سراج معلم

وی افزود:‌ نظام آموزشی ایران متشکل از وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم است که ارتباط خوبی بین اهداف این دو نهادوجود ندارد یعنی دانش‌آموزی که در آموزش‌ و پرورش تربیت می‌شود وقتی وارد دانشگاه شد باید بتواند اهداف نظام آموزشی کشور را محقق کند. هم‌اکنون آموزش و پرورش به عنوان سیستم مستقل فعالیت کرده و وزارت علوم نیز برای خود کار می‌کند. دانشگاه آزاد و پیام نوز نیز فعالند که حتی در بخش‌های آموزشی با وزرات علوم هماهنگ عمل نمی‌کنند.

این کارشناس آموزشی گفت: دانش‌آموزی که در آموزش و پرورش تربیت می‌شود زمانی که به مرحله تعیین رشته می‌رسد،‌ هدایت تحصیلی یا هدایت شغلی دانش‌آموز اتفاق می‌افتد طی 10 سال گذشته این اهداف آموزشی به خوبی دنبال نمی‌شد و اعلام می‌شد دانش‌آموز با اختیار خود و خانواه، بدون اطلاعات کافی رشته تحصیلی را انتخاب کند اما زمانی که به آمار داوطلبان کنکور نگاه می‌کنیم، مشاهده می‌شود حجم زیادی از آن‌ها به رشته تجربی رفته‌اند و چون پدر و مادر انتظار داشتند پزشک شود،‌رشته تجربی را انتخاب کرده‌‌ است.

شریف‌زاده بیان کرد:‌ دانش‌آموزان بدون توجه به ظرفیت پایین رشته تجربی در پذیرش دانشگاه اقدام به انتخاب این رشته می‌کنند در حالی که بسیاری از رشته‌های تجربی بازار کار مناسبی ندارد و از سوی دیگر دانش‌آموز فارغ‌التحصیل از رشته تجربی اگر به دانشگاه هم نرود به دلیل این‌که مهارت خاصی را در دوران تحصیل نیاموخته نمی‌تواند به آسانی وارد بازار کار شود.

وی افزود: در چنین شرایطی شاهدیم که مسئولان وزارت کار اعلام می‌کنند که باید آموزش‌های فنی و حرفه‌ای را به فارغ التحصیلان دانشگاهی ارائه کرد و این موضوع یعنی دوباره کاری و صرف هزینه و زمان مجدد. این موضوع حکایت از آن دارد که سیستم آموزشی دچار مشکل است،‌ چرا باید بعد از اتمام دوره دانشگاه به فارغ‌التحصیلان آموزش‌های فنی را ارائه داد؟ در حالی که این آموزش‌ها باید توسط آموزش و پرورش ارائه شود.

این کارشناس آموزشی با اشاره به این‌که در برنامه پنجم توسعه موضوع توازن رشته‌ها مطرح شده بود،‌گفت:‌ بر این اساس 45 درصد دانش‌آموزان دبیرستانی در هنرستان‌ها جذب و با یک مهارت آشنا شدند و آمار دانش آموزان پشت کنکوری نیز کاهش یافت اما مدتی است که آمار جذب دانش‌آموزان در هنرستان‌ها کاهش یافته و اینجاست که توازن رشته‌‌ها مجدد به هم می‌خورد و دانش‌آموزان پشت کنکور می‌‌مانند.

شریف‌زاده افزود:‌در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش تأکید شده که این وزارتخانه مکلف است، سند جامع هدایت تحصیلی را تنظیم کند. باید توجه داشت که هدایت تحصیلی به صورت نقطه‌ای معنا نمی‌دهد و باید از همان دوره ابتدایی به بحث هدایت تحصیلی توجه داشت یعنی معلم باید در کنار ارائه کارنامه درسی به دانش‌‌آموزان شاخص‌هایی را شناسایی کند تا مشخص شود استعداد و توانمندی دانش‌آموزان در چه مواردی است. اگر این اقدامات صورت بگیرد زمانی که دانش‌آموز وارد دوره متوسطه اول شد، می‌‌داند استعدادش در کدام بخش است؟ اگر سند جامع هدایت تحصیلی آماده شود در ورود به دانشگاه‌ها دچار مشکل نمی‌شویم.

وی اظهار داشت:‌خانواده‌ها باید با توجه به استعداد فرزندشانشان اقدام به هدایت آن‌ها کنند هم‌اکنون خانواده‌ها نمی‌دانند که استعداد فرزندشان در کدام جهت است و در تاریکی می‌گویند با صرف هزینه‌های بالا جلو برویم تا ببینیم چه می‌شود از این رو فوق برنامه‌های متعدد را برای دانش‌آموز در نظر می‌گیرند که گاه ممکن است راهگشا نباشد.

شریف‌زاده بیان کرد:‌ خانواده‌‌ها تصور می‌کنند اگر فرزند خود را در یک مدرسه عالی ثبت‌نام کردند باید خود را کنار بکشند اما باید توجه داشت برخی از مدارس فقط ظواهری را به نمایش می‌گذارند که خانواده‌‌ها جذب شوند یعنی ویترین خوبی دارند و هنگام ثبت نام از بحث‌های تربیتی و آموزشی متعدد برای خانواده‌ها صحبت می‌کنند.

وی افزود:‌ در برخی مواقع مطالبی در فوق برنامه‌ها به دانش‌آموزان ارائه می‌شود که با سن آن‌ها مطابقت ندارد و حتی به بهانه اینکه خیلی قوی هستند، آموزش‌هایی را به دانش‌آموزان ارائه می‌کنند که مربوط به دو سال آینده است. در برخی موارد نیز مشاهده می‌شود که آموزش‌های غلطی برای دانش‌آموزان به ویژه در دوره ابتدایی ارائه می‌شود که تبعات منفی بسیاری دارد.

این کارشناس آموزشی گفت:‌ برخی خانواده‌ها اعلام می‌کنند که مدرسه شهریه 5 میلیون تومانی از آن‌ها دریافت کرده و 7 میلیون نیز بابت فوق برنامه درخواست کرده‌اند مگر می‌شود حاشیه پررنگ‌تر از آموزش باشد؟ باید معیارهای مدرسه خوب غیردولتیرا برای مردم بازگو کنیم تا با آگاهی بیشتری برای بحث آموزش فرزندان خود هزینه کنند.