پرسیدم از هلال چرا قامتت خم است
چهارشنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۴، ۰۳:۲۷ ب.ظ
پرسیدم از هلال چرا قامتت خم است
آهى کشید و گفت که ماه محرم است
گفتم که چیست ماه محرم بناله گفت
ماهى که خلق جمله افلاک در غم است
گفتم براى که بفغان داد این جواب
ماه عزاى اشرف اولاد آدم است
اینماه گشته کُشته به صحراى کربلا
سبط رسول تشنه لب این غم مگر کمست
آید بسوى خلق ز یزدان همى پیام
نیلى ببرکنید که ماه محرم است
در خلد حوریان همه سیلى بروزنند
در عرش قدسیان همه چشمان پر از نم است
زهرا سیاه بر سر وحیدر زند بسر
در این عزا رسول خدا قامتش خم است
در کربلا به چشم بصیرت نظر نما
بنگر هنوز زینب و کلثوم در غم است
گوید سکینه گشته یتیمى نصیب ما
در روزگار درد یتیمى مگر کم است
- ۹۴/۰۷/۲۲