سید یاسر جبرائیلی: «برجام» حتی یک دلار از داراییهای ایران در آمریکا را آزاد نخواهد کرد
قانون تحریم National Defense Authorization Act for Fiscal Year of 2012 که در آمریکا به تصویب رسید، تحریم های متعددی را علیه کشورمان وضع کرده است که بر اساس برجام بخشی از بندهای آن توسط رئیس جمهور آمریکا به حالت تعلیق درخواهد آمد. اما یک بخش مهم در این قانون، بند 1245(c) است که به مسدود کردن داراییهای ایران در آمریکا اختصاص دارد و برجام آن را تعلیق یا لغو نمیکند. این بند رئیس جمهور آمریکا را موظف میکند تمام داراییهای مالی متعلق به هر نهاد مالی ایرانی که در آمریکاست، به هر طریقی وارد آمریکا میشود، یا تحت اختیار شهروندان آمریکایی قرار داشته یا قرار بگیرد، مسدود کرده و از انتقال آن جلوگیری نماید(1).
پیرو این قانون، باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا نیز یک فرمان اجرایی به شماره 13599 به منظور اجرایی شدن این بند صادر کرد(2). طبق بند یک این فرمان اجرایی (Section 1) تمام داراییهای متعلق به دولت ایران از جمله بانک مرکزی ایران و تمام موسسات مالی ایران را مسدود شد. در بند 7(d) و 7(f) این فرمان اجرایی نیز، عبارات «دولت ایران» و «نهادهای مالی ایران» تعریف شده و هر بخش فرعی دولت ایران، نهادهای مرتبط با دولت ایران، یا وابسته به دولت ایران از جمله بانک مرکزی و هر فردی که تحت کنترل دولت ایران بوده یا از جانب دولت ایران فعالیت نماید؛ و همچنین هر نهاد مالی که تحت قوانین ایران فعالیت میکند و تحت حاکمیت ایران است، هر کجای عالم که باشد، مشمول این تحریم و انسداد دارایی شده است.
معنی این قانون و فرمان اجرایی متعاقب آن، این است که آن بخشی از داراییهای ایران که در قبل از تاریخ صدور فرمان اجرایی 13599 یعنی 5 فوریه 2012 در دسترس حاکمیت آمریکا قرار داشته، هماکنون مسدود شده است، با اجرایی شدن و نهایی شدن و اتمام برجام نیز دلاری از این دارایی ها آزاد نشده، و حتی پس از برجام در صورتی که اموالی از دولت ایران یا نهادهای ایرانی به نحوی از انحاء در دسترس دولت آمریکا قرار گیرد، مسدود خواهد شد. برداشته شدن این تحریم کاملا در اختیار اوباما بوده اما وی از این کار امتناع کرده است. به عبارت روشن تر باید گفت، هیچ بندی از برجام، واشنگتن را متعهد به آزادسازی اموال بلوکه شده ایران در آمریکا نکرده است.
کنت کاتزمن در گزارشی که برای کنگره آمریکا تهیه کرد و در تاریخ 4 اوت 2015 به صورت رسمی از جانب مرکز تحقیقات کنگره منتشر شد(3)، رقم این دارایی های مسدود شده را 51.97 میلیارد دلار ذکر کرده و تصریح می کند که «بر اساس برجام دولت آمریکا هیچ تعهدی به آزادسازی این دارایی ها ندارد».
آنچه گذشت فقط یک قلم از تحریم های آمریکاست که با وجود توافق هسته ای حفظ خواهد شد. مداقه در متن برجام نشان میدهد ریزهکاریهایی در آن گنجانده شده است که به طرق مستقیم و غیرمستقیم، بهرهمند شدن ایران را از آنچه که «برداشته شدن تحریمها در نتیجه توافق و آزادسازی داراییهای ایران» خوانده میشود، عملا منتفی ساخته است. از جمله همانطوریکه 24 مرداد ماه طی یادداشتی نشان دادیم(4)، ماده 25 برجام به ایالات آمریکا اجازه میدهد تحریمهایی که در سطح ایالتی علیه ایران وضع کردهاند را حفظ نمایند و آمریکاییها در برجام درباره این تحریمها چیزی وعده دادهاند در حد این عبارت عوامانه که «سعی خود را می کنیم و ببینیم که چه می شود!». 17 شهریور ماه نیز فرمانداران 15 ایالت طی نامهای به اوباما تصریح کردند که تحریمهای ایالت خود را حفظ خواهند کرد(5). بازی حفظ بند 1245(c) برای آزاد نکردن داراییهای ایران در آمریکا را باید به بازیهای دیگری از قبیل بازی ماده 25 را افزود و باز، در پی دبه های دیگر و حفرههای جدیدتر گشت.
به نظر می رسد یکی از وظایف خطیر کمسیون ویژه برجام در مجلس شورای اسلامی، روشن کردن ابعادی از تحریم است که به همین شکل حفظ خواهد شد. سخنان کلی و شعاری درباره اینکه تحریمها برداشته خواهند شد، اگر با مداقه و ریزبینی و کشف جوانب امر همراه نباشد، ممکن است در عمل، دولت محترم را با شرایطی مواجه نماید که از پیش، تصورات مثبت و نادرستی درباره آنها داشته است. اگر همه ابعاد واقعی برجام به درستی شفاف و روشن شود، آنگاه می توان با اطمینان خاطر درباره هزینهها و فایده های ناشی از آن، به قضاوت نشست. فرمایشات رهبر معظم انقلاب در دیدار 12 شهریورماه با رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری در این باره کاملا روشن است و نیازی به تفسیر ندارد:
«یک بار میگویند که چهارچوب تحریمها حفظ خواهد شد؛ پس ما نشستهایم این چند وقت، برای چه صحبت کردهایم؟ صحبت کردیم که چهارچوب تحریمها برداشته بشود، تحریمها برداشته بشود. قرار است که چهارچوب تحریمها حفظ بشود! حالا من نمیدانم معنای «چهارچوب تحریمها حفظ بشود» چیست؟ ممکن است باز این را هم یک جور معنا کنند امّا آنچه از این حرف برمیآید، درست مخالف آن علّتی است که ما رفتیم برای مذاکره؛ والّا ما چرا مذاکره کنیم! ما داشتیم کار خودمان را میکردیم؛ نوزده هزار سانتریفیوژ ما درست کرده بودیم، میتوانستیم در مدّت نهچندان بلندی آن را برسانیم به پنجاه هزار سانتریفیوژ یا شصت هزار سانتریفیوژ؛ هیچ مشکلی برای ما وجود نداشت که این کار را بکنیم؛ سوخت بیست درصد را تولید میکردیم، میتوانستیم ادامه بدهیم؛ تحقیق و توسعه را انجام میدادیم، همچنان به همان شکل و با همان سرعت میتوانستیم انجام بدهیم؛ و همچنین بقیّهی چیزها را. اینکه نشستیم مذاکره کردیم، در بعضی از موارد کوتاه آمدیم، یک امتیازاتی دادیم، عمدتاً برای این بود که تحریمها برداشته بشود؛ اگر بنا است تحریمها برداشته نشود، پس معاملهای وجود ندارد، دیگر اصلاً این معنا ندارد.»(6)
* معاون پژوهش و آموزش خبرگزاری فارس
پانوشت ها:
-----------------------------------------
1- http://www.gpo.gov/fdsys/pkg/PLAW-112publ81/pdf/PLAW-112publ81.pdf
2-http://www.treasury.gov/resource-center/sanctions/Programs/Documents/iran_eo_02062012.pdf
3- https://www.fas.org/sgp/crs/mideast/RS20871.pdf
4- http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940524000023
5- http://www.farsnews.com/13940617001594
6- http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=30653
- ۹۴/۰۶/۲۳