فروشگاه «رفاه» چگونه به خاک سیاه نشست؟/ ماجرای جماعتی که از پس اداره یک «سوپرمارکت» هم برنیامدند!
ماجرای فروشگاه رفاه تنها گوشهای از دستاورد اقتصادی دار و دسته اصلاحطلبان است. کسانی که از پسِ اداره یک فروشگاه پُرپول با آن همه دارایی و تشکیلات برنیامدند، حالا لیست ارائه کردند برای «رونق اقتصادی»!
«امید، آرامش و رونق اقتصادی»، به عنوان شعار انتخاباتی ائتلاف اصلاحطلبان برای انتخابات روز جمعه اعلام شده است. حال و روز سفرههای مردم این روزها خوب نیست، اصلاً خوب نیست؛ آش آنقدر شور شده که حتی اصلاحطلبان نیز متوجه شدند؛ ناتوانی دولت روحانی بی سابقهترین رکود اقتصادی تاریخ را رقم زده است. مردم خسته اند، خسته از بیبرنامگی و شلختگی دولت، خسته از ناتوانی ژنرالهای تدبیر و امید در فراهم کردن رونق اقتصادی. با این همه انتخاب شعار رونق از سوی اصلاحطلبان، اگرچه از نظر تبلیغاتی هوشمندانه به نظر میرسد، اما میانهی چندانی با واقعیت ندارد. لیستی که اصلاحطلبان بستند، فاقد حتی یک نفر اقتصاددان است! معلوم نیست حضرات چگونه میخواهند با لیسانسههای نساجی، مشکلات معیشتی مردم را مرتفع سازند؟! اصلاً این گزارش بنا است به عنوان نمونه به دستاوردهای مدیریتی یکی از دوستان آقای عارف بپردازد؛ عملکرد فرشید گلزاده در فروشگاه رفاه!
یک مشاور همه چیزدان!
فرشید گلزاده که از مؤسسین بنیاد امید ایرانیان و از دوستان گرمابه و گلستان محمدرضا عارف است، بعد از انتخابات 92 به عضویت هیأت مدیره و ریاست فروشگاههای زنجیره ای رفاه دست یافت؛ انتصابی که همان زمان از سوی خیلیها به عنوان دستخوش انصراف عارف از انتخابات از سوی دولت تعبیر شد. هرچه باشد رفاه کم جایی نیست! یک فروشگاه سراسری با بیشتر از پنج هزار میلیارد تومان سرمایه و گردش مالی سالانه 1000 میلیارد تومان؛ 220 فروشگاه در سراسر کشور و با بیشتر از 4000 نفر پرسنل، گزافه نیست اگر بگوییم رفاه بزگتر است از بسیاری از سازمانها و یا وزارتخانههای مملکت. مشاور عالی تبلیغاتی عارف در انتخابات سال 92 به این چنین مقامی دست یافت!
گلزاده(نماینده عارف) در قرعهکشیهای انتخاباتی سال ۹۲
آقای مدیر اما دانشجو است، دانشجوی دکترای دانشگاه شفیلد انگلستان؛ یک پایش این ور آب است، یک پایش آن ور؛ یک مدیر پروازی به معنای دقیق کلمه! تازه آقای دکتر بعد از این(!) مالک یک شرکت سرمایه گزاری دیگر نیز هست، گروه سرمایهگزاری «میلاد شفیلد» که به اتفاق جمعی از رفقا و در انگلستان به ثبت رسیده است. با مزهتر اما اشتغال همزمان ایشان به کار و تحصیل در مقطع دکترا است؛ اما بههرحال گلزاده رفیق عارف است! و همین برای آنکه بدون کمترین سوابق اجرایی به مدیریت یکی از بزرگترین کمپانیهای ایران گماشته شود، کافی است. رفقای عارف به خوبی میتوانند چند هندوانه را با یک دست بلند کنند!
آقای دکترِ بعد از این، به همراه خود، امیر علی محبی را که از دیگر اعضای ستاد تبلیغاتی عارف بود، به رفاه برد و دست او را نیز به عنوان معاون اداری-مالی این مجموعه پُرپول بند کرد.
فروشگاهی که به خاک سیاه نشست!
گذشته از اینها، بررسی عملکرد اقتصادی آقای دکتر بعد از این، در نزدیک به دو سال گذشته می تواند محک مناسبی برای سنجش میزان تواناییهای اصلاحطلبان آن هم از نوع رفقای عارف باشد؛ فروشگاهی که در سال 92 (پیش از ریاست گلزاده) و با بیش از سی و هفت میلیارد تومان سود به عنوان یکی از پولسازترین کمپانیهای کشور شناخته میشد، امروز به روغنسوزی افتاده و برای ادامه حیات ناگزیر از تعدیل نیرو است. آمار و ارقام منتشر شده از کاهش بیش از 50 درصدی سود این شرکت خبر میدهد. گزارش مربوط به حسابرسی مستقل صورتهای مالی 12 ماههی منتهی به آبان 94، به روشنی از حال و روز نابهسامان این فروشگاه سابقاً پولساز حکایت دارد. بر اساس این گزارش امروز 68 شعبه از این فروشگاهها در سراسر کشور به زیاندهی افتادند و 51 شعبهی دیگر نیز اگرچه توانسته اند به سوددهی برسند، اما بازدهی فروش آنها تنها چیزی در حدود 5 درصد بوده است. این یعنی بیش از نیمی از فروشگاههای رفاه در دوران گلزاده یا کلاً به ضرر افتادند، یا به زودی خواهند افتاد. نصف رفاه عملاً نابود شده است. منطق بازار حکم میکند برای جلوگیری از تشدید فاجعه، درِ آنها را تخته کرد. چه از قدیم گفتند: جلوی ضرر را از هر کجا گرفتن منفعت است! و این یعنی بیکاری، یعنی تعدیل نیرو، یعنی دستاورد مدیریت دار و دستهی عارف؛ گلزاده به خوبی توانسته تا فروشگاه رفاه را به خاک سیاه بنشاند!
کارگران بیچاره اما تنها قربانیان مدیریت درخشان یار گرمابه و گلستان عارف اند، همانها که شب را تا صبح از خوف تعدیل نیرو و آجر شدن نان سر و همسرشان به صبح میرسانند. همین چند روز پیش بود که خبر خودکشی یکی از کارگران فروشگاه شهر ری رسانه ای شد. آقای «ش» که حدود ۲۹ سال سن داشت؛ با داشتن هفت سال سابقه در فروشگاههای رفاه به علت تمدید نشدن قرارداد کاری اقدام به خودکشی کرده بود.
یک مشاور نسبتاً فاسد!
گلزاده فروش گوشت قرمز را در سطح استانهای یزد و اصفهان را کُنترات به شخصی به نام شریفیان واگذار کرده است؛ یک قرارداد رانتی و به شدت فاسد که بر اساس همان گزارش حسابرسان مستقل، فقط تا امروز موجبات یک ضرر 2.5 میلیارد تومانی را برای شرکت فراهم آورده است. بررسی بند به بند آن گزارش که توسط حسابرسان مستقل و بازرسان قانونی خطاب به مجمع عمومی سهامداران شرکت تهیه شده است، هر آینه گوشه ای دیگر از مدیریت مشعشع آقای دکترِ بعد از این و توانایی شگرف ایشان را در به خاک سیاه نشاندن «رفاه» افشا میکند. متن کامل این گزارش را در سامانهی جامع اطلاعرسانی ناشران سازمان بورس و اوراق بهادار به این آدرس در دسترس است.
ماجراهای فروشگاه رفاه آنقدر گسترده و البته غمگین است، که پرداختن به آن سوژه چندین گزارش است. ماجرای هایپرمارکتی که گلزاده به ضرب و زور در کرمان به پا کرده است، جز میلیاردها تومان ضرر دستاورد دیگری برای شرکت نداشته است. البته چرا! جز اینکه آقای دکترِ بعد از این حسابی در شهر زادگاهش (یعنی کرمان) فخرفروشی کند و دست بستگان و نزدیکانش را در فروشگاهی که همچنان به سوددهی نرسیده، بند کند.
ماجرای رفاه تنها گوشه ای از دستاورد اقتصادی دار و دستهی عارف است. کسانی که از پسِ ادارهی یک فروشگاه پُرپول با آن همه دارایی و تشکیلات برنیامدند، هرچند همین به خاک سیاه نشاندن این فروشگاه هم مشکوک به نظر میرسد. حرف و حدیثهایی در خصوص خواب و خیالهایی که تیم مستقر فعلی برای واگذاری سهام حالا مفت شدهی فروشگاه به برخی افراد به گوش می رسد. گفته میشود گلزاده قصد دارد تا با ورشکسته نشان دادن کمپانی رفاه، نقشه واگزاری آن را پیگیری کند. با این اوضاع این افراد حالا لیست ارائه کردند برای «رونق اقتصادی»! اوضاع کاملاً روشن است؛ ناظرین سیاسی معتقدند مردم این دوره به گروهی رأی خواهند داد که احساس کنند برای بهبود دردهای پُرشمار معیشتیشان حرفی در چنته دارد. راست و چپ فرق نمیکند، مردم این دوره به اقتصاد رأی خواهند داد. گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو
- ۹۴/۱۲/۰۵