آداب نبرد اینگونه است(یادداشت روز)
نخستین روزهای آبان 1359،خرمشهر پس از مقاومتی جانانه و کمنظیر و نابرابر، به اشغال دژخیمان ارتش بعث در آمد. آن روزها هرکس هرکاری از دستش برآمد انجام داد تا شهر سقوط نکند، اما نشد! نشد نه بخاطر برتری ماشین جنگی صدام -که واقعا در برابر دستان خالی رزمندگان ما برتری هم داشت- بلکه بخاطر خیانتها و کوتاهیهای جبهه خودی. از خیانت بنی صدر رئیسجمهور گرفته تا عوامل مشابه دیگر که همه و همه تیغ رزمندگان مظلوم ما را کند کرد و به سقوط شهر منجر شد. خرمشهر 578 روز در اشغال دشمن بود. در این مدت اتفاقات زیادی افتاد. همدلی و انسجام داخلی تقویت شد، عوامل توطئه و تفرقه رفتند و ارتش و سپاه به معنی واقعی همه توان خود را به میدان آوردند و توانستند فرزند میهن را از دست دشمن نجات دهند و اینگونه شد که خوشحالی به دل نورانی و سراسر امید روح خدا رسید و این جمله تاریخی از او به یادگار ماند که «خرمشهر را خدا آزاد کرد».
سخنان رئیس جمهور محترم چند نکته را به ذهن متبادر میکند که اشاره به آنها خالی از فایده نیست
نخست آنکه بالاخره ایشان هم پذیرفتهاند که ما در حال جنگ با آمریکا و متحدانش هستیم! این سخنان حماسی و پرشور ایشان را باید مقایسه کرد با سخنرانیهای دیگر ایشان که در آنها از تعامل با همین کشورهایی که امروز بعنوان «اشغالگران اقتصاد» ما معرفی میشوند، سخن به میان آمده بود. بعنوان نمونه ایشان در کنفرانس خبری اردیبهشت 93 اظهار داشتند: «عدهای معتقدند که ما همیشه با دنیا جنگ خواهیم داشت یعنی هیچوقت نمیتوانیم روابطمان را با دنیا معمولی کنیم ولی من این موضوع را هیچوقت قبول نداشتهام و الان هم نمیپذیرم. این سخن بدین معنا نیست که ما با همه دنیا روابط صمیمانه خواهیم داشت و مسلماً کشورهای مختلف اهداف مختلف دارند ... معتقدم ما میتوانیم با هر کشوری که دچار تنش هستیم، آن تنش را کاهش دهیم و در همین چند ماه نیز این کار انجام شده است؛ چنانکه ما توسعه روابط با کشورهای دوست و همسایه را مدنظر قرار دادهایم و حضور سیاسیون و اقتصادیون از کشورهای مختلف غرب و شرق در تهران گواه همین موضوع است... بر این اساس، نظر کسانی که معتقدند مسائل ما با دنیا حل نمیشود، نظر درستی نیست؛ چراکه ما میتوانیم مسائلمان را با دنیا حل کنیم؛ البته برخی مسائل پیچیده است و یک روزه حل نمیشود.» این سخنان و موارد متعدد مشابه، حکایت از آن دارد که ایشان در گذشته معتقد به خصومت غرب با ما نبوده و به این باور بودهاند که ضعف دیپلماسی باعث خصومت آنها با ما شده و امید داشتند که با ابزار دیپلماتیک و گفتوگو، این خصومتها را تبدیل به دوستی و روابط حسنه کنند. اما اکنون و پس از حدود دوسال از آغاز دولت یازدهم ،صراحتا میگوید 1+5سرزمین اقتصادی ما را اشغال کردهاند. این تعبیری مهم و سخنی با اهمیت است که نمیتوان و نباید به سادگی از کنار آن گذشت.
نکته دیگر اینکه اگر بپذیریم در حال جنگ نابرابر و تمام عیار با آمریکا و عواملش در عرصه اقتصاد هستیم- که به گفته رئیس جمهور نیز چنین است- باید بررسی کنیم که با کدام آرایش و تاکتیک جنگی میخواهیم به جنگ دشمن برویم؟ واقعیت این است که جنگ اقتصادی ما نه مربوط به حالا بلکه به گفته رئیس جمهور محترم، از سالها قبل آغاز شده و در یک نبرد نابرابر همه زیرساختهای اقتصادی ما هدف کینه و بغض دشمن قرار گرفته است. حال که چنین است و حال که رئیس جمهور محترم کشورمان هم در سالروز آزادی خرمشهر به آن تصریح کرده و تاکید دارد که باید به روش فتح خرمشهر،خرمشهر اقتصادی کشورمان آزاد شود، چه باید کرد؟
صادقانه باید گفت دستور کار کنونی دولت، نمیتواند به آزادی حتی بخش کوچکی از این سرزمین اقتصادی منجر شود و مادام که این روشها ادامه داشته باشد، هر روز سرزمینهای بیشتری را از دست میدهیم! اگر قرار است به سبک مجاهدان فاتح خرمشهر عمل کنیم ،چند نکته مهم را نباید فراموش کنیم:
1- فاتحان خرمشهر، صدام را دشمن جان و مال و ناموس کشور میدانستند،مصمم و استوار کمر همت به نابودی او بستند و تا آخرین قطره خون با او جنگیدند.هرگز فکر اینکه با او مذاکره کنند را هم به مخیلهاشان راه ندادند. با آنکه او به لحاظ تجهیزات نظامی - به علت برخورداری از حمایت قدرتهای جهانی- به مراتب برتر از نیروهای ما بود، اما رزمندگان شجاع ما هرگز از توان نظامی او نهراسیدند طبیعتا اگر ما او را دست بالا میدانستیم ،جرات و جسارت مقابله با او را پیدا نمیکردیم.
2- رزمندگان ما با شناخت کامل جبهه دشمن به تجهیز و تکمیل سپاه خودی پرداختند و پس از بکارگیری همه توش و توان خود ،در یک نبرد با شکوه پوزه دشمن را به خاک مالیدند. آیا این اتفاق امروز هم در اتاق فکر و اتاق عملیات دولت جریان دارد؟اینکه دولت سیل واردات را به کشور باز کرده یا اینکه دهها صنعت کشور در تعطیلی و خمودی به سر میبرند در همین راستاست؟! کدام اقدام موثر در جبهه داخلی اقتصاد برای تقویت توان سربازان اقتصادی صورت گرفته که به افزایش توان آنها منجر شده است؟! اینکه مسکن مهر و بطور کلی تولید مسکن در بدترین وضعیت ممکن رها شده و به تبع آن حدود یکصد شاخه صنعتی و رشتههای متعدد اشتغال تعطیل شده، روشهایی برای تقویت جبهه خودی است؟ آیا اینگونه نبود که در فتح خرمشهر روی توان تک تک افراد و روی کمترین تسلیحات هم حساب باز شد و برای تقویت آن چارهاندیشی شد؟
3- در فتح خرمشهر، همه دنیا علیه ما بود و ما تنها با اتکاء به لطف لایزال الهی و توان داخلی به آن فتح عظیم دست یافتیم. آیا امروز هم چنین است؟ آیا امروز آنگونه که انتظار میرود به توان داخلی توجه میشود؟ یا اینکه متاسفانه بیشترین نگاه به بیرون مرزهاست؟آیا جز این است که دولت در دو سال گذشته همه هم و غم خود را برای حل مشکلات از بیرون به کار برده است؟ مگر آنها دشمن اشغالگر نیستند!؟ کدام رزمندهای است که موفق شده باشد سرزمینش را با خواهش و دست پایین گرفتن، از چنگال دشمن نجات دهد؟ فاتحان خرمشهر که چنین نبودند و به یقین هیچ رزمنده وطندوست دیگری هم چنین نبوده و نخواهد بود.
4- در فتح خرمشهر،همه کوشیدند تا پای دشمن را از سرزمینمان قطع کنند و هیچ کس راضی به کوچکترین روی خوش نشان دادنی به دشمن نبود. آیا اینکه امروز تلاش شود پای دشمن- همانهایی که رئیس جمهور محترم به آنها اشغالگر اقتصادی میگوید- به بهانههای مختلف و تحت عناوین فریبنده به کشورمان باز شود،سنخیتی با روش شهدای خرمشهر دارد!؟
صرفنظر از همه موارد فوق ،ذکر این نکته هم ضروری است که سخنان رئیس جمهور محترم یک معنای احتمالی دیگر هم دارد و آن اینکه همه مشکلات ما بدست 1+5 است و لاجرم برای حل آن باید به نبرد دیپلماتیک با اشغالگران پرداخت و به ناچار تعامل را باید پیشه کرد و... اگر چنین باشد، این یعنی هنوز هم باور نداریم که مشکلات را باید در داخل حل و برای آن راهکاری پیدا کرد. یعنی بازهم معتقدیم که اگر با 1+5 بستیم، مشکل نفت و پول و بانک و... حل میشود و نیازی نیست که نیمنگاهی هم به داخل کشور و استفاده از توان و ظرفیت داخلی کرد!
با همه این حرفها، دشمن، دشمن است و نمیتوان دشمنی او را به شوخی گرفت.
حسین شمسیان
- ۹۴/۰۳/۰۵