همواری این راه مرا سر به هوا کرد.
دکتر خانم نیلچی زاده از کارشناسان برنامه سمت خدا میگفت: خانمی با بنده تماس گرفتند که همسر من ویژگیهای بسیار خوبی دارد؛ از قاریهای قرآن است و... اما یکی از مشکلات من با او این است که به من میگوید: خانم! من هرچی به شما میگویم بگو چشم! میگفت: من برای خودم نظر دارم، دیدگاه دارم تصمیمهای دارم، به چه دلیلی باید هرچه همسرم میگوید من بگویم چشم؟
من برای اینکه بتوانم مسالهشان را حل کنم مقداری درباره روحیات ایشان و همسرشان سؤال کردم. توضیح که دادند دیدم من و منیت هر دوتای آنها خیلی زیاد است. برای همین مدام با همدیگر تصادم اخلاقی پیدا میکنند. جملهای که به آنها گفتم این بود: دخترم! تا آنجایی که من اطلاع دارم تا حالا هیچ خبرگزاری و هیچ تلکسی خبری مخابره نکرده که زنی در اثر زیاد چشم گفتن به همسرش مرده است! خب بگو چشم. چشم گفتن زن را نور چشمی میکند. این چشم گفتن ویتامین تقویت روحیه آقایان است. اگر خانمی در زندگی، قاعده اصلی اش چشم گفتن باشد، یعنی اهل جدال نباشد، اهل مشاجره نباشد، اهل سلم و سلام باشد، اثرش را میبیند. خانمها میخواهند نمره عاطفیشان در خانه بیشتر باشد یا میخواهند حرفشان به کرسی بنشیند؟ فرمول، خیلی روشن است. به قول شاعر: همواری این راه مرا سر به هوا کرد.
یک روز که من قاعده چشم گفتن را میگفتم، یکی از خانمها گفت: خانم نیلچی! نمیشود به جای چشم، بگوییم «باشه»؟ گفتم چرا، اما تفاوتش مثل این است که همسرتان به جای هدیه یک شاخه گل سرخ، یک شب که میآید منزل یک دسته تربچه نقلی خیلی خوب برایتان بیاورد. پیش خودش هم گفته باشد: قرمز که هست، خوش رنگ هم هست، گیاه هم هست، تازه خوردنی هم هست. حس شما نسبت به اون گل چیست؟ نسبت به این تربچه چه جوری است؟
- ۹۴/۰۸/۲۱