بهره بردن از معصومین و حشر با آنان
استاد_فاطمی_نیا
(قسمت اول)
استفاده نمودن از فیوضات و برکات معصومین علیهم الاسلام مظاهر مختلفی دارد. یکی از مظاهر و مصادیق آن، این است که ما دین خود را ازاین بزرگواران گرفته ایم. تمام معارفمان را از آنها یاد گرفته ایم.
ما الان که به حسب ظاهر دستمان از دامانشان کوتاه است، چگونه می توانیم استفاده نموده، و بهره های هرچه بیشتر ببریم؟!
یکی از مظاهر عالیه بهره بردن، حشر با آنان می باشد، یعنی محشور بودن با آنان.حشر با ائمه علیهم الاسلام به دو نحو می باشد:
یکی معنای اتم و اکمل حشر است که در آخرت می باشد و خداوند می فرماید:
"و کسانی که از خدا و رسول اطاعت و پیروی نمایند، پس اینان هستند که با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و صدیقان و شهیدان و صالحان معیت و مصاحبت دارند، و خوب رفیقان و مصاحبانی هستند آنان"
یک حشر داریم که در دنیا می باشد.دعای ابو حمزه، دعای بسیار عالی و راقی است. یکی از اولیاء خدا را که زیارت کردم می فرمود: اگر حال خواندن دعای ابوحمزه را ندارید، آن را مطالعه کنید، ظرائفش را دریابید! دعای ابوحمزه فقط برای خواندن و ثواب بردن نیست،دریای نور و پر از در و گوهر است. در قسمتی از این دعا می خوانیم:
"ای مولای من، محبت دنیا را از دلم بیرون کن و جمع فرما میان من و پیامبر و آلش."
این یک جا قرار دادن، هم در دنیا و هم در آخرت است. حشر در دنیا بسیار باب دقیق و مغلقی است و ادراک آن، مشکل است! آیا انسان امام را می بینید؟! بلی، اگر ببیند، آن هم یک نوع حشر است، و از دسترس عموم دور است. ممکن است شخصی در تمام عمر حضرت بر او اشراف داشته باشد ولی او حضرت را ندیده باشد!
در زمان علامه امینی قدس الله نفسه در عراق، پسر وزیر معارف (وزیر معارف) بیماری سختی پیدا می کند و اطباء ناامید می شوند. پدرش مایوس می گردد، او که سنی هم بوده و دستش از همه جا کوتاه می شود، نامه ای به علامه می نویسد و در آن می گوید: علامه امینی شما که اینقدر به علی (علیه السلام) ارادت دارید و عمرتان را در این راه گذرانده اید، الان فرزند من دارد می میرد، آیا از علی (علیه السلام) کاری ساخته است؟!
علامه امینی نامه را دریافت می کند و مطالعه می ناید، فورا می نویسد:"بسم الله الرحمن الرحیم خداوند به برکت امیر المومنین فرزند شما را شفا داد!" و نامه را می دهد به نامه رسان که به وزیر معارف برساند.
علامه لباس می پوشد و به حرم حضرت امیر مشرف شده و عرض می کند: من یک حواله ای فرستاده ام، شما مرا روسیاه نفرمائید!
می گویند: همین که نامه می رسد به بالای سر مریض، فورا بلند می شود و شفا پیدا می کند!
این نوع باور و یقین یک نوع از ظهورات حشر در دنیاست. حضرت به ایشان اشراف دارد. لازم هم نیست که حضرت را در ظاهر ببیند. چه بسی شخصی امام را ببیند و شخص دیگری که مقام و مرتبه اش از او بالاتراست، صلاح نباشد به زیارت و دیدار ظاهری حضرت مشرف شود. اینها حساب و کتاب های عالم بالاست و اسراری است که بالاتر از فهم ماست.
مهم اشراف خاص است، چه دیدار ظاهری تحقق پیدا کند و چه نکند. اویس قرنی در یمن بود و در تمام عمرش پیامبر(ص) را ندید. یک دفعه هم که برای زیارت حضرت به مدینه آمد، حضرت تشریف نداشتند و برگشت. وقتی حضرت تشریف آوردند، فرمودند: عطر رحمانی را از طرف یمن استشمام می کنم!
این خیلی مهم است، اویس تحت اشراف خاص رسول خدا بوده است، اگر چه ملاقات ظاهری برای او حاصل نشد.
یکی از طرق عمده حشر با ائمه علیهم الاسلام اصلاح اخلاق می باشد. این مطلب مادر تمام طریق هاست. یعنی انسان محاسبة النفس داشته باشد. حضرت امام موسی کاظم علیه السلام می فرماید:
"از ما نیست کسی که هر روز از نفس خودش حساب نکشد و ببیند اگر کار نیکی انجام داده است از خداوند توفیق انجام بیشتر آن را بخواهد و خدا را بر آن سپاس کندو اگر کار بدی انجام داده است، از خدا آمرزش بخواهد و توبه کند"
مومن باید با تامل در وجود خود، نقایص خود را برطرف کند، ببین خدای نکرده تکبر داری ، بخیل هستی، حسود هستی؟! آیا تندخو می باشی؟! اینها را اصلاح کن! بسیاری از کتک هایی که ما می خوریم، سیاهی دل و قسات قلب پیدا می کنیم، عمده اش از ناحیه بد اخلاقی و غضب است!
طبیب نفوس، امیر المومنین می فرماید:
"خشم دشمن توست پس او را بر خود مسلط مگردان"
امام صادق علیه السلام میفرماید:
"خشم کلید هر بدی است"
انسان در هر دو جهان در جهنم است! کاری می کند که مبتلا به عذاب وجدان می شود. انسان باید نقطه غضب را کور کند، و از همین جا شروع کند.
- ۹۴/۱۲/۲۱