آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحه دولت و ملت را بخوانیم
چهارشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۴، ۰۷:۱۲ ب.ظ
روح منی خمینی بتشکنی خمینی(نگاه)
«آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحه دولت و ملت را بخوانیم. آن روزی که رئیس جمهور ما خدای نخواسته از آن خوی کوخنشینی بیرون برود و به کاخنشینی توجه بکند، آن روز است که انحطاط برای خود و برای کسانی که با او تماس دارند پیدا میشود. آن روزی که مجلسیان خوی کاخنشینشی پیدا کنند- خدای نخواسته- و از این خوی ارزنده کوخنشینی بیرون بروند، آن روز است که برای این کشور باید فاتحه بخوانیم... ما از این کاخنشینها خیلی صدمه خوردهایم...» (صحیفه امام، جلد 17 ص 371 تا 384)
این روزها اگر راهتان به حرم مطهر امام خمینی(ره) افتاده باشد حتما خواهید دید که دیگر از آن مرقد امام مستضعفین و پابرهنگان خبری نیست بلکه با قصری باشکوه روبه رو میشوید که نمیتواند نماد امام مبارز و مخالف کاخنشینها باشد.
و دیگر از آن مرقد زیبای امام که آجر آجرش با اشک و ماتم و اوج خلوص نیت مهندسان و معماران و کارگران و نجاران و آهنگران و... ساخته شده خبری نیست!
جالب است که گفته میشود بانیان امر برای توجیه این مسئله مدعی شدهاند که با نگاه به پانصد سال آینده! دست به ساختن چنین قصر باشکوهی زدهاند!
حال جای این سؤال اساسی باقی است که حضرات دستاندرکار چگونه پانصد سال آینده را پیشبینی کردهاند و این شیوه آیندهنگری، آن هم در حد پانصد سال! چگونه قابل تصور است؟! و از همه مهمتر نگاه بیرونی و خصوصا دشمنان اسلام و انقلاب به ساخت چنین قصر باشکوهی به نام امام مستضعفین و پابرهنگان چگونه خواهد بود؟ دشمنان قسم خوردهای که از کاه کوهی میسازند درباره این همه هزینه برای ساخت حرم امامی که نماد مبارزه با کاخنشینی بود چه خواهند گفت؟!
اما سوای معماری کاخگونه و شیوه و آیین زیارت امام بزرگوار، وقتی شما خاطرات آقای هاشمی، معماری جدید مرقد امام راحل و برخی مسائل دیگر را کنار هم قرار میدهید به پازلی دست پیدا میکنید که گویی میخواهد چهرهای جدید از امام مستضعفین را به نمایش بگذارند چهرهای که در سیاست و دیانت و ظلمستیزی و مبارزه با استکبار با آنچه امام راحلمان«ره» بود فاصله دارد.
اگر صریحتر بگوییم، دیگر نه در سایت جماران نیوز میشود امام خوبیها را به خوبی شناخت و نه در مرقد ایشان، که با معماری کاخگونه قصر پادشاهان را تداعی میکند! بلکه باید امام را از شیوه های دیگری شناخت و زیارت کرد.
حال در کنار موارد گفته شده میماند این نکته بسیار مهم و حساس که به راستی، من نوعی چگونه باید برای فرزند خردسالم امام مستضعفین و دشمن استکبار را تعریف کنیم؟!
اگر او را به سایت جماران نیوز رهنمون سازم و یا او را به مرقد جدید ایشان ببرم نه تنها به شناخت حقیقی از امام راحل نخواهد رسید بلکه با امامی کاملا جدید و به دور از آرمانهای بلند انقلاب اسلامی رو به رو خواهد شد که هیچ سنخیتی با امام حقیقی خودمان که با ساده زیستی و ایمانی راسخ دنیا را تکان داد، ندارد.
برای شناخت امام استکبارستیز و حامی مستضعفان باید فرزندان خردسالمان را با عکس مجاهد شهیدی آشنا کنیم که در عین حالی که مورد اصابت گلوله دشمن بعثی قرار گرفته اما عکس امام راحل را با افتخار بر روی سینه و قلبش چسبانده است.
باید برای شناخت امام مهربانیها به نونهالان و خردسالان، به فیلمهای روایت فتح شهید والا مقام آوینی استناد کنیم که در گفتوگو با رزمندگان اسلام، عشق به امام و آمادگی برای جانفشانی برای چنین امامی در لحظه لحظه روحیه خندان و شاداب آنان موج میزند.
آری باید عکس لبخند امام عزیز را در سیاه چادرهای عشایر فقیر و فراموش شده به فرزندم نشان بدهم که با افتخار و در عین فقر و نداری اما با عشق و ارادتی مثال زدنی عکس امام را بر گوشهای از سیاه چادر خود نصب کرده است، والا با این مرقد امروزی، هیچگاه فرزندانمان امام حقیقی را نخواهند شناخت.
دیگر باید برای شناخت حقیقی امام ضداستکبار به قاب عکس مجاهدان شهید لبنانی و فلسطینی استناد کنیم که ساده زیستی امام خوبیها را سرلوحه زندگی و عمل خود و خانوادههایشان قرار دادهاند.
باید امام را از چشمان خیره شده آن سیاه پوست آفریقایی و آن تازه مسلمان شده اروپایی و آمریکایی به فرزندانمان معرفی کنیم تا راه را به بیراهه نروند و تصور نکنند امام مستضعفین و پابرهنگان با ساخت چنین معماری کاخگونهای موافق بود، و به راستی اگر امروز امام در بین ما بود درباره این مرقد و نوع معماری پانصد ساله چه قضاوتی میکرد و با بانیان این امر چه برخوردی میکرد؟!
بر همین اساس وظیفه ما به عنوان والدین فرزندانی که امام را ندیدند و به درک مقام والای آن بزرگوار نرسیدند این است که برایشان درس امامشناسی حقیقی بگذاریم و مخصوصاً با استناد به سیره و مواضع و عملکرد آن بزرگوار به فرزندانمان گوشزد کنیم که زرق و برق هرگز به ساحت امام راحلمان«ره» راه نیافته بود. تا آنان نیز از ژرفای دل فریاد برآورند روح منی خمینی، بتشکنی خمینی.. ایرج نظافتی
جالب است که گفته میشود بانیان امر برای توجیه این مسئله مدعی شدهاند که با نگاه به پانصد سال آینده! دست به ساختن چنین قصر باشکوهی زدهاند!
حال جای این سؤال اساسی باقی است که حضرات دستاندرکار چگونه پانصد سال آینده را پیشبینی کردهاند و این شیوه آیندهنگری، آن هم در حد پانصد سال! چگونه قابل تصور است؟! و از همه مهمتر نگاه بیرونی و خصوصا دشمنان اسلام و انقلاب به ساخت چنین قصر باشکوهی به نام امام مستضعفین و پابرهنگان چگونه خواهد بود؟ دشمنان قسم خوردهای که از کاه کوهی میسازند درباره این همه هزینه برای ساخت حرم امامی که نماد مبارزه با کاخنشینی بود چه خواهند گفت؟!
اما سوای معماری کاخگونه و شیوه و آیین زیارت امام بزرگوار، وقتی شما خاطرات آقای هاشمی، معماری جدید مرقد امام راحل و برخی مسائل دیگر را کنار هم قرار میدهید به پازلی دست پیدا میکنید که گویی میخواهد چهرهای جدید از امام مستضعفین را به نمایش بگذارند چهرهای که در سیاست و دیانت و ظلمستیزی و مبارزه با استکبار با آنچه امام راحلمان«ره» بود فاصله دارد.
اگر صریحتر بگوییم، دیگر نه در سایت جماران نیوز میشود امام خوبیها را به خوبی شناخت و نه در مرقد ایشان، که با معماری کاخگونه قصر پادشاهان را تداعی میکند! بلکه باید امام را از شیوه های دیگری شناخت و زیارت کرد.
حال در کنار موارد گفته شده میماند این نکته بسیار مهم و حساس که به راستی، من نوعی چگونه باید برای فرزند خردسالم امام مستضعفین و دشمن استکبار را تعریف کنیم؟!
اگر او را به سایت جماران نیوز رهنمون سازم و یا او را به مرقد جدید ایشان ببرم نه تنها به شناخت حقیقی از امام راحل نخواهد رسید بلکه با امامی کاملا جدید و به دور از آرمانهای بلند انقلاب اسلامی رو به رو خواهد شد که هیچ سنخیتی با امام حقیقی خودمان که با ساده زیستی و ایمانی راسخ دنیا را تکان داد، ندارد.
برای شناخت امام استکبارستیز و حامی مستضعفان باید فرزندان خردسالمان را با عکس مجاهد شهیدی آشنا کنیم که در عین حالی که مورد اصابت گلوله دشمن بعثی قرار گرفته اما عکس امام راحل را با افتخار بر روی سینه و قلبش چسبانده است.
باید برای شناخت امام مهربانیها به نونهالان و خردسالان، به فیلمهای روایت فتح شهید والا مقام آوینی استناد کنیم که در گفتوگو با رزمندگان اسلام، عشق به امام و آمادگی برای جانفشانی برای چنین امامی در لحظه لحظه روحیه خندان و شاداب آنان موج میزند.
آری باید عکس لبخند امام عزیز را در سیاه چادرهای عشایر فقیر و فراموش شده به فرزندم نشان بدهم که با افتخار و در عین فقر و نداری اما با عشق و ارادتی مثال زدنی عکس امام را بر گوشهای از سیاه چادر خود نصب کرده است، والا با این مرقد امروزی، هیچگاه فرزندانمان امام حقیقی را نخواهند شناخت.
دیگر باید برای شناخت حقیقی امام ضداستکبار به قاب عکس مجاهدان شهید لبنانی و فلسطینی استناد کنیم که ساده زیستی امام خوبیها را سرلوحه زندگی و عمل خود و خانوادههایشان قرار دادهاند.
باید امام را از چشمان خیره شده آن سیاه پوست آفریقایی و آن تازه مسلمان شده اروپایی و آمریکایی به فرزندانمان معرفی کنیم تا راه را به بیراهه نروند و تصور نکنند امام مستضعفین و پابرهنگان با ساخت چنین معماری کاخگونهای موافق بود، و به راستی اگر امروز امام در بین ما بود درباره این مرقد و نوع معماری پانصد ساله چه قضاوتی میکرد و با بانیان این امر چه برخوردی میکرد؟!
بر همین اساس وظیفه ما به عنوان والدین فرزندانی که امام را ندیدند و به درک مقام والای آن بزرگوار نرسیدند این است که برایشان درس امامشناسی حقیقی بگذاریم و مخصوصاً با استناد به سیره و مواضع و عملکرد آن بزرگوار به فرزندانمان گوشزد کنیم که زرق و برق هرگز به ساحت امام راحلمان«ره» راه نیافته بود. تا آنان نیز از ژرفای دل فریاد برآورند روح منی خمینی، بتشکنی خمینی.. ایرج نظافتی
- ۹۴/۰۳/۱۳