ایرانهراسی، یکی از ۳ ابزار دشمن از دیدگاه رهبر انقلاب خدعه آمریکا پس از برجام
يكشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۰۱ ق.ظ
گزارش تحلیلی نشریهی خط حزبالله(شمارهی سیام)
رهبر انقلاب اسلامی در سخنان ابتدای سال خود در حرم رضوی «نفوذ»، «تحریم» و «ایرانهراسی» را ۳ ابزار فعال دشمنی آمریکا و نظام سلطه با جمهوری اسلامی برشمردند. حالا پس از کلیدواژه نفوذ که رد آن را در قریب به اتفاق بیانات نیمه دوم سال ۹۴ می توان یافت و هم چنین تحریم که ایشان در سخنرانی نوروزی امسال مفصلا به آن پرداختند، در دیدار کارگران به ضلع سوم سهگانه آمریکایی این روزهای پس از برجام میپردازند: «ایرانهراسی» ایران هراسی البته ابزار جدیدی بر علیه جمهوری اسلامی نیست و شاید قدمتی به اندازه عمر جمهوری اسلامی ایران دارد. «دستگاههای تبلیغاتی و سیاسی دشمنان ملّت ایران تکیهی خودشان را گذاشتند بر ایجاد ایرانهراسی -بعضیها اسلامهراسی، بعضیها ایرانهراسی- [امّا] محبوبیّت ملّت ایران در میان ملّتهای دنیا بیشتر شد.»(۱۳۹۲/۱۱/۱۹)
رویکرد ایران هراسی علیه ملت ایران، تا این اواخر کشورهای همسایه، ملت های منطقه و افکار عمومی دنیا را نشانه رفته بود؛ اما گویا این ابزار کهنه متناسب با فضای بینالمللی پس از برجام بهروز شده و دو کارکرد، دو مخاطب و دو هدف جدید پیدا کرده است.
ایران هراسی برای برای بیاثر کردن توافق کاغذی
۱. مخاطب اولیهی این ابزار جدید بانکها، موسسات مالی بینالمللی، سرمایهگذاران خارجی و دولتهای طرف حساب با ایران هستند. آنها پس از برجام و بر روی کاغذ باید بتوانند با ایران مبادلات مالی و تجاری خود را از سر بگیرند اما با عملیات تبلیغی و دیپلماتیک آمریکاییها مواجهاند که ایران را «نا امن» جلوه میدهند. «روى کاغذ مینویسند که بروند بانکها با ایران معامله کنند -که این روى کاغذ است و ارزشى ندارد- امّا در عمل جورى در دل بانکها هراس مىاندازند که آنها نزدیک نیایند؛ ایرانهراسى. میگوید که ایران یک کشور تروریست است و ما ممکن است مثلاً بهخاطر روشهاى تروریستى [این] کشور، ایران را تحریم کنیم؛ خب، معناى این چیست؟ این پیام به بانکها است که حواستان جمع باشد؛ ایران ممکن است تحریم بشود؛ جلو نروید. روى کاغذ مینویسند: بانکها بروید معامله کنید، بخشنامه صادر میکنند امّا در عمل کارى میکنند که بانک جرئت نکند جلو بیاید، سرمایهدار خارجى جرئت نکند بیاید سرمایهگذارى کند؛ عملاً دارند این کار را میکنند.»(۱۳۹۵/۰۲/۰۸)
نسخه مدرن ایجاد خفقان علیه ایران
راهبردی که برخی رسانههای آمریکایی هم به آن اعتراف میکنند. پایگاه تحلیلی "لوبلاگ" در این رابطه مینویسد: "آمریکا میتواند تهدید جلوهدادن ایران را بهعنوان ابزاری برای توقف رشد اقتصادی این کشور استفاده کند. راهبردی که مقامات ارشد سابق آمریکا بارها بر آن تاکید کردهاند نسخهی مدرن ایجاد خفقان علیه ایران است." رهبر انقلاب در دیدار کارگران بهعنوان یکی از مهمترین اقشار چرخهی اقتصادی کشور نقاب از این خدعهی آمریکایی برمیدارند: «طرف -جناب آمریکایى- میگوید که علّت اینکه سرمایهدارها و سرمایهگذارها نمىآیند در ایران سرمایهگذارى کنند اوضاع داخلى ایران است؛ اوضاع داخلى ایران چهاش است؟ در این منطقه امنتر از ایران کجا است؟ خود آمریکا امنتر از اینجا است؟... [ایران]، کشورى امن، کشورى متّحد.» سرمایهگذار را میترسانند تا نزدیک ایران نشود
آمریکاییها این راهبرد را یکی از طریق ناامن جلوه دادن فضای داخلی ایران و دیگر با القای این مسئله که نظام و چهارچوب تحریمها باقی مانده و بنابراین هرزمانی ممکن است همهی تحریمها به بهانههای واهی چون حقوقبشر یا تروریسم بازگردد، دنبال میکنند. پیام این اظهارات برای سرمایهگذار خارجی چه میتواند باشد؟ «وقتى مسئول آمریکایى میگوید که نظام تحریمهاى ضدّ ایرانى از بین نرفته است، معنایش چیست؟ معنایش این است که سرمایهگذار خارجى بترسد و نزدیک نیاید؛ اینها دارند ایرانهراسى راه مىاندازند. با صراحت دارند مردم را از ایران میترسانند براى اینکه کسى نزدیک نشود؛ این دشمن ما است.»(۱۳۹۵/۰۲/۰۸)
صدای اعتراض شرکا هم در آمده است
اتفاقی که باعث اعتراض برخی از شرکای اروپایی آمریکا و یا رسانههای غربی نیز شده است. ماریتژه شاک، از مقامات پارلمان اروپا میگوید: "اروپا به گروگان سیاست آمریکا تبدیل شده است. ما برای دستیابی به موافقتنامهای هستهای مذاکره کردیم اما اکنون آمریکا بر سر راه اجرای آن مانع تراشی میکند. " نشریه اکونومیست هم مینویسد: "بهنظر میآید وزارت خزانهداری آمریکا قادر نیست معیارهایی تعریف کند تا بر اساس آن ایران بار دیگر به نظام مالی واشنگتن دسترسی داشته باشد و همین مسأله سرمایهگذاری در ایران را سخت کرده است. وزارت خزانهداری آمریکا از سال ۲۰۰۹ تاکنون کسانی را که با ایران تعاملات مالی داشتهاند حدود ۱۴ میلیارد دلار جریمه کرده است. "
بازنمایی دروغین یک دوراهی بر سر راه ملت ایران
۲. اما هدف دوم خدعهی جدید آمریکاییها در فضای پس از برجام چیست و مخاطب اصلی آن چه کسانی هستند؟ آیا این سیاست شیطان مخاطبان داخلی هم خواهد داشت؟ رهبر حکیم انقلاب به این سوال هم در سخنان نوروزی خود پاسخ گفتنهاند. «آن سیاستی که مورد نظر آنها است این است که وانمود کنند ملّت ایران بر سر یک دوراهی قرار دارد و چارهای ندارد جز اینکه یکی از این دو راه را انتخاب کند. آن دوراهی عبارت است از اینکه یا باید با آمریکا کنار بیایند، یا باید بهطور دائم فشارهای آمریکا و مشکلات ناشی از آن را تحمّل کنند؛ این چیزی است که آنها میخواهند... اینها میخواهند این را بهصورت یک گفتمانی در بین نخبگان جامعه ترویج کنند و بتدریج آن را در میان مردم و افکار عمومی سرریز کنند. در داخل کشور و خارج کشور، این فکر را دارند ترویج میکنند ... البتّه در داخل هم همینطور که عرض کردیم، کسانی هستند که این فکر را قبول دارند و قبول کردهاند و تلاش میکنند که آن را به دیگران هم بقبولانند.»(۱۳۹۵/۰۱/۰۱)
این توافق کافی نیست!
هدف از بازنشاندن این تفکر در ذهن مخاطب داخلی چیست؟ «درست توجّه کنید تا من توضیح بدهم؛ من حرف طرف مقابل را بگویم... میگوید ایران دارای ظرفیتهای فراوان اقتصادی است و هدف از توافق هستهای این بود که کشور ایران بتواند از این ظرفیتها استفاده کند؛ خب، این توافق انجام گرفت لکن این توافق کافی نیست و مسائل دیگری هم هست که در آنها هم بایستی ملّت ایران، دولت ایران، مسئولین ایران تصمیم بگیرند و اقدام بکنند؛ مثلاً فرض بفرمایید امروز در منطقهی غرب آسیا -یعنی همین منطقهای که غربیها به آن میگویند خاورمیانه- جنجالها و آشفتگیهای بسیاری هست؛ خب، این مشکل برای کلّ منطقه است و اگر میخواهید کشور شما از این مشکل نجات پیدا کند، باید سعی کنید این جنجالها فرو بنشیند. چهکار کنیم؟ با آمریکا همکاری کنیم، همفکری کنیم، جلسه کنیم، بنشینیم، گفتوگو کنیم و یک مدلی را طبق میل آمریکاییها یا طبق توافق آمریکاییها انتخاب کنیم.»(۱۳۹۵/۰۱/۰۱) راهبردی که بنجامین رودز، دستیار اوباما به صراحت بر آن تاکید میکند: "ایران کشوری یکدست نیست. در نظام ایران، عناصری هستند که از نبرد و کشمکش بیشتر منتفع میشوند و عناصری هم هستند که طرفدار مذاکره هستند. از نگاه امریکاییها، راهحل مشکلات در پذیرفتن همهی شرایط آنان است حتی بعد از توافق."
راز «تأیید مشروط» برجام از سوی رهبر انقلاب
حالا بعد از این فرازونشیبهای دیپلماتیک و رسانهای راز «تأیید مشروط» برجام از سوی رهبر انقلاب و تأکید ایشان بر الزامات اجرایی آن که در نامه به رئیسجمهور آمده، روشن میشود. آنجا که به درستی وضعیت این روزها را پیشبینی میکنند: «دولت ایالات آمریکا، در قضیّهی هستهای و نه در هیچ مسئلهی دیگری، در برابر ایران رویکردی جز خصومت و اخلال در پیش نگرفته است و در آینده هم بعید است جز این روش عمل کند.»(۱۳۹۴/۰۷/۲۹) و در انتها نیز راهحل اصلی و واقعی پیش روی ملت را گوشزد مینمایند: «رفع تحریمها هر چند از باب رفع ظلم و احقاق حقوق ملّت ایران کار لازمی است، لیکن گشایش اقتصادی و بهبود معیشت و رفع معضلات کنونی جز با جدّی گرفتن و پیگیری همهجانبهی اقتصاد مقاومتی میسّر نخواهد شـد.»(۱۳۹۴/۰۷/۲۹)
رویکرد ایران هراسی علیه ملت ایران، تا این اواخر کشورهای همسایه، ملت های منطقه و افکار عمومی دنیا را نشانه رفته بود؛ اما گویا این ابزار کهنه متناسب با فضای بینالمللی پس از برجام بهروز شده و دو کارکرد، دو مخاطب و دو هدف جدید پیدا کرده است.
ایران هراسی برای برای بیاثر کردن توافق کاغذی
۱. مخاطب اولیهی این ابزار جدید بانکها، موسسات مالی بینالمللی، سرمایهگذاران خارجی و دولتهای طرف حساب با ایران هستند. آنها پس از برجام و بر روی کاغذ باید بتوانند با ایران مبادلات مالی و تجاری خود را از سر بگیرند اما با عملیات تبلیغی و دیپلماتیک آمریکاییها مواجهاند که ایران را «نا امن» جلوه میدهند. «روى کاغذ مینویسند که بروند بانکها با ایران معامله کنند -که این روى کاغذ است و ارزشى ندارد- امّا در عمل جورى در دل بانکها هراس مىاندازند که آنها نزدیک نیایند؛ ایرانهراسى. میگوید که ایران یک کشور تروریست است و ما ممکن است مثلاً بهخاطر روشهاى تروریستى [این] کشور، ایران را تحریم کنیم؛ خب، معناى این چیست؟ این پیام به بانکها است که حواستان جمع باشد؛ ایران ممکن است تحریم بشود؛ جلو نروید. روى کاغذ مینویسند: بانکها بروید معامله کنید، بخشنامه صادر میکنند امّا در عمل کارى میکنند که بانک جرئت نکند جلو بیاید، سرمایهدار خارجى جرئت نکند بیاید سرمایهگذارى کند؛ عملاً دارند این کار را میکنند.»(۱۳۹۵/۰۲/۰۸)
نسخه مدرن ایجاد خفقان علیه ایران
راهبردی که برخی رسانههای آمریکایی هم به آن اعتراف میکنند. پایگاه تحلیلی "لوبلاگ" در این رابطه مینویسد: "آمریکا میتواند تهدید جلوهدادن ایران را بهعنوان ابزاری برای توقف رشد اقتصادی این کشور استفاده کند. راهبردی که مقامات ارشد سابق آمریکا بارها بر آن تاکید کردهاند نسخهی مدرن ایجاد خفقان علیه ایران است." رهبر انقلاب در دیدار کارگران بهعنوان یکی از مهمترین اقشار چرخهی اقتصادی کشور نقاب از این خدعهی آمریکایی برمیدارند: «طرف -جناب آمریکایى- میگوید که علّت اینکه سرمایهدارها و سرمایهگذارها نمىآیند در ایران سرمایهگذارى کنند اوضاع داخلى ایران است؛ اوضاع داخلى ایران چهاش است؟ در این منطقه امنتر از ایران کجا است؟ خود آمریکا امنتر از اینجا است؟... [ایران]، کشورى امن، کشورى متّحد.» سرمایهگذار را میترسانند تا نزدیک ایران نشود
آمریکاییها این راهبرد را یکی از طریق ناامن جلوه دادن فضای داخلی ایران و دیگر با القای این مسئله که نظام و چهارچوب تحریمها باقی مانده و بنابراین هرزمانی ممکن است همهی تحریمها به بهانههای واهی چون حقوقبشر یا تروریسم بازگردد، دنبال میکنند. پیام این اظهارات برای سرمایهگذار خارجی چه میتواند باشد؟ «وقتى مسئول آمریکایى میگوید که نظام تحریمهاى ضدّ ایرانى از بین نرفته است، معنایش چیست؟ معنایش این است که سرمایهگذار خارجى بترسد و نزدیک نیاید؛ اینها دارند ایرانهراسى راه مىاندازند. با صراحت دارند مردم را از ایران میترسانند براى اینکه کسى نزدیک نشود؛ این دشمن ما است.»(۱۳۹۵/۰۲/۰۸)
صدای اعتراض شرکا هم در آمده است
اتفاقی که باعث اعتراض برخی از شرکای اروپایی آمریکا و یا رسانههای غربی نیز شده است. ماریتژه شاک، از مقامات پارلمان اروپا میگوید: "اروپا به گروگان سیاست آمریکا تبدیل شده است. ما برای دستیابی به موافقتنامهای هستهای مذاکره کردیم اما اکنون آمریکا بر سر راه اجرای آن مانع تراشی میکند. " نشریه اکونومیست هم مینویسد: "بهنظر میآید وزارت خزانهداری آمریکا قادر نیست معیارهایی تعریف کند تا بر اساس آن ایران بار دیگر به نظام مالی واشنگتن دسترسی داشته باشد و همین مسأله سرمایهگذاری در ایران را سخت کرده است. وزارت خزانهداری آمریکا از سال ۲۰۰۹ تاکنون کسانی را که با ایران تعاملات مالی داشتهاند حدود ۱۴ میلیارد دلار جریمه کرده است. "
بازنمایی دروغین یک دوراهی بر سر راه ملت ایران
۲. اما هدف دوم خدعهی جدید آمریکاییها در فضای پس از برجام چیست و مخاطب اصلی آن چه کسانی هستند؟ آیا این سیاست شیطان مخاطبان داخلی هم خواهد داشت؟ رهبر حکیم انقلاب به این سوال هم در سخنان نوروزی خود پاسخ گفتنهاند. «آن سیاستی که مورد نظر آنها است این است که وانمود کنند ملّت ایران بر سر یک دوراهی قرار دارد و چارهای ندارد جز اینکه یکی از این دو راه را انتخاب کند. آن دوراهی عبارت است از اینکه یا باید با آمریکا کنار بیایند، یا باید بهطور دائم فشارهای آمریکا و مشکلات ناشی از آن را تحمّل کنند؛ این چیزی است که آنها میخواهند... اینها میخواهند این را بهصورت یک گفتمانی در بین نخبگان جامعه ترویج کنند و بتدریج آن را در میان مردم و افکار عمومی سرریز کنند. در داخل کشور و خارج کشور، این فکر را دارند ترویج میکنند ... البتّه در داخل هم همینطور که عرض کردیم، کسانی هستند که این فکر را قبول دارند و قبول کردهاند و تلاش میکنند که آن را به دیگران هم بقبولانند.»(۱۳۹۵/۰۱/۰۱)
این توافق کافی نیست!
هدف از بازنشاندن این تفکر در ذهن مخاطب داخلی چیست؟ «درست توجّه کنید تا من توضیح بدهم؛ من حرف طرف مقابل را بگویم... میگوید ایران دارای ظرفیتهای فراوان اقتصادی است و هدف از توافق هستهای این بود که کشور ایران بتواند از این ظرفیتها استفاده کند؛ خب، این توافق انجام گرفت لکن این توافق کافی نیست و مسائل دیگری هم هست که در آنها هم بایستی ملّت ایران، دولت ایران، مسئولین ایران تصمیم بگیرند و اقدام بکنند؛ مثلاً فرض بفرمایید امروز در منطقهی غرب آسیا -یعنی همین منطقهای که غربیها به آن میگویند خاورمیانه- جنجالها و آشفتگیهای بسیاری هست؛ خب، این مشکل برای کلّ منطقه است و اگر میخواهید کشور شما از این مشکل نجات پیدا کند، باید سعی کنید این جنجالها فرو بنشیند. چهکار کنیم؟ با آمریکا همکاری کنیم، همفکری کنیم، جلسه کنیم، بنشینیم، گفتوگو کنیم و یک مدلی را طبق میل آمریکاییها یا طبق توافق آمریکاییها انتخاب کنیم.»(۱۳۹۵/۰۱/۰۱) راهبردی که بنجامین رودز، دستیار اوباما به صراحت بر آن تاکید میکند: "ایران کشوری یکدست نیست. در نظام ایران، عناصری هستند که از نبرد و کشمکش بیشتر منتفع میشوند و عناصری هم هستند که طرفدار مذاکره هستند. از نگاه امریکاییها، راهحل مشکلات در پذیرفتن همهی شرایط آنان است حتی بعد از توافق."
راز «تأیید مشروط» برجام از سوی رهبر انقلاب
حالا بعد از این فرازونشیبهای دیپلماتیک و رسانهای راز «تأیید مشروط» برجام از سوی رهبر انقلاب و تأکید ایشان بر الزامات اجرایی آن که در نامه به رئیسجمهور آمده، روشن میشود. آنجا که به درستی وضعیت این روزها را پیشبینی میکنند: «دولت ایالات آمریکا، در قضیّهی هستهای و نه در هیچ مسئلهی دیگری، در برابر ایران رویکردی جز خصومت و اخلال در پیش نگرفته است و در آینده هم بعید است جز این روش عمل کند.»(۱۳۹۴/۰۷/۲۹) و در انتها نیز راهحل اصلی و واقعی پیش روی ملت را گوشزد مینمایند: «رفع تحریمها هر چند از باب رفع ظلم و احقاق حقوق ملّت ایران کار لازمی است، لیکن گشایش اقتصادی و بهبود معیشت و رفع معضلات کنونی جز با جدّی گرفتن و پیگیری همهجانبهی اقتصاد مقاومتی میسّر نخواهد شـد.»(۱۳۹۴/۰۷/۲۹)
- ۹۵/۰۲/۱۲