غلط تصادفی ظریف در نیویورک!
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، روزنامه وطن امروز در گزارش گروه سیاسی خود به بررسی اقدام تصادفی محمد جواد ظریف در نیویورک و رویدادهای مرتبط در این روزها پرداخته است:
او چگونه میتوانست به ایران بیاید؟ 5 روز از فاجعه منا میگذشت و وزیر امور خارجه ایران نتوانسته بود رضایت سعودیها را جلب کند تا برای سفر هیات ایرانی به مکه و پیگیری امور ایرانیان داغدار، روادید صادر کنند! زانو زدن او در مقابل امیر کویت را همه در ایران دیدند! تا سرانجام تنها این وزیر بهداشت باشد که بتواند وارد عربستان شود! وزیر بهداشتی که در این ماجرا تنها میتواند در قامت یک پزشک به مداوای هموطنان خود بپردازد!
او چگونه میتوانست به ایران بیاید وقتی که وزیر تازه به دوران رسیده سعودیها به او وقت ملاقات نداد و با افتخار این ماجرا را جهانی کرد! در حالی که در ایران نظام جمهوری اسلامی از موضع اقتدار به جهان اسلام این پیام را میدهد که باید تکلیف آلسعود مشخص شود؛ ناگهان خبر آمد جواد ظریف پشت در محل اقامت عادل الجبیر ماند! تا مشخص شود در صحنه رویارویی ایران و سعودیها، پای دیپلماسی ما لنگ است! او چگونه میتوانست به ایران بیاید در حالی که ایران غرق در غم سنگین جانباختن مظلومانه بیش از 400 فرزند خود است و دیپلماسی ناکارآمد او نمک بر این زخم مردم پاشید!
ماجرای تاسفانگیز «سفر نیمهتمام» نشان داد آقایان خودشان نیز پذیرفتند که در ایران افکار عمومی از رفتار نامتناسب آنها در حیرت است! او چگونه میتوانست به ایران بیاید؟! اما در چنین شرایطی، او با رئیسجمهور آمریکا دست داد! و آرزوی دیرین آنان که امروز در چشم مردم ایران خائن به وطن هستند؛ برآورده شد! او با رئیسجمهور آمریکا دست داد تا دستها رو شود! آن هم با سوءاستفاده از عزای مردم! آنهم در شرایطی که خبرها از تلاش سعودیها برای دفن پنهان جانباختگان میگوید! آن هم در شرایطی که تکلیف بیش از 200 ایرانی مفقود شده در مکه مشخص نیست! آن هم در شرایطی که خانوادههای جانباختگان ایرانی چشمگریانشان به دولت است تا جنازه پدر، برادر یا همسرشان را به آنها برساند! اما غافل از اینکه دیپلماتها عزای ملت را زمان مناسب برای رسیدن به اهداف سیاسی خود میدانند! او با اوباما دست داد؛ تنها چند ساعت پس از آنکه اوباما گفت: «مرگ بر آمریکا برای ایران تولید کار نمیکند.» که معنای واقعی آن میشود گشایش اقتصادی در ایران مشروط به تغییر ماهیت جمهوری اسلامی ایران است! به گزارش «وطن امروز»، کاروان دولتیها صبح دیروز وارد ایران شد در حالی که خبر دست دادن جواد ظریف با باراک اوباما پیش از آنها آمده بود.
کاروان دولتیها که به دلیل افزایش انتقادات نسبت به غیبت آنها در ایران برای پیگیری فاجعه منا سفر کامل خود را نیمهتمام میدانند؛ با یک حاشیه مشکوک به ایران آمد! حاشیهای که برخی امیدوارند نبود آنان در عزای ملت ایران را به حاشیه ببرد و برخی دیگر معتقدند گام بلندی در راستای مکدونالدیزه کردن ایران است! جواد ظریف دوشنبه شب به وقت ایران و پس از سخنرانی روحانی در مقر عمومی سازمان ملل، با اوباما دست داد و دقایقی با او گفتوگو کرد. بلومبرگ درباره این ملاقات گزارش داد: این اتفاق پس از آن رخ داده است که ظریف و عراقچی در حال خروج از سالن نشست مجمع عمومی بودهاند که اوباما و کری نیز همزمان از سالن دیگری که مربوط به نشست نیروهای حافظ صلح بوده است، خارج میشوند. در اینجاست که در یکی از راهروها ظریف و اوباما روبهروی یکدیگر قرار میگیرند و برای دقایقی با یکدیگر خوشوبش و گفتوگو میکنند. دولت روحانی نیز این خبر را تایید کرد.
یک منبع نزدیک به هیأت ایرانی ضمن تایید این خبر اظهار کرد: «دیروز (دوشنبه) پس از پایان سخنرانی حسن روحانی رئیسجمهور کشورمان در هفتادمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه که در حال خروج از سالن مجمع بود به طور اتفاقی با باراک اوباما، رئیسجمهور و جان کری، وزیر خارجه آمریکا که در حال ورود به محل مجمع عمومی بودند روبهرو شد و سلام و احوالپرسی کرد و دست داد». این نخستین بار پس از انقلاب اسلامی سال 57 است که وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران با رئیسجمهور آمریکا دیدار و گفتوگو میکند. پیش از این یعنی در سال 1392 حسن روحانی نیز یک گفتوگوی تلفنی با باراک اوباما داشت. البته از ابتدای روی کار آمدن حسن روحانی و به بهانه مذاکرات هستهای، جواد ظریف بارها با جان کری ملاقات داشته است بهطوری که این ملاقاتها و مذاکرات در برخی موارد به صورت نامتعارف نیز انجام میشد! با این حال اما در شرایطی که اجرای برجام توسط ایران آغاز شده و دولت آمریکا نیز با گذر از سد کنگره، کمیته نظارت بر اجرای برجام را مشخص کرده است؛ دلیل دیدار ظریف و اوباما قاعدتا نمیتواند در راستا و چارچوب برجام القا شود!
دیدار اتفاقی پس از نطق معنادار!
از ابتدای مذاکرات هستهای در دولت روحانی، جواد ظریف بارها اظهارنظرهای نامتعارف و مشکوکی مطرح کرد. اظهارنظرهایی که اگرچه به بهانه مذاکرات هستهای مطرح میشد اما تمایلات و دغدغههای سیاسی و باندی در آن کاملا مشخص بود. اظهارات غیرمسؤولانه او در شورای روابط خارجی آمریکا و طرح دغدغه و دلواپسی انتخاباتی با هاله اسفندیاری نشان داد او در مذاکرات هستهای، نگران منافع باند و جریان سیاسی متبوع خود نیز هست.
جان کری، وزیر خارجه آمریکا نیز پس از توافق بر سر برجام، در همان شورای روابط خارجی آمریکا در راستای همان دغدغههای انتخاباتی ظریف سخن گفت و تصریح کرد در صورت توقف برجام در کنگره نمیداند در انتخابات آتی در ایران چه اتفاقی برای روحانی و ظریف خواهد افتاد! مواضع غیرمتعارف ظریف در قالب مذاکرات هستهای، پس از برجام بسیار مورد توجه قرار گرفت. در آمریکا تحلیلگران موسسهها و اندیشکدههای مختلف، برجام را دروازه نفوذ و حضور در ایران تلقی میکردند اما مهمترین اظهارنظر در اینباره را باراک اوباما روز دوشنبه در مقر عمومی سازمان ملل مطرح کرد؛ آنجا که گفت: «شعار مرگ بر آمریکا برای ایرانیها تولید شغل نمیکند.» این اظهارنظر رئیسجمهور آمریکا یک گزاره رسمی مبنی بر تمایل آمریکاییها برای تغییر ماهیت جمهوری اسلامی ایران بود. در واقع حالا در آستانه اجرای برجام، رئیسجمهور آمریکا که مدعی است کلید گشایش اقتصادی آمریکا در دستان او است؛ این گشایش را به تغییر ماهیت جمهوری اسلامی ایران مشروط کرده است! درحالی که ایران و 1+5 پس از 2 سال مذاکره به برجام رسیدهاند و ایران از بسیاری حقوق هستهای خود عقبنشینی کرده است اما گویا هدف آمریکا نه فعالیتهای هستهای بلکه تغییرات سیاسی در ایران است! در واقع این ماجرا نشان میدهد آمریکاییها برجام را تنها یک دریچه نفوذ به درون ایران میدانند و نه یک هدف! در چنین شرایطی که رئیسجمهور آمریکا در حال رمزگشایی از اهداف خود از طریق برجام است،
وزیر امور خارجه جنجالی ایران به دور از چشم دوربینها با او دست داده است! قطعا در حوزه سیاسی این اقدام ظریف بدون معنا نیست. با این حال اما آنچه اوباما گفت نشان داد آمریکاییها برجام را پایان یک مسیر نمیدانند! بنابراین بدیهی است آنها برجام را نقطه رهایی ایران از تحریمها نمیدانند! حفرههای برجام که یک نمونه آن عدم لغو تحریمها و مکانیسم ماشه است نشان داده است برجام، ضامن لغو تحریمها نیست، چراکه هدف آمریکاییها، عقبنشینی هستهای ایران نبوده است! همانگونه که گفته شد نطق اوباما در سازمان ملل اولین رمزگشایی رسمی از این پروژه بزرگ آمریکا بوده است! بنابراین بسیار سادهلوحانه است اگر از کنار خبر دیدار اتفاقی(!) جواد ظریف و اوباما پس از این نطق به سادگی عبور شود.
دست شیطان معجزه نمیکند!
جواد ظریف در شرایطی در یک اقدام نامتعارف و غیرمسؤولانه با رئیسجمهور آمریکا دیدار کرده است که در واقع اگر نیت اجرای برجام باشد؛ نیازی به این دیدار نبوده است! برجام مکانیسم مشخص خود را دارد و البته با آغاز تعهدات ایران، اجرای آن کلید خورده است! این نکته باید اینجا گفته شود که معمولا طی سالهای گذشته، واسطهها و دلالان رابطه با آمریکا تلاش کردهاند شرایط را برای یک دیدار اتفاقی میان مقامات 2 کشور در مقر عمومی سازمان ملل فراهم کنند! یعنی اصطلاح اتفاقی، در واقع یک پوشش توجیهی برای انجام چنین اتفاقهایی است. به هر حال دیدار با اوباما در راستای اجرای برجام دلیلی نداشته است! اما به اعتقاد صاحبنظران، این حرکات میتواند اقداماتی نمایشی باشد! برخی کارشناسان معتقدند حتی جواد ظریف هم میداند برجام منجر به تحقق اهداف ایران از مذاکرات هستهای نخواهد شد به همین دلیل برخی اقدامات نمایشی و تابوشکنیها برای ایجاد یک پوشش بر سر واقعیات مربوط به برجام است! به هر حال اقدام نامتعارف جواد ظریف و بیتوجهی او به خطوط قرمز نظام، یک دهنکجی بزرگ است! گمانههای فراوانی درباره اهداف این ملاقات وجود دارد اما در حال حاضر به نظر میرسد در شرایطی که ایران داغدار بیش از 400 تن از فرزندان خود است، فعلا جنایات آلسعود در اولویت توجه قرار گیرد تا آنگاه نوبت به ساختارشکنیها برسد!
- ۹۴/۰۷/۰۸