فلسفه قیام حضرت اباعبدالله حسین علیه السلام
ما در جریان حرکت حضرت سیدالشهداء فداکاری های بزرگی می بینیم. در یک نگاه کلی؛ فلسفه قیام حضرت و دلیل این فداکاریهای صورت گرفته چیست و و پشتوانه مفهومی دارد؟
مسئله نهضت امام حسین(ع) یک واقعیت استثنایی در طول تاریخ بشر به حساب می آید. فلسفه ی اصلی حرکت حضرت اباعبدالله(ع) احیای اسلام بود. اسلامی که بعد از 50 سال در شرایطی قرار گرفته بود که می خواست کاملاً تغییر ماهیت بدهد و از بین برود. یعنی حرکت حسین ابن علی(ع) اگر در آن شرایط زمانی خاص انجام نشده بود؛ ما الان چیزی به نام اسلام نداشتیم. شرایط در آن زمان واقعاً به اینجا رسیده بود. چرا که پیش از یزید، معاویه حکومت می کرد و حداقل در ظاهر خود را به اسلام پایبند نشان می داد. ولی پس از بر روی کار آمدن یزید که متجاهر به فسق بود و قرار بود بر منبر پیامبر(ص) تکیه بزند، در صورتی که امام حسین(ع) واکنشی نشان نمی داد، به تدریج نام اسلام هم از بین می رفت و در تاریخ محو می شد. لذا برهه تاریخی قیام حضرت اباعبدالله(ع) از این نظر با شرایط پیش و پس از خود تفاوت دارد. درواقع امام حسین(ع) پس از 50 سال به داد اسلام و مسلمین رسید و دین آخرین پیامبر را از خطر نابودی حتمی نجات داد، آن هم به قیمت خون خود و بهترین عزیزانش و اسارت خانواده اش. در منطق حسین(ع) وقتی دین در خطر قرار بگیرد؛ طبیعتاً فدا کردن جان و آبرو هم توجیه پیدا می کند و این همان راهی است که از آن به عنوان مسیر عزت و کرامت حسینی یاد می شود.
حرکت امام حسین(ع) چه سمت و سویی داشت که حرکتی عزتمندانه و شرافتمدار در نظر گرفته می شود؟
طبیعتاً همانطور که شما اشاره کردید، حرکت و عمل امام حسین(ع) الگو و نمونه بارز یک حرکت عزتمندانه است. اباعبدالله(ع) به همه انسان ها درس عزت و حریت داد. بدین معنا که زندگی زیر سایه ظلم و تسلیم ظلم شدن با کرامت انسانی سازگار نیست. این بزرگترین درس امام حسین(ع) است. اگر ما شرایط سیاسی آن زمان را در نظر بگیریم، می بینیم که عده ای که هیچ پایبندی به مفاهیم و معارف اسلامی نداشته اند، بر سرنوشت جامعه اسلامی مسلط شده، به نوعی آنها را اسیر خود کرده بودند. طبیعتاً در چنین شرایطی، شخصی همچون حسین(ع) ساکت نمی نشیند و وظیفه خود می داند تا برای نجات اسلام و مسلمین در برابر این افراد قیام کند. ترجیح ندادن منافع شخصی بر منافع جامعه و امت اسلامی یکی دیگر از معانی عزت حسینی است. منافع شخصی طبیعتاً به این معنا بود که امام(ع) با آن عده کم حداقل در روز عاشورا تسلیم خواسته عمر سعد شود و با یزید بیعت کند. ولی این مسئله با روح و سرشت عزت مدار حسین(ع) در تناقض است. به همین جهت می بینیم که حضرت حتی وقتی در مدینه هستند می فرمایند "مثل منی با مثل یزید بیعت نخواهد کرد." لذا این به قول معروف، یک خط قرمز است. خط قرمزی که بر مبنای عزت و حریت حسینی ترسیم شده است و البته در جهت تکلیف الهی امام(ع) قرار دارد.
عزت حسینی در جامعه امروز ما چگونه بروز می کند و ظهور می یابد؟ درواقع الزامات اقتدای به راه عزتمندانه امام حسین(ع) چیست؟
الگوگیری از امام حسین(ع) برای پیاده کردن عزت در زندگی فردی و اجتماعی چندان پیچیده نیست. چون راه امام یک راه کاملاً روشن است. البته این الگوبرداری طبیعتاً منحصر به مسلمانان باقی نمانده است. ما می بینیم که گاندی هم می گوید من برای مبارزه با استعمار انگلستان از شیوه مبارزاتی حسین(ع) الگو گرفته ام. ما قیام های زیادی را پس از قیام امام حسین(ع) در طول تاریخ اسلام داریم. اینها همه به نوعی متاثر از واقعه عاشورا هستند و از آن الگو گرفته اند. یعنی هر جا که یک پرچمی در مبارزه با ظلم، استکبار بلند شد؛ اقتباس از نهضت امام حسین(ع) بود. این مسئله چه در تاریخ اسلام و چه در زمان کنونی مصادیق گوناگونی دارد. بزرگترین مصداق اقتدا به سیره مبارزاتی امام حسین(ع) را می توان در روند پیروزی انقلاب اسلامی و تداوم آن تا کنون مشاهده کرد. انقلاب ما بی شک یک انقلاب حسینی بود. ما در جنگ تحمیلی از مسئله عاشورا الگو گرفتیم و با اتکای به این الگو، تولید قدرت کردیم. الان هم باید راه و روش امام حسین(ع) و عزت طلبی آن بزرگوار چراغ راه ما باشد. وقتی غیرمسلمانان از حرکت امام حسین(ع) الگو می گیرند و ما می بینیم که چقدر در همین زمینه کتاب نوشته اند؛ ما باید توجه بیشتری به پیروی از مکتب و آرمان های امام حسین(ع) داشته باشیم. حرکت های ضداستکباری ملت های منطقه هم همه متاثر از راه و روش امام حسین(ع) است. حرکت مردم یمن، عراق، سوریه و همه کشورهای اسلامی که به نوعی در برابر استکبار قرار گرفته اند، در واقع همان ادامه راه سیدالشهدا(ع) و اقتدای به روش آن بزرگوار است. در یک کلام؛ اقتدای به امام حسین(ع) به معنای زیر بار ظلم نرفتن است.
راهپیمایی اربعین و به طور کلی پیام قیام کربلا چگونه می تواند محور اتحاد و اجتماع انسانها باشد؟
طبیعتاً راهپیمایی بزرگ اربعین که با شعار "لبیک یا حسین" برپا می شود؛ نمادی از روح بلند و حماسی اباعبدالله(ع) است. افرادی که در این مراسم شرکت می کنند، به نوعی بر ادامه راه آن امام بزرگوار تاکید می کنند. ما می بینیم که شرکت کنندگان در این مراسم تنها به مسلمانان محدود نمی شود، بلکه مسیحیان و افراد دارای مذاهب دیگر نیز در این راهپیمایی و تجمع میلیونی شرکت دارند. این مسئله بیانگر جهانی بودن پیام امام حسین(ع) است. زیرا پیام قیام آن حضرت، فطرت انسان ها را درگیر می کند و برای هر فردی در هر گوشه جهان جذاب است و گیرایی دارد. امام حسین(ع) یک استثناء است. ما برای هیچ یک از ائمه دیگر اربعین برگزار نمی کنیم. این راهپیمایی در هیچ جای دیگر جهان نمونه نداشته و ندارد. کجا سراغ دارید که جمعیتی با این عظمت صدها کیلومتر پیاده روی کنند و در آن از همه اقشار و ملیت ها حضور داشته باشند؟ اربعین درواقع مانور بزرگ ملت اسلام و تمامی انسان های آزاده جهان در برابر استکبار جهانی، گروه های تکفیری و حکام مرتجع منطقه است. این حضور، در واقع لبیک به ندای یاری خواستن حضرت اباعبدالله(ع) است و می تواند موجب وحشت دشمنان این تفکر ظلم ستیزانه شود.
و این مسئله چگونه می تواند محور وحدت انسان ها قرار بگیرد؟
طبیعتاًچون پیام امام حسین(ع) یک پیام عمومی است، موجب وحدت هم خواهد شد. البته این مسئله دارای ابعاد مختلف سیاسی-اجتماعی و فرهنگی عظیمی است. ما باید هر چه می توانیم در راه گسترش آن کوشش کنیم و سعی کنیم از همین طریق، راه و آرمان امام حسین(ع) را به همه جهان معرفی کنیم. اینکه چرا اربعین می تواند محور وحدت باشد، به این خاطر است که پیام امام حسین(ع) اختصاصی به شیعیان ندارد. حتی اختصاصی به مسلمانان ندارد و همانطور که خدمتتان عرض کردم؛ فطرت انسان ها را مخاطب خود قرار می دهد. در حال حاضر ما می بینیم که کشورهای استکباری مرتکب چه فجایع و جنایاتی می شوند و حتی از گروه های تروریستی تکفیری حمایت می کنند. مسئله ای که الان دامن خود آنها را گرفته است. پیام امام حسین(ع) ایستادگی در برابر همین ظلم های علنی و آشکار است و اختصاصی به شیعیان یا مسلمانان ندارد. لذا حضرت اباعبدالله(ع)، مسئله اربعین و مفاهیم مستتر در سیره سیدالشهداء می تواند محور وحدت همه افراد بر حول مبارزه با ظلم و جور باشد. اینکه کسانی بخواهند این مسئله را مختص به یک گروه خاص بدانند، درست نیست. چون پیام حضرت اباعبدالله(ع) یک پیام جهانی است و به همین خاطر، ظرفیت جمع کردن تمام اقشار و ملیت های مختلف را حول محور خود دارد. لذا پیام اربعین، پیام وحدت، برادری و همبستگی جهانی برای مبارزه با ظلم و استکبار است و می تواند موجبات رهایی کامل ملت های تحت ستم را فراهم نماید.
رمز ماندگاری و کهنه نشدن یاد و نهضت امام حسین(ع) و عاشورا را در چه می دانید؟ چرا این فداکاریها تا این حد در تاریخ ماندگارند و هنوز بوی کهنگی نگرفته اند؟
رمز ماندگاری مسئله عاشورا، فرهنگ عاشورا و یاد امام حسین(ع) همان سخن پیامبر(ص) است که فرمود:" براى شهادت حسین علیه السلام ، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمى شود ." یعنی این مسئله یک مسئله عادی نیست که آن را بتوان با حساب های مادی و معمولی توجیه نمود. امام حسین(ع) رمز ماندگاری اسلام است. یعنی اگر قرار است اسلام بماند، عاشورا هم باید بماند. این دو مسئله با یکدیگر گره خورده اند. طبیعتاً خداوند متعال هم قصد دارد تا این راه و این یاد فراموش نشود و راه صحیح دین داری که همان پیروی از اهل بیت عصمت و طهارت است، باقی بماند. لذا از یاد رفتن مسئله امام حسین(ع) و عاشورا ممکن نیست. در طول تاریخ افرادی که امام حسین(ع) و راه و یاد او را در جهت مخالف اهداف و مقاصد خود می دیده اند تلاش زیادی کرده اند تا نام حضرت سیدالشهداء را از بین ببرند. حتی چند بار اقدام به تخریب مقبره مطهر ایشان نمودند ولی همانطور که می بینیم یاد و نام و راه امام حسین(ع) روز به روز در سطح دنیا برجسته تر شده است. لذا خدا می خواهد این راه و این مرام که همان خط ولایت است، باقی بماند و در برابر اراده الهی هم کسی کاری از پیش نخواهد برد. همانطور که در زیارت وارث می خوانیم؛ امام حسین(ع) وارث نوح، ابراهیم، موسی و عیسی هستند و طبیعی است که این خط و این راه را خود خداوند متعال زنده نگه خواهد داشت. یعنی اگر بخواهد اسلام و خداپرستی در سطح جهان زنده بماند، لاجرم این الگو باید یاد و نامش همیشه در عرصه هستی باقی باشد. این الگو به ما می گوید امام حسین(ع) با سخت ترین شرایط و کمترین امکانات هم دست از آرمان های خود برنداشت و زیر بار ظلم نرفت. این حرف و این راه آنقدر جذابیت و درخشندگی دارد که هیچ گاه از بین نخواهد رفت و فراموش نخواهد شد.
دلیل استفاده از صفت"رحمه الله الواسعه" برای حضرت اباعبدالله(ع) چیست؟ این رحمت الهی آیا فقط شامل حال مسلمانان می شود؟
"رحمه الله الواسعه" بودن حضرت اباعبدالله را می توان از جهات مختلف مورد بررسی قرار داد. اول اینکه طبق متون مصرح دینی، شهدا ابواب رحمت الهی هستند. در این فضا، طبیعتاً سیدالشهداء باب رحمت واسعه الهی خواهد بود و الطاف خداوند متعال به بندگان از ناحیه ایشان بسیار زیاد است. درواقع؛ خداوند متعال از طریق اباعیدالله الحسین(ع) باب رحمت خود را بر روی مردم گشوده است. لذا توسل به آن حضرت(ع) برای حفظ کرامت انسان راهگشا است. رحمه الله الواسعه بودن امام حسین(ع) به این معناست که رحمتی که از جانب خداوند متعال با واسطه آن بزرگوار به بشریت می رسد، همه را در بر می گیرد. ما در قرآن می خوانیم که خداوند به پیامبر "رحمه للعالمین" خطاب می کند. امام حسین(ع) هم درواقع ادامه همان رحمت پیامبر(ص) به حساب می آیند. رحمت وارده به واسطه امام حسین(ع) همه را شامل می شود. گناهکاران، حاجتمندان، مجاهدان فی سبیل الله و همه و همه از برکات وجودی اباعبدالله(ع) برخوردار می شوند. به همین خاطر است که گفته می شود دعا در زیر قبه نورانی آن حضرت مستجاب است و به هر حال مردم اینقدر حاجات خود را بدین وسیله از خداوند متعال طلب کرده، دریافت می کنند. این درگاه و دستگاه امام حسین(ع) همیشگی است. یعنی هیچ وقت بسته نمی شود. شما می بینید هر جا علمی بلند می شود به نام مبارک سیدالشهداء است. این رحمت البته همه انسان ها را در بر می گیرد و اختصاصی به مسلمانان نخواهد داشت.
ما در جریان حرکت حضرت سیدالشهداء فداکاری های بزرگی می بینیم. در یک نگاه کلی؛ فلسفه قیام حضرت و دلیل این فداکاریهای صورت گرفته چیست و و پشتوانه مفهومی دارد؟
مسئله نهضت امام حسین(ع) یک واقعیت استثنایی در طول تاریخ بشر به حساب می آید. فلسفه ی اصلی حرکت حضرت اباعبدالله(ع) احیای اسلام بود. اسلامی که بعد از 50 سال در شرایطی قرار گرفته بود که می خواست کاملاً تغییر ماهیت بدهد و از بین برود. یعنی حرکت حسین ابن علی(ع) اگر در آن شرایط زمانی خاص انجام نشده بود؛ ما الان چیزی به نام اسلام نداشتیم. شرایط در آن زمان واقعاً به اینجا رسیده بود. چرا که پیش از یزید، معاویه حکومت می کرد و حداقل در ظاهر خود را به اسلام پایبند نشان می داد. ولی پس از بر روی کار آمدن یزید که متجاهر به فسق بود و قرار بود بر منبر پیامبر(ص) تکیه بزند، در صورتی که امام حسین(ع) واکنشی نشان نمی داد، به تدریج نام اسلام هم از بین می رفت و در تاریخ محو می شد. لذا برهه تاریخی قیام حضرت اباعبدالله(ع) از این نظر با شرایط پیش و پس از خود تفاوت دارد. درواقع امام حسین(ع) پس از 50 سال به داد اسلام و مسلمین رسید و دین آخرین پیامبر را از خطر نابودی حتمی نجات داد، آن هم به قیمت خون خود و بهترین عزیزانش و اسارت خانواده اش. در منطق حسین(ع) وقتی دین در خطر قرار بگیرد؛ طبیعتاً فدا کردن جان و آبرو هم توجیه پیدا می کند و این همان راهی است که از آن به عنوان مسیر عزت و کرامت حسینی یاد می شود.
حرکت امام حسین(ع) چه سمت و سویی داشت که حرکتی عزتمندانه و شرافتمدار در نظر گرفته می شود؟
طبیعتاً همانطور که شما اشاره کردید، حرکت و عمل امام حسین(ع) الگو و نمونه بارز یک حرکت عزتمندانه است. اباعبدالله(ع) به همه انسان ها درس عزت و حریت داد. بدین معنا که زندگی زیر سایه ظلم و تسلیم ظلم شدن با کرامت انسانی سازگار نیست. این بزرگترین درس امام حسین(ع) است. اگر ما شرایط سیاسی آن زمان را در نظر بگیریم، می بینیم که عده ای که هیچ پایبندی به مفاهیم و معارف اسلامی نداشته اند، بر سرنوشت جامعه اسلامی مسلط شده، به نوعی آنها را اسیر خود کرده بودند. طبیعتاً در چنین شرایطی، شخصی همچون حسین(ع) ساکت نمی نشیند و وظیفه خود می داند تا برای نجات اسلام و مسلمین در برابر این افراد قیام کند. ترجیح ندادن منافع شخصی بر منافع جامعه و امت اسلامی یکی دیگر از معانی عزت حسینی است. منافع شخصی طبیعتاً به این معنا بود که امام(ع) با آن عده کم حداقل در روز عاشورا تسلیم خواسته عمر سعد شود و با یزید بیعت کند. ولی این مسئله با روح و سرشت عزت مدار حسین(ع) در تناقض است. به همین جهت می بینیم که حضرت حتی وقتی در مدینه هستند می فرمایند "مثل منی با مثل یزید بیعت نخواهد کرد." لذا این به قول معروف، یک خط قرمز است. خط قرمزی که بر مبنای عزت و حریت حسینی ترسیم شده است و البته در جهت تکلیف الهی امام(ع) قرار دارد.
عزت حسینی در جامعه امروز ما چگونه بروز می کند و ظهور می یابد؟ درواقع الزامات اقتدای به راه عزتمندانه امام حسین(ع) چیست؟
الگوگیری از امام حسین(ع) برای پیاده کردن عزت در زندگی فردی و اجتماعی چندان پیچیده نیست. چون راه امام یک راه کاملاً روشن است. البته این الگوبرداری طبیعتاً منحصر به مسلمانان باقی نمانده است. ما می بینیم که گاندی هم می گوید من برای مبارزه با استعمار انگلستان از شیوه مبارزاتی حسین(ع) الگو گرفته ام. ما قیام های زیادی را پس از قیام امام حسین(ع) در طول تاریخ اسلام داریم. اینها همه به نوعی متاثر از واقعه عاشورا هستند و از آن الگو گرفته اند. یعنی هر جا که یک پرچمی در مبارزه با ظلم، استکبار بلند شد؛ اقتباس از نهضت امام حسین(ع) بود. این مسئله چه در تاریخ اسلام و چه در زمان کنونی مصادیق گوناگونی دارد. بزرگترین مصداق اقتدا به سیره مبارزاتی امام حسین(ع) را می توان در روند پیروزی انقلاب اسلامی و تداوم آن تا کنون مشاهده کرد. انقلاب ما بی شک یک انقلاب حسینی بود. ما در جنگ تحمیلی از مسئله عاشورا الگو گرفتیم و با اتکای به این الگو، تولید قدرت کردیم. الان هم باید راه و روش امام حسین(ع) و عزت طلبی آن بزرگوار چراغ راه ما باشد. وقتی غیرمسلمانان از حرکت امام حسین(ع) الگو می گیرند و ما می بینیم که چقدر در همین زمینه کتاب نوشته اند؛ ما باید توجه بیشتری به پیروی از مکتب و آرمان های امام حسین(ع) داشته باشیم. حرکت های ضداستکباری ملت های منطقه هم همه متاثر از راه و روش امام حسین(ع) است. حرکت مردم یمن، عراق، سوریه و همه کشورهای اسلامی که به نوعی در برابر استکبار قرار گرفته اند، در واقع همان ادامه راه سیدالشهدا(ع) و اقتدای به روش آن بزرگوار است. در یک کلام؛ اقتدای به امام حسین(ع) به معنای زیر بار ظلم نرفتن است.
راهپیمایی اربعین و به طور کلی پیام قیام کربلا چگونه می تواند محور اتحاد و اجتماع انسانها باشد؟
طبیعتاً راهپیمایی بزرگ اربعین که با شعار "لبیک یا حسین" برپا می شود؛ نمادی از روح بلند و حماسی اباعبدالله(ع) است. افرادی که در این مراسم شرکت می کنند، به نوعی بر ادامه راه آن امام بزرگوار تاکید می کنند. ما می بینیم که شرکت کنندگان در این مراسم تنها به مسلمانان محدود نمی شود، بلکه مسیحیان و افراد دارای مذاهب دیگر نیز در این راهپیمایی و تجمع میلیونی شرکت دارند. این مسئله بیانگر جهانی بودن پیام امام حسین(ع) است. زیرا پیام قیام آن حضرت، فطرت انسان ها را درگیر می کند و برای هر فردی در هر گوشه جهان جذاب است و گیرایی دارد. امام حسین(ع) یک استثناء است. ما برای هیچ یک از ائمه دیگر اربعین برگزار نمی کنیم. این راهپیمایی در هیچ جای دیگر جهان نمونه نداشته و ندارد. کجا سراغ دارید که جمعیتی با این عظمت صدها کیلومتر پیاده روی کنند و در آن از همه اقشار و ملیت ها حضور داشته باشند؟ اربعین درواقع مانور بزرگ ملت اسلام و تمامی انسان های آزاده جهان در برابر استکبار جهانی، گروه های تکفیری و حکام مرتجع منطقه است. این حضور، در واقع لبیک به ندای یاری خواستن حضرت اباعبدالله(ع) است و می تواند موجب وحشت دشمنان این تفکر ظلم ستیزانه شود.
و این مسئله چگونه می تواند محور وحدت انسان ها قرار بگیرد؟
طبیعتاًچون پیام امام حسین(ع) یک پیام عمومی است، موجب وحدت هم خواهد شد. البته این مسئله دارای ابعاد مختلف سیاسی-اجتماعی و فرهنگی عظیمی است. ما باید هر چه می توانیم در راه گسترش آن کوشش کنیم و سعی کنیم از همین طریق، راه و آرمان امام حسین(ع) را به همه جهان معرفی کنیم. اینکه چرا اربعین می تواند محور وحدت باشد، به این خاطر است که پیام امام حسین(ع) اختصاصی به شیعیان ندارد. حتی اختصاصی به مسلمانان ندارد و همانطور که خدمتتان عرض کردم؛ فطرت انسان ها را مخاطب خود قرار می دهد. در حال حاضر ما می بینیم که کشورهای استکباری مرتکب چه فجایع و جنایاتی می شوند و حتی از گروه های تروریستی تکفیری حمایت می کنند. مسئله ای که الان دامن خود آنها را گرفته است. پیام امام حسین(ع) ایستادگی در برابر همین ظلم های علنی و آشکار است و اختصاصی به شیعیان یا مسلمانان ندارد. لذا حضرت اباعبدالله(ع)، مسئله اربعین و مفاهیم مستتر در سیره سیدالشهداء می تواند محور وحدت همه افراد بر حول مبارزه با ظلم و جور باشد. اینکه کسانی بخواهند این مسئله را مختص به یک گروه خاص بدانند، درست نیست. چون پیام حضرت اباعبدالله(ع) یک پیام جهانی است و به همین خاطر، ظرفیت جمع کردن تمام اقشار و ملیت های مختلف را حول محور خود دارد. لذا پیام اربعین، پیام وحدت، برادری و همبستگی جهانی برای مبارزه با ظلم و استکبار است و می تواند موجبات رهایی کامل ملت های تحت ستم را فراهم نماید.
رمز ماندگاری و کهنه نشدن یاد و نهضت امام حسین(ع) و عاشورا را در چه می دانید؟ چرا این فداکاریها تا این حد در تاریخ ماندگارند و هنوز بوی کهنگی نگرفته اند؟
رمز ماندگاری مسئله عاشورا، فرهنگ عاشورا و یاد امام حسین(ع) همان سخن پیامبر(ص) است که فرمود:" براى شهادت حسین علیه السلام ، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمى شود ." یعنی این مسئله یک مسئله عادی نیست که آن را بتوان با حساب های مادی و معمولی توجیه نمود. امام حسین(ع) رمز ماندگاری اسلام است. یعنی اگر قرار است اسلام بماند، عاشورا هم باید بماند. این دو مسئله با یکدیگر گره خورده اند. طبیعتاً خداوند متعال هم قصد دارد تا این راه و این یاد فراموش نشود و راه صحیح دین داری که همان پیروی از اهل بیت عصمت و طهارت است، باقی بماند. لذا از یاد رفتن مسئله امام حسین(ع) و عاشورا ممکن نیست. در طول تاریخ افرادی که امام حسین(ع) و راه و یاد او را در جهت مخالف اهداف و مقاصد خود می دیده اند تلاش زیادی کرده اند تا نام حضرت سیدالشهداء را از بین ببرند. حتی چند بار اقدام به تخریب مقبره مطهر ایشان نمودند ولی همانطور که می بینیم یاد و نام و راه امام حسین(ع) روز به روز در سطح دنیا برجسته تر شده است. لذا خدا می خواهد این راه و این مرام که همان خط ولایت است، باقی بماند و در برابر اراده الهی هم کسی کاری از پیش نخواهد برد. همانطور که در زیارت وارث می خوانیم؛ امام حسین(ع) وارث نوح، ابراهیم، موسی و عیسی هستند و طبیعی است که این خط و این راه را خود خداوند متعال زنده نگه خواهد داشت. یعنی اگر بخواهد اسلام و خداپرستی در سطح جهان زنده بماند، لاجرم این الگو باید یاد و نامش همیشه در عرصه هستی باقی باشد. این الگو به ما می گوید امام حسین(ع) با سخت ترین شرایط و کمترین امکانات هم دست از آرمان های خود برنداشت و زیر بار ظلم نرفت. این حرف و این راه آنقدر جذابیت و درخشندگی دارد که هیچ گاه از بین نخواهد رفت و فراموش نخواهد شد.
دلیل استفاده از صفت"رحمه الله الواسعه" برای حضرت اباعبدالله(ع) چیست؟ این رحمت الهی آیا فقط شامل حال مسلمانان می شود؟
"رحمه الله الواسعه" بودن حضرت اباعبدالله را می توان از جهات مختلف مورد بررسی قرار داد. اول اینکه طبق متون مصرح دینی، شهدا ابواب رحمت الهی هستند. در این فضا، طبیعتاً سیدالشهداء باب رحمت واسعه الهی خواهد بود و الطاف خداوند متعال به بندگان از ناحیه ایشان بسیار زیاد است. درواقع؛ خداوند متعال از طریق اباعیدالله الحسین(ع) باب رحمت خود را بر روی مردم گشوده است. لذا توسل به آن حضرت(ع) برای حفظ کرامت انسان راهگشا است. رحمه الله الواسعه بودن امام حسین(ع) به این معناست که رحمتی که از جانب خداوند متعال با واسطه آن بزرگوار به بشریت می رسد، همه را در بر می گیرد. ما در قرآن می خوانیم که خداوند به پیامبر "رحمه للعالمین" خطاب می کند. امام حسین(ع) هم درواقع ادامه همان رحمت پیامبر(ص) به حساب می آیند. رحمت وارده به واسطه امام حسین(ع) همه را شامل می شود. گناهکاران، حاجتمندان، مجاهدان فی سبیل الله و همه و همه از برکات وجودی اباعبدالله(ع) برخوردار می شوند. به همین خاطر است که گفته می شود دعا در زیر قبه نورانی آن حضرت مستجاب است و به هر حال مردم اینقدر حاجات خود را بدین وسیله از خداوند متعال طلب کرده، دریافت می کنند. این درگاه و دستگاه امام حسین(ع) همیشگی است. یعنی هیچ وقت بسته نمی شود. شما می بینید هر جا علمی بلند می شود به نام مبارک سیدالشهداء است. این رحمت البته همه انسان ها را در بر می گیرد و اختصاصی به مسلمانان نخواهد داشت.
- ۹۴/۰۹/۱۱