چرا تضمین کتبی اوباما؟
پنجشنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۴، ۰۲:۵۷ ب.ظ
پاسخ به این سؤال مهم و ضروری است که چرا رهبر انقلاب یکی از شروط نهگانهی خود در نامهی اجرای برجام به رئیسجمهور را دادن تضمین کتبی رئیسجمهور آمریکا مبنی بر لغو همهی تحریمها (اعم از هستهای و مسائل دیگری چون حقوق بشر و تروریسم) قرار دادهاند؟ در این یادداشت تلاش میشود تا بهصورت اختصار برخی از ادلهی آن بیان شود.
از بین بردن نقشهی آمریکا مبنی بر «حفظ معماری تحریمها»
هنوز جوهر امضای توافقنامهی وین خشک نشده بود که باراک اوباما، رئیسجمهور بهظاهر دموکرات آمریکا، صراحتاً اعلام کرد: «تحریمهایی که مربوط به حمایت ایران از تروریسم، برنامهی موشکهای بالستیک و نقض حقوق بشر میشود را حفظ خواهیم کرد.»۱ جک لو، وزیر خزانهداری آمریکا نیز در اینباره گفت: «حفظ معماری تحریمها در حین فراهم آوردن تخفیف از طریق معافیتهای تحریمی، شرط دوم ما (یعنی برخورداری از توانایی بازگرداندن تحریمها در صورت عدم پایبندی ایران به تعهداتش) را تقویت میکند.»۲ از همین رو، رهبر انقلاب با اشاره به اعلام تضمین کتبی رئیسجمهور آمریکا، درصدد آن هستند که جلوی چنین اظهارنظرهایی در خصوص ابقای معماری یا چارچوب تحریمها را بگیرند.
رهبر انقلاب نسبت به آمریکا بیاعتماد است. این بیاعتمادی نیز برخاسته از «عقلانیت سیاسی» و «تجربهی تاریخی» است. عقلانیت سیاسی حکم میکند که انسان همواره نسبت به «دشمن» بیاعتماد باشد. آنهم دشمنی که در طول شصت سال اخیر بهطور عام و ۳۷ سال بعد از انقلاب اسلامی بهطور خاص، از هیچ فرصتی برای ضربه زدن به مردم ایران فروگذار نکرده است.
از سویی دیگر، به نظر میرسد مقامات آمریکایی در حال انتقال ساختار تحریمها و استفادهی ابزاری از آن بهعنوان اهرم فشار اقتصادی به ایران به موضوعات دیگری چون حقوق بشر و تروریسم هستند. این سخن بدین معنی است که بهانهی جدید آمریکاییها بعد از برجام، خطمشیهای سیاسی-فرهنگی ایران در مسائل داخلی و منطقهای است. موضوعاتی که اتفاقاً به نظر میرسد مواجهه و منازعهی اصلی آمریکا با ایران در آنها نهفته است.
عقلانیت سیاسی و تجربهی تاریخی ایران مبنی بر بیاعتمادی به آمریکا
رهبر انقلاب نسبت به آمریکا بیاعتماد است. این بیاعتمادی نیز برخاسته از «عقلانیت سیاسی» و «تجربهی تاریخی» است. عقلانیت سیاسی حکم میکند که انسان همواره نسبت به «دشمن» بیاعتماد باشد. آنهم دشمنی که در طول شصت سال اخیر بهطور عام و ۳۷ سال بعد از انقلاب اسلامی بهطور خاص، از هیچ فرصتی برای ضربه زدن به مردم ایران فروگذار نکرده است.
مقامات آمریکایی حتی در طول مذاکرات هستهای دو سال اخیر هم نشان دادهاند که بهشدت غیرقابل اعتمادند. تجربهی دو توافق «برنامه اقدام مشترک ژنو» در سال ۹۲ و «بیانیهی مطبوعاتی لوزان» سوئیس در سال ۹۴ این موضوع را آشکار کرد که آمریکاییها حتی در مسائلی که خود به توافق دربارهی آن رسیدهاند نیز پایبند نیستند و بهراحتی آن را زیر پا میگذارند. انتشار فکتشیتهای متناقض با تعهدات این کشور در این دو موافقتنامه، بیانکننده این موضوع است.
مجموعه طرح | «تایید مشروط برجام»
برای مثال، بلافاصله یک روز بعد از قرائت بیانیهی مطبوعاتی در لوزان سوئیس در ۱۴فروردین، آمریکاییها فکتشیتی متفاوت از این مذاکرات منتشر کردند. در خصوص تفاسیری که آمریکاییها از این نشست داشتند، وندی شرمن، معاون وزیر امور خارجهی آمریکا در امور سیاسی این کشور، اظهار داشت: «یکی از مسائل مهم که تفسیرهای زیادی در مورد آن مطرح شده این است که چه زمانی تحریمها علیه ایران پایان خواهد یافت. ایران اعلام کرده است پیشبینی میشود بهمحض اجرای توافقنامه، همهی تحریمها به حال تعلیق درآید. آمریکا نیز اعلام کرده است تحریمها علیه ایران بهتدریج و براساس پایبندی این کشور به تعهدات خود کنار گذاشته خواهد شد.»۳ همین موضوع سبب شد رئیس دیپلماسی ایران اظهار کند «راهکارها همانطور که هستند، برای همه خوباند. نیازی نیست که به این زودی با استفاده از فکتشیتها (راهکارها) مصادره به مطلوب شود.»۴
از همین روی، رهبر انقلاب با هوشمندی تمام، انجام توافق با آمریکا را نه براساس «اعتماد»، که براساس «تضمین» و «تعهد» استوار کردهاند. این موضوع البته عملاً کفهی ترازو را به نفع ایران سنگین خواهد کرد؛ چرا که خود این عمل، آمریکا را در نزد افکار عمومی پاسخگو خواهد کرد و پرده از نقاب تزویر آمریکا در ارادهاش برای حل مسئلهی هستهای بر خواهد داشت. بنابراین «اعلام و تضمین کتبی» رئیسجمهور آمریکا و اتحادیهی اروپا، از سویی فضای این عمومیسازی و تلاش برای پاسخگو نشان دادن ایران که توسط رسانههای غربی صورت میگیرد متعادل، و در مرحلهی بعد خنثی خواهد شد و از سویی دیگر، بر بیاعتمادی به دولتمردان غربی و بهخصوص آمریکایی که در نامههای خویش و در صحبتهای خصوصی، مستقیماً از لغو تحریمها سخن میگویند و در عمل خلاف آن را اجرا میکنند، اصرار ورزیدهاند.
جلوگیری از نقض رسمی توافق توسط رئیسجمهور بعدی آمریکا
یکی از دلایل موجود در این نکته شاید این موضوع باشد که مانع از این شود که رئیسجمهور بعدی آمریکا بهصورت رسمی نقض عهد کند؛ چراکه آمریکاییها، هم بهلحاظ رسمی و هم بهلحاظ غیررسمی اعلام داشتهاند که به تعهدات رئیسجمهور فعلی این کشور پایبند نیستند. نگاهی به سخنان مقامات آمریکایی بهخصوص نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۱۶ این کشور نیز نشاندهندهی این است که کاندیداها (خاصه جمهوریخواهان)، دائم بر این نکته اصرار میکنند که هرآنچه بین ایران و آمریکا بهعنوان یکی از طرفهای مذاکرات ۵+۱ صورت گرفته، مذاکرهی ایران با رئیسجمهور دموکرات آمریکا یعنی باراک اوباما است و بنابراین هیچ تعهدی برای رئیسجمهور بعدی این کشور ایجاد نخواهد کرد.
برخی نامزدهای ریاستجمهوری آمریکا مثل جب بوش و دونالد ترامپ نیز دو نامزد جدی جمهوریخواهی هستند که تلویحاً و تصریحاً اعلام کردهاند که در «روز اول ریاستجمهوری خود این موافقتنامه را پاره خواهند کرد»، «این توافق را بهمثابهی مماشات یاد کردهاند و با آن مخالفت کردهاند»۸ و بدین ترتیب مخالفت خود را با این توافق اعلام کردهاند و بر ضرورت عدم پایبندی به آن اصرار دارند.
اولین جرقههای «عدم تعهد رئیسجمهور بعدی آمریکا» بهطور رسمی در مارس ۲۰۱۵ (اسفند ۱۳۹۳)، وقتی تعداد ۴۷ تن از سناتورهای ایالاتمتحده خطاب به مقامات ایران نامهای را مرقوم کردند، شکل گرفت. در بخشی از آن نامه اشاره شده بود که «ما هرگونه توافقی را دربارهی برنامهی هستهای شما که کنگره تأیید نکرده باشد، چیزی بیشتر از توافقی مربوط به قوهی مجریه و اجرایی میان رئیسجمهور اوباما و آیتالله خامنهای تلقی نخواهیم کرد. رئیسجمهور بعدی میتواند چنین توافقی را با یک امضا لغو کند و کنگرهی بعدی نیز میتواند هر زمان که بخواهد، مفاد چنین توافقی را تغییر دهد.»۵
این رسوایی اخلاقی و سیاسی سناتورهای آمریکایی بهحدی فاجعهآمیز بود که حتی داد خود دولتمردان آمریکایی را هم درآورد. در واکنش به همین نامه بود که وزیر امور خارجهی آمریکا در کمیتهی روابط خارجی سنا گفت: «نامهی سناتورهای آمریکا به ایران، اعتماد جهانی به ایالاتمتحده را خدشهدار کرد. این نامه اعتبار هزاران قرارداد بینالمللی که آمریکا آنها را امضا کرده، مورد تهدید قرار میدهد. البته این حق کنگره و رئیسجمهور آینده است، اما در مدت ۲۹ سالی که من در کنگره بودم، حتی یک بار هم نشنیدم و ندیدم که چنین اتفاق عجیبی بیفتد. مهم نیست که رئیسجمهور چه کسی است، مسئله اینجاست که تاکنون چنین اتفاقی هرگز رخ نداده است.»۶
برخی نامزدهای ریاستجمهوری آمریکا مثل جب بوش و دونالد ترامپ نیز دو نامزد جدی جمهوریخواهی هستند که تلویحاً و تصریحاً اعلام کردهاند که در «روز اول ریاستجمهوری خود این موافقتنامه را پاره خواهند کرد»،۷«این توافق را بهمثابهی مماشات یاد کردهاند و با آن مخالفت کردهاند»۸ و بدین ترتیب مخالفت خود را با این توافق اعلام کردهاند و بر ضرورت عدم پایبندی به آن اصرار دارند.
مبتنی بر همین دلایل و دلایل دیگر است که رهبر انقلاب، شرط تضمین کتبی رئیس جمهور آمریکا را جزو یکی از شروط اجرای برجام قرار دادهاند.
پینوشتها:
۱. https://www.whitehouse.gov/the-press-office/۲۰۱۵/۰۷/۱۴/statement-president-iran
۲. http://www.washingtoninstitute.org/policy-analysis/view/remarks-of-treasury-secretary-jacob-j.-lew#.VUJ۸jicbSkk.twitter
۳. http://www.aryanews.com/News.aspx?code=۲۰۱۵۰۴۰۸۱۱۲۳۰۴۶۳۲&svc=۳۰
۴. http://www.entekhab.ir/fa/news/۱۹۷۰۷۱
۵. «متن کامل نامهی سناتورهای آمریکایی به ایران»، اسفند ۱۳۹۳، بازیابی در:
http://www.ettelaat.com/etint/?p=۳۱۳۶۳
۶. «سایهی بیانیهی لوزان بر جدال دموکراتها و جمهوریخواهان آمریکا»، ۲۳ اسفند ۱۳۹۳، بازیابی در:
http://www.irna.ir/fa/News/۸۱۵۶۷۶۶۹/
۷. "Two Republican ۲۰۱۶ candidates who won't tear up the Iran deal" available in:
http://www.cnn.com/۲۰۱۵/۰۹/۰۴/politics/iran-deal-jeb-bush-donald-trump/
۸. "Jeb Bush denounces Iran nuclear deal as appeasement" available in:
http://www.theguardian.com/us-news/۲۰۱۵/jul/۱۴/jeb-bush-iran-nuclear-deal-appeasement
- ۹۴/۰۸/۱۴