نامه مادر شهیدان مقدمی به عفت مرعشی: چگونه خود را صاحب انقلاب و اثرگذارتر از خون شهدا میدانید؟
«بسمالله القاسم الجبارین و هادم شوکت المتکبرین
سرکار خانم مرعشی
السلام علینا و علی عبادالله الصالحین
گویا در خانواده هاشمی رفسنجانی سلام کردن رسم نیست، آن از نامه بدون سلام و والسلام همسرت به مقام معظم رهبری و این از نامه بیسلام تو به مسئولین قضایی. امیدوارم این سلام نکردنها صرفاً از سر کمتربیتی باشد نه ناشی از روحیه استکبار و خودپرستی!
بخشی از نامه شما سؤالاتی بود که با عنوان خانواده هاشمی رفنسجانی امضاء شده و احتمالاً کار وکلای شما است که جواب آن را مسئولین قضایی خواهند داد ولی پاسخ من به بخش اول نامه است که به امضای شما رسیده، البته لحن آن هم با روحیه شما تناسب دارد.
سرکار عفت خانم! مسئولیت تربیت خانواده بر عهده زن خانواده است. خوب است به جای تهمتزدن به مسئولین کشور ببینی در کجای کار تربیت فرزندانت کم گذاشتهای که حالا مجبوری هر روز برای ملاقات با یکی از آنها به زندان بروی!
سرکار عفت خانم! خوب است یک بار هم که شده زندگی و نحوه تربیت فرزندانت را بررسی کنی؛ لقمهای که همسرت آورده، شیری که دادهای و تربیتی که کردهای. من نمیدانم مشکل کارتان کجاست ولی بهتر است بین خودت و خدا زندگیات را مرور کنی.
همه میدانند تنها مردِ در خانه هاشمی رفسنجانی، عفت مرعشی است و هرچه هست از خوبی و بدی از تو است. چگونه است شما که روزی مدعی حرکت در مسیر انقلاب و خدمت به خانواده شهدا بودید، امروز خود را صاحب نظام و اثرگذارتر از خون شهدا میپندارید!
سرکار عفتخانم! من به عنوان مادر دو شهید، دو جانباز، عمه و خاله شهید هرچه داشتم برای انقلاب و امام (ره) هدیه کردم. آن روز که هاشمی رفسنجانی را یار امام (ره) میشناختیم من، همسر و فرزندانم برای حمایت از همسرت چه شعارهایی که سر ندادیم و برای آنکه همسرت با خیالی آسودهتر بر صندلی ریاست تکیه بزند در خیابانهای همین تهران چه کتکها که نخوردیم.
وقتی تو با همسر و عزیز دردانههایت کنار سد تفریح میکردید من که فرزندانم را به جبهه فرستاده بودم با دیگر مادران شهدا و ایثارگران برای رزمندگان شال و کلاه میبافتیم. ولی امروز دیگر دیروز نیست.
وقتی دیدم همسرت به جای ترویج حجاب برتر به حداقل دفاع از حجاب بسنده کرد و دخترت برای رفتن به مجلس از حیای دخترِ ایرانی مسلمان خرج کرد؛ بعد هم روز عاشورا همراه با فتنهگران به کف خیابان آمد تا به قول خودش ساندویچ بخورد! و پسرت هم که در آشوبگریهای فتنه 88، جرایم امنیتی و فسادهای اقتصادی کم نگذاشت و کاری کرد که به قول خودتان بسیاری توصیه کردند در کشور کفر و زیر علم روباه پیر بماند ولی به ایران نیاید، یقین کردم باید در مقابل هاشمی ایستاد. راستی نگفتی پسرت از باب قانونگرایی به کشور بازگشت یا از ترس پلیس بینالمللی!
در عجبم که چرا امروز به خاطر پسرت مانند سال 88 مردم را به خیابانها فرا نخواندی و برای فتنهگری نگفتی «مردم به خیابانها بریزند». دیروز ما خانواده شهدا با شما در یک جبهه بودیم و خیال میکردیم که در یک جبهه هستیم ولی بعد از پیروزی انقلاب و 8 سال دفاع مقدس این شما بودید که اثر و ارزش خون شهدا را فراموش کردید و تصور کردید باید با کدخدا کنار آمد و غنیمتها را تقسیم کرد!
خیال کردید چون همسر شما جزء مسئولین بوده امروز باید تافته جدا بافته باشید و کسی به شما در غارت بیتالمال کاری نداشته باشد؛ تا جایی که 30 سکه طلا پول خُرد پسر زندانیتان باشد و همسرت برای ظاهرسازی و فریب افکار عمومی هم که شده از مشکلات اقتصادی مردم بگوید، بدون آنکه مشکلات مردم را درک کرده باشد. مشکلاتی که ریشه در دولت سازندگی دارد.
سرکار عفتخانم! بدان سهم من و بسیاری از مادران شهدا از انقلاب آن هم بعد از 17 سال انتظار، یک پلاک و مشتی استخوان بود که به آن افتخار میکنم و آن را کنار باقی شهیدانم دفن کردم ولی عکس آن را برایت میفرستم تا فراموش نکنی این انقلاب نه مال خانواده تو و نه هیچکس دیگری است.
پیکر پاک شهید منوچهر مقدمی که پس از 17 سال انتظار به آغوش خانوادهاش بازگشت
تا خانواده شهدا و نسل شهدا هستند هرگز اجازه سهمخواهی به هیچ مستکبری از این انقلاب را نخواهند داد. سرکار عفت خانم بدان متاع کفر و دین بیمشتری نیست / گروهی آن، گروهی این پسندند.
زهرا صفائی
مادر شهیدان، منصور و منوچهر مقدمی و مادر دو جانباز به همراه خانواده شهیدان مقدمی.»
- ۹۴/۰۶/۲۶