تأملاتی در آشوب نیابتی تیر ماه 1378- بخش دوم
4- سهم جریان مدعی اصلاح طلبی در این آشوب نیابتی سهم بزرگی است و این پرسش را پیش می کشد که چرا آنها در نقشه دشمن نقش ایفا کردند؟ اصلاح قانون مطبوعات در مجلس پنجم با محوریت ممنوعیت فعالیت وابستگان رژیم طاغوت و وابستگان به بیگانه ، چرا با نگرانی اصلاح طلبان مواجه شد؟ روزنامه سلام وابسته به مجمع روحانیون و حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب ،چقدر به گروهک های معارض آلوده شده بود که از اصلاح قانون احساس نگرانی کرد و با نقش آفرینی موذیانه سعید حجاریان (و دوستانش) و جعل سند اطلاعاتی سعی نمود اصلاحیه را به سعید امامی و عاملان قتل های زنجیره ای نسبت دهد؟ همین شانتاژ ، مقدمه تحریک دانشجویان توسط طیف علامه دفتر تحکیم (وابسته به حزب مشارکت و نهضت آزادی) بود و سپس در گیری با نیروی انتظامی و ماجرای کوی و کشته شدن عزت ابراهیم نژاد که دانشجو جا زده شد . بلافاصله خونخواهی دانشجویان کشته نشده ای که ادعا می شد تعدادی از آنها کشته شدند ،تبدیل به تیتر اول روزنامه هایی مانند نشاط و فتح و خرداد ( روزنامه وابسته به عبدالله نوری اولین وزیر کشور دولت اصلاحات) شد. مشابه همین شگرد ایجاد تنش و درگیری و کشته سازی، 10 سال بعد -به بهانه تقلب در انتخابات - اجرا شد.
5-آلمانی ها به نیابت از آمریکا کنفرانسی را برای ایران در 20 و 21 فروردین 79 تدارک کردند با عنوان « ایران بعد از انتخابات » که به کنفرانس برلین مشهور شد و محتوای آن موضوع براندازی نیمه سخت یا جنگ هوشمند بود.« خمینی به موزه تاریخ خواهد رفت »در حاشیه همین کنفرانس عنوان شد .
حد فاصل سالهای 77 تا 79 سالهای مهمی از نظر اجرای یک پروژه امنیتی علیه ایران است. هنوز تحلیل دقیقی در باره نسبت خانوادگی مهرداد عالیخانی ( از عوامل اصلی قتل های زنجیره ای ) با عالیخانی ( از مقامات ساواک و ارتباط وی با موساد و شبکه زیتون آن در رژیم پهلوی ) انجام نگرفته است. اگر آشوب تیر 78 از قتل های مشکوک پائیز 77 تغذیه کرد،انتخابات مجلس ششم در بهمن 78به ویژه در تهران از مظلوم نمایی این ماجرا تاثیر پذیرفت. چند ماه بعد آمریکایی ها پروژه تجزیه یوگسلاوی از طریق انتخابات و حمایت از احزاب همسو با « کوشتونیتسا » را استارت زدند، پروژه ای که آمریکا و آلمان درآن بالغ بر 77 میلیون دلار و 16 میلیون مارک هزینه کردند .دوگ شوئن رئیس موسسه« پن شوئن برلن اسوسییشن » از مهر 78 ( اکتبر 1999) پروژه بزرگ را به دعوت اعضای 20 حزب مخالف حکومت یوگسلاوی کلید زد و یک سال بعد فروپاشی این کشور بزرگ و قدرتمند در قلب اروپا وارد آخرین فاز اجرایی شد.
6-سازمان مجاهدین انقلاب 24 مرداد 78 بیانیه هشدار آمیزی خطاب به دفتر تحکیم صادر کرد که در آن آمده بود « جبهه ای وجود دارد که به جنبش دوم خرداد و نماد سخنگوی آن خاتمی ، به چشم محلل می نگرد .این جریان هر چند که برخی قرابت ها با دوم خرداد و جنبش دانشجویی از خود بروز می دهد اما اختلاف ریشه ای ،ت اریخی و ایدئولوژیک را انکار یا کتمان نمی کند». با وجود این آگاهی ، به مرور پیوند طیفی موثر از اصلاح طلبان با جریان ضد انقلاب عمیق تر شد. جریانی که آقای روحانی در سخنرانی حماسه 23 تیر 78 رسما از آنها به عنوان مزدوران آمریکا و اسرائیل نام برد ،به تدریج مدعیان اصلاح طلبی را در خود مستحیل ،هضم و مسخ کردند و خروجی آن در همراهی امثال خاتمی و موسوی و تاجزاده و نبوی و ... به نمایش درآمد. این، محصول عدم رعایت تقوای جمعی و غنیمت طلبی به هر قیمت بود. کنفرانس برلین یک سال بعد( اردیبهشت 79) در سمینار استنفورد آمریکا پیگیری شد و ضمن آن « گیل لاپیدوس » متخصص امور شوروی سابق صراحتا از بازسازی پروژه فروپاشی شوروی علیه ایران گفت و اینکه خاتمی ، گورباچف نقشه است .هر چند رهبر انقلاب کوشیدند خاتمی را نجات دهند و فرمودند خاتمی، گورباچف و ایران ، شوروی نیست اما خاتمی با سقوط های بعدی نشان داد گروگان گرفته شده یا آمریکایی ها از او « آتو » دارند.
7-رهبر معظم انقلاب اردیبهشت 79 از داستانی غم انگیز سخن گفتند ؛اینکه دشمن برای تشویش افکار عمومی و ایجاد اختلاف و بدبینی مردم نسبت به نظام ، پایگاه مطبوعاتی زده و این طیف مشغول شارلاتانیسم مطبوعاتی هستند. دو سال پیش از آن مهاجرانی وزیر ارشاد درباره روزنامه های جامعه و توس تصریح کرده بود « آنها با به خدمت گرفتن برخی روزنامه نگاران رژیم شاه، دنبال تشنج آفرینی هستند و خاتمی را گورباچف وخود را یلتسین تلقی می کنند. آنها سخنگوی نهضت آزادی هستند اما خود را طرفدار دوم خرداد جلوه می دهند. آنها با کسانی همکاری می کنند که با نفس دین مسئله دارند و گروه هایی که در سال 60 به هم پیوستند و مقابل انقلاب ایستادند، مانند جبهه ملی ، نهضت آزادی و حتی گروه های مارکسیست».
8- هفده سال پس ازآشوب نیابتی 78 و هفت سال پس از فتنه 88 هنوز هم عوامل اصلی پروژه های ضد امنیت ملی ، به مجازات که سزاوار شان است نرسیده اند هیچ، که با ژست مظلومیت طلبکار هم شده اند. آنها قرار بود نقشی را بازی کنند که بعد ها داعش و بقایای حزب بعث و نیز جبهه النصره و احرار الشام در عراق و سوریه به اجرا گذاشتند.
پی نوشت -
درباره تجدید نظر طلبی و بحران زیستی افراطیون مدعی اصلاح طلبی ، به تفصیل در مجموعه 6 جلدی «اصلاحات و ضد اصلاحات» به ویژه«شارلاتانیسم مطبوعاتی » ،«عبور ازطوفان»و «کمیته ایکس» نوشته ام.