مصاحبه مجله«اشپیگل» با شهید آیت الله بهشتی در مورد تسخیر لانه جاسوسی
مجله اشترن چاپ آلمان فدرال در شماره 29 نوامبر 1979 خویش ضمن چاپ گزارش مصوری از حوادث تهران و تظاهرات خشمگینانه مسلمانان پاکستان علیه آمریکا و رویدادهای مربوط به اشغال سفارت آمریکا در پاکستان _ مصاحبهای را که خبرنگاران این مجله (آقایان بیرن دورلر و کلاوس لینکه) با شهیدآیتالله دکتر بهشتی در تهران انجام داد و منتشر نمودند.در آن زمان شهید بهشتی دبیر کل حزب جمهوری اسلامی و مرد شماره دو نظان نوپای جمهوری اسلامی به شمار می رفت.
*اشترن: انقلاب اسلامی از زمان گروگانگیری در ایران آخرین بقایای خوشبینیها را در جهان از دست داد. افکار جهان علیه شماست. آیا شما این امر را محاسبه کردهاید؟ آیا شما انتقام از شاه را به هر قیمتی که تمام شود میخواهید بگیرید؟
*بهشتی: در انقلاب ما گروگانگیری یا اقداماتی نظیر آن پیشبینی نشده بود. اما ایالات متحده آمریکا در قبال احساسات مردم ما تا بدان حد بیاعتنایی کرد که در جوانان ما میل کشیدن انتقام را زنده کرد. به دولت آمریکا از این امر قبلا اعلام خطر شده بود.
*اشترن: توسط چه کسانی؟
*بهشتی: دولت آمریکا از طریق سفارت ما در واشنگتن رسما پرسیده بود که پذیرش شاه مخلوع در آمریکا چه پیآمدهایی میتواند داشته باشد. دولت ما پیشگویی کرده بود که به چنین تحریکاتی در ایران پایان داده خواهد شد. اما آمریکائیان به این گفته ما باور نداشتند.
*اشترن: علیرغم خطر شما_ باز هم شما در جهان برای حمله به سفارت آمریکا تفاهمی را کسب نکردهاید.
*بهشتی: وقتی ایالات متحده آمریکا شاه مخلوع را پذیرفت چرا جهان هیجان زده و تحریک نشد؟ شما آلمانی هستید. آیا شما هم صبر کرده میتوانستید اگر با آدولف هیتلر یا آیشمن چنین برخورد و معاملهای میشد؟ انقلاب ما علیه شاه مخلوع به قیمت جان 60000 کشته تمام شد. پس به بازماندگان این شهداء چه میتوانیم بگوییم، اگر آنان بشنوند که شاه مخلوع در خارج در کمال صلح و آزادی بسر می برد ؟
*اشترن: اینکه ایرانیان صمیمانه میخواهند که شاه به ایرا باز گردانده شود تا در دادگاهی به محاکمه بنشیند قابل درک است. اما مصونیت سیاسی یک سفارت چیزی نظیر یک قانون اساسی در روابط مدنی بین ملتها است. آیا قوانین مدنی در ایران که روحانیون بر آن حکومت میکنند مدار اعتبار نیست؟
*بهشتی: آنانی که به سفارت هجوم بردهاند _ دولت نیستند
*اشترن: اما بعدا این عمل پسندیده خوانده شد….
*بهشتی: ما این عمل را پسندیدیم زیرا این یک واکنش قابل درک علیه یک ابرقدرت از طرف جامعهای است که مدت زمانی طولانی زیرفشار بوده است. ما هیچ گاه با کشور دیگری چنین برخوردی نداشتهایم. مثلا با انگلیس، هنگامی که گروهی میخواستند سفارت انگلیس را اشغال کنند توسط گروه دیگری منکوب شدند. اما در مورد سفارت آمریکا، در واقع برخورد با یک دشمن بزرگ ملت ایران بود.
*اشترن: «دشمن» در اینجا در سفارت ساکن نیست بلکه در واشنگتن قرار دارد. انسانهائیکه به گروگان گرفته شدهاند قاتل جوانان شما چنانکه شما پیوسته میگوئید نیستند.
*بهشتی: اما آنها قاتلها را حمایت میکردند و برای آنان جاسوسی مینمودند.
*اشترن: هرگاه در یک سفارت خارجی جاسوسانی کشف شوند بر طبق معمول بینالمللی باید اخراج شوند، نه اینکه به صفت گروگان گرفته شوند.
*بهشتی: این معمول است. اما انقلابی نیست. اگر مادر اینجا از سنتهای دیپلماتیک صحبت کنیم به شما حق خواهم داد. ولی ما انقلابی انجام دادهایم و این انقلاب قوانین ویژه خود را دارد. ما جوانان انقلابی را حمایت میکنیم زیرا آنان با این عمل خویش یگانه راهی را دیدهاند که اندیشهها _ اهداف و احساسات انتقامجویی خویش را به جهانیان نشان دهند. و این را باید جهان بفهمد.
*اشترن: دکتر بهشتی_ شما سالهای زیادی را در غرب به سر بردهاید. شما طرز تفکر غربیها را میشناسید. آیا واقعا معتقد هستید که ابرقدرتی نظیر آمریکا قادر باشد که متحد قبلی خودش را که قریب الموت است بشما مسترد کند بدون اینکه آبروی خود را از بین ببرد؟
*بهشتی: دولت آمریکا شاه مخلوع را پس از سقوط نپذیرفت. چرا باید اکنون این او را بپذیرد؟
*اشترن: این را به شما گفتهاند که: به علل انساندوستانه!
*بهشتی: آقایان عزیز! این یک نکته ایست که ملت ما نمیفهمد، «به دلایل انساندوستی!» با یک دشمن «انساندوستی» نمیتوان بر طبق معیارهای انساندوستانه برخورد کرد.
*اشترن: سوال را باید یک بار دیگر تکرار کنیم: آیا شما واقعا باور دارید که ایالات متحده آمریکا میتواند شاه مخلوع را مسترد کند؟
*بهشتی: در این جهان همهچیز ممکن است. ما به خوبی میدانیم که آمریکائیان گروگانگیری را محکوم میکنند و این عمل را غیرانسانی ترسیم میکنند. اما شما لطفا توجه کنید: دادگاههای ما شاه مخلوع را احضار کردهاند تا به اتهامات خود پاسخ دهد اما او نیامده است. اکنون او در دست دولت آمریکاست. آیا از این سنت بینالمللی که شما اشاره کردید نباید چنین خواهشی را کرد که شاه مخلوع را برای پاسخ دادن به اتهاماتش احضار کنند و یا اینکه ایران استحقاق یک تعقیب حقوقی را نداشته باشد؟
*اشترن: مابین ایران و ایالات متحده آمریکا اکنون یک موافقتنامه استرداد مجرمین وجود ندارد.
*بهشتی: واقعیت این است که آمریکائیها با امتناع از استرداد شاه مخلوع، داعیه انساندوستی را نخست مصدوم کردهاند و ما هم صرفا با همان شیوه به ایشان جواب گفتهایم.
*اشترن: در مورد این چنین انتقامجویی «بدوی» قرآن چه میگوید؟
*بهشتی: قرآن آن را اجازه میدهد اما قرآن این را هم میفرماید که عفو بهتر است.
*اشترن: علیرغم آن میخواهید که گروگانها را به محاکمه بکشانید _ و این امکان هم وجود دارد که محکوم به مرگ شوید.
*بهشتی: کسیکه واقعا مرتکب اعمال جاسوسی شده است الزاما باید پاسخگوی اعمال خود باشد.
*اشترن: آیا شما برای ارتکاب اعمال جاسوسی آنان مدارکی دارید؟
*بهشتی: این را دیگر همه میدانند. این اسناد ارایه خواهند شد.
*اشترن: و این چنین معنی میدهد که شما تاکنون هیچ سندی را ندیدهاید؟
*بهشتی: آیا من باید همه چیزی را ببینم؟
*اشترن: چه اتفاق خواهد افتاد اگر شاه مخلوع به مکزیک بر گردد و یا به کشور دیگری برود. آیا در آن صورت گروگانهای آمریکایی آزاد خواهند شد و یا سفارتخانههای آن کشورهایی که شاه را میپذیرند نیز مورد هجوم واقع خواهند شد؟
*بهشتی: شما سوال را غلط مطرح میکنید. شما سوال کنید که چرا شاه مخلوع بعد از سقوط خود به چند کشور توانست سفر کند بدون اینکه ملت ما چنان واکنشی نشان دهد که اکنون ابراز داشته است. آنگاه شما پاسخ خویش را گرفتهاید و این واکنش در قبال آمریکاست.
*اشترن: آیا برای استرداد شاه مخلوع راهی وجود دارد؟چه خواهد شد اگر آمریکا داراییهای شاه مخلوع را که در آمریکا دارد مسترد کند؟
*بهشتی: این یک گام نخستین برای یک حل خوب خواهد بود. اما کارتر بسیار مغرور است.
*اشترن: ملت آمریکا هیچگاه چون امروز یکدل در عقب رئیس جمهور خویش نایستاده بودند.
*بهشتی: این یکدلی طولی نخواهد کشید. هرگاه این گروگانهائی را که ما آزاد کردیم داستانهای آمریکائیان در ایران را به ملت و جامعه آمریکا روشن کنند همه چیز شکل دیگری به خود خواهد گرفت.
ما به دقت مشاهده خواهیم کرد که آمریکائیان در قبال این امر چه واکنشی نشان خواهند داد و سپس یک بار دیگر همه چیز را مجددا محاسبه خواهیم نمود.
*اشترن: آیا شما مداخله آمریکائیان را نیز محاسبه خواهید
*بهشتی: ما این را هم محاسبه میکنیم. زیرا ما در آغاز دومین دور انقلاب خویش علیه آمریکا قرار داریم. ما در انقلاب نخستین قدرت سیاسی آمریکا بر ایران را پایان دادیم، و در انقلاب دومین قدرت اقتصادی آنرا پایان خواهیم داد.
*اشترن:اما با یک محاصره اقتصادی نه تنها صادرات مایحتاج زندگی شما از آمریکا (مثلاً خواربار و غله) ممانعت خواهد شد بلکه به سایر کشورها نیز چنین صادراتی به مانع برخواهد خورد. شما نیز دست باقدامات متقابل خواهید زد و تنگه هرمز را خواهید بست. تنگه ای که غرب بخش عمده نفت خود را از طریق آن حمل میکند؟
*بهشتی: آری. خودمان باید از این راه استفاده کنیم.همسایگان ما نیز باید از این راه استفاده نمایند. و این یک راهحل نخواهد بود. اما از یک جنگ اقتصادی با آمریکا هراسی نداریم. ما بزودی چنان آزاد و مستقل خواهیم بود که میتوانیم برای مردم خود محصولات داخلی مواد غذایی و سایر چیزها را تهیه کنیم. در اینجا وضع ما غیر از اوضاع آلمانها و انگلیسیهاست که نمیتوانند مستقل باشند. و در مقابل آنها، وضع کشورهایی چون ایران بسیار بهتر است. اگر من دو سال را با یک جفت کفش سپری نماییم چیزیم نمیشود.
*اشترن: در اینجا این بدگمانی نزد ما پیدا میشود که با گروگانگیری نه تنها از آمریکا انتقام گرفته میشود بلکه آمریکا الزاماً گناهکار نیز شناخته می شود. و بدینوسیله میتوان آمریکا را مسئول مشکلات عظیم اقتصادی در ایران برای تورم، بیکاری و کمبود تولیدات شناخت.
*بهشتی: ما یک نظام را واژگون کردهایم و در مقام آنیم که نظام جدیدی را ایجاد کنیم. در این راه مانند هر انقلاب دیگری مشکلاتی وجود دارد. به روسیه و چین، فکرکنید. آیا شما هم بعد از جنگ در آلمان قحطی نداشتید و پیروز نشدید؟ ما تاریخ جهان را خوب خواندهایم.
*اشترن: نظام جدید شما چگونه به نظر خواهد آمد؟
*بهشتی:این نظام، یک نظام اسلامی خواهد بود. هرگز چنین معنی نخواهد داشت که ما هر نوع ارتباط خود را با فنون غربی و با دانش غربی میخواهیم قطع کنیم. آنچه را که ما میخواهیم، عدالت است، شناسایی، نه بلحاظ نفتمان، بلکه به خاطر اندیشه و شیوه زندگیمان. ما هرگز خواهان سلطه نظام سیاسی شرقی و غربی نیستیم.
*اشترن: آیا با ممنوع کردن فیلمهای هالیود، الکل و سکس آزاد، میتوان به امحای تمدن غربی نایل شد؟
*بهشتی:بیش از هر چیز، ما یک نظام مادیگرایی را نمیخواهیم. امیدوارم که ما فقط طی پنجسال آینده یک جامعه مترقی را پایهگذاری کنیم…
*اشترن: … با مجازات توسط شلاق و چادر زنان…
*بهشتی:…. اینها هرگز مورد بحث نیستند. در نظام جدید ما، آزادی فردی بزرگتر از آزادیهای فردی در شوروی و چین خواهد بود و تفاوت سطح زندگی بین افراد انسانی، کوچکتر از تفاوتی خواهد بود که در غرب وجود دارد.
*اشترن: فرضیه زیبایی است. ما هم از آن تقلید خواهیم کرد.
*بهشتی: اما در جامعه شما، در آلمان هنوز هم تفاوتهای بزرگ اقتصادی وجود دارد. ولی، ما در نه ماه پیش از سقوط شاه این تفاوتها را کوچک کردیم. در جامعه ما، در آینده ثروتمندان بزرگ وجود نخواهند داشت. صرفاً انسانهای عادی موجود خواهند بود که یکی نسبت به دیگری، اندکی کموبیش خواهند داشت. و فقط در این شرایط است که انسانها با هم برادرانه و اخلاقی زندگی خواهند نمود.
*اشترن: و روحانیان در این نظام حکم خواهند راند؟
*بهشتی: برای شما غربیها بسیار مشکل است که نقش روحانیت را در جامعه اسلامی بهفمید. عناصر حکومتکننده، نه ملاها خواهند بود و نه روحانیون. بلکه رهبران فکری خواهند بود که ایدئولوگهای اسلامی هستند. رهبری در یک نظام اسلامی، باید در دست یک سیاستمدار اسلامی – یک ایدئولوک (فقیه) قرار داشته باشد که طبعاً یک مسلمان خوب نیز باید باشد.
*اشترن: پس شما شخص مناسبی برای از کرسی نخستوزیری خواهید بود که پس از استعفای بازرگان خالی مانده است؟
*بهشتی: من ترجیح میدهم که یک شخص آزاد باقی بمانم و از انقلاب بوسیله گفتار و قلم و سیاست پشتیبانی نمایم.
*اشترن: بدین منوال پس شما نخستوزیر پنهانی کشورتان هستید؟
*بهشتی: انیرا مینمیخواهم بشنوم.
*اشترن: اما چنین است.
*بهشتی: یک مسلمان واقعی از مسئولیت نمیگریزد، اما او مجاز نیست که آروزی رسیدن به قدرت را در سر بپرورد.انسان طبیعتاً طالب قدرت است.
*اشترن: هیچکس مانع شما نخواهد شد که قدرت ناشی از مسئولیت را بپذیرید.
*بهشتی: ببینید ! خیلیها گفتند که این انقلاب باید یک رئیس داشته باشد. اما من فکر میکنم که ما به رئیسی نیازمند نیستیم، بلکه حداکثر، یک «دبیر» میخواهیم – شخصی که مقداری از اداره امور را بعهده بگیرد.
*اشترن: شما همان دبیری هستید که اداره امور را به عهده دارید؟
*بهشتی: آیا من باید خود را یک رئیس تلقی کنم؟ آیا شما فکر نمیکنید که با یک شخص کاملاً عادی صحبت میکنید؟
*اشترن: این «شخص کاملاً عادی» بعد از امام خمینی قویترین دولتمرد است. آنچه بیش از همه ما را شگفتزده کرده است این است که در جریان مصاحبه ما شما از امام خمنیی ذکری به میان نیاوردید.
*بهشتی: امام خمینی این را نمیخواهند که مانند شاه مخلوع از طرف همکارانشان پیوسته از ایشان نام برده شود. امام خمینی این را نمیخواهند. ما هم این را نمیخواهیم و اسلام هم این را نمیخواهد.
*اشترن: شاه مخلوع از طرف کسی انتخاب نشده بود و امام خمینی نیز در مقام خویش از طرف کسی منتخب نیستند در مورد این تشابه چه میگویید؟
*بهشتی: آنچه را که ما آزمودهایم این است که رهبری امام، بهتر از نوع انتخابی آن است. این یک پذیرش طبیعی و برگزیده شدن یک رهبر از طرف ملت است. در مقابل بهطور مثال نیکسون را در نظر بگیرد او با کثریت آرا انتخاب شد و مدتی بعد هم مجبور شد کنار برود و اینچنین معنی میدهد که انتخاب دموکراتیک شخصی که او را خوب نمیشناسند – بهطور کلی گسترده نیست اما پذیرش طبیعی یک رهبر از طرف ملت، بسیار گستردهتر است، زیرا ملت راه زندگی او را برای مدت طولانی دنبال کرده است و به او اعتماد دارد و از آنجا است که یک رهبری واقعی پدید میآید.
*اشترن: و این یک دیکتاتوری خواهد بود. شخصی که انتخاب نشود و برکنار شدنی هم نیست.
*بهشتی: او میتواند برکنار شود اما نه آنچنانکه در دیگر نظامها متداول است. هرگاه او خاصیتهای نیک خود را از دست داد، ملت میتواند اعتماد خود را از او سلب کند.
*اشترن: آیا این امر در مورد امام خمینی نیز میتواند انجام شود؟
*بهشتی: این امر میتواند در مورد هر کسی انجام شود.
*اشترن: آیا شما میخواهید انقلاب اسلامیتان را به سایر کشورها نیز صادر کنید؟ یورش به مسجدالحرام مکه و حمله به سفارت آمریکا در پاکستان حوادث اتفاقی نیستند. اینچنین اعمال که توسط متعصبین صورت گرفت بهطور کلی نشان میدهد که تحریک شدهاند. رهبران کشورهای اسلامی همجوار شما خیال دارند چون امام خمینی در کشورهایشان قیام کنند.
*بهشتی: هرگاه چیزی موفقیتآمیز است بهخودی خود صادر میشود. در آن صورت ما هرگز نیاز به مداخله نداریم. هرگاه یک ملت- راهی را که ما در ایران گشودیم – راه صواب و درست بیابد لاجرم آنرا را دنبال خواهد کرد.
*اشترن: دکتر بهشتی! آلمان فدرال یکی از مهمترین متحدان آمریکا کشوری که شما اینقدر از آن نفرت دارید، است آلمان فدرال به عنوان همدردی با ایالات متحده آمریکا از خرید آن مقدار از نفت ایران که به آمریکا صادر نمیشود – امتناع کرده است. این امر در روابط فیمابین تهران و بن تأثیری دارد؟
*بهشتی: هرگاه جمهوری فدرال آلمان در روابط خود با ایران کاملاً مستقل از آمریکا عمل کند در آن صورت این روابط بهبود بیشتری نیز خواهد یافت.
*اشترن: اشمیت نخست وزیر آلمان موضعگیری خود را علیه گروگانگیری و به نفع آمریکا اعلام کرده است.
*بهشتی: چرا نخستوزیر شما این را نیز نگفته است که پذیرش شاه مخلوع در آمریکا یک عمل غیرقانونی بود؟ چرا اینچنین یک جانبه؟
*اشترن: هرگاه اظهارنظر نخستوزیر یا یک شخصیت دیگر دولتی آلمان فدرال در نظر شما و یا دانشجویان بطور ناگهانی ناپسند افتد در آن صورت آلمانهای مقیم ایران باید یک گروگانگیری را در محاسبات خویش بگنجانند؟
*بهشتی :در مورد کشوریکه انقلاب کرده است همیشه در اظهارنظرها باید احتیاط کرد.
*اشترن: این یک تهدید است؟
*بهشتی: خیر ! این یک ابراز رأی است.
«ویژه نامه شیطان بزرگ» در خبرگزاری فارس
- ۹۴/۰۸/۱۲