امروز بریز و بپاش و اختلاس و ارتشاء در نظام اداری کشور نهادینه شده است
نامه سرگشاده مهدی نصیری به هاشمی رفسنجانی
امروز بریز و بپاش و اختلاس و ارتشاء در نظام اداری کشور نهادینه شده است
******
پس از این اظهارنظر، هفته نامه «جبهه» به مدیرمسئولی مسعود ده نمکی، چهره سرشناس جریان حزب الله در نخستین شماره خود در هفتم اسفندماه سال ۱۳۷۷با تیتری درشت نامه ای سرگشاده از مهدی نصیری به هاشمی رفسنجانی منتشر کرد. مهدی نصیری مدیرمسئول سابق کیهان که منتقد سیاست های دولت سازندگی بود، در این نامه به نقد سخنان هاشمی پرداخت. او حرف های ناگفته بسیاری در این نامه زد که در تاریخ ماندگار شد. نصیری پس از نقد آماری و ارقامی سیاست های اقتصادی دولت هاشمی، در رد سخنان وی که دوران هشت سالۀ دولت خود را از دورۀ حاکمیت مادها تا امروز بی نظیر خوانده بود، اینگونه نوشت:
«از زمان مادها تاکنون، چه زمان، نان این مردم اینگونه وابسته به بیگانگان بوده است؟ از دوران مادها تاکنون، چه زمانی در کشور این همه جمعیت مصرف کننده (بدون دخالت جدی در امر تولید) وجود داشته است؟ اکنون بدهکاری کشور بنابر آمارهای رسمی از مرز ۲۲ میلیارد دلار گذشته است درحالی که بعضی از مقامات اقتصادی برای استمهال بدهکاری ها و اخذ وام های جدید راهی کشورهای غربی شده اند. بسیاری از کارخانه ها یکی پس از دیگری در حال ورشکستگی یا به رکود کشیده شدن هستند. امروز بریز و بپاش و اختلاس و ارتشاء در نظام اداری کشور نهادینه شده است.»
متن کامل این نامه بدین شرح است:
آقای هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور سابق اخیراً طی اظهاراتی اعلام داشت: «دوران هشت سالۀ سازندگی [یعنی دوران ریاست جمهوریشان] از دورۀ حاکمیت مادها تا امروز بی نظیر بوده است.»
حقیقتاً معلوم نیست که اینگونه سخن گفتن ناشی از چیست؟ بی اطلاعی؟! سیاستمدارای؟! رعایت مصالح ملی؟! یا بی اطلاع قلمداد کردن مخاطبان و مردم یا ... . اما انگیزه آن هرچه باشد، نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت و حداقل برای ثبت در تاریخ، نکاتی چند را در این باره، مطرح نکرد.
برای روشن شدن میزان صحت اظهارات فوق نیازی به بحث های پیچیدۀ کارشناسی و اقتصادی و آمارها و شاخصه های متعارف و مرسوم نیست همانگونه که در بحث از اینکه قورمه با قاف است یا غین، نیازی به مباحث پیچیده ادبی و لغوی نیست و همگان با وضوح درمی یابند که قورمه با گوشت است، خواه با قاف باشد یا با غین!
براین اساس تنها به طرح محورهایی روشن و واضح بسنده می کنیم بدان امید که در حرف زدن ها جانب احتیات رعایت شود:
۱- از روشن ترین شواهد در رد ادعای فوق، اظهارات رئیس جمهور جناب آقای خاتمی (که در انتخابات از حمایت شخص شما و جناح کارگزاران برخوردار بود) پیرامون در هم ریختن اوضاع اقتصادی کشور است تا آنجا که برنامه اقتصادی دولت جدید عنوان «ساماندهی اقتصادی» به خود گرفت. و این البته منجر به واکنش یکی از کارگزاران و رئیس دفتر سابق شما نیز گردید که مگر اوضاع اقتصادی نابسامان بوده است که حالا صحبت از ساماندهی اقتصادی میشود؟!
۲- یکی از بدترین و فاجعه انگیزترین ابعاد توسعه ۸ ساله که معالاسف همچنان از سوی دولت جدید دنبال می شود، استقراض خارجی است. اکنون بدهکاری کشور بنابر آمارهای رسمی از مرز ۲۲ میلیارد دلار گذشته است درحالی که بعضی از مقامات اقتصادی برای استمهال بدهکاری ها و اخذ وام های جدید راهی کشورهای غربی (بله غرب یعنی دشمن دیرینه اسلام و ایران) شده اند.
و بدتر اینکه در لایحه بودجه امسال نیز ۱۸ میلیارد استقراض دیگر گنجانده شده است. به قول ظریفی از این پس گویا باید شعار محوری «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» را به شعار «استمهال، آزادی، جمهوری اسلامی» تغییر دهیم!
جناب آقای هاشمی!
از زمان مادها تاکنون، چه زمانی این کشور این مقدار وامدار بیگانگان و دشمنان خود بوده است؟ شما لابد مطلعید که در اواخر دورۀ قاجار، وقتی لایحۀ استقراض در مجلس مطرح می شود، با مخالفت نمایندگان روبرو میشود، آیا اکنون نباید پرسید که چرا وضعیت اقتصادی جمهوری اسلامی به عنوان مظهر اسلام ناب و سمبل ستیز با استکبار به اینجا رسیده است که میلیارد میلیارد استقراض می کند؟ چه زمانی در این کشور سابقه داشته است که با استقراض از خارج، حقوق کارکنان و کارمندان تأمین شود؟
آقای هاشمی!
آیا می پذیرید که اگر اقتصاد کشور هیچ مشکلی نداشت جز همین یک مشکل، برای سست بنیانی و بحرانی بودن آن کفایت میکرد؟
۳- زمانی استان سیستان و بلوچستان به عنوان انبار غله ایران معروف بود. سیاست های نوکرمأبانه و آمریکا پسند رژیم شاه، کشاورزی کشور را به سمت نابودی سوق داد. قرار بود پس از انقلاب، با رهنمود اکید حضرت امام، اقتصاد کشور بر محور کشاورزی شکل بگیرد، آیا این اتفاق رخ داد؟ چرا امروز ایران ـ این کانون اسلام و تشیع و کتب اهل بیت(ع) ـ بالاترین واردکننده گندم در دنیاست و بیش از کشور چین گندم وارد می کند؟ آیا الفبای خودکفایی، تولید کافی گندم نیست؟ چرا باید در بیستمین سالگرد پیروزی انقلاب، دولت قرارداد کلان و شرم آور پانصد میلیون دلاری واردات گندم را با پلیدترین و منفورترین رژیم دنیا یعنی آمریکا ببندد؟
آقای هاشمی!
از زمان مادها تاکنون، چه زمان، نان این مردم اینگونه وابسته به بیگانگان بوده است؟ ضمناً در خبرهای دیماه داشتیم طرح تأمین آب شرب کرمان با یکصد میلیون دلار استقراض خارجی، در شورای اقتصاد به تصویب رسید. یعنی علاوه بر نان کم کم باید آب آشامیدنی مردم نیز با اعتبار بیگانگان تأمین شود!
۴- به یمن سیاست های توسعه ۸ ساله، امروز بیکاری در کشور بیداد می کند. بسیاری از کارخانه ها یکی پس از دیگری در حال ورشکستگی یا به رکود کشیده شدن هستند. لطفاً به خبر زیر که در مهرماه امسال در روزنامه زن متعلق به فائزه خانم ـ که گویا از زیردستشان در رفته بود ـ به چاپ رسید توجه فرمایید:
«مهندس جمشید بصیری، دبیر انجمن صنایع کشور در گفتگویی با خبرنگار روزنامۀ «زن» با اشاره به مشکلاتی که گریبانگیر صنعت نساجی کشور می باشد، گفت:
«واردات بی رویه محصولات خارجی، مشکلات صادرات و اشباع بازار داخلی موجب عدم فروش بسیاری از تولیدات و انباش بیش از ۱۰۰ میلیارد ریال محصور تولید شده در انبارهای کارخانه های نساجی و پوشاک شده است.» وی افزود: «از جمله عواملی که موجب بحران در این صنعت شده و موجبات تعطیلی کارخانههایی نظیر پارچه بافی شیراز، وحید و نخکار را فراهم آورد، ناآگاهی وزارت صنایع و عنوان متولی صنعت نساجی از امکانات و نیازهای این صنعت است. به عنوان مثال هیچ گونه تحقیق و پژوهشی علمی در خصوص میزان نیاز داخلی و صادرات به تولید انواع مختلف نسوج انجام نداده است. به عنوان مثال، این وزارتخانه نمی داند به چند واحد تولید فرش ماشینی، پتو، فاستونی، پارچه نخی... نیاز داریم و یا اینکه با توجه به موقعیت سیاسی ما در منطقه و در جهان و همچنین کیفیت و قیمت تمام شده منسوجات در ایران آیا اصلاً تقاضای خارجی در این خصوص داریم یا خیر و بسیاری از بررسی های دیگری که عموماً وزارتخانه های ما نادیده می گیرند.»
بصیری ضمن اشاره به اهمیت این صنعت با توجه به ۶۵۸۰ واحد کارخانه و ۴۲۸۰۰۰ کارگر تحت پوشش، به نبودن برنامه در این صنعت گفت: «نعمت زاده وزیر صنایع پیشین برای جذب سرمایه های خصوصی با سخاوت زیادی مجوز صدور موافقت نامههای اصولی برای احداث کارخانه های مختلف از جمله واحدهای نساجی را داد. در نتیجه اگر به طول مثال، نیاز کل مملکت به تولید ۴۰ میلیون متر فرش ماشینی بود، یکباره عرضه این محصول آنقدر زیاد شد که کلیه این کارخانه ها به حال ورشکستگی درآمدند و ایشان در پاسخ به گوشزدهای ما گفتند: شما می خواهید جلو سرمایه گذار داخلی را بگیرید.» وی همچنین اضافه کرد: «خلاصه اینکه، شافعی وزیر صنایع وارث ۱۰۰ هزار مجوز موافقت اصولی شد که به زمین، سوله سنگ و آجر و تیرآهن تبدیل شده است.»
آیا خبر فوق گریه آور نیست؟
۵- امروز بریز و بپاش و اختلاس و ارتشاء در نظام اداری کشور نهادینه شده است و تعدادی از مجریان و مسئولان به نحوی ـ با شدت و ضعف ـ آلوده به این مفاسد گشته اند.
بنده اگر از همه جا بی خبر یا کم اطلاع باشم، لااقل وضعیت دو وزارتخانه مخابرات و نیرو را در زمان تصدی وزارت سابق، دقیق، تو به تو و مو به مو می دانم. این وضعیت معلول چیست؟ قطعاً همه عوامل آن معطوف به دوران ۸ ساله توسعه نیست و بخش قابل توجهی از آن مربوط به نظام دیوانسالار فاسدی است که رژیم شاه به هدف توسعه و مدرنیزه کردن کشور بنیان گذاشت، اما نمی توان انکار کرد که ظرف چند سال اخیر با توجه به فقدان یک سیستم نظارت و بازرسی دقیق و قوی و یا ترتیب اثر ندادن به بازرسی های انجام داده شده، این فساد ابعاد گسترده ای یافته است. به عنوان نمونه به موضوع شرکت بلندپایه اشاره می کنم که گردانندگان این شرکت خصوصی جزء مقامات دولتی هستند که تاکنون برخلاف صریح قانون، قریب به پنجاه میلیارد تومان پیمانکاری غیرقانونی از وزارت نیرو و شهرداری تهران گرفته و عجیب آنکه مدیرعامل شرکت مزبور، چند ماه پیش از سوی هیئت دولت آقای خاتمی به عنوان یکی از سه عضو کمیته مهم رسیدگی به صورت وضعیت پیمانها و قراردادهای دولتی (مستقر در سازمان برنامه و بودجه) منصوب شده است!؟
آقای هاشمی!
موضوع شرکت بلندپایه برای چندمین بار در «صبح» مطرح شده است، چرا تاکنون هیچ اقدامی (نه تکذیب و نه اصلاح) صورت نگرفته است؟ وجود این حس و حال (یعنی برخورد بزرگوارانه؟! با تخلفات کلان) در مسئولان و نهادهای مسئول کشور معلول چه سیاست ها و دورانی است؟
۶- روستاهای کشور همچنان رو به تخلیه و ویرانی به پیش می روند و بر جمعیت مصرف کننده شهرها افزوده می شود. دامپروری وضعی اسفبارتر از کشاروزی دارد. چرا این روند در دوران ۸ ساله نه تنها مهار نشد که به آن دامن زده شد؟ از دوران مادها تاکنون، چه زمانی در کشور این همه جمعیت مصرف کننده (بدون دخالت جدی در امر تولید) وجود داشته است؟
۷- وزیر صنایع کابینه آقای خاتمی همراه با رئیس کمیسیون صنایع و معادن مجلس در خردادماه گذشته در گفتگو با خبرنگاران اعلام کردند: «حدود ۱۱هزار طرح نیمه تمام در کشور وجود دارد که برای تکمیل این طرح ها علاوه بر اعتباری حدود ۶۳۰۰۰ میلیارد ریالی، به ۱۰ سال زمان نیز نیازمندیم.»
آقای هاشمی عزیز! اولاً این معضل ناشی از اولویت دادن به صنعت (آن هم از نوع نیم بند و مونتاژی آن) در برابر کشاورزی است. ثانیاً با وجود این همه ادعای کارشناسی در دوران ۸ ساله و نواختن منتقدان با حربه و تکیه کلام «عوام»، چرا پروژه ها اینگونه دیمی و گسترده و وسیع، طراحی و راه اندازی شدند؟
۸- تقدم استراتژی توسعه صنعتی بر کشاورزی چه دستاوردی برای صنعت کشور داشته است؟ میوه های این توسعه صنعتی چیست؟ دوو؟ پژو؟ پاترول؟ پراید؟ کارخانههای ورشکسته ماکارونی و فرش ماشینی؟ پفک؟ شکلات؟ البته نمی خواهم بگویم هیچ دستاورد مثبتی نداشته است اما باید برآیند کار و نسبت هزینهها به نتایج را سنجید.
اگر قرار بود ظرف سال های اخیر یک صنعت قابل اتکا و نمونه در کشور شکل می گرفت، باید اولین بازتاب آن در تولید خودروی پیکان بود اما شاید شما ندانید ولی همه آنهایی که از این ماشین استفاده می کنند و درچند سال اخیر آن را خریداری کرده اند، به خوبی می دانند که پیکان مضحکه و کاریکاتوری از تولیدات صنعتی بیش نیست و مدیران ایران خودرو توانسته اند محصولی ارائه دهند که اسباب تحقیر و هدم روحیه ابتکار و خلاقیت و درستکاری یک ملت باشد. تنها همین پیکان برای تأیید این القای بیگانگان کافی است که: «ما ایرانی ها کارمان به هیچ جا نمی رسد».
آقای هاشمی!
بارها این جمله را با دو گوش خودم از مردم عادی ـ پیر و جوان ـ و برخلاف بنده، بی غرض و مرض و بی شیله و پیله، شنیده اما اما چه می شود کرد که این تعابیر زجرآور و متأسفانه با مایه هایی از واقعیت، هرگز به گوش شما و امثال شما نمی رسد، چون اگر می رسید که نباید اوضاع این چنین بود و حداقل اینگونه رجز نمی خواندید که «دوران ۸ ساله سازندگی از زمان مادها تاکنون در ایران بی سابقه بوده است».
در ادامه برای ارائه نمونه هایی دیگر، مفید می دانم بخش هایی از مقاله ای را با عنوان «خبرهای خوش اقتصادی» که به قلم یکی از همکاران در شماره تیرماه «صبح» درج شده بود، مجدداً تکرار کنم. مقاله ای که باید ولوله و زلزله ای در کشور و در بین مسئولان ایجاد می کرد اما حتی یک هزارم سیلی خوردن دو وزیر محترم در نماز جمعه تهران و نیز محاکمۀ یک مدیر متخلف و قانون شکن یعنی شهردار تهران پژواک نداشت!
جناب آقای هاشمی!
یکبار دیگر فرازهایی از آن مقاله را با هم مرور می کنیم:
● در نخستین روزهای خرداد ماه، بحث پیرامون توقف کارهای اجرایی بزرگترین واحد کشاورزی ـ صنعتی کشور در منطقه خوزستان، سرانجام به مطبوعات کشیده شد و یکی از کارشناسان اقتصادی کشور، با ارسال نامه ای به رئیسجمهور، از توطئه های پشت پرده دلالان و سوداگران اقتصادی، کارشکنی های نامعقول و مشکوک مدیریت جدید سازمان برنامه و بودجه و بانک مرکزی و سرانجام مخالفت های قاطع بانک جهانی و صندوق بین المللی پول با اجرا و تکمیل این طرح، پرده برداشت. بهمن آرمان یکی از کارشناسان اقتصاد کشور، طی نامه ای خطاب به رئیس جمهوری، صریحاً به اعمال نفوذ باندهای مخوف اقتصادی، سیاسی و دست های پنهان و آشکاری اشاره کرد که تاکنون موفق به تأخیر در اجرا و تکمیل بزرگترین طرح ملی کشور شدهاند. در بخش هایی از نامۀ آقای آرمان خطاب به رئیس جمهوری چنین آمده است:
«آقای رئیس جمهور! باندهای بزرگ واردکنندۀ شکر، کاغذ، چوب و خوراک دام، به همراه مسئولان بانک مرکزی و سازمان برنامه بودجه، درحال مانع تراشی برای بهره برداری از بزرگترین طرح کشاورزی و صنعتی ای هستند که معادل دو برابر تولیدات مجتمع فولاد مبارکه ـ بزرگترین طرح صنعتی تاریخ ایران ـ ارزش افزوده داشته و سالانه ۲/۱ میلیارد دلار به طور مستقیم درآمد ارزی عاید کشور خواهد کرد که علاوه بر این، باعث ایجاد ۵۰هزار فرصت شغلی نز برای جوانان و متخصصان این کشور نیز می شود و بدین ترتیب درآمد و مزایای آن از حوزه نفتی دارخوین، یکی از بزرگترین حوزه های نفتی کشور که از خارجی ها برای سرمایه گذاری دعوت کرده ایم، بیشتر است.
آقای خاتمی! کشور روی دریایی از ثروت قرار دارد ولی رشد اقتصادی آن کمتر از ۳ درصد است و ۴۰ درصد درآمد نفتی مان را مصرف واردات کالاهای اساسی چون برنج، گوشت و... می کنیم و این در حالی است که سازمان برنامه و بودجه عملاً در اجرای این طرح کارشکنی می کند و با گشایش اعتبار برای دو کارخانه شکر باقی مانده به صورت مشکوک مخالفت می کند که زیان سنگینی را متوجه کشور می سازد و علاوه بر این ممکن است دو سال دیگر این کارخانه ها با دو برابر ارز امروز، تکمیل شوند. دست هایی در کار است تا اگر نتوانستند طرح توسعه نیشکر سازند حداقل مانع از ایجاد صنایع جانبی آن شوند و آن بدین معناست که طرح سودآور نخواهد بود و همانند دُمل چرکین در اقتصاد کشور باقی خواهد ماند.
آقای رئیس جمهور! پس از صرف میلیاردها ریال و صدها میلیون دلار ارز و گذشت حدود ۹ سال، تاکنون تنها ماشین آلات ۵ کارخانه از مجموع ۲۲ کارخانه وارد شده و پس از ۷ سال حتی فروشنده ماشین آلات کاغذ و چوب فشرده و صنایع بیوتکنولوژیک آن گزینش نشده اند و بانک مرکزی نیز که به طور سنتی با سرمایه گذاری تولیدی و تخصیص دلارهای نفتی با کالاهای سرمایه ای دشمنی دارد، علی رغم داشتن مجوز شورای اقتصاد، با این طرح مخالفت می کند.
آقای خاتمی! آنهایی که پول ناشی از اوراق مشارکت را به حساب درآمدهای عمومی برده و صرف هزینه های جاری می کنند و مردم را از مشارکت عمومی سرخورده می کنند، آنانی هستند که در سال ۱۳۱۹ بابیگانگان ساختند و ماشین آلات کارخانه ذوب آهن کرج به عنوان محور توسعۀ صنعتی کشور را غرق و این کشور را ۳۰ سال به عقب انداختند.
رئیس جمهور محترم! زمانی که رئیس فعلی سازمان برنامه و بودجه برگزیده شد، محافل اقتصادی به این انتخاب اعتراض کردند و ایشان را برای این شغل مناسب ندانستند، کسی که باد بکارد، توفان درو میکند و از آقای نجفی جز این انتظاری نمی رفت.
آقای خاتمی! جالب است به این نکته اشاره کنم که در کنار کارشکنی های ناگوار دلالان و سوداگران داخلی، بانک جهانی نیز در مقابل احداث این طرح عظیم ملی ایستاده و مسئولان بانک ضمن مخالفت صریح با این طرح، پیشنهاد کرده اند به جای احداث این کارخانجات، ایران کماکان شکر، کاغذ و خوراک دام مورد نیاز خود را باید از خارج وارد کند!
آقای رئیس جمهور! به راستی رمز موضع مشکوک و مشترک بانک مرکزی و سازمان برنامه و بودجه با این طرح بزرگ ملی چیست و این درحالی است که مسئولان اقتصادی در یک جلسه ۱۵/۱۰/۷۶، با صرف میلیون ها دلار، مجوز ورود ۴۵ میلیون قوطی شیرخشک را به کشور صارد کرده و به جای تأمین منابع مالی مورد نیاز شرکت کشتیسازی خلیج فارس که تاکنون ۵۰۰ میلیون دلار آن هزینه شده، با سفارش کشتی به کارخانه های کره جنوبی موافقت می کنند اما با خرید دو کارخانه شکر، که ۵ تای آن از بابت مطالبات ایران از مصر بوده و دو تای باقی مانده چون در مصر ساخته شده، طرف قرارداد حاضر شده تا آنها را با قیمت حدود نصف و طرح های نحوه ساخت آن به کشورمان تحویل دهد، اما مسئولان بانک مرکزی و سازمان برنامه و بودجه با آن مخالفت می ورزند.
اما به راستی دلایل مخالفت دست اندرکاران بانک مرکزی و سازمان برنامه و بودجه با اجرا و تکمیل طرحی که ۲ برابر تولیدات مجتمع فولاد مبارکه، بزرگترین طرح صنعتی تاریخ ایران لقب گرفته، چیست؟ آیا تولید ۷۰۰ هزار تن شکر، ۳۵۰ هزار تن کاغذ، ۷۰۰ هزار تن خوراک دام و ۱۰۰ هزار تن چوب فشرده و در نتیجه تحصیل ۲/۱ میلیارد دلار درامد ارزی مستقیم برای کشور که آمار بیکاری آن حدود ۲۰ درصد، رشد اقتصادی آن کمتر از ۳ درصد و کشوری که ۴۰ درصد درآمدهای نفتی خود را صرف کالاهایی چون شکر، خوراک دام، کاغذ و... می کند، امری قابل اغماض و چشم پوشی است که اینگونه با بی مهری مسئولان اقتصادی مواجه می شود؛ و بالاخره مسئولان رکود ۹ سالۀ میلیاردها ریال از سرمایه های ملی کشور در این طرح عظیم کیست؟»
● استاندار آذربایجان شرقی، طی سخنانی به مناسبت هفته محیط زیست اعلام کرد: «متأسفانه بیشتر سدهای کشور بدون مطالعه شناخت منابع آبی و آب خیزداری احداث شده اند و این مسئله بلا و آفت بخش کشاورزی و صنعت ما شده اند. که سدهای لار و پانزده خرداد ازجملۀ این سدها هستند.»
اگرچه استاندار آذربایجان شرقی، اشاره ای به کاستی ها و نقایص موجود در سدهای کشور از جمله سد ۱۵خرداد نکرد اما برخی مطبوعات در روزهای بعد اعلام کردند؛ به دلیل مکان یابی اشتباه و عدم ارزیابی زیست محیطی، سد ۱۵ خرداد در آینده ای نزدیک بلااستفاده خواهد شد.
● معاون وزیر بازرگانی در مصاحبه ای با خبرنگاران گوشه هایی از آمار واردات کشورمان را در شش ماهه اول سال هزار تن، برنج ۵۵۰ هزار تن، گوشت قرمز ۲۷ هزار تن، ذرت یک میلیون تن، دانه های روغنی ۳۰۰ هزار تن، روغن ۸۰۰ هزار تن و... وی همچنین اعلام کرد: «سهم ایران از صادرات جهانی در سال ۱۹۷۵، ۳/۲ درصد بوده که این رقم همواره سیر نزولی داشته به طوری که این رقم در سال ۱۹۹۵ به سی و پنج صدم یک درصد رسیده است وی این امر در حالی اتفاق افتاده است که طبق برنامه های توسعۀ کشور، ما باید سال به سال اتکای خود را به ارز حاصل از درآمد نفت کم می کرده ایم.»
● مسئولان گمرک کشور اعلام کردند، قاچاق کالا در کشور نسبت به سال قبل ۱۷ درصد رشد داشته است. اما بخوانید برخی از ضرر و زیان هایی که این پدیدۀ شوم بر اقتصاد کشور وارد کرده است.
● هم اینک ۱۰۰ هزار تن چای، معادل مصرف یک سال چای کشور در انبارها بدون بازار فروش مانده است که دلیل آن واردات بی رویه و قاچاق چای به کشور است که دولت تا کنون تدبیری برای جلوگیری از آن نیاندیشیده است.
● مصرف سرانه سیگار در کشور سالانه ۳۵ تا ۴۰ میلیارد نخ است که بیش از ۷۵ درصد آن به صورت قاچاق وارد کشور می شود که در این میان سالانه بیش از ۲۰۰ میلیون دلار ارز به صورت قاچاق از کشور خارج می شود.
● مدیرعامل کارخانه ایران دوچرخ اعلام کرد: «علیرغم ممنوعیت واردات دوچرخه به کشور، واردات قاچاق و بی رویه دوچرخه های خارجی به کشور، تولید کارخانجات داخلی را با تهدید مواجه کرده است.»
● به دلیل واردات قاچاق پوشاک و پارچه خارجی به کشور، طی ۶ ماهۀ دوم سال گذشته، حدود ۱۷ واحد نساجی تعطیل و به دلیل اشباع، اکثر کارخانجات تولید خود را به ۲۰ الی ۴۵ درصد رسانده اند و این درحالی است که بیش از ۹۰۰میلیارد ریال از محصولات نساجی نیز در انبارها انباشته شده که این امر علاوه بر رکود سرمایۀ هنگفتی از کشور، باعث ورشکستگی واحدهای تولیدی و بیکاری کارگران شده است.
● سالانه حدود ۳۰ درصد از نان کشور تبدیل به ضایعات می شود که این امر به معنای تضییع سالانه ۱۵۰۰ میلیارد ریال از بودجه کشور است. مشکل ۲۰ ساله ای که هنوز تدبیری برای آن اندیشیده نشده است.
● در روز نخست هفتۀ محیط زیست اعلام شد: «به دلیل عدم نظارت دولت بر جنگل ها و مراتع، از حدود ۹ میلیون هکتار جنگل شمال تنها ۲/۱ میلیون هکتار آن باقی مانده که این مقدار اندک هم در معرض تهدید و نابودی است.»
● وزیر کشاورزی طی سخنانی در جمع مسئولان کشاورزی استان فارس اعلام کرد از ابتدای پیروزی انقلاب تاکنون، کشور ما در بخش سرمایه گذاری کشاورزی، سالانه با بیش از دو درصد رشد منفی مواجه بوده است. وی همچنین بدون اشاره به مونتاژ انبوه و غیرمعقول خودروهای خارجی در کشور گفت: «توزیع وسایل کشاورزی از جمله کمباین و تراکتور در بین کشاورزان سال به سال سیر نزولی داشته به گونهای که در دهه ۵۷ تا ۶۷ یعنی در بحرانی ترین شرایط کشور، ما تعداد ۹۵۲۰ تراکتور در استان فارس توزیع کرده ایم اما در دهۀ بعد تنها ۳۲۹۱ دستگاه تراکتور به کشاورزان این استان تعلق گرفته که مدل اکثر این تراکتورها هم قدیمی بوده است.» وزیر کشاورزی، بی ثباتی قوانین و تصمیمات موردی دولت و مجلس در وضع قوانین را باعث این ناامنی و بی اعتمادی دانسته و یکی از موانع رشد کشاورزی را بوروکراسی شدید و قوانین دست و پاگیر اداری دانست.
● در خبرها همچنین آمده بود که مجوز احداث ۲۰۰ کارخانه پفک در کشور صادر شده است و این درحالی است که پس از گذشت ۲۰ سال از به بار نشستن نهال انقلاب هنوز کارخانه تولید چادر نداریم و تنها کارخانه در حال احداث نیز گرفتار مشکلات پیچیده بانکی و ارزی است. با یک حساب سرانگشتی از تعداد زنان کشور و متراژ چادر مصرفی هر ساله و میزان ارز خارج شده از کشور جهت واردات این کالا از کشورهایی چون کره، ژاپن و تایوان که در آنها پوششی به نام چادر مطرح نیست، میزان حساسیت و چگونگی برنامه ریزی های مسئولان اقتصادی کشور به دست می آید!
● در خبرهای خردادماه آمده بود: «ظرف سه سال آینده، تولید خودرو در کشور به ۵۰۰ هزار دستگاه در سال خواهد رسید، همچنین خط مونتاژ خودرو «ون» با ظرفیت ۱۲هزار دستگاه که هر دستگاه آن ۱/۲هزار دلار ارزبری داشته به زودی آغاز می شود. از سوی دیگر خط مونتاژ خودروی «ماتیز» کرمان که مستلزم واردات حجم هنگفتی قطعات منفصله است، با حضور آقای هاشمی رفسنجانی آغاز شد، گفته می شود مسئولان این شرکت اجازه واردات ۳۰۰ هزار دستگاه منفصله خودرو از وزارت صنایع دریافت کرده اند. و این درحالی است که وزیر صنایع اعلام کرد: از سال ۵۸ تاکنون، ۶ میلیارد دلار بابت واردات قطعات منفصله «سی.کی.دی» از خارج وارد کرده ایم و این در شرایطی بود که تنها با صرف ۲/۱ میلیارد دلار می توانستیم علاوه بر گسترش صنعت خودروسازی، شرایط ویژه ای برای اشتغال و بکارگیری نیروهای فراوان در بخش تولیدی ایجاد نماییم.
● مطبوعات نوشتند: علیرغم بارندگی های خوب امسال واردات جو مورد نیاز کشور در سال جاری ۶۰ درصد افزایش یافته و به رقم حیرتآور ۶/۱ میلیون تن رسیده است و این خبر در شرایطی اعلام شد که در همین روز و به دنبال درج خبری مبنی بر صدور ۳۰ هزار تن جو از فنلاند به آمریکا، وزیر کشاورزی آمریکا آن را یک جنگ اعلام نشدۀ تجاری از جانب اتحادیه اروپا علیه کشورش خواند و گفت: «اتحادیه اروپا به زودی پاسخ دندان شکنی از جانب آمریکا دریافت خواهد کرد» اما بدانید که هیچ مسئول ایرانی از واردات ۶/۱ میلیون تن جو به کشور، بر خود نلرزید!
● سی و پنج تولیدکنندۀ ۱۳۰۰ نوع لوازم پزشکی، در نامه ای خطاب به رئیس جمهوری نوشتند: «دولت بدون توجه به مسئله حمایت از تولیدکنندگان داخلی مجوز ورود کالاهایی را به کشور صادر کرده که مشابه آن در داخل تولید می شود و صدور این مجوزهای بی رویه و بدون مطالعه، تولیدکنندگان این کالاها را در معرض ورشکستگی کامل قرار داده است.»
● تنها طی ۶ سال گذشته بیش از ۷ میلیون و ۱۰۸ هزار تن ذرت وارد کشور شده است. یعنی از ابتدای سال ۷۲ و شروع برنامه های توسعه، واردات این محصور سیر صعودی قابل توجهی پیدا کرده و به بیش از ۵/۱ برابر افزایش یافته است و این در حالی است که کارشناسان کشاورزی اعلام کرده اند ذرت از جمله محصولاتی است که می توان آن را به صورت کشت دوم، بعد از برداشت گندم در سطح وسیعی از اراضی کشت و برداشت کرد. همچنین واردات این حجم از ذرت باعث تعطیلی و توقف کار بسیاری از کارخانجات ذرت خشک کنی کشور شده و علاوه بر این واردات همزمان این محصول با فصل برداشت کشاورزان، باعث وارد آمدن خسارت های هنگفت به تولیدکنندگان ذرت شده است.
● و بالاخره در آخرین روز ماه خرداد بود که مطبوعات و رسانه های گروهی یکصدا اعلام کردند در آینده ای نزدیک، رئیس جمهور طی یک برنامه تلویزیونی برای مردم خبرهای خوش اقتصادی را اعلام خواهد کرد؟!
جناب آقای هاشمی!
اکنون لطفاً اظهارات خود را درباره دوران ۸ ساله سازندگی بازخوانی کنید شاید اندکی متقاعد شوید که اینگونه سخن گفتن و شعار دادن چقدر از واقعیات فاصله دارد. البته برکنار از واقعیت ها سخن گفتن آفتی است که بسیاری از مسئولان گرفتار آنند. رئیس جمهور محترم جناب آقای خاتمی هم از این قاعده مستثنی نیست والا ایشان نباید از کنار این همه نابسامانی اقتصادی به سادگی بگذرند و بعضاً خود را درگیر مسائلی نمایند که هیچ حاصلی برای مردم و کشور ندارد. روند بسیاری از امور و جهت گیری وزرا و مسئولان اقتصادی ایشان هم بیانگر تداوم کم و بیش همین راه ۸ سال اخیر است و آش همان آش است و کاسه همان کاسه.
درحالی که نگارش این مقاله رو به پایان است، خبرنگار نشریه، خبر زیر را در مقابلم گذاشت:
«رادیو فرانسه طی گزارشی درباره ورزش بانوان در ایران، از اینکه ورزش های مردانه نیز میان زنان ایران ترویج می شود، اظهار خوشحالی کرد و گفت: «محافظه کارانی که مخالفت توسعه این قبیل ورزش ها بودند، اکنون کمتر سخن می گویند».
این روزنامه سپس به نقش اصولگرایان در جامعه ایران اشاره کرد و می گوید: «آنچه باید در جامعه ایران اتفاق بیفتد، افتاده و توسعه واقعی رخ داده است و محافظه کاران [اصولگرایان و نیروهای انقلابی] به دشواری قادر خواهند بود مسائل را به عقب بازگردانند».