چه آزمایشى!!
يكشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۴، ۰۳:۳۱ ب.ظ
سَمنون محب، که از نزدیکان جنید بغدادى بود، در مناجاتى عرض کرد: «الهى! در هر چه مرا بیازمایى در آن مرا یابى و دم نزنم.» در حال، دردى به وى مستولى شد که جانش به لب آمد و او دم نمى زد. همسایگان گفتند: «اى شیخ! دیشب تو را چه بود که از فریاد تو ما را خواب نیامد؟» در حالى که به ظاهر دم نزده بود. یک بار دیگر گفت: «خدایا! دلم به غیر تو مایل نیست مرا به هرچه خواهى امتحان کن!» در حال، بولش بسته شد و به حبس بول دچار شد. پس به مدرسه بچه ها مى گردید و کودکان را مى گفت: «عموى دروغگو را دعا کنید تا حق، شفایش دهد.»
برگرفته از کتاب شریف یکصد موضوع پانصد داستان
- ۹۴/۱۰/۲۰