گفتاری شیرین از علامه جوادی آملی :نه از گرانی بترسید نه از تحریم
ما مسلمان و موحدیم اما توحید در زندگی ما نیست، در نماز و روزه و حج و عمره ما هست اما در زندگی ما نیست. موحدانه زندگی نمیکنیم، نشانهاش هم این است که مواظب حرفهایمان نیستیم، اگر یک سبد میوهای به ما برسد میگوییم چیست؟ میگویند میوه است. میگوییم کی داد؟ میگویند فلان باغبان، همین! به جای اینکه بگوییم کی آورد، میگوییم کی داد، این فرهنگ ما است؛ اصلا نمیدانیم چگونه باید حرف بزنیم، یک عده معتقدند که دین از سیاست جدا است ولی ما متأسفانه عملا معتقدیم که دین از زندگی جدا است.
نمی دانم شما با مردان الهی برخورد کرده اید یا نه، آنها در حرفهای شان به واقع موحد بودهاند، نمیخواستند مقدس مآبانه زندگی کنند، ما از آن بزرگان نشنیدیم که بگویند فلان کس داد، میگفتند فلان کس آورد و این زحمت را کشید.
این حرف قارونی است که بگوییم 40 50 سال زحمت کشیدیم و عالم شدیم، این اصطلاح ناروای «دود چراغ خوردن» همین است، قارون هم که بیش از این نگفته بود و نمیگفت، میگفت «إِنَّمَا أُوتِیتُه ُعَلَی عِلْم ٍعِندِی، خودم زحمت کشیدم و پیدا کردم» بسیاری از ما اسلامی حرف میزنیم ولی قارونی فکر میکنیم، ما هم خیال میکنیم خودمان زحمت کشیدیم، خیلیها آمدند حوزه ولی چیزی نشدند، خیلیها رفتند دانشگاه چیزی نشدند، خیلیها رفتند بازار چیزی نشدند، این طور نیست که هر کس برود جایی چیزی گیرش بیاید، اگر بگوییم «إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلَی عِلْم ٍعِندِی» همان اسلامی حرف زدن و قارونی فکر کردن است باید بگوییم «مابنا من نعمة فمنا...».
هم در قرآن هست و هم اهل بیت علیهمالسلام دستور دادند در نماز و بعد از نماز در تعقیبات بگوییم «اللهم ما بنا من نعمة فمنک»، این برای تنها ثواب بردن نیست، ثواب را بالاخره میدهند، عمده آن است که این دین در زندگی ما بیاید که اگر آمد راحت هستیم، نه از گرانی میرنجیم نه از تحریم، چون او دارد ما را اداره میکند، به واقع اگر باور کردیم که تمام مار و عقرب عالم پیش خدا روزی دارند، شرق و غرب عالم بخواهند ایران را تحریم کنند اثر ندارد، ما باور نکردیم این حرفها را، مگر آنها رازقند؟ خدا در قرآن به صورت «عَلَی» فرمود «وَ ما مِن ْدَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَی ا... رِزْقُها» (و هیچ جنبندهای در زمین نیست مگر آنکه خداوند متعال عهدهدار روزی اوست.)
- ۹۵/۰۳/۱۳