هر کس روی زمین راه میره به صدقه سر حضرت زهرا (سلام الله علیها) است
استاد_فاطمی_نیا
ما روایات معتبر داریم که بخشی از این عالم خلقت، واسطه فیضش نور حضرت زهراء سلام الله علیها بوده، در رابطه با واسطه فیض یک بحثی هست به نام مخلوق اول، صادر اول، حق مخلوق به، که بر طبق آن تمام موجودات عالم هستی و همه عوالم وجود، چه محسوس و چه غیر محسوس، همه اینها رنگ وجود و صبغه هستی را به واسطه نور رسول اکرم صل الله علیه و آله پیدا نموده اند و اگر آن نبود امکان وجود برای سایر موجودات نبود، و این یک مطلب برهانی و علمی است، زیرا موجودی باید باشد که اقرب الخلق به مبداء فیض بوده و واسطه رسیدن فیض به پایین تر باشد. لذا رسول اکرم (ص) فرمودند:«اول ما خلق الله نوری، ثم جعل منه کل خیر.»«اولین چیزی که خدا آفرید نور من بود، سپس هر خیری را از او آفرید.»
و این نور در لسان اهل معرفت حقیقت محمدیه نامیده می شود. این مسئله مسلمه، یعنی بین علماء مفروغ عنه.حالا در کنار این بحث، یک بحثی هم داریم که کلمه ای آفریده شد و از اون کلمه، نوری درخشید و اون نور، نور حضرت زهراء سلام الله علیها بود، و با این روایات معتبر میتونیم یک جمع بندی کنیم و بگیم که:(اینو دارم با جانم میگیم ها! روایاتشو دیدم، براهینشو دیدم)، هر کس روی زمین داره راه میره، به صدقه سر حضرت زهرا سلام الله علیها است، و اینو باید بدونی که هرکجا هستی سر سفره حضرت زهراء سلام الله علیها هستی!
یک نکته هم در اینجا هست، که این یک نکته را دلم می سوزه نگم، و آن این است که اگر با برهان بدست آوردی، (برهان همون روایت معتبره، دلایل دیگه هم هست.) که تو سر سفره حضرت زهراء هستی و به این دانسته عمل کردی، یعنی به نسبت این دانسته قدم برداشتی، ببین آدمی که بفهمه سر سفره حضرت زهراست، حرف زدنش با دیگران فرق میکنه، آدمی که بفهمه سر سفره حضرت زهراست، مثل بهیمه نمیخوابه! یک قدری زود بلند می شه، گفت:
نه اشک روانی نه رخ زردی الله الله تو چه بیدردی!
وقتی بفهمه سر سفره حضرت زهراست، حرکات فرق می کنه، وقتی فرق کرد، اگه مصلحت بود دستشو می گیرن کشفاً نشونش می دن که ریزه خوار حضرت زهراست، چنان که نشون دادن به بعضی ها که نمیتونم اسمشونو ببرم، اون آقا، اون ولیه خدا فرمود که: بلائی مملکت رو تحدید میکرد دو سه سال پیش، فرمودن به دست خود خانوم برگشت!
خدا رحمتش کنه، مرحوم آیت الله، آسید محمد جمال هاشمی، درمورد وجود نازنین صدیقه کبری شعر گفته، به این مطلب هم که ما سر سفره خانوم هستیم اشاره کرده، چون ملا بوده، مجتهد بود این مسئله رو در شعرش جا داده. مثل اینکه خود حضرت دستشو گرفتن، در اولش می گه:
"بنتُ الخلود لها الأجیال خاشعةٌ اُمّ الزمان إلیها تنتمی العُصُر"ُ
(دختر جاودانه اى که نسل ها در مقابلش فروتنى مى کنند، مادر زمانه اى که روزگاران منسوب به او است.)
"سمت عن الاُفق، لا روح ولا ملَکٌ وفاقت الأرض، لا جنٌّ و لا iبشر"ُ
(از افق برتر بود در حالى که، نه روح بود و نه فرشته و بر زمین برترى داشت در حالى که نه جن بود و نه بشر!)
بیت سوم اشاره به این هست که ما ریزه خوار هستیم، ببینین یک مجتهد گفته، دقت کنید: میگه روح زندگی حضرت زهراء است.
"روحُ الحیاة ، فلو لا لطفُ عنصرها لم تأتلف بیننا الأرواحُ و الصور"ُ
(روح زندگى، که اگر لطافت عنصرش نبود ارواح و صورت ها به هم نمى پیوست.)
توجه فرمودید، یعنی اگه خانوم نبود، نمی شد اینطور بشه.بعد در بیت القصیدش حضرت رو توصیف می کنه که بهتر از این نمی شه تو صیف کرد، می گه میخوای ببینی فاطمه زهرا کیه؟!
"حَـْوتَ خِلالَ رَسِـولَ الله أجمـِـعَهآ"ُ
تمام صفات رسول الله را دارا بود
"لَوْلآ الرَسِالَـةُ سَاوِى أصلَـهُ الِثمر"ُ
این دختر و این پدر فرقشون در وسط رسالته
ارواحنا لهاالفداه
- ۹۵/۰۲/۱۱