شعر صابر خراسانی برای شهدای مدافع حرم افغانی
باز هم حیله بهدنبال شکار افتاده
گره تازهای این بار به کار افتاده
گرگ خونخوار لباس گله را پوشانده
پرده فتنه رخ حرمله را پوشانده
هدف این جریان تفرقه انداختن است
باز انگیزه این قوم جمل ساختن است
جهل این قوم به پیراهن گل لک انداخت
ناگهان در دل هر رکعتشان شک انداخت
خون حق میچکد از پنجه این قوم پلید
میرسد سلسله این سلفیها به یزید
آتش معرکه از گور یهود است دگر
وقت رسوا شدن آل سعود است دگر
خوابتان برده مگر مدعیان "الکی"
ای شما معتقد راه و نشان "الکی"
چه بلایی به سر دین شما آمده است
چه خطاییست که از دست شما سر زده است
حمله بر حرمت فرزند پیمبر کردید
غصه فاطمه(س) را چند برابر کردید
آسمان هست پرم بسته شود میمیرم
عمه عشق حرمبسته شود میمیرم
بشتابید علیها که گلوتان سپر است
در کمان نوه حرمله تیر سهپر است
ما نمردیم که آشفتگی آغاز شود
باز هم پای حرامی به حرم باز شود
پرچم سبز ولینعمتمان تا بالاست
ذوالفقار است که در دست ابوحامدهاست
سینه ما سپر تیر و سنان میگردد
راه ما ختم به آغوش جنان میگردد
فاطمیون همگی حامی مکتب هستند
پاسبان حرم حضرت زینب(س) هستند
گرچه کشتید ولی فاتح دیگر داریم
ما محال است که دست از شهدا برداریم
غیرت خون علی(ع) در رگ ما هست هنوز
شمر نابود شد و کرببلا هست هنوز
آه مظلوم بر این دامنتان میگیرد
آتش شیعه به پیراهنتان میگیرد
میرسد منتقم خون خدا از این راه
هر که دارد هوس کرببلا بسم الله