سراج معلم

مهدی کوچک زاده

همین ابتدا عرض کنم که من با موسیقی به معنای صحیح آن و نه موسیخی! مخالف نیستم و طبق آموزه های امام رحمت الله علیه معتقدم در جاهایی کاربردهای تعالی بخش و ارزنده ای دارد و خودم از استفاده کنندگان جدی و گاه و بیگاه این هنر در جای خود هستم  اگرچه به دلیل تمایل طبیعی نفس انسان به موسیقی اقرار می کنم که من نیز گاهی دچار افراط در گوش دادن به آن شده ام اما ترویج موسیقی و تلاش برای عادت دادن (تاکید می کنم عادت دادن) فعالترین قشر جامعه که نقشی بسیار تعیین کننده در مقدرات کشور دارد به موسیقی را از آن جهت که موجب بی متولی ماندن مسائل جدی و پر اهمیت جامعه و مردم می شود خیانت قطعی و مسلم به جامعه و مردم و نظام و انقلاب می دانم ، برای روشن تر شدن منظورم چند نکته ظریف در این باره را از امام رحمت الله علیه نقل و قضاوت در مورد ولنگاری در سخن از سوی آقای جنتی را به خوانندگان واگذار می کنم .

تأکید می کنم که نکته مورد نظر امام در نقل های زیر بحث حلال یا حرام بودن موسیقی نیست ، که نیست ! بلکه انجام اقداماتی است که درصدد ترویج موسیقی و نظایر آن و عادت دادن جوانان (تأکید می کنم عادت دادن) به این سنخ موضوعات غیر جدی و تبعات آن در جامعه است!

امام خمینی:
موسیقی از اموری است که البته هر کسی بر حسب طبع خوشش می آید لکن از اموری است که انسان را از جدیت بیرون می برد و به یک مطلب هزل می کشد . دیگر یک جوان که عادت کرده روزی چند ساعت با موسیقی سروکار داشته باشد و اکثر اوقاتش را صرف بکند و پای موسیقی بنشیند و اینها از مسائل زندگی و از مسائل جدی به طور کلی غافل می شود عادت می کند همانطور که به مواد مخدر عادت می کند دیگر نمی تواند یک انسان جدی باشد که بتواند در مسائل سیاسی فکر کند فکر انسان را موسیقی طوری بار می آورد که دیگر انسان نتواند در غیر همان محیط مربوط به شهوت و موسیقی فکر بکند.

امام خمینی:
از جمله چیزهایی که مغزهای باز جوان ها را مخدر و تخدیر می کند موسیقی است.موسیقی اسباب این می شود که مغز انسان وقتی چند وقت به موسیقی گوش کرد تبدیل می شود به یک مغز غیر آن کسی که جدی باشد انسان را از جدیت بیرون می کند و متوجه جهات دیگر می کند .تمام این وسایلی که در هر مملکتی رواج دارد همه برای این است که ملت خود را از مقدرات خودشان غافل کنند.

بله! حضرت آقای جنتی وزیر محترم ارشاد !!!
تا جوان مشغول به این مسائل غیرجدی نشود و برایش به صورت عادت و اعتیاد در نیاید مدیران نمی توانند با حقوقهای چند ده و صد میلیونی همین جوان بیچاره را که برای یک وام ازدواج و اشتغال چهار پنج میلیونی باید به آن مدیران بی وجدان التماس کند بچاپند والا  کمانچه اشکالی ندارد!!!  

آن دادستانی هم که دستور لغو کنسرت تحت عنوان احتمال بروز مشکل امنیتی را می دهد به عمق فاجعه توجه ندارد و ناخواسته با تقلیل موضوع به یک مسئله غیر واقعی و پیش پا افتاده عملا در تشدید این غفلت همراهی می کند.

مسئله اینست که کسانی که قصد غارت مردم را دارند ترجیحشان آنست که جوان مشغول لهویات و هزلیات و شهوترانی و لاابالیگری باشد و به آنها عادت کرده و مثل اعتیاد شود و  نه توان درک مسائل را داشته باشد و نه در صورت درک همیت فریاد کشیدن را!