السلام علیک یارقیه بنت الحسین
سه شنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۴، ۱۰:۴۹ ق.ظ
بلبلی امشب به ویران نغمه خوانی می کند
تلخ کامی دیده و شیرین زبانی می کند
دعوت از مهمان به جا آورده در بزم یزید
وز وفای عهد مهمان، قدردانی می کند
اشک و مژگان آب و جارو کرده آن ویرانه را
بین چه با احساس طفلی میزبانی می کند
دیده ی اختر شمارش بر پدر روشن شده ست
مه به روی دامن و اختر فشانی می کند
گرچه طفل است و زمان جست و خیز او، ولی
شکوه چون پیران ز درد و ناتوانی می کند
گفت بهر دیدن تو زنده ماندم تاکنون
مرگ دیگر از چه با من سرگرانی می کند؟
بهر ره رفتن ز اطفال دگر گیرم کمک
کودکت، جان بر لب است و سخت جانی می کند
- ۹۴/۰۸/۲۶