بخشی از بیانات آیتالله خامنهای در ۵۳/۰۷/۰۲ در مسجد امام حسن علیهالسلام مشهد:
در قدم اول هیچ یک از رهبران و بزرگان و راهروان و دنبالهروان، نمیدانستند قدم دهم چیست؟ بنده گاهی مثالی میزنم، میگویم در یک بیابانی که فرض کنید، دهها کیلومتر یا بیشتر، طول و عرض این بیابان است، در یک شب تاریک و مُظلَم، نه ماهی، نه ستارهای، جنابعالی دارید تنها میروید، یک دانه چراغ قوهی کوچک، یک لامپ نمرهی پنج کوچک، یک شمع کوچک هم در دستت است. به شما بگویند آقا، با این شمع باید تا آخر آن بیابان بروی. شما یک نگاهی میکنی، میگویی آقا این شمعِ من تا شعاع یک متر را بیشتر روشن نمیکند، من همهی این ده کیلومتر را با همین یک شمع بروم؟ این شمعِ من فقط یک متر را روشن میکند، من ده کیلومتر بروم؟ این یک منطقی است که آدم بیاطلاع، بیتجربه، ناوارد، ممکن است داشته باشد. جوابش چیست؟ جواب این منطق کور چیست به نظر شما؟ آیا جواب این حرف این نیست که آقای محترم، یک مترِ اطرافت روشن هست یا نه؟ یک قدم بگذار جلو، یک متر دیگر روشن خواهد شد، اگر نشد نرو. همین یک متری که روشن هست برو، همین یک قدمی که میتوانی برداری و میدانی کجا میگذاری بردار، اگر یک قدم دیگر در مقابلت روشن نشد نرو؛ اگر شد، باز هم برو. خواهی دید که تا آخر بیابان تدریجاً روشن خواهد شد و تو این راه را خواهی پیمود و به منزل خواهی رسید؛ آیا غیر از این است؟ «یَهْدِیهِمْ رَبُّهُم بِإِیمَانِهِمْ» خدا با ایمانشان آنان را هدایت خواهد کرد. خودِ ایمان، موجب آن است که انسان راه را پیدا کند.
- ۹۴/۰۴/۲۹