردهپوشی کشیدند و آشکارا به دامن دشمنان تابلودار مردم و نظام خزیدند و در اقدامی مشمئزکننده و نفرتانگیز به ابواب جمعی ارتش صدام تبدیل شدند. جریان بدنام مورد اشاره نیز حال و هوای مشابهی داشته و دارد و تاکنون تعداد فراوانی از اعضاء و دستاندرکاران اصلی آن از کشور گریخته و به آمریکا و انگلیس پناهنده شده و شماری هم پادویی اسرائیل را پذیرفتهاند.
3- واژه «فکت شیت- FACT SHEET» اگرچه همراه با چالش هستهای به فرهنگ عمومی راه یافته ولی دامنه آن محدود به فعالیت هستهای نیست بلکه این واژه در تعریف حقوقی به سند مکتوبی گفته میشود که در آن هر یک از طرفین یک مناقشه، برداشت و تفسیر خود را از موضوع مورد مناقشه بیان میکنند. بنابراین اگر بگوئیم یادداشت پیش روی «فکتشیت» افراطیگری است چندان به بیراهه نرفتهایم، و در پی آنیم که با ارائه اسناد و شواهد غیرقابل انکار، افکار عمومی را به پاسخ این پرسش که افراطیون چهکسانی هستند، دعوت کنیم. بخوانید! و خودتان قضاوت بفرمائید.
4- آیا مدعیان اصلاحات گروه طالبان را یک جریان افراطی میدانند؟ اگر پاسخ مثبت است- که نمیتواند منفی باشد- باید پرسید؛ مگر شما نبودید که وقتی آمریکا برای مقابله با طالبان قصد حمله نظامی به افغانستان را داشت، پیشنهاد کردید و بر این پیشنهاد خود نیز اصرار ورزیدید که جمهوری اسلامی ایران حمایت خود از طالبان را رسما اعلام کرده و با اعزام نیروی نظامی به افغانستان در کنار طالبان با آمریکا وارد جنگ شود؟! لطفا پُز انقلابیگری! و ضد آمریکایی ندهید که اصلا به شما نمیآید و در ادامه همین نوشته خواهیم گفت که آن پیشنهاد مدعیان اصلاحات برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران ارائه شده بود.
5- آیا مدعیان اصلاحات، رژیم بعثی عراق و صدام را پیرو «اعتدال»! یا «اصلاحات»! یا «سازندگی»! میدانند؟! و یا او را در اوج خونریزی، غارتگری، جنایت و... تلقی میفرمایند؟ افراطیگری که در مقایسه با جنایات صدام، جرأت عرضاندام ندارد! دارد؟! حالا باید پرسید، چرا هنگامی که آمریکا در پی حمله نظامی به عراق بود، آقایان مدعی اصلاحات، صدام را با «خالدبن ولید» در صدر اسلام مقایسه کرده! و خواستار ائتلاف با صدام و اعزام نیروی نظامی برای حمایت از او در مقابل حمله نظامی آمریکا شدند؟! و چه رگ گردنی سیخ میکردند که نباید صدام را در مقابل آمریکا تنها گذاشت!!
6- آن روزها، اصرار مدعیان اصلاحات به ائتلاف با طالبان و همراهی با صدام به حساب کمدانی و کجفهمی آنها نوشته میشد ولی بعداز فتنه آمریکایی اسرائیلی 88 که پرده تزویر و نفاق از چهره این جریان آلوده کنار رفت، معلوم شد که چه توطئه زشت و پلشتی در سر داشتند و در پی آن بودند که با گره زدن انقلاب اسلامی به طالبان و صدام، طرح دیرینه و بر زمین مانده مثلث آمریکا و اسرائیل و انگلیس را عملیاتی کنند و با معرفی انقلاب اسلامی به عنوان یک حرکت قرون وسطایی و ضداسلامی نظیر طالبان و خونریز و غارتگر مانند صدام، زمینه براندازی آن را تدارک دیده بودند. آنهم براندازی و فروپاشی در حالی که با توجه به هویت طالبان و صدام، در افکار عمومی جهانیان و مخصوصا ملتهای مسلمان موجه و پذیرفتنی قلمداد شود! یعنی دقیقا همان پروژهای که در فتنه آمریکایی اسرائیلی 88 با ادعای تقلب در انتخابات کلید زده و با دست زدن به جنایات بیشرمانه فراوان در پی آن بودند.
7- فتنه 78 را که به بهانه توقیف روزنامه سلام کلید خورده و به آشوبهای خیابانی کشیده شد، کدام جریان سیاسی برپا کرده بود؟ آیا آشوبآفرینی آن روزها، آتش زدن خودروها، قتل و جرح مردم در خیابانها و دهها و صدها جنایت مشابه دیگر با حمایت مستقیم همین جریان فاسد و آلوده صورت نگرفته بود؟! ... همان روزها، یک روزنامه وابسته به جریان یادشده نوشته بود؛ یک ضربالمثل مکزیکی میگوید «خرس» را از جنگل به دشت بکشید تا شکار آن آسان باشد و به اصطلاح بر ضرورت آشوبهای خیابانی تأکید میورزید! تا آنجا که آقای روحانی- رئیسجمهور کنونی- از فتنهگران با عنوان مأموران آمریکا و اسرائیل یاد کرد و...
8- فتنه آمریکایی اسرائیلی 88 گویاترین سند غیرقابل انکار از - نه فقط افراطیگری، بلکه- وطنفروشی جریان مدعی اصلاحات است.
ادعای تقلب در انتخابات که بعدها به دروغ بودن آن اعتراف کردید ولی بنا به ملاحظات آن سوی مرزها، عذرخواهی نکردید، قتل مردم کوچه و بازار، آتش زدن مسجد، سنگباران نمازگزاران، اهانت به ساحت امام حسین(ع)، سردادن شعار به نفع اسرائیل در روز قدس، و به نفع آمریکا در روز مبارزه با استکبار، دریافت کمک مالی از ملک عبدالله برای آشوبآفرینی، جنازهسازی از زندهها، شعارهای «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است»، پاره کردن تصویر مبارک حضرت امام(ره)، خط کشیدن روی قید «اسلامی» از جمهوری اسلامی ایران و صدها جنایت دیگر، افراطیگری نیست؟!
راستی، آیا منافقین، بهاییها، سلطنتطلبها، کومهله، فدائیان خلق، حزب دموکرات کردستان، عبدالمالک ریگی و... را که دستهای آلوده به خون مردم مظلوم دارند، افراطی نمیدانید؟ اگر پاسخ منفی نیست- که نیست- چرا با این جرثومههای فساد و تباهی برای مقابله با مردم وطن خود ائتلاف کرده بودید؟ آیا رژیم صهیونیستی را «معتدل» و «اصلاحطلب» و «اهل سازندگی» میدانید؟! چرا در وابستگی با این رژیم تا آنجا پیش رفتید که نتانیاهو از اصلاحطلبان با عنوان «بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران» یاد کرد و شما به دلیل پیوندهای پشت پرده خود، جرأت انکار آن را نداشتید و هنوز هم ندارید. آیا از نظر شما جرج سوروس صهیونیست با آنهمه جنایت، پدرجد افراطیون نیست؟ با او در خلوت چه دلی داده و کدام قلوه را گرفته بودید؟! و...
9- جدیدترین نمونه از این دست، ادعای هزینه پولهای کثیف ناشی از فروش مواد مخدر در انتخابات است که نزدیک به دو ماه در شیپور فریب آن دمیدید و نهایتا وزیر کشور که مطرحکننده آن بود روز یکشنبه در مجلس شورای اسلامی از آنچه ادعا کرده بود عذرخواهی کرد. که این ماجرا فصل جداگانهای میطلبد و در گزارش امروز کیهان که تیتر یک روزنامه است با عنوان «بازی کثیف با پولهای کثیف، تازهترین رسوایی مدعیان اصلاحات» به آن پرداختهایم.
10- حالا با توجه به اسناد غیرقابل انکاری که فقط چند نمونه از آن به مصداق «مشتی از خروارها» و «اندکی از بسیارها» ارائه شد، جای آن است که همگان به قضاوت بنشینند و به این پرسش پاسخ بدهند که آیا واژه «افراطی» محترمانهترین! نام برای مدعیان اصلاحات نیست؟ خیانت و جنایت و وطنفروشی برخی از آنان! که جای خود دارد.
حسین شریعتمداری
امیرالمؤمنین علیٌّ علیهالسلام لِقَنْبرٍ وقد رامَ أنیَشتِمَ شاتِمَهُ: مَهْلاً یا قَنبرُ! دَعْ شاتِمَکَ مُهانا تُرْضِ الرَّحمنَ وتُسخِطِ الشَّیطانَ وتُعاقِبْ عَدُوَّکَ ، فَوَالذی فَلَقَ الحَبَّةَ وبَرَأ النَّسَمَةَ ما أرضَى المؤمنُ رَبَّهُ بِمِثلِ الحِلْمِ، ولا أسخَطَ الشَّیطانَ بِمِثلِ الصَّمتِ، ولا عُوقِبَ الأحمَقُ بمِثلِ السُّکوتِ عَنهُ.
امیرالمومنین امام على علیهالسلام خطاب به قنبر- که مىخواست به کسى که بدو ناسزا گفته بود، ناسزا گوید- : آرام باش قنبر! دشنامگوى خود را خوار و سرشکسته بگذار تا خداى رحمان را خشنود و شیطان را ناخشنود کرده و دشمنت را کیفر داده باشى.
یکی از امکاناتی که مثلا فرهنگیان از آن برخوردارند درمانگاه فرهنگیان است. درمانگاه مر کزی فرهنگیان تهران وب سایتی دارد که ظاهرا برای کم شدن رفت و آمد فرهنگیان و دسترسی به اطلاعات مربوطه باید از آن استفاده کنند اما اگر به این وب سایت مراجعه کنید حتی برنامه پزشکان آن به روز نیست.
اگر بخواهید از امکانات این درمانگاه باخبر شوید باید به آنجا مراجعه کنید و گاهی با مراجعه و یا تماس تلفنی هم اطلاعات درست را به دست نمی آورید. در قسمت سونوگرافی فقط یک دکتر خانم روزهای یک شنبه و سه شنبه از ساعت 9 تا 12 و بقیه روز ها یک دکتر آقا در این قسمت حضور دارد و با توجه به اینکه اکثر مراجعین به این درمانگاه و این قسمت ( سونوگرافی) خانم ها ی فرهنگی هستند و درست این است که توسط پزشک خانم مورد معاینه قرار بگیرند اما محدودت حضور پزشک خانم مشکلاتی را به وجود آورده . به این مکالمه دقت کنید: سوال از مسئول پذیرش رادیولوژی: وقت سونوگرافی از دکتر خانم می خواهم. پاسخ : یک شنبه یاسه شنبه 7 صبح اینجا باشید. مراجع بدبخت اگر اولین بارش باشد میرود و مثلا سه شنبه می آید. اما خبر ندارد که از ساعت 6 صبح و شاید زودتر در قسمت نگهبانی ثبت نام برای سونوگرافی انجام می شود و ساعت 7 صبح مسئولین پذیرش براساس آن لیست نوبت دهی را انجام می دهند و گاهی اتفاق می افتد که بنده خدایی مثلا از کرج می آید و نوبت به او نمی رسد . خود من شاهد بودم کسانی که حتی به آنها "ساعت 7" را هم نگفته بودند ، فقط برو یک شنبه یا سه شنبه بیا . خلاصه نمی دانید در این درمانگاه ها چقدر فرهنگیان گرامی داشته می شوند. در قسمت آزمایشگاه با وجود نیروی خانم و آقا اصلا رعایت محرم و نامحرم نمی شود. مثلا پرده ای نصب شده برای جدا سازی اما ... من همیشه در این آزمایشگاه از این نظر معذب بودم. حتی در درمانگاه فرهنگیان باید بیشتر مراکز دیگر اصول و احکام شرعی رعایت شود.
تب تند مذاکرات لوزان زود به عرق نشست. هیجان القایی به بهانه صدور بیانیه حتی به اندازه چند روز هم پایدار نماند. واقعیتها معلوم کرد جشن و تبریکهای کذایی هیچ پایهای نداشته است. واکنش مردم و بازار با وجود اهمیتی که توافق در ذات خود میتواند داشته باشد، توأم با خونسردی و به دور از هیجانزدگی برخی محافل خاص بود. مذاکرات در وین ادامه یافت و فردا در نیویورک- در حاشیه نشست بازنگری معاهده NPT - از سر گرفته میشود. در حالی که با اظهارات مقامات آمریکایی ابهامات و پرسشها درباره بیانیه لوزان رو به فزونی گذاشته برخی طرفها از آغاز نگارش توافق نهایی خبر میدهند! دغدغهها و پرسشها اما جای خود باقی است. توافقی با اهمیت توافق جامع نهایی، چیزی نیست که بتوان با شتابزدگی و اصرار بر محرمانه نگاه داشتن مذاکرات تا پس از اعلام توافق نهایی یا عنوان کردن اینکه مذاکرات تحت نظر رهبری است و هیچ دغدغهای وجود ندارد، راه انداخت و جا انداخت و مردم و نخبگان را در برابر عمل انجام شده قرار داد.
یک روزنامه اجارهای میگوید «مجلس باید پالایش شود».
روزنامه آفتاب تیتر اول خود را به این عنوان اختصاص داده که «چرا مجلس باید پالایش شود؟» و پاسخ را هم این طور داده که باید به جای افراطیون نیروهای متعادل و خردگرای بیشتری در آن حضور یابند.
بازی با کلماتی نظیر اعتدال و عقلانیت و افراطیگری در حالی است که سردبیر روزنامه مورد اشاره پس از وطنفروشی و ارتکاب خیانتهای متعدد از کشور گریخت و در آمریکا پناهندگی گرفت و در صف نیروهای میدانی VOA درآمد. «مجتبی-و» مدتها عنوان مشاور کروبی را به دوش میکشید و با همین عنوان سوءاستفاده میکرد. اما سرانجام پرده از نقاب برداشت و علیه جمهوری اسلامی و انقلاب فحاشی کرد. با این اوصاف به نظر میرسد معقولتر باشد گردانندگان آفتاب یزد به جای پرسش از پالایش مجلس به این پرسش پاسخ دهند که این روزنامه کی از عناصر نفوذی متظاهر به اصلاحطلبی یا اعتدال و خرد پالایش میشود؟
در محضر پدر بزرگوار شهید حسن توتونکار بودم ، ایشان بعنوان یادگار ، یادی از اعمال فرزند شهیدش نمود و فرمود:
یکبار که حسن به مرخصی آمده بود ، صبح آمد به درب مغازه ، اما با دمپایی. به او گفتم مگر کفش نداشتی که با دمپایی آمدی گفت داده ام برای تعمیر. گفتم خوب فعلا با پوتین میآمدی تا کفش را از تعمیر کار بگیری. گفت:
پدرم ، آن پوتین ها را دولت نزد من به امانت گذاشته است تا در جبهه استفاده کنم ، استفاده در مصارف شخصی از آن پوتین ها حرام است.
اگر منصفانه به کارها و اعمال و رفتار خودمان نگاه کنیم فاصله ما از شهیدان به وضوح معین میگردد و این معنای آن آیه از قرآن میباشد که " کفی بنفسک حسیبا ".
|
ا |
براساس این مصوبه، مشمولان طرح طبقهبندی معلمان شامل «آموزگاران، دبیران، هنرآموزان، مربیان امور تربیتی، مشاوران، مراقبان سلامت، مدیران و معاونان مدارس و مجتمعهای آموزشی و تربیتی» براساس ضوابطی که به تصویب هیأت وزیران میرسد، در پنج رتبه «مقدماتی، پایه، ارشد، خبره و عالی» رتبهبندی حرفهای میشوند.
مشمولانی که براساس ضوابط مصوب در یکی از این رتبهها قرار میگیرند، به ترتیب از ۱۵، ۲۵، ۳۵ و ۵۰ درصد افزایش امتیاز حق شغل از مهرماه سال ۱۳۹۴ برخوردار خواهند شد.
همچنین بر اساس مصوبه دولت، اعتبار مورد نیاز اجرای این مصوبه در سال ۱۳۹۴ تا میزان ۱۳ هزار و ۵۰۰ میلیارد ریال توسط سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور فراهم می شود.
همچنین اعتبار مورد نیاز این مصوبه در سال ۱۳۹۵ تا میزان ۳۵ هزار میلیارد ریال در لایحه بودجه سال آینده توسط سازمان مدیریت و برنامهریزی پیشبینی خواهد شد.
وزارت آموزش و پرورش نیز مکلف است برای ساماندهی نیروی انسانی و ارتقای منابع انسانی موجود، نیروهای مازاد بر نیاز خود را برای انتقال به دستگاههای دیگر معرفی کند.
همچنین وزارت آموزش و پرورش صرفا در قالب ماده ۵۱ قانون برنامه پنجم توسعه مجاز به پذیرش نیروی انسانی است.
سازمان سنجش آموزش کشور نیز موظف است از سال تحصیلی ۹۵ – ۱۳۹۴ و پس از آن، صرفا بر اساس تایید سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور ظرفیت دانشجوی متعهدخدمت را برای دانشگاههای فرهنگیان و شهید رجایی و سایر موسسات وابسته به وزارت آموزش وپرورش در دفترچه آزمون سراسری درج کند.
اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهوری این مصوبه را در تاریخ دوم اردیبهشت ۱۳۹۴ برای اجرا به وزارتخانههای آموزش و پرورش و علوم، تحقیقات و فناوری و سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور ابلاغ کرده است.
بر اساس این گزارش پیش از این اعلام شده بود «نظام رتبهبندی معلمان» پس از تصویب در دولت، در قالب «لایحه» برای تصویب نهایی به مجلس ارائه می شود.
به گزارش خبرنگار «خبرگزاری دانشجو»، در نامهای با موضوع مطالبه شفاف سازی در جزئیات مذاکرات هستهای که بیش از ۱۲۰ تشکل دانشجویی کشور آن را امضا کردهاند، از نمایندگان ملت خواسته شده بطور جدیتر از دولت در باب ارائه جزییات مذاکرات اخیر در لوزان مطالبه کنند.
پیرو این نامه کنفرانس ویژه با حضور نمایندگان اقشار دانشجویی و طلاب، بزودی برگزار خواهد شد.
در نامه مذکور، ضرورت غیر محرمانه دانستن مفاد مذاکرات و مطلع کردن مردم از جزئیات مذاکرات هسته ای به عنوان لازمه همدلی و هم زبانی دولت و ملت مورد تاکید قرار گرفته است.نمایندگان قشر دانشجویی کشور از مجلس خواستند که در صورت ادامه خود داری دولت از ارائه گزاره برگ رسمی (فکت شیت) و ادامه دار بودن اظهار نظرهای چند پهلوی مسئولین در این فضای ابهام آلود، طرح سوال از رئیس جمهور در دستور کار مجلس شورای اسلامی قرار گیرد. متن کامل این نامه به شرح زیر است:
« بسمه تعالی
نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی
سلام علیکم؛
انقلاب اسلامی ایران در طول سی و اندی سال از عمر پر برکت خود تجربه های گوناگونی در عرصه های مختلف داخلی و بین المللی کسب کرده است، گاه همراه با پیروزی و گاه همراه با ناکامی های مقطعی؛ لکن آن اتفاق بزرگی که در بین همه این تجربه ها توشه راه انقلاب اسلامی است، ارتقای ظرفیت فکری جامعه و آگاهی مردم می باشد.
بر همه لازم است با دوری از هیاهوی های سیاسی و جناحی، بستری برای ارتقای فهم تاریخی مردم فراهم کنند. پیگیری و مواجهه با مذاکرات هسته ای در دو سال اخیر نیز باید در همین چارچوب مورد تحلیل قرار گیرد و همان طور که مقام معظم رهبری فرمودند: «از مذاکراتی هم که امروز در جریان است، ما ضرری نخواهیم کرد. البتّه بنده همچنان که گفتم خوشبین نیستم؛ من فکر نمی کنم [از] این مذاکرات آن نتیجهای را که ملّت ایران انتظار دارد، بهدست بیاید، لکن تجربهای است و پشتوانه تجربی ملّت ایران را افزایش خواهد داد و تقویت خواهد کرد؛ ایرادی ندارد امّا لازم است ملّت بیدار باشد...۱۳۹۲/۸/۱۲»
پیگیری چنین هدفی در فضای ابهام آمیز و کلی گویی و از میان گفتارهای چند پهلو نه تنها ممکن نبوده بلکه باعث اختلال در فرآیند خودآگاهی تاریخی مردم و سلب اعتماد عمومی می شود. حال که عده ای می کوشند تا با غلبه احساسات بر عقلانیت، مانع از طرح واقعیات و جزییات مذاکرات شوند، مجلس شورای اسلامی و نمایندگان جایگاهی تاریخی در مهیا کردن لوازم فهم عمومی جامعه دارند. از بدیهی ترین لوازم این امر مواجهه صادقانه با مردم و اطلاع رسانی و آگاه سازی آن ها از جزئیات مذاکرات است.
در جریان مذاکرات لوزان سوئیس که با قرائت بیانیه ای به پایان رسید توافقاتی حاصل شد، که شامل جزئیات فراوانی است. آمریکا با انتشار سند رسمی، جزئیات توافق را بنا بر تفسیر خود منتشر کرد و این امر موجب بروز ابهامات و نگرانی های فراوان نخبگان و آحاد مردم شد. این ابهامات با صحه گذاشتن دولت روسیه بر سند مذکور دوچندان شده است.
اگرچه ما به مسئولین کشور اعتماد کامل داریم؛ اما متاسفانه وزارت امورخارجه به جای آن که با انتشار سند رسمی، جزییات توافق را به مردم اطلاع دهد و باعث رفع ابهام و نگرانی آن ها و هم چنین مشخص شدن خلاف گویی های آمریکا به صورت جزئی و دقیق شود با بهانه های نامشخص از این موضوع استنکاف کرده است و این مورد پس از بیانات مقام معظم رهبری مبنی بر انتشار گزاره برگ توافق صورت گرفته هیچ محلی از اعراب ندارد.«البتّه من به خود مسئولین هم این را گفتهام همین چند روز؛ مسئولین باید بیایند مردم را و بخصوص نخبگان را از جزئیّات و واقعیّات مطّلع کنند؛ ما چیز محرمانه نداریم، چیز مخفی نداریم. این مصداق همدلی با مردم است. ۱۳۹۴/۱/۲۰»
لذا ما به عنوان نمایندگان دانشجویان سراسر کشور از نمایندگان محترم مجلس تقاضا داریم در صورت ادامه چنین روندی، حسب وظیفه شرعی و قانونی خود مبنی بر پافشاری بر حفظ حقوق ملت و تحقق منویات مقام معظم رهبری، طرح سوال از ریاست محترم جمهور جهت روشن شدن دلایل عدم انتشار گزاره برگ وزارت امور خارجه را در دستور کار مجلس شورای اسلامی قرار دهند.
و السلام علی من التبع الهدی»
لیست امضا کنندگان نامه:

سخن اخیر یکى از مسئولین خطاب به نیروىنخست اینکه معلوم مىشود قوانین ما چیزى غیر از قوانین اسلامى است در حالى که همه بر گرفته از اسلام است و همه افراد اعم از پلیس و غیر پلیس موظف به اجراى قوانین اسلام هستند، حتى وظیفه امر به معروف و نهى از منکر بنا به تصریح قرآن مجید و اجماع مسلمین وظیفه همگان است.
دیگر اینکه اینگونه سخنان روحیه نیروى انتظامى را تضعیف مىکند و زحماتى را که براى تهذیب اخلاق و مبارزه با منکرات متحمل شده است نادیده مىگیرند و آنها را در اجراى قوانین اسلامى سست مىسازد.
و از همه مهمتر چراغ سبزى است که به افراد آلوده به انواع مفاسد اخلاقى و مجالس کثیف و مانند آن داده مىشود که از این به بعد آزاد هستید و پلیس کارى به شما ندارد، آنها بدون این سخنان طوفان مىکنند واى اگر چراغ سبزى هم به آنها نشان داده شود.
ایشان افزودند: امیدواریم نصیحت دوستانه ما را بپذیرند و بعد از این چنین سخنانى را تکرار ننمایند؛ مخصوصاً به سخنان رهبر انقلاب که اخیراً خطاب به نیروى انتظامى فرمودند گوش فرا دهند، همانطور که ایشان تأکید کردند: حفظ آرامشهاى روحى و اخلاقى جامعه مهمتر از آرامش جسمانى آنهاست.
/درآمد خودروسازبزرگ در راه انتخابات هزینه میشود؟
به گزارش جهان، هفته گذشته بود که شایعه ای در خصوص گروه خودروسازی سایپا، توجه فعالان این صنعت بزرگ کشور را به خود جلب کرد؛ "سعید لیلاز، قائم حزب کارگزاران سازندگی، روزنامه نگار و تحلیلگر مسائل اقتصادی و سردبیر هفته نامه اصلاح طلب «صدا» قرار است به عنوان یکی از معاونت های گروه خودروسازی سایپا انتخاب شود."
این خبر آنقدر اهمیت داشت که خبرنگاران اقتصادی و حتی سیاسی پیگیر آن باشند و از کانالهای مختلف صحت و سقمش را جویا شوند؛ لیلاز در گفتگویی، از احتمال انتصابش در سایپا ابراز بیاطلاعی کرد اما این نکته را هم تاکید کرد که "آینده را نمیشود پیشبینی کرد!"
این تکمله جناب لیلاز - که آینده را نمیشود پیشبینی کرد - عملا این موضوع را از یک "شایعه"، به یک "اطلاع قابل پیگیری" تبدیل کرد.
خبرنگار نسیم به سراغ مسئولان و آگاهان حوزه خودرو رفت؛ یکی اطلاع نداشت، یکی چیزهایی شنیده بود و یکی هم قول پیگیری داد...
اما سید محمد بیاتیان عضو کمیسیون صنایع مجلس بخشی از پشت پرده این ماجرا را فاش کرد. او گفت که جریانی در سازمان گسترش و نوسازی صنایع (ایدرو) به دنبال تحمیل قائم مقام حزب کارگزاران سازندگی به گروه خودروسازی سایپا است...
* سعید لیلاز کیست؟
خبرگزاری تسنیم: رئیس مرکز منابع انسانی وزارت آموزش و پرورش گفت: نیروهای مازاد برای انتقال به سایر دستگاهها باید بهلحاظ جنسیت و رشته مورد نیاز نهادهای دیگر باشند، البته آموزش و پرورش هماکنون شرایطی برای انتقال نیرو ندارد.خسرو نظری در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم در پاسخ به این پرسش «در مصوبه دولت در رابطه با نظام رتبهبندی که از سوی معاون اول رئیسجمهور ابلاغ شده، آمده است: وزارت آموزش و پرورش نیز مکلف است برای ساماندهی نیروی انسانی و ارتقای منابع انسانی موجود، نیروهای مازاد بر نیاز خود را برای انتقال به دستگاههای دیگر معرفی کند، در این رابطه آموزش و پرورش چه برنامهای دارد؟» اظهار داشت: این یک نکته کلی است که در این مصوبه آمده است.
وی افزود: در رابطه با انتقال نیروهای مازاد به سایر دستگاهها این نکته مطرح است: آیا نیروهای مازاد آموزش و پرورش بهلحاظ رشته، جنسیت و سابقه، مورد نیاز سایر دستگاهها هستند؟ این موضوعی است که هنوز آموزش و پرورش به عملیاتی شدن آن وارد نشده است.
رئیس مرکز برنامهریزی و منابع انسانی وزارت آموزش و پرورش بیان کرد: ممکن است بخشی از نیروها در سال تحصیلی جدید مازاد باشند و میزان ساعات کار آنها کم باشد اما در سال تحصیلی آینده با توجه به تغییر و تحولات موجود و بالا رفتن تعداد دانشآموزان به این نیروها نیاز داریم بنابراین آموزش و پرورش نمیتواند آنها را بدین صورت از دست بدهد.
نظری گفت: بعید است آموزش و پرورش بتواند نیرویی را تحت این عنوان به سایر دستگاهها انتقال دهد، هم اکنون شرایطی برای انتقال نیرو وجود ندارد ولی اگر این شرایط در آموزش و پرورش به وجود بیاید میتوانیم نیروهای مازاد بر نیاز را منتقل کنیم.
در حسینیه امام خمینی رحمهالله