سراج معلم

لاحول ولاقوة الا بالله العلی العظیم-لا موثر فی الوجود الا الله -امام خامنه ای:ان‌شاءالله تا ۲۵ سال آینده چیزی به نام رژیم صهیونیستی وجود نخواهد داشت

سراج معلم

لاحول ولاقوة الا بالله العلی العظیم-لا موثر فی الوجود الا الله -امام خامنه ای:ان‌شاءالله تا ۲۵ سال آینده چیزی به نام رژیم صهیونیستی وجود نخواهد داشت

سراج معلم

هدف دادن اطلاعاتی در مورد دین و دنیاست
امیرالمومنین در حدیثی زیبا در راستای بصیرت افزایی می فرمایند: « کور آن کسی نیست که چشم ندارد ، بلکه کسی است که بصیرت ندارد. (کنزالعمال حدیث 1220) امام صادق(ع) می فرماید: عموی ما عباس بن علی، بصیرتی نافذ و استوار داشت. تعریفی بسیار زیبا از بصیرت : ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﺧﺪﻣﺖ مقام معظم ﺭﻫﺒﺮﯼ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ ﻭ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺍﯼ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺎ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﺗﺮﺑﯿﺖﮐﻨﯿﻢ. آقا ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ: ﻣﻨﻈﻮﺭﺗﻮﻥ ﺍﺯ ﺑﺎ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﭼﯽ ﻫﺴﺖ؟ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ: ﮐﺴﺎﻧﯽ ﻣﺜﻞ ﻣﻘﺪﺍﺩ ﮐﻪ ﭼﺸﻤﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺩﻫﺎﻥ ﻣﻮﻻﯾﺸﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﮔﻮﺵ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻭﻟﯿﺸﺎﻥ... آﻗﺎ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ: ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ. ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻓﺮﺩ ﺑﺼﯿﺮ, ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﻣﺜﻞ ﻣﺎﻟﮏ ﺍﺷﺘﺮ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ امیرالمؤمنین (علیه سلام) ﺩﺭ ﻭﺻﻔﺶ ﻣﯿﻔﺮﻣﺎﯾﻨﺪ: مالک ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺍی اﺳﺖ ﮐﻪ ﺍگرﺩﺭ ﺑﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﻣﻮﻻﯾﺶ ﻭ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﭘﯿﺶ ﺑﯿﺎﯾﺪ، ﺩﻗﯿﻘﺎ" ﮐﺎﺭﯼ را ﻣﯿﮑﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻧﺰﺩ ﻣﻮﻻﯾﺶ ﺑﻮﺩ، ﻣﻮﻻﯾﺶ ﻫﻤﺎﻥ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺍﻣﺮ ﻣﯿﮑﺮد... ﺑﺼﯿﺮﺕ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺭ ﻏﯿﺒﺖ ﻣﻮﻻﯾﺖ هم ﺑﺪﺍﻧﯽ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺗﻮ ﭼﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﺍ عمل کنی به نقل از qaemworld.blog.ir - هرگونه برداشت از این وبلاگ حتی بدون ذکر منبع آزاد است!

آخرین نظرات

۵۷ مطلب با موضوع «قرآن» ثبت شده است

امام_خمینی ره
نجف که بودیم آقا چشمشان ناراحت شده بود. دکتر آمد و چشم ایشان را دید و گفت که شما چند روز قرآن نخوانید و استراحت کنید، امام یکدفعه خندیدند و گفتند: «دکتر من چشمم را برای قرآن خواندن می‌خواهم. چه فایده‌ای دارد اگر چشم داشته باشم و قرآن
نخوانم. شما یک کاری بکنید که من قرآن بخوانم.»
منبع:  خلوتی با خویش، ص۴۳.

استاد فاطمی نیا:

"إیّاک نعبد" یک نوع پیمان و قول بندگی به خدا و ترک گناه وترک پرستش غیراز اوست.
"إیّاک نستعین " ( فقط ازتو کمک و استعانت میجوییم) یعنی من بدون عنایت تو هیچم ، هلاکم ، فقط تو باید دست مرا بگیری.
اگر کسی این دو جمله ی " ایّاک نعبد وایّاک نستعین" را با جانش بگوید و باور قلبی داشته باشد ، اگر روی آب یا هوا راه برود ، نباید تعجب کرد!

 قلم محمد سرشار
فاستقم کما امرت از آن دستورهاست که پدرت را درمی‌آورد، بیچاره‌ات می‌کند و خوب زیر بار تکلیف، می‌چلاندت. ماموری که بمانی و پایمردی کنی، بسوزی و بسازی.
حضرت آقا درباره این آیه می‌فرمایند:
"در سوره‌ی هود خدای متعال به پیغمبر میفرماید: «فاستقم کما امرت و من تاب معک و لا تطغوا».
یک روایتی از پیغمبر هست که فرمود: «شیّبتنی سورة هود»؛ یعنی سوره‌ی «هود» من را پیر کرد؛ از بس بار این سوره سنگین بود. کجای سوره‌ی هود؟
نقل شده است که مراد، همین آیه‌ی «فاستقم کما امرت» است.  چرا پیغمبر را پیر کند؟
چون در این آیه میفرماید: همچنانی که به تو دستور دادیم، در این راه ایستادگی کن، استقامت کن و صبر نشان بده.
خود این ایستادگی کار دشواری است. این «صراط» است؛ پل صراطی که مظهر آن را در روز قیامت برای ما تصویر کرده‌اند. باطن عمل و راه ما در اینجا، همان پل صراط است؛ ما الان داریم روی پل صراط حرکت میکنیم؛ باید دقت کنیم. اگر انسان بخواهد این دقت را در همه‌ی رفتار خود به کار بگیرد، او را پیر میکند.
لیکن از این مهمتر به گمان من، آن جمله‌ی بعد است: «و من تاب معک».
پیغمبر فقط مأمور نیست که خودش ایستادگی کند؛ باید خیل عظیم مؤمنان را هم در همین راه به ایستادگی وادار کند.
انسانهایی که از یک طرف در معرض هجوم بلایا و مشکلات زندگی هستند - دشمنان، توطئه‌گران، بدخواهان و قدرتهای مسلط - و از طرف دیگر، مورد تهاجم هواهای نفسانی خودشان هستند - خواهشهای نفسانی و دل بیطاقت انسان که از زر و زیور دنیا مجذوب میشود و به سمت آنها کشیده میشود - از این صراط مستقیم، به چپ یا راست انحراف پیدا میکنند.
محبت طلا و نقره، محبت پول، محبت شهوات جنسی، محبت مقام و اینها، چیزهایی است که هر کدام، یک کمندی بر گردن دل انسان میاندازند و آن را به سمت خودش میکشانند.
مقاومت و ایستادگی در مقابل اینها که انسان پایش نلغزد: «و من تاب معک»؛ مؤمنین را در بین این دو جاذبه‌ی قوی - جاذبه‌ی فشار دشمن و جاذبه‌ی فشار درونی دل هوسران - و این دو مغناطیس، در خط مستقیم نگه داشتن و هدایت کردن، به گمان زیاد، این، آن کاری است که پیغمبر را پیر کرد."

در آیه دیگر می‌فرماید:
...وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتقوا لایَضُرُّکُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئاً إِنَّ اللَّهَ بِمایَعْمَلُونَ مُحیط (آل عمران:120)
... و اگر پرهیزگارى پیشه کنید، نقشه هاى [خائنانه] آنان، به شما هیچ زیانى نمیرساند. خداوند به آنچه انجام میدهند، احاطه دارد.
اگر تقوا داشت باشی، دشمن نمی تواند بر تو مسلّط شود و تو را اذیت کند. این صریح آیه شریفه است.

آثار تقوی

کانال رسمی آیت الله ناصری 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

☘ وأَنْفِقُوا مِنْ مَا رَزَقْنَاکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ فَیَقُولَ رَبِّ لَوْلَا أَخَّرْتَنِی إِلَىٰ أَجَلٍ قَرِیبٍ فَأَصَّدَّقَ وَأَکُنْ مِنَ الصَّالِحِینَ

از آنچه به شما روزی داده‌ایم انفاق کنید، پیش از آنکه مرگ یکی از شما فرا رسد و بگوید: «پروردگارا! چرا (مرگ) مرا مدت کمی به تأخیر نینداختی تا (در راه خدا) صدقه دهم و از صالحان باشم؟!»

۱ . ﺁﮔﺎﻫﺎﻧﻪ ﺑﺎﺷﺪ .
( ﻻ ﺗَﻘْﻒُ ﻣﺎ ﻟَﻴْﺲَ ﻟَﻚَ ﺑِﻪِ ﻋِﻠْﻢٌ )

١- ﴿وإن تَعُدُّوا نعمة الله لا تُحصُوها إنّ الإنسانَ لظلومٌ کَفّار﴾

٢- ﴿وإن تَعُدُّوا نعمة الله لا تُحصُوها إنّ الله لغفورٌ رحیم﴾

این دو ایه چقدر زیبا هستن خداوند در این ایه ها بصورت مشابه ولی پایان ایه ها رو مختلف بیان کرده:

در آیه اول تعامل انسان با خداست
در آیه دوم تعامل خدا با انسان است.

و مَن أحیاها فَکَأنَّما أحیَا النّاسَ جَمیعا

یعنى: هر که کسى را زنده کند گویى همه مردم را زنده کرده است.

حضرت ﺍﻣﺎﻡ ﺑﺎﻗﺮ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ در تفسیر آیه فرمودند: یعنى آنان را از آتش و غرق شدن نجات بخشد. مائده، آیه ۳۲.

در آخرین سوره قرآن کریم سخن از وسواس خنّاس است که انسان از آن به خدا پناه می برد (قُلْ أَعُوذُ بِرَبّ‏ِ النَّاسِ ... مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الخَْنَّاسِ). اما این وسواس خناس یعنی چه؟

هیچ امتی بر اجل و سر رسید حتمی خود پیشی نمی گیرد، و از آن تاخیر نیز نمی کند.سوره مومنون، آیه 43 

 پیام های آیه 

1- هر جامعه و امّتی، مهلتی خاص و زمان بندی حکیمانه ای دارد. «ما تَسْبِقُ . . .
2- از تأخیر عذاب الهی مغرور نشوید. ما تَسْبِقُ . . .
3- برنامه های الهی با هیاهوی افراد لغو نمی شود و نظم الهی بر تحولات تاریخی حاکم است. ما تَسْبِقُ . . .
4- تاریخ، سنّت های ثابتی دارد. ما تَسْبِقُ . . .

تفسیر نور / جلد 6 ص 101 - 102

آگاه باشید! یقیناً دوستان خدا نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین می شوند. همانان که ایمان آورده اند و همواره پرهیزکاری دارند.

سوره یونس، آیه 63-62

 پیام های آیه 

1- کسی که ولی خدا باشد، خدا هم ولی اوست. «إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیهِمْ»
2- کسی که خوف الهی داشته باشد، خوف دیگری نخواهد داشت. «إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیهِمْ» (آن را که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است)
3- اولیای خدا، آینده ای روشن وبدون بیم واندوه دارند. «إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُونَ»
4- ایمان و تقوا، خصلتِ ریشه دارِ اولیای خداست. «آمَنُوا وَ کانُوا یتَّقُونَ»
5- ایمان و تقوای دائمی، هم سبب رفع نگرانی است و هم انسان را از اولیای خدا قرار می دهد. إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ . . . آمَنُوا وَ کانُوا یتَّقُون

تفسیر نور / جلد 3 ص 592-593

یکصد و دوازدهمین سوره قران کریم است که مکی و 4 ایه دارد. این سوره را «اخلاص، صمد، اساس، برائة، جمال، معرفت، مانع، نور، تفرید، تجرید، ولایت» (1) نیز می گویند.

این سوره از ارزشمندترین سوره های قرآن است که به قرائت و ارتباط با آن بسیار سفارش شده است و آثار و فواید بیشماری دارد.

امام باقر علیه السلام فرموده اند: سوره توحید برابر با یک سوم قران است. (2)

یا أَیهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا اِتَّقُوا اَللّٰهَ وَ کونُوا مَعَ اَلصّٰادِقِینَ 

ای کسانی که ایمان آورده اید! از مخالفت فرمان خدا بپرهیزید، و با راستگویان باشید.

💠 پیام های آیه 💠

1- دوستی، همنشینی و همراهی با راستگویان، یکی از عوامل تربیت و جلوگیری انسان از انحراف است. «اتَّقُوا اللَّهَ وَ کونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ»
2- از رهبران الهی جدا نشویم. «کونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ»
3- رهبران الهی معصوم هستند، وگرنه خداوند فرمان نمی داد با آنان باشید. «کونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ»
4- تکامل جامعه در سایۀایمان، تقوا و اطاعت از رهبر معصوم است. «آمَنُوا، اتَّقُوا، مَعَ الصَّادِقِینَ»
5- در هر زمان باید معصومی باشد که مسلمانان با او همراه باشند. «کونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ»

تفسیر نور / جلد 3 ص 518

از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله روایت است که می فرمایند: خانه هایتان را با تلاوت قرآن نورانی کنید و مثل قبرستانی قرارش ندهید که هیچ عبادتی در آن نمی شود که یهود و نصاری هم این چنین عمل می کنند که عبادتشان را در کنیسه به صورت جمعی انجام می دهند و در خانه هایشان خبری از عبادت نیست. خانه ای که در آن تلاوت قرآن هست وسعت پیدا می کند. هم وسعت مادی و هم وسعت معنوی. خیلی از گره ها را باز می کند.

حجت الاسلام نبویان در صفحه اینستاگرامش نوشت:

بسم الله الرحمن الرحیم
امشب بعد از صحبت در جمع دوستان طلبه و روحانیون معزز علت نهى صریح قرآن نسبت به قبول دوستى یا سرپرستى کفار و یهود و نصارى: قرآن کریم تصریح می کند که کفار به دنبال آن هستند که :
اول - مومنین، کافر شوند:
"ودّ کثیر من أهل الکتاب لو یردّونکم من بعد إیمانکم کُفّارا
حسدا من عند أنفسهم. بقره/109
بسیاری از اهل کتاب دوست دارند شما را پس از ایمان تان به کفر بازگردانند به خاطر حسدی که در نهادشان است."
"ودّوا لو تکفرون کما کفروا فتکونون سوآء، نساء/89
(این کافران) آرزو دارند که شما نیز مانند آنها کافر شوید و همه یکسان باشید."
"ودّت طائفة من أهل الکتاب لو یُضلّونکم و ما یُضلّون الّا أنفسهم و ما یشعرون، آل عمران/٦٩ : گروهى از اهل کتاب دوست مى داشتند اى کاش (بتوانند) شما را گمراه کنند، ولى این ها کسى جز خودشان را گمراه ممى کنند و نمى فهمند."
دوم - اگر در تلاش برای کافر شدن شما موفق نشدند، به دنبال سستی شما هستند:
"فلا تُطع المُکذّبین- ودّوا لو تُدهن فیُدهِنون ، قلم /8-9: پس، از تکذیب کنندگان فرمان مبر-آنها دوست دارند که تو(در آیین خود) نرمش نشان دهی تا آنها نیز نرمش کنند."
سوم - اگر در سست کردن شما موفق نشدند،به دنبال آن هستند که شما نسبت به مسائل نظامی خود غفلت کنید: "وَدّ الذین کفروا لو تغفلون عن أسلحتکم و أمتعتکم فیمیلون علیکم میلة واحدة، نساء/102: کافران آرزو دارند که شما از صلاح ها و وسائل خود غافل شوید و ناگهان بر شما یورش برند." چهارم - در نهایت اگر در هیچ یک از موارد بالا یعنی کافر شدن شما، سست شدن شما و غفلتتان از مسائل نظامی موفق نشدند، به دنبال آن هستند که شما را در سختی قرار دهند.
"یا أیّها الذین آمنوا لا تتّخذوا بطانة من دونکم لا یألونکم خبالاً ودّوا ما عنتمّ قد بدت البغضآء من افواههم و ما تُخفی صدورهم أکبر قد بیّنا الآیات إن کنتم تعقلون، آل عمران/118: ای کسانی که ایمان آورده اید از غیر خودتان (برای خود) هم رازی نیگیرید، آنها در زیان رساندن به شما کوتاهی نخواهند کرد، رنج بردن شما را آنها دوست می دارند، دشمنی از گفتارشان آشکار است و آنچه در سینه های خود ( از دشمنی با شما) پنهان می کنند بزرگتر است ( از آنچه آشکار میسازند)، ما به خوبی نشانه ها (ی دوست و دشمن) را برای شما بیان کردیم اگر اندیشه و تعقل کنید."
پ.ن: بماند که با لطف دوستان مدعى آزادى بیان از سخنرانى ١٣ آبان (دیشب) در دانشگاه نفت آبادان "جلوگیرى" شد.

وَ لَوْ لا دَفْعُ اللهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ اْلاَرْضُ...؛[سوره بقره آیه دویست و پنجاه و یک]«...اگر نه این بود که خدا به سبب گروهی گروه دیگر را دفع می ‌کند فساد تمام زمین را فرا می ‌گرفت». 

حضرت امام صادق‌(علیه السلام)ذیل این آیه فرمود:(فَوَ اللهِ ما نَزَلَتْ اِلاّ فِیکُمْ وَ لا عُنِیَ بِها غَیْرُکُمْ)؛[تفسیر نورالثقلین جلد یک صفحه دویست و پنجاه و سه ]به خدا قسم این آیه جز درباره‌ی شما (شیعیان) نازل نشده و غیر شما مقصود خدا نبوده است. یعنی سپر بلای زمینیان شما شیعیانید اگر شما نبودید و دعاها و تضرّع‌ های شما نبود و ضجّه و شیون های عاشورا و اربعین شما نبود و فریادهای یاعلی و یا حسین و یا زهرای شما نبود]لَفَسَدَتِ اْلَارْض[زمین یکباره رو به فساد و فنا رفته بود؛ دست شما و دامن اهل بیت رسول خداست نگهبان این زمین! ما امیدواریم ان‌شاءالله خداوند به حرمت امام حسین‌(علیه السلام)این عواطف و احساسات بی ‌شائبه‌ی شیعیان و دوستداران امام حسین‌(علیه السلام)را قرین تحوّل عقلی و رشد فکری قرار دهد و ما را با ایمان و یقینی ثابت از دنیا ببرد و در برزخ و محشر نیز مشمول عنایات مولایمان قرار دهد. برگرفته از سخنان حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی 

خداوند در سوره فاطر آیه 22 می فرماید:

  اعوذبالله‌من‌الشیطان‌الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

«وَمَا یَسْتَوِی الْأَحْیَآءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ یُسْمِعُ مَن یَشَآءُ وَمَآ أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِی الْقُبُورِ»

و زندگان و مردگان یکسان نیستند. همانا خداوند (حقّ را) به هر کس که بخواهد می‏شنواند و تو هرگز نمی‏توانی به کسانی که در گورها هستند (حقّ را) بشنوانی.

 

پیام ها
1- مؤمنان، مردمی زنده دل و برخوردار از حیات حقیقی هستند. ایمان به فرد و جامعه حیات می‏بخشد و کفر عامل مرگ فرد و جامعه است. «ما یستوی الاحیاء و لا الاموات»
2- رسالت پیامبر هشدار است نه اجبار «ما انتَ بمسمع مَن فی القبور»
3- شرط أثرگذاری تبلیغ آمادگی مردم است وگرنه تبلیغ پیامبر نیز بی اثر خواهد بود. «ما انتَ بمسمع مَن فی القبور

آیه شماره ۴۱  از سوره مبارکه ابراهیم
رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ
پروردگارا روزى که حساب برپا مى‏ شود بر من و پدر و مادرم و بر مؤمنان ببخشاى .
نکات تفسیری:

۱- در دعا هم به خود توجّه کنید، «واجنبنى – واجعلنى – واغفرلى» و هم به دیگران. «وبنّى – ومن ذریّتى – و لوالدىّ وللمؤمنین»
۲- انسان، هم باید به فکر نسل قبل باشد، «ولوالدىّ وللمؤمنین » و هم به فکر نسل بعد. «و من ذریّتى»
۳ – در دعا، به فکر قیامت خود، فرزندان و جامعه باشید. «یوم یقوم الحساب»

در روایتی از امیر المومنین داریم که خداوند کلام خودش را به سه قسمت تقسیم کرده است «قَسَمَ کَلَامَهُ ثَلَاثَةَ أَقْسَامٍ فَجَعَلَ قِسْماً مِنْهُ یَعْرِفُهُ الْعَالِمُ وَ الْجَاهِل»(۴)، یک قسم از معارف قرآن را همه می فهمند، هم عالم و هم جاهل؛ یعنی هم بنده و هم غیر بنده. چون علم برای کسی است که اهل بندگی باشد، همان طور که این مطلب در بیان امام صادق به شخصی که طالب علم بود، آمده است. مقصود از جاهل در مقابل عالم، کسی است که اهل بندگی نباشد، نه این که سواد نداشه باشد.
«وَ قِسْماً لَا یَعْرِفُهُ إِلَّا مَنْ صَفَا ذِهْنُهُ وَ لَطُفَ حِسُّهُ وَ صَحَّ تَمْیِیزُهُ مِمَّنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَام»، قسم دوم از معارف قرآن برای کسانی است که خداوند به آن ها شرح صدر داده است و سینه هایشان را نورانی کرده است و به آن ها صفای ذهن و لطافت حس و قدرت تمیز داده است. اگر کسی به شرح صدر نرسد این قسم از معارف قرآن به او نمی رسد و ما هم باید دنبال همین قسم باشیم؛ چون قسم اول را خدا طوری بیان کرده است که کافر هم می فهمد. خداوند در قرآن می فرماید: «وَ لکِنْ جَعَلْناهُ نُوراً نَهْدی بِهِ مَنْ نَشاءُ مِنْ عِبادِنا»(شوری/۵۲)، قرآن آن نوری است که هر کس را که بخواهیم با آن هدایت می کنیم و آن ها بندگانمان هستند.
قسم دیگر قرآن که اصل قرآن است «وَ قِسْماً لَا یَعْلَمُهُ إِلَّا اللَّهُ وَ مَلَائِکَتُهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ»، باطن قرآن، معارف و حقیقت قرآن، مختص به خدای متعال و آن هایی است که راسخ در علم اند که منظور ائمه (ع) است. در روایت داریم که «إِنَّمَا یَعْرِفُ الْقُرْآنَ مَنْ خُوطِبَ بِه»(۵)، آن کسی قرآن را می فهمد که مخاطب قرآن باشد و ائمه چون مخاطب قرآن هستند آن را می فهمند، بقیه انسان ها هم بعضی جز ظواهر را نمی فهمند و بعضی دیگر به مقدار تمسک به معصوم و تحملشان نسبت به علوم معصوم، قرآن را می فهمند؛ و این همانی است که در حدیث عنوان بصری آمده است: «علم را به غیر از بندگان نمی دهند، اگر هم علم نمی خواهی و فقط سر و صدا می خواهی، این در همه جا است».   قسمتی از سخنرانی حجت الاسلام میرباقری

آیه شماره ۱۱۵  از سوره مبارکه مومنون

أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَ أَنَّکُمْ إِلَیْنَا لَا تُرْجَعُونَ
آیا گمان کردید شما را بیهوده آفریده ‏ایم، و بسوی ما باز نمی‏ گردید؟
نکات تفسیری:

۱- آفرینش انسان، هدفدار است. «أفحسبتم انّما خلقناکم عبثا»
۲- همه ‏ى محاسبات انسان، واقع بینانه نیست. «أفحَسِبتم»
۳- در کار خداوند عبث و بیهودگى راه ندارد. «أفحَسِبتم… عَبَثا»
۴- زندگى دنیا بدون آخرت، بیهوده ولغو است. «عَبَثا»
۵- انسان مسئول و متعهّد است. (باید خود را براى پاسخ گویى در قیامت آماده کنیم). «أفحسبتم … لا ترجعون»