پرده دیگری از دیپلماسی دولت تدبیر
- ۰ نظر
- ۰۶ بهمن ۹۳ ، ۰۹:۲۴
پرده دیگری از دیپلماسی دولت تدبیر
«جهزوا ملاجئکم!» (پناهگاههایتان را حاضر کنید)
به گزارش تسنیم، آیتالله کاظم صدیقی صبح امروز در مراسم شهدای کارمند در اراک با اشاره به رمز موفقیت دولت اظهار داشت: اگر موفقیت و پیروزی دولت را میخواهیم باید اوامر رهبری را اجرا کنیم، انتخاب مردم مهم است اما مشروعیت نمیآورد. امام جمعه موقت تهران تصریح کرد: انقلاب اسلامی انقلابی فرهنگی، دینی و عاشورایی بود، در واقع نخستین هدف انقلاب حفظ آرمانهای دینی بود و در این راستا به منظور حفظ دین به هر قیمتی نباید مذاکره کنیم. آیتالله صدیقی با اشاره به توهین به پیامبر در یکی از نشریات فرانسوی گفت: امروز به پیامبر ما توهین شد اما مسئولان ما به فرانسه رفته و اعتراضی نکردند این توقع خانوادههای شهدا نبود.
صراط: در جریان بمباران نواز غزه در تابستان امسال، یک سرباز اسرائیلی با نزدیک شدن به یک پیرزن ۷۴ ساله فلسطینی به نام « قلیا ابورضا» به تقاضای آب وی جواب مثبت داد و به این پیرزن آب داد. یکی از زنان قدیمی ارتش اسرائیل در این لحظه از این سرباز و این پیرزن فلسطینی عکس یادگاری گرفت تا مهربانی و عطوفت سربازان اسرائیلی با مردم بی دفاع غزه را ثبت کند. اما بعد از نوشیدن آب توسط«قلیا» و گرفتن عکس، سرباز مهربان رژیم صهیونیستی از فاصله یک متری به این پیرزن بی دفاع شلیک می کند و صحنه مردنش را به تماشا می ایستد.
«احمد قده» یکی از روزنامه نگاران «الاقصی تی وی» چگونگی این اتفاق و کشته شدن این پیرزن ۷۴ ساله را توصیف کرده است. «افیخای ادرعی» سخنگوی عرب زبان ارتش اسرائیل نیز این عکس را در توئیتر خود منتشر کرده و از این عکس به عنوان مثالی از «انسانیت» در ارتش اسرائیل و رفتار نظامی این رژیم با غیرنظامیان در نوار غزه یاد کرده است.
بسم الله الرّحمن الرّحیم به عموم جوانان در اروپا و امریکای شمالی حوادث اخیر در فرانسه و وقایع مشابه در برخی دیگر از کشورهای غربی مرا متقاعد کرد که دربارهی آنها مستقیماً با شما سخن بگویم. من شما جوانان را مخاطب خود قرار میدهم؛ نه به این علّت که پدران و مادران شما را ندیده میانگارم، بلکه به این سبب که آیندهی ملّت و سرزمینتان را در دستان شما میبینم و نیز حسّ حقیقتجویی را در قلبهای شما زندهتر و هوشیارتر مییابم. همچنین در این نوشته به سیاستمداران و دولتمردان شما خطاب نمیکنم، چون معتقدم که آنان آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کردهاند. سخن من با شما دربارهی اسلام است و بهطور خاص، دربارهی تصویر و چهرهای که از اسلام به شما ارائه میگردد. از دو دهه پیش به این سو ــ یعنی تقریباً پس از فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی ــ تلاشهای زیادی صورت گرفته است تا این دین بزرگ، در جایگاه دشمنی ترسناک نشانده شود. تحریک احساس رعب و نفرت و بهرهگیری از آن، متأسّفانه سابقهای طولانی در تاریخ سیاسی غرب دارد. من در اینجا نمیخواهم به «هراسهای» گوناگونی که تاکنون به ملّتهای غربی القاء شده است، بپردازم. شما خود با مروری کوتاه بر مطالعات انتقادی اخیر پیرامون تاریخ، میبینید که در تاریخنگاریهای جدید، رفتارهای غیر صادقانه و مزوّرانهی دولتهای غربی با دیگر ملّتها و فرهنگهای جهان نکوهش شده است. تاریخ اروپا و امریکا از بردهداری شرمسار است، از دورهی استعمار سرافکنده است، از ستم بر رنگینپوستان و غیر مسیحیان خجل است؛ محقّقین و مورّخین شما از خونریزیهایی که به نام مذهب بین کاتولیک و پروتستان و یا به اسم ملیّت و قومیّت در جنگهای اوّل و دوّم جهانی صورت گرفته، عمیقاً ابراز سرافکندگی میکنند. این بهخودیخود جای تحسین دارد و هدف من نیز از بازگوکردن بخشی از این فهرست بلند، سرزنش تاریخ نیست، بلکه از شما میخواهم از روشنفکران خود بپرسید چرا وجدان عمومی در غرب باید همیشه با تأخیری چند ده ساله و گاهی چند صد ساله بیدار و آگاه شود؟ چرا بازنگری در وجدان جمعی، باید معطوف به گذشتههای دور باشد نه مسائل روز؟ چرا در موضوع مهمّی همچون شیوهی برخورد با فرهنگ و اندیشهی اسلامی، از شکلگیری آگاهی عمومی جلوگیری میشود؟ شما بخوبی میدانید که تحقیر و ایجاد نفرت و ترس موهوم از «دیگری»، زمینهی مشترک تمام آن سودجوییهای ستمگرانه بوده است. اکنون من میخواهم از خود بپرسید که چرا سیاست قدیمی هراسافکنی و نفرتپراکنی، اینبار با شدّتی بیسابقه، اسلام و مسلمانان را هدف گرفته است؟ چرا ساختار قدرت در جهان امروز مایل است تفکر اسلامی در حاشیه و انفعال قرار گیرد؟ مگر چه معانی و ارزشهایی در اسلام، مزاحم برنامهی قدرتهای بزرگ است و چه منافعی در سایهی تصویرسازی غلط از اسلام، تأمین میگردد؟ پس خواستهی اوّل من این است که دربارهی انگیزههای این سیاهنمایی گسترده علیه اسلام پرسش و کاوش کنید. خواستهی دوم من این است که در واکنش به سیل پیشداوریها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بیواسطه از این دین به دست آورید. منطق سلیم اقتضاء میکند که لااقل بدانید آنچه شما را از آن میگریزانند و میترسانند، چیست و چه ماهیّتی دارد. من اصرار نمیکنم که برداشت من یا هر تلقّی دیگری از اسلام را بپذیرید بلکه میگویم اجازه ندهید این واقعیّت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه، تروریستهای تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند. اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) آشنا شوید. من در اینجا مایلم بپرسم آیا تاکنون خود مستقیماً به قرآن مسلمانان مراجعه کردهاید؟ آیا تعالیم پیامبر اسلام (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) و آموزههای انسانی و اخلاقی او را مطالعه کردهاید؟ آیا تاکنون به جز رسانهها، پیام اسلام را از منبع دیگری دریافت کردهاید؟ آیا هرگز از خود پرسیدهاید که همین اسلام، چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی طیّ قرون متمادی، بزرگترین تمدّن علمی و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکّران را تربیت کرد؟ من از شما میخواهم اجازه ندهید با چهرهپردازیهای موهن و سخیف، بین شما و واقعیّت، سدّ عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بیطرفانه را از شما سلب کنند. امروز که ابزارهای ارتباطاتی، مرزهای جغرافیایی را شکسته است، اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنند. اگر چه هیچکس بهصورت فردی نمیتواند شکافهای ایجاد شده را پر کند، امّا هر یک از شما میتواند به قصد روشنگریِ خود و محیط پیرامونش، پلی از اندیشه و انصاف بر روی آن شکافها بسازد. این چالش از پیش طراحی شده بین اسلام و شما جوانان، اگر چه ناگوار است امّا میتواند پرسشهای جدیدی را در ذهن کنجکاو و جستجوگر شما ایجاد کند. تلاش در جهت یافتن پاسخ این پرسشها، فرصت مغتنمی را برای کشف حقیقتهای نو پیش روی شما قرار میدهد. بنابراین، این فرصت را برای فهم صحیح و درک بدون پیشداوری از اسلام از دست ندهید تا شاید به یمن مسئولیّتپذیری شما در قبال حقیقت، آیندگان این برهه از تاریخ تعامل غرب با اسلام را با آزردگی کمتر و وجدانی آسودهتر به نگارش درآورند.
سیّدعلی خامنهای ۱۳۹۳/۱۱/۱
گزیده اظهارات مهدی طائب( با حضور در حسینیه جواد الائمه) در زیر می آید:
جوانها! بدانید، بدون هیچگونه تردیدی آیندهی روشن و امیدبخش این کشور و این نظام متعلّق به شما است؛ شما خواهید توانست کشورتان و ملّتتان را به اوج افتخار برسانید؛ شما به توفیق الهی خواهید توانست الگو و نمونهی کاملِ تمدّنِ نوینِ اسلامی را در این آب و خاک تشکیل بدهید؛ برای اینکه بتوانید این وظائف بزرگ را انجام بدهید، بایستی دین را، تقوا را، عفّت را، پاکیزگیِ روحی را در میان خودتان هرچه بیشتر ترویج کنید و تقویت کنید. جوانِ امروز احتیاج دارد به دین، به تقوا، به علم، به نشاطِ کار، به امانت، به عفّت، به [انجام] خدمات اجتماعی و به ورزش؛ اینها خصوصیّاتی است که جوانِ امروز به آن احتیاج دارد و شما عزیزان بسیجیِ من انشاءالله توفیق انجام این کار را داشته باشید.
1392/08/29بیانات در دیدار پنجاه هزار فرمانده بسیج سراسر کشور
ﺭﻭﺯﯼ ﺳﻠﻄﺎﻥ ﺧﺪﺍ ﺑﻨﺪﻩ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻩ ﮐﻪﺗﺸﯿﻊ ﯾﺎ ﺗﺴﻨﻦ ﺭا ﻣﺬﻫﺐ ﺭﺳﻤﯽ ﮐﺸﻮﺭ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏﮐﻨد. ﻗﺮﺍﺭ ﺷﺪ ﺍﺯﻋﻠﻤﺎﯼ ﺗﺸﯿﻊ ﻭ ﺗﺴﻨﻦ ﺩﻋﻮﺕشود ﮐﻪ ﺑﺎﻫﻢ ﻣﻨﺎﻇﺮﻩ ﺍﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﺩﻭﯾﺴﺖﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﻋﻠﻤﺎﯼ ﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻋﻠﻤﺎﯼ ﺷﯿﻌﻪ ﮐﻪ ﺁﻥ ﻋﺎﻟﻢ ﺷﯿﻌﻪ ﻋﻼﻣﻪ ﺣﻠﯽ ( ﺭﻩ ) ﺑﻮﺩ. ﺳﻠﻄﺎﻥ ﺧﺪﺍ ﺑﻨﺪﻩ ﺭﻭﯼ ﺗﺨﺖ ﺳﻠﻄﻨﺖ ﻧﺸﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﻋﻠﻤﺎﯼ ﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ ﺩﻭﺭ ﺗﺎ ﺩﻭﺭ ﻣﺠﻠﺲﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﻋﻼﻣﻪ ﺣﻠﯽ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﺠﻠﺲ ﺷﺪﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻧﻌﻠﯿﻦ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺯﯾﺮﺑﻐﻠﺶ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﯾﮏ ﺭﺍﺳﺖ ﮐﻨﺎﺭ ﺗﺨﺖ ﺣﺎﮐﻢﻧﺸﺴﺖ .ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻋﻠﻤﺎﯼ ﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ ﮔﻔﺖ : ﺩﯾﺪﯾﺪ ﺑﯽﺍﺩﺑﯽ ﺷﯿﻌﻪ ﺭﺍ ﺍﯾﻦ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺭﻭﺣﺎﻧﯿﻮﻥ ﺁﻧﻬﺎﺳﺖ. ﺳﻠﻄﺎﻥ ﺧﺪﺍ ﺑﻨﺪﻩ ﻋﻠﺖ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻋﻼﻣﻪ ﺣﻠﯽﭘﺮﺳﯿﺪ. ﻋﻼﻣﻪ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺑﺶ ﮔﻔﺖ: ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﻓﺮﻣﻮﺩﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﺠﻠﺴﯽ ﺷﺪﯾﺪ ﻫﺮ ﮐﺠﺎ ﺟﺎ ﺑﻮﺩ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﻨﺸﯿﻨﯿﺪ . ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﮐﺮﺩﻭﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺣﻖ ﺑﺎ ﻋﻼﻣﻪ ﺣﻠﯽ ﺍﺳﺖ . ﺑﻌﺪﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ ﻋﻠﺖ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﭼﺮﺍ ﻧﻌﻠﯿﻦﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺯﯾﺮ ﺑﻐﻞ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻋﻼﻣﻪ ﺣﻠﯽﭘﺮﺳﯿﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ ﻣﮕﺮ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺩﺯﺩ ﺍﺳﺖ؟ ﻋﻼﻣﻪ ﺣﻠﯽ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ ﺑﻠﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺩﺯﺩ ﻫﺴﺖ !!!! ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﭼﺮﺍ؟ ﻋﻼﻣﻪ ﺣﻠﯽ ﮔﻔﺖ: ﯾﮏ ﺭﻭﺍﯾﺖ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺩﺭﺯﻣﺎﻥ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺍﮐﺮﻡ(ﺹ) ﮐﻔﺶ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﺎ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﺴﺠﺪ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﻣﺎﻡ ﺷﺎﻓﻌﯽ ﮐﻔﺶ ﻫﺎﯼ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺭﺍ ﺩﺯﺩﯾﺪ ﻣﻦ ﻫﻢ ﮔﻔﺘﻢ ﻻﺑﺪ ﮐﻔﺶﻫﺎﯼ ﻣﺮﺍﻫﻢ ﻣﯽﺩﺯﺩﻧﺪ!!! ﺷﺎﻓﻌﯽ ﻫﺎ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩﻧﺪ ﮐﻪ :ﺩﺭﻭﻍ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﺁﺻﻼً ﺍﻣﺎﻡ ﺷﺎﻓﻌﯽ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﻧﯿﻮﺩ. ﻋﻼﻣﻪ ﺣﻠﯽ ﮔﻔﺖ ﺭﺍﺳﺖ ﻣﯿﮕویید ﭘﺲ ﻣﺎﻟﮏ ﺑﻮﺩ. ﻣﺎﻟﮑﯽ ﻫﺎ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩﻧﺪ ﮐﻪ :ﻣﺎﻟﮏ 200 ﺳﺎﻝ ﺑﻌﺪ از ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺑﻮﺩ.ﻋﻼﻣﻪ ﺣﻠﯽ ﮔﻔﺖ ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﺭﺍﺳﺖ ﻣﯿﮕﻮﯾﯿﺪ ﺣﻨﻒ ﺑﻮﺩ ،ﺣﻨﻔﯽ ﻫﺎ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﺻﻼ ﺣﻨﻒ ﺩﺭﺯﻣﺎﻥ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ نبود .ﻋﻼﻣﻪ ﺣﻠﯽ ﮔﻔﺖ ﭘﺲ ﺣﻨﺒﻞ ﺑﻮﺩﻩ . ﺣﻨﺒﻠﯽﻫﺎﮔﻔﺘﻨﺪ :ﺣﻨﺒﻞ ﺯﻣﺎﻥ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﻧﺒﻮﺩﻩ .ﻋﻼﻣﻪ ﺣﻠﯽ ﮔﻔﺖ ﭘﺲ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﻧﻪ ﺷﺎﻓﻊ ﺑﻮﺩﻩ ﻧﻪ ﻣﺎﻟﮏ ﻧﻪ ﺣﻨﻒ ﻭ ﻧﻪ ﺣﻨﺒﻞ ﺩﺭﺳﺘﻪ؟ ﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ ﮔﻔﺘند ﺑﻠﻪ ﻫﯿﭻ ﯾﮏ ﻧﺒﻮﺩﻧﺪ.
ﻋﻼﻣﻪ ﺣﻠﯽ ﮔﻔﺖ: ﺟﻨﺎﺏ ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﺣﺪﯾﺚ ﺭﺍ ﺟﻌﻞ ﮐﺮﺩﻡ ، ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﮐﻪ از ﻋﻠﻤﺎﯼ ﺍﻫﻞ ﺗﺴﻨﻦ اﻗﺮﺍﺭ ﺑﮕﯿﺮﻡ ﮐﻪ ﻋﻠﻤﺎءﺷﺎﻥ ﺍﺻﻼًﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﻧﺒﻮﺩﻧﺪ. ﺣﺎﻻ ﻣﻦ ﯾﮏ ﺳﻮﺍﻝ ﺩﺍﺭﻡ ﺁﯾﺎ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﻠﯽﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺑﻮﺩ ﯾﺎ ﻧﺒﻮﺩ؟ ﻫﻤﻪ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺑﻠﻪ ﻋﻠﯽ ﺑﻮﺩ.
ﻋﻼﻣﻪ ﺣﻠﯽ ﮔﻔﺖ: ﮐﺪﺍﻡ ﻋﻘﻞ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻣﯿﺪﻫﺪ ﮐﻪﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺩﺍﻣﺎﺩ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ، ﺍﻭﻟﯿﻦﻣﺴﻠﻤﺎﻥ، ﻭﺻﯽ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ، ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻓﻀﺎﺋﻞ ﮐﻪ ﺩﺭﺯﻣﺎﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﻫﻤﻪ ﮐﺎﺭﻩ ﺩﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ ﻭﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺯﻣﺎﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝﻧﺒﻮﺩﻧﺪ ﺭﺍ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﻨﯿﻢ.
ه گزارش فارس، روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اطلاعیهای از شهادت سردار محمد علی الله دادی در جغرافیای مقاومت اسلامی و در دفاع از حرم و مردم مظلوم سوریه خبر داد. در بخشی از این اطلاعیه آمده است: سردار سرتیپ پاسدار محمد
علی الله دادی از فرماندهان شجاع، مخلص و خردمند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که نقش آفرینیهای مؤثر وی در دوران دفاع مقدس و سپس در فرماندهی سپاه الغدیر استان یزد برای همیشه ماندگار و الهام بخش نسلهای امروز و فردای میهن اسلامی خواهد بود. این اطلاعیه افزوده است: این فرمانده مؤمن و ولایتمدار که در مقام مستشاری برای کمک به دولت و ملت سوریه در مقابله با تروریستهای تفکیری- سلفی به این کشور عزیمت کرده بود، مشورتهای تعیین کنندهای در راستای توقف و خنثی سازی جنایات و
توطئههای این فتنه صهیونیستی تروریستی در جغرافیای سوریه ارائه و نام و یاد خود را در زمره مدافعین و حامیان مقاومت اسلامی و ضد صهیونیستی ثبت کرد. در ادامه این اطلاعیه با اشاره به نحوه شهادت سردار الله دادی آمده است: گروهی از رزمندگان و نیروهای مقاومت اسلامی همراه با سردار رشید اسلام محمد علیالله دادی در حین بازدید از منطقه «قنیطره» مورد حمله بالگرد نظامی رژیم صهیونیستی قرار گرفتند که بر اثر این جنایت این سردار دلاور همراه با تعدادی از اعضای حزب الله به شهادت رسیدند.
آقای دکتر ظریف، وزیر محترم امور خارجه و مسئول تیم مذاکرهکننده کشورمان باید به این پرسش پاسخ بدهند که در هنگامه پردامنه اهانت شرمآور به ساحت مقدس پیامبر اسلام(ص) و در حالی که دولت فرانسه مدیریت رسمی این ماجرای زشت و پلید را با کمک مالی یک میلیون یورویی بر عهده گرفته بود، حضور ایشان در پاریس چه ضرورتی داشته است و این حرکت - بسیار فراتر از- نابجا در آموزههای اسلامی - که ایشان معتقد به رعایت آن هستند، - و نیز در عرف شناخته شده دیپلماتیک چه توضیح قابل قبولی دارد؟! و چرا با حضور سؤالبرانگیز خود در کانون اهانت به ساحت مقدس پیامبر اعظم(ص) آنهم در اوج اعتراضات سراسری جهان اسلام بیآن که متوجه باشد، آبروی جمهوری اسلامی ایران را که پرچمدار بیداری اسلامی و احیاگر اسلام ناب محمدی(ص) است خدشهدار کرده است؟! ... و دراینباره گفتنیهایی هست؛
1- حمله تروریستی به دفتر نشریه فرانسوی «شارلی ابدو» - صرفنظر از واقعیت پشت صحنه ماجرا که این روزها شواهدی از ساختگی بودن آن در دست است - روز چهارشنبه 17 دیماه/ 7 ژانویه - صورت پذیرفته بود و راهپیمایی پاریس در اعتراض به این عملیات تروریستی روز یکشنبه 21 دیماه - 11 ژانویه - برپا شد و سران کشورهای اروپایی و چند کشور غیر اروپایی دیگر از جمله نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی نیز همان روز و البته در محلی بیرون از راهپیمایی عمومی در آن شرکت کرده بودند.اولین شماره نشریه شارلی ابدو بعد از ماجرای حمله تروریستی پاریس، روز چهارشنبه 24 دیماه - 14 ژانویه - در 3 میلیون نسخه، 16 زبان و در 25 کشور دنیا منتشر شد، در حالی که کاریکاتور موهن علیه پیامبر عظیمالشأن اسلام روی جلد آن چاپ شده بود و آغاز مذاکرات ظریف و کری در ژنو نیز دقیقا در همین روز بوده است و اکنون، این پرسشهای جدی در میان است:
می گویند مومن از یک سوراخ دو بار گزیده نمی شود، پس چرا نمایندگان مجلس اینقدر توسط مطهری بازی می خورند! اگر هنگامی که مطهری با سخنانش مشغول شاد کردن دل دشمنان اسلام و لرزاندن تن پدر محترم شان در قبر بودند، نمایندگان سکوت می کردند آنوقت همدستان ایشان هیچ بوقی نداشتند که در آن بدمند و حواس همگان را از اخبار مذاکرات عزت مند دور کنند. حواستان باشد مطهری وقتی اینگونه و با موضوع تکراری حرف می زند قصد دارد نگاه شما را منحرف کند .ابگذارید هر چه می خواهد بگوید ! مردم ما از امام راحل یک خط کش برای یافتن خط اصلی افراد و این که وابسته هستند یا نه به یادگار دارند : اگر حرف های کسی باعث خوشحالی آمریکا و دوستانش شد او دوست ما نیست و اگر حرف و عمل کسی باعث ناراحتی و عصبانیت آنها شد او دوست ملت ایران است. مرگ بر شیطان بزرگ آمریکا، مرگ بر اسرائیل و مرگ همه وابستگان فکری و عملی آنها در داخل و خارج.
به گزارش خبرگزاری فارس، حسن رحیمپور ازغدی در سخنرانی پیش از خطبههای نماز جمعه اظهار داشت: این توهم وجود دارد که داخل کشور امکانات اقتصادی اندک است و به صفر رسیده است و از خارج باید به این اقتصاد کمک شود.وی تصریح کرد: آقایان توجه نکردند که به حدی سرمایههای سرگردان، دانشجویان متخصص، نیروهای کار و امکان سرمایهگذاری و پول در این کشور وجود دارد که حتی یک سوم آنها اگر فعال شود میتواند همه مشکلات اقتصادی کشور را حل کرده و ما در بعضی محصولات تبدیل به بزرگترین صادر کنندگان شویم. رحیمپور اظهار داشت: تنبلی در اقتصاد داخلی و التماس در اقتصاد خارجی همواره وجود داشته است چرا که این کار راحتتر و با مذاق تنبلی سازکارتر است.عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی اضافه کرد: روایت اسلامی بر این نکته تاکید دارند که به جای التماس به دیگران به قدرت خودتان ایمان بیاورید و اجازه بدهید بازار در جهت تولید سالم و به صورت اخلاقی و عدالتمحور فعال شود.وی ادامه داد: در تاریخ نداشتیم که کسانی در ایران در برابر دشمنان کوتاه آمده باشند و حریف به ما باج یا امتیاز داده باشد چه رسد به اینکه به ما در روند توسعه کمک کنند. چنانکه مجله شارلی که بارها به پیامبر اکرم توهین کرده بود دوباره پس از وقایع اخیر با تیراژ میلیونی و قیمت پایین کاریکاتورهای موهن را منتشر کردند.این استاد دانشگاه تاکید کرد: همینها وقتی هزار هزار مسلمان را در سوریه و عراق میکشند تروریست خوبند ولی وقتی چند تا اروپایی را میکشند تروریست بد هستند و آخرالزمان میشود.
ای رسول الله :شب پرستان خاک برخورشید رویت می پاشند ونمی دانند که بادست خود، خود را مدفون ونابود و منفور همیشه تاریخ می کنند و به زودی دروغ به دنبال آزادی بودنشان برای ساده لوحان نیز برملا خواهد شد.
ای قبله آسمان سرایت جان من وصد چو من فدایت
وضع به معنای "قرار داد" است.
تکوِین به معنی به وجود آوردن چیزى، به هستى در آوردن،است.(1)
اثر وضعی و تکوینی یک چیز است،در واقع دو تعبیر از یک حقیقت است.
یکی از قوانین عامّ عالم طبیعت قانون علّت و معلول یا اثر و مؤثر و یا به عبارت دیگر قانون کُنش و واکُنش است. و این قانون به معنای این است که هر پدیدهای در عالم علّتی دارد و امکان ندارد چیزی بدون علّت و مؤثر آفریده شده باشد و تمام اتّفاقاتی که در جهان افتاده و میافتد از قانون فوق مستثنی نیست و آثار معاصی و توبه هم در حیطه این قانون طبیعی قرار میگیرد. یعنی توبه و معصیت هم باید آثار و تبعاتی داشته باشد و این آثار گاهی در دنیا ظاهر میشود و گاهی در آخرت.
کیفرهایى که رابطه علّى و معلولى با جرم دارند، یعنى معلول جرم و نتیجه طبیعى آن است. این کیفرها را «مکافات عمل» یا «اثر وضعى گناه» یا «اثر تکوینی»مىنامند. بسیارى از گناهان، اثرات وضعى ناگوارى در همین جهان براى ارتکاب کننده بوجود مىآورد. مثلًا شرابخوارى علاوه بر اینکه زیانهاى اجتماعى ببار مىآورد صدمههایى بر روان و جسم شرابخوار وارد مىسازد. شرابخوارى موجب اختلال اعصاب و تصلّب شرائین و ناراحتیهاى کبدى مىگردد. فحشاء ممکن است ایدز به دنبال داشته باشد.
اینها اثر ذاتى گناه است و کیفر قانونى نیست تا گفته شود که باید تناسب جرم و مجازات در آن رعایت گردد. اگر کسى سمّى کشنده را بنوشد و به اندرز نصیحت گو اعتناء نکند خواهد مرد. مردن، نتیجه طبیعى و اثر وضعى نوشیدن سمّ است. چنین آدمی قطعاً مىمیرد، ولى غلط است که کسى بگوید این بیچاره فقط پنج دقیقه مرتکب جرم شده چرا به کیفر مرگ مبتلا شد و هستى خود را از دست داد؟
اگر به کسى بگویند خود را از قلّه کوه پرت نکن وگرنه نابود مىگردى، حق ندارد اعتراض کند و بگوید چه تناسبى هست میان خیرهسرى من و این جزاى شاقّ. اینجا حساب علّت و معلول است. سقوط از کوه یا نوشیدن زهر، علت است و نابودى معلول آن است. اثر آن علتها این است و جز این نتواند بود.(2)
علامه طهرانی در این مورد می فرماید:«اثر وضعى گناه همان کدورت نفسانى است که پس از ارتکاب گناه در نفس حاصل مى شود و باعث از بین رفتن نورانیت قلب و احساس حضور قلب درپیشگاه پروردگار است میل انسان به ذکر خدا کم مى شود و در مقابل توجّه و اشتیاق به دنیا ونفسانیّات زیاد مى گردد وجرأت انسان براى انجام گناه دیگر بیشتر مى شود».(3)
به تبع هرگاه شخص آلوده شود آلودگی او بر جامعه تأثیر منفی می گذارد و موجب آلوده شدن محیط زندگی و جامعه می شود.
پی نوشت ها:
1. رضا مهیار،فرهنگ ابجدی،اسلامى، تهران، 1375 ش،ج 1، ص 253.
2.شهید مطهری،مجموعه آثار،انتشارات صدرا، تهران، 1378ش،ج1،ص 227.
3.علامه طهرانى،مجموعه پرسش و پاسخ،ص39.
به گزارش پایگاه 598
به نقل از شهدای ایران: شبکههای مجازی وابسته به نیروهای مردمی مقاومت علیه داعش و تروریستهای تکفیری، تصویری از سردار سرافراز سپاه اسلام، حاج قاسم سلیمانی در هنگام زیارت عتبات عالیات در سامرا منتشر کردند:
من یهودی هستم و افتخار می کنم!» عنوان مقاله ای است که اخیرا یک جوان آمریکایی آن را منتشر کرده است.
او در این مقاله نوشت: من یهودی هستم و افتخار می کنم! امروز تصمیم با ماست. ای اعراب و ای مسلمانان، شکوه و عظمت شما از بین رفته. آیا ندیدید که ما با زیرکی با شما چه کار کردیم؟! در خیابان های شما راه رفتیم و وضع شما ما را به شگفتی وا نمی دارد آیا می دانید چه کار کردیم؟!
به سادگی حجاب دختران شما را برداشتیم و به وسیله آن [حجاب های کنار زده شده]، قرآن شما را پوشاندیم. شما تحت فرمان ما قرار گرفتید! شما را آن طور که می خواهیم و در زمانی که خواستیم به حرکت وا می داریم. شما یک دین کامل بودید ولی ما باعث شدیم که دین شما فرقه فرقه شود، لباس هایمان را به شما صادر کردیم. به بازارهایتان نگاه کنید، همه این لباس ها عامل هتک حرمت شماست و جالب است که همه شما به آن گرایش دارید. شلوارهای جوانانتان پایین کمرهایشان است و نمی دانید که این از صفات قوم لوط است.
آن وقت شما ای نادان ها فریاد می زنید: یهود سرزمین ما را دزدید و به آبروی ما توهین کرد. شما کجایید؟! در خیابان ها دخترانتان را با چه تمسخری اذیت می کنید! شما در حال سقوط و نابودی هستید در حالی که پیشرفت درسی شما برای ما شگفت آور نیست. پس شما را به خط مشی های کسالت آور مجهز کردیم و تلویزیون های شما را با برنامه های فریبنده و گمراه کننده پر کردیم. دیگر به چیزهایی که اهمیت دارد فکر نکردید و نیازی نیست که بگویید چه چیزی فکر شما را مشغول کرده است؟! پس ساکت بمانید!
ما فرهنگ دوست یابی بین دختران و پسرانتان را رایج کردیم در حالی که شما پاک ترین مردم بودید و حالا پست و بیچاره هستید! پی بردیم که زبان شما (عربی) فصیح ترین زبان است و با آن قرآن را می خوانید پس به شما گفتیم که زبانتان عقب مانده و مربوط به گذشته است. فورا از آن رویگردان شدید و به زبان های ساختگی و دروغین افتخار کردید.
دولت های شما محیط علمی را برای شما فراهم نکردند و این مسأله دانشمندانتان را وادار به فرار به کشورهای غربی کرد یا این که در کشورهایتان ماندند و در پایین ترین مرتبه زندگی کردند.
بگویید: پدرم و پدر بزرگم این چنین آن چنان بودنند در حالی که خود شما چیزی نیستید، ما شما را این گونه دوست داریم و می خواهیم این گونه باشید!
وحدت کلمه شما ما را متعجب نمی کند پس مسجدی از شیعیان را منفجر می کنیم ومی گوییم اهل سنت منفجر کرد یا مسجدی از اهل سنت را ویرا ن می کنیم و می گوییم کار شیعیان بود.
پس شما را به این شکل رها کردیم تا این که آتش جنگ بین شما شعله ور شد! به شما برگه هایی را برای خواندن دادیم و فیلم هایی که آنها را در اخبارتان پخش می کنید برای اینکه بین شما فتنه بیندازیم. به شما یک سرگرمی به اسم «بهار عربی» دادیم که با آن بازی می کنید تا آتش جنگ را بین شما برافروزیم آتشی که تا همه شما را نسوزاند، خاموش نخواهد شد.
گروه سیاست جهان نیوز ـ حجت الاسلام رضا غلامی: برای امثال حقیر که عضو هیچ جناح سیاسی نیستیم و انگیزه ای هم برای ورود در بازی های سیاسی نداریم صحبت کردن مداوم درباره مسائل جزئی سیاسی کار دشواری است لکن اگر قرار باشد برخی با سخنان یا رفتار خود اساس انقلاب و نظام اسلامی را زیرسئوال ببرند و بر روی سرنوشت ملت اثر بگذارند، هیچ ابایی از اجرای تکلیف و ورود به مسائل سیاسی نداریم و هر قدر که لازم باشد می نویسیم و می گوییم.
طی روزهای گذشته دو مسأله ذهن من را با خود درگیر کرد. یکی سخنرانی رئیس جمهور محترم در همایش اقتصاد ایران و دیگری سخنان آقای علی مطهری در مجلس شورای اسلامی که به ترتیب درباره هر کدام جملاتی را عرض می کنم :
۱) جناب آقای روحانی در سخنرانی خود آشکارا میان اصول و آرمان های انقلاب و منافع ملی تفکیک قائل شدند و فرمودند که ما در مذاکرات هسته ای به دنبال تأمین منافع کشور هستیم. واقعاً باید پرسید چگونه می شود که میان اصول و آرمان های یک ملت- مادام که عقلانی و مستحکم باشد- و منافع ملی فاصله انداخت و ایندو را در مقابل هم قرار داد؟ آیا جناب رئیس جمهور که خودشان چند جلد کتاب فلسفه سیاسی نوشته اند و سال ها ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک را عهده دار بوده اند این تفکیک را از جهت علمی ممکن و قابل توجیه می دانند که از تریبون عمومی درباره آن سخن می گویند؟