حاشیههای دیدار شاعر با مقام معظم رهبری به روایت شاعران -سعید بیابانکی
چهارشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۴۳ ب.ظ
جلسهای برای تکریم جایگاه شعر و شاعر
چیزی که به ذهن من میرسد همانطور که خود آقا هم چندین بار فرمودهاند این جلسه، جلسهای نمادین است برای تکریم جایگاه شعر و شاعر در کشور ما و به اعتقاد من، مشابه این جلسه در هیچ رشتهای از سایر حوزههای هنری وجود ندارد. این دیدار نه با تئاتریها برگزار میشود، نه با سینماگران و نه با اهالی موسیقی، بلکه فقط در مورد شعر است و در این زمینه هم جلسهی بسیار مهم، تأثیرگذار و جریانسازی است.
نخستینباری که در این جلسه حضور داشتم، زمانی بود که سرباز بودم. از سال ۷۴ تا حالا، بهجز یکی دو سال که امکانش نبوده است، بهطور منظم در جلسهی شعر نیمهی ماه رمضان حضور داشتهام. چیزی که در آنجا عیان و هویداست، این است که آقا اولاً بسیار به شعر علاقهمندند و تردیدی در آن نیست. ثانیاً بسیار دقیق روی نحلههای مختلف شعری تسلط دارند. آنجا ما هیچ محدودیتی نداریم. شعر مذهبی، بزمی، عاشقانه، طنز و... در قالبهای مختلف مثنوی، غزل، رباعی، مسمط، دوبیتی، سپید، نیمایی و... میتوانیم بخوانیم. تنوع وجود دارد و ایشان به همهی این موضوعات و قالبها علاقهمند و صاحبنظر هستند و نکاتی که در مورد شعرها میگویند، بسیار دقیق است.
بعد از نمایش برنامهی «قند پهلو»، وقتی سال گذشته خدمت آقا رسیدیم، ایشان بیمقدمه به من گفتند آنجایی که از پدرتان نقل میکردید که پدرتان کتاب را از قفسه برداشت و گفت کتاب را ببر، بهتر بود توضیح میدادید که پدر من اهل شعر است. در اینصورت، برای مخاطب جالبتر بود. شما ببینید یک برنامهی تلویزیونی را که مردم از آن استقبال کردهاند، ایشان تا این اندازه بادقت دیدهاند که در ذهنشان این نکتهی جزئی مانده است.
در مورد خود من، دو سه تا نکته گفتند که واقعاً دقیق بود و بعدها آنها را در شعرهایم اعمال کردم. من این اشعار را در جاهای مختلف خواندهام، ولی کسی به آنها اشارهای نکرده است؛ نه شاعران به من متذکر شدهاند و نه استادان.
یادم میآید شعری در سال ۸۸، در آن وضعیت کشور، نزد آقا خواندم و در تلویزیون هم پخش شد. آقا در خلال شعر من، خندهای از روی شور و شعف کردند. بعد از جلسه، یک روز به اصفهان رفتم و مادرخانمم را که دیدم، به من گفت امروز امام جماعت مسجد محل برای شما دعا کرد. گفتم به چه مناسبتی؟ گفت که حاجآقای مسجد محل گفتند من از سعید بیابانکی تشکر میکنم که در این اوضاع که برخی خون به دل آقا میکنند و ایشان را ناراحت میکنند، رفته و موفق شده است ایشان را بخنداند.
یک بار هم در متروی تهران نشسته بودم. مقابلم یک روحانی نسبتاً میانسال نشسته بود. همینطور که به من زل زده بود، بعد از دقایقی گفت ببخشید شما شاعرید؟ گفتم بله! گفت شما شعر طنز هم میگویید؟ گفتم بله حاجآقا. بعد گوشیاش را درآورد و فیلم شعرخوانیام مقابل رهبر انقلاب را نشانم داد و گفت این شما هستی؟ گفتم بله، خودم هستم. از جایش بلند شد و در آن شلوغی مترو، گفت بگذارید شما را ببوسم و بعد به بقیهی افراد که تعجب کرده بودند گفت ایشان کار بزرگی انجام داده و در آن شرایط سال ۸۸ آقا را خندانده است.
شعرخوانی | آقای سعید بیابانکی در حضور رهبر انقلاب
دانلود نسخه موبایل | دانلود با کیفیت پایین | دانلود با کیفیت بالا
در خود جلسه هم چه قبل، چه در حین و چه بعد شعرخوانی، نکتهی که خیلی برجسته است، صمیمیت آقاست؛ بهنحویکه یادم میآید یکی از شاعران به من میگفت وقتی در این جلسه میآییم، احساس نمیکنیم که رهبر انقلاب بین ماست. حس میکنیم وارد یک جلسهی ادبی شدهایم و شاعری هم در میان هست که هم استاد است و هم شعر گوش میدهد و هم به ادبیات مسلط است به نام سید علی خامنهای. این صمیمیت آقا را نشان میدهد. ایشان طوری برخورد میکنند که شاعران با وجود آنکه با بالاترین جایگاه حکومتی نشستوبرخاست میکنند، ولی او را کسی از جنس خودشان میبینند.
خیلی از شاعران دوست داشتند که در این جلسه حضور پیدا کنند و حتی فقط در جلسه بنشینند. یادم میآید شاعری به من گفت دوست دارم بیایم و کفشهای بقیه را جفت کنم. فقط بگذارید من بیایم. ایکاش مسئولین فرهنگی هم از این جلسه، که جلسهی تراز شعر فارسی است، چیزهایی یاد بگیرند و شعر فارسی را به جایگاه اصلی خویش برگردانند.
- ۹۴/۰۴/۱۰