مناظره امام رضا علیه السلام با جاثلیق
مأمون، امام را کنار خود نشاند، مدّتی با او گرم صحبت شد و سپس به جاثلیق گفت: « ای جاثلیق! ایشان پسر عموی من، علی بن موسی الرضا، از فرزندان فاطمه، دختر پیامبراسلام، و علی بن ابیطالب است. دوست دارم با او بحث کنی اما انصاف را هم رعایت نمایی.» جاثلیق گفت:« ای امیرمؤمنان! چگونه بحث کنم با مردی که میخواهد با من از کتابی سخن گوید که من آن را قبول ندارم و از سخنان پیامبری برای من دلیل بیاورد که به او ایمان ندارم؟»
حضرت رضا علیه السلام در کمال آرامش فرمود:« ای نصرانی! اگر من با انجیلی که تو قبول داری، با تو بحث کنم، آیا میپذیری؟» جاثلیق گفت: « مگر من میتوانم آنچه را انجیل بگوید، رد کنم؟ بله؛ به خدا قسم، حتی اگر خوشایندم نباشد و به ضررم تمام شود، هر چه انجیل بگوید قبول دارم.» امام فرمود:« اینک هر چه میخواهی بپرس»! جاثلیق گفت:« دربارهی نبوّت حضرت عیسیعلیه السلام چه می گویی؟»
امامعلیه السلام فرمود:« به نبوت حضرت عیسیعلیه السلام و کتابش اعتقاد دارم ولی به عیسایی که نبوّت حضرت محمدصلوات الله علیه و آله را انکار کند، ایمان ندارم.» جاثلیق پرسید:« آیا شاهدی وجود دارد که حضرت عیسیعلیه السلام به آمدن محمدصلوات الله علیه و آله مژده داده است؟» امامعلیه السلام فرمود:« آیا یوحنای دیلمی را قبول داری؟» جاثلیق گفت: « به به! نزدیکترین دوست مسیح»! امامعلیه السلام فرمود:« آیا یوحنا نگفت عیسیعلیه السلام مرا به دین محمدصلوات الله علیه و آله مژده داد و خبر داد که بعد از او ظهور خواهد کرد؟ و آیا یوحنا این مژده را به یاران خود نگفت؟ و آیا آنها به محمد ایمان نیاوردند؟»! جاثلیق گفت:« بله، ولی ما پیامبر عرب نمی شناسیم.»
استدلال امام از انجیل: امام شروع کرد به خواندن سفر سوم انجیل تا رسید به نام مبارک محمد صلی الله علیه و آله و سلم. بعد فرمود:« ای نصرانی! به حق مسیح و مادرش سوگند، آیا من عالم به انجیل هستم؟»
گفت: « آری » امام مطالب مربوط به حضرت رسول اکرم صلوات الله علیه و آله و اهل بیت(س) و امتش را از انجیل قرائت کرد و سپس پرسید:« ای نصرانی، در برابر این گفتههای انجیل چه میگویی؟! اگر انجیل را قبول نکنی و حضرت عیسیعلیه السلام و
حضرت موسیعلیه السلام را تکذیب کنی که قتلت واجب است»! جاثلیق گفت: « من به مطالب انجیل ایمان دارم.» سپس از حضرت رضا علیه السلام اسامی حواریون (یاران نزدیک حضرت عیسی) را پرسید.
امام نام آنها را یک به یک بیان کرد و سپس فرمود:« اما ما به عیسای شما به جهت ضعفی که در عبادت و روزه و نماز داشت، اعتراض داریم»! جاثلیق عصبانی شد و گفت: « من گمان می کردم امروز در میان ملت اسلام، از شما داناتر کسی نیست! عیسی همه شبها بیدار بود و روزها روزه میگرفت و در عبادت هرگز کوتاهی نمینمود»! امام فوراً فرمود:« اگر چنین است، حضرت عیسی برای چه کسی نماز میخواند و روزه میگرفت؟! شما که میگویید عیسی خداست»! جاثلیق چیزی نگفت.
امام فرمود:« ای جاثلیق! من زنده کردن مردگان را به دست حضرت عیسی علیه السلام را انکار نمیکنم، ولی او به اذن خداوند مردگان را زنده میکرد.» جاثلیق گفت:« زنده کردن مرده از افعال خداوند است و هر کس چنین کند یا کر و کور را شفا دهد، شایسته عبادت است.»
امام فرمود: (الیسع (یکی از پیامبران) نیز مانند حضرت عیسی، مردگان را زنده میکرد و کورها را شفا میداد و روی آب راه میرفت، ولی امت او هرگز او را خدای خود ندانستند. حضرت حزقیل( یکی دیگر از پیامبران) ۳۵ هزار مرده را در یک روز زنده کرد؛ در حالیکه ۶۰ سال بود از دنیا رفته بودند و این مطلب در تورات هست. آیا این مطلب در تورات نیست؟» گفت:« چرا.»
امام فرمود: «قریش نزد رسول خدا آمدند و گفتند:« مردگان را زنده کن»! رسول اکرم امیرالمؤمنین علیعلیه السلام را خواست و فرمود: « به گورستان برو و افرادی را که اینها نام میبرند، صدا بزن و بگو محمد میگوید به اذن خداوند از جای خود حرکت کنید»! آنان زنده شدند و به رسالت پیامبر اسلام اقرار کردند.
آری، پیامبر اسلام بیماران و دیوانگان را شفا میداد و با حیوانات سخن میگفت ولی ما مسلمانها او را خدای خود نگرفتیم. همچنین یکی از انبیای بنی اسرائیل به امر خداوند به یک مشت استخوان پوسیده خطاب کرد که « به اذن خداوند از جای خود حرکت کنید.» آنها همه زنده شدند. ابراهیم خلیل پرندگانی را قطعه قطعه کرد و آنها را کوبید و هر قسمت را سر کوهی قرار داد؛ وقتی آنها را خواند، همه زنده شدند. … زنده کردن مردگان به دست پیامبران الهی نمونههای بسیار دارد. من این داستانها را نقل کردم تا نتوانی آنها را رد کنی. آیا هر کس مردگان را زنده کند باید پرستش شود؟ اگر چنین است پس همه این پیامبران باید پرستش شوند. چه می گویی؟» جاثلیق گفت:« حق به جانب تو است و خدایی جز خدای یگانه نیست.»
دلیل اختلاف اناجیل چهارگانه: سپس امام رضاعلیه السلام به راس الجالوت رو کرد و فرمود: «تو را به حق آن ۱۰ آیهای که بر حضرت موسیعلیه السلام نازل شد، آیا خبر محمد صلوات الله علیه و آله را در تورات ندیدهای؟» راس الجالوت گفت: «بله.»
امام پرسید:« آیا در انجیل گفتار عیسی علیه السلام را دیده ای که فرمود « من بهزودی نزد خدای خود میروم و بعد از من «فارقلیطا» خواهد آمد و به حقانیت من گواهی خواهد داد، همانگونه که من به حقانیت او گواهی میدهم؟» جاثلیق گفت:« آری؛ این سخنان در انجیل هست.» امام فرمود:« به شما بگویم انجیلی را که گم کردید، در کجا یافتید؟» جاثلیق گفت: «ما فقط یک روز آن را گم کردیم و دوباره بدون هیچ کموکاستی پیدایش نمودیم.»
امام فرمود: «اطلاع تو نسبت به انجیل بسیار کم است. اگر آن را فقط یک روز گم کردهاید، چرا در آن این همه اختلاف است؟ بدان هنگامی که انجیل از میان شما گم شد، نصاری دور هم جمع شدند تا ببینند چه باید بکنند. «لوقا» و «مرقابوس» گفتند انجیل در سینه ما محفوظ است، آن را خواهیم نوشت. سپس با «یوحنا» و «متی» دور هم جمع شدند و این چهار انجیل را نوشتند. لذا اناجیل چهارگانه با هم اختلاف دارد.» جاثلیق گفت:« من امروز فهمیدم که مطلب از چه قرار بوده؛ و بر فهم و علم من افزوده شد.»
سپس امام رضا علیه السلام نمونههایی از اختلاف میان انجیلها را بیان فرمود؛ به طوری که جاثلیق گفت:« لوقا و مرقابوس و متی در مورد حضرت مسیح، شهادت دروغ دادهاند.» سپس گفت: « ای دانشمند مسلمانان! مرا معاف بدار و بگذار دیگران سؤالات خود را مطرح کنند که به مسیح سوگند، در میان علمای مسلمانان، کسی مانند شما نیست.»
- ۹۴/۰۶/۰۴