2-سنداثبات آگاهی موسوی از طراحی فتنه1388
عبدالله گنجی:
رفتارها و سخنان موسوی در روزهای تبلیغات و قبل آن نشان میداد که وی در برخی حوزهها نگاهی متفاوت از امام دارد اما چون در طول بیست سال گذشته سکوت کرده بود. به تعبیر محمدعلی ابطحی همانند هندوانه نبریده قابل قضاوت نبود. وی بر خلاف نامه امام برمحتشمپور درباره نهضت آزادی، هنگام پرسش از وی، با نیکی از آنان یاد میکرد و حاضر نبود نگاه امام راه بازخوانی کند. اما سؤالی که بعد از انتخابات پاسخ آن روشن شد این بود که چگونه اعضای حزب مشارکت و سازمان مجاهدین حاضر شدند از خاتمی عدول نموده و پشت سر موسوی قرار گیرند؟ آنان به دنبال تحول اساسی در نظامات و روابط مردم و حاکمیت بودند. آیا این مطالبات توسط موسوی محترم شمرده شده بود؟ آیا موسوی قول برآوردن مطالبات را به آنان داده بود؟
در بین همه سخنان موسوی از مصاحبه ۲۱/۳/۸۸ (یک روز قبل از انتخابات، پنجشنبه استراحت کاندیدا و ممنوعیت تبلیغات) با هفتهنامه تایمز برمیآید که طراحی خطرناکی برای نظام انجام شده بود. البته در روزهای منتهی به انتخابات برخی افراد که با محافل امنیتی مرتبط بودن از طراحی انقلاب رنگی سخن میگفتند. اما نگارنده و امثال آن این را صرفاًیک تحلیل میدانستیم. برخی تشکلها و برخی روزنامهها قبل از انتخابات اعلام کردند که چینش رفتارها و فرمولهبندی فرآیندها، حکایت از انقلاب مخملین دارد که بعد از انتخابات درستی این سخن هویدا شد. موسوی در آن مصاحبه پرده از طرحی خطرناک که به یقین شاخه مشروطهخواه اصلاحطلبان برای وی طراحی کرده بودند برمیدارد و از آنجا که وی شخصیتی کم ظرفیت و فاقد سعهصدر و پیچیدگی است، ناشیانه این طرح را لو میدهد. خبرنگار تایمز از وی میپرسد: «اگر شما پیروز انتخابات شوید برای اجرای دیدگاههایتان، با توجه به اختیارات رهبری در نظام جمهوری اسلامی ایران چگونه عمل خواهید کرد» یک انسان سیاستمدار و درون نظام اکنون باید چه پاسخی به یک رسانه غربی بدهد؟ اهداف طراحی انجام شده از یک سو و مشی روشنفکری وی از سوی دیگر منجر به این پاسخ میشود:«تجمعات چشمگیر هفتههای گذشته احتمالاً ماهیت،ساختار قدرت را به نحو بنیادین دگرگون خواهد ساخت در واقع این کار با فشار بر رهبری مبنی بر عقبنشینی نسبت به افکار عمومی صورت خواهد گرفت.»(به نقل از تایمز www.alef.ir ) در جمله بالا چند مسئله مهم نهفته است. اول اینکه وی در صورت پیروزی نیز به دنبال انجام عملیات سیاسی و خیابانی در داخل کشور بوده است و با صراحت از تجمعات شبانه هفتههای گذشته به عنوان یک ظرفیت برای بعد از پیروزی نام میبرد. دوم اینکه سطح مواجهه با نظام را با استفاده از «تجمعات چشمگیر هفتههای گذشته»،«بنیادین» مربوط به «ماهیت» و «ساختار قدرت» و «دگرگونساز» میداند. واژههای مذکور پیامی جز تغییر اساسی در ساختار قدرت ندارد. سوماً وی غایت حرکت خود را مواجهه با احمدینژاد و رفتارهای زشت وی در مناظرات اعلام نمیکند. بلکه با فرض پیروزی، از تجمعات چشمگیر هفتههای گذشته برای «فشار بر رهبری مبنی بر عقبنشینی» استفاده خواهد کرد. بنابراین صحبت از حذف، براندازی ماهوی و تغییر رهبری نمیکند بلکه «عقبنشینی» رهبری را مدنظر دارد و این یعنی همان مشروطهخواهی سعید حجاریان و دوستانش به عنون معماران اصلی فتنه و تلاش برای تشریفاتی کردن جایگاه رهبری. این مهم را سعید حجاریان چندین بار دیگر و درکتاب مشروطهخواهی نیز بدان اشاره دارد و شاهد مثال خود را ملکه انگلستان و فرایند تحقق مشروطه در مقابل نظام مطلقه انگلستان میداند. اما اینکه موسوی از واژه «تغییر ماهیت ساختار قدرت»استفاده میکند قدری مبهم است. شاید هدف وی تشکیل شورای رهبری با ایجاد تغییراتی در قانون اساسی برای نزدیک کردن شاخصهای دموکراسی غربی با شاخصهای نظام سیاسی در ایران بوده است که هنوز این را روشن نکرده است. دکتر مرندی نماینده مجلس و وزیر پیشین بهداشت و درمان میگوید:«به موسوی گفتم این مصاحبه راتکذیب کن اما حاضر به این کار نشد» اما سؤال دیگری که خبرنگار هفتهنامه تایمز از موسوی میپرسد درباره شکست است. پاسخ موسوی حکایت از روشن بودن تصمیم بعداز شکست در انتخابات دارد. همچنین نشانگر این مسئله است که چرا موضوع جلسه
۱۷/۴/۸۷ حزب مشارکت «بررسی راههای به دست گرفتن قدرت» بوده است.
خبرنگار از موسوی میپرسد: «اگر شما در انتخابات شکست بخورید به این جوانانی که در خیابانها رقصکنان و شادند چه خواهید گفت. اصلاً به همه طرفدارانتان چه خواهید گفت.» پاسخ یک انسان عاقل و معتقد به نظام و انقلاب چه میتواند باشد؟ (سؤال از شکست است نه تقلب). موسوی میتوانست بگوید اگر شکست خودم که طبیعت دموکراسی است. اما اگر مسئلهای غیرطبیعی در کار باشد از همه ظرفیتهای قانونی برای احقاق حقوم استفاده خواهم کرد و …. اما وی طراحی بعد از شکست را با عریانی تمام لو میدهد. و در جواب میگوید «پیام من قبلاً به آنها رسیده است (آنان که در خیابانها رقصکنان و شادند) تغییر از مدتی قبل آغاز شده است. پیروزی در انتخابات بخشی از این تغییر است، بخشهای دیگر ادامه پیدا خواهد کرد و هیچ عقبگردی در کار نخواهد بود» در این جمله چند تصمیم و برنامه قابل احصاء است. اول اینکه قرار نیست بنده شکست را بپذیرم و راحت از کنار آن عبور کنم. دوم اینکه تجمعات خیابانی هفتههای گذشته برای اهدافی بعداز انتخابات پیشبینی شده است. سوم اینکه این تجمعات سازمان یافته است (پیام من قبلاً به آنها رسیده است) و تجمعکنندگان هم میدانند که چه کاری باید از فردای انتخابات صورت گیرد. سوماً ما تغییر را شروع کردایم (تمرین تجمعات) و چهارماً پیروزی یکی از اقدامات ما است که در صورت عدم پیروزی راههای دیگری را مدنظر داریم (بخشهای دیگر ادامه پیدا خواهد کرد) و پنجم اینکه: هیچ کس و هیچ چیز نمیتواند مارا از ادامه راه باز دارد. (هیچ عقبگردی در کار نخواهد بود) بنابراین اصرار مطلق بر ابطال انتخابات و عدم توجه به توصیهها و تذکرات رهبری و دیگر دلسوزان انقلاب که به صورت مستمر با وی ملاقات میکردند مؤید این است که طراحان نمیتوانند حلقههای فرمول طراحی شده را از امتداد هم خارج کنند و باید مسیر طراحی شده طی شود. خصوصاً اینکه دستگیری طراحان فتنه پس از انتخابات باعث خلأ مشورتی آنان با موسوی شد و وی قادر به جایگزینی راهبرد جدید نبود.