سخنی با آقای خیلی دور خیلی نزدیک!
حمید رسایی: این جملات را بارها از آقای هاشمی رفسنجانی شنیده ایم از جمله در همین چند روز اخیر و در دیدارهای عمومی سفر وی به کرمان که گفته است:
«مطمئن باشید کسی نزدیکتر از من به رهبر معظم انقلاب نیست. »
«گاهی که اختلاف نظر با رهبری پیدا میشود، به ایشان می گویم که نظرم این است، اما شما رهبر جامعه هستید و من باید شرعا از شما پیروی کنم.»
اتفاقا چون آقای هاشمی رفسنجانی خود را شرعا مکلف به پیروی از رهبری می داند و چون از ایشان نزدیکتر به رهبری نداریم، ما نگرانیم! می پرسید چرا؟ به گوشه ای از نامه تاریخی امام خمینی (ره) به حسینعلی منتظری نگاه کنید که عبرت آموز است. در نامه مشهور 6 فروردین 68 امام خمینی (ره) خطاب به منتظری آمده است:
«شما در نامه اخیرتان نوشتهاید که نظر تو را شرعاً بر نظر خود مقدم میدانم ... اگر شما نظر من را شرعاً مقدم بر نظر خود میدانید -که مسلماً منافقین صلاح نمیدانند و شما مشغول به نوشتن چیزهایی میشوید که آخرتتان را خرابتر میکند-، با دلی شکسته و سینهای گداخته از آتش بیمهریها با اتکا به خداوند متعال به شما که حاصل عمر من بودید، چند نصیحت میکنم دیگر خود دانید:
1 - سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدی هاشمی و لیبرالها نریزد.
2 - از آنجا که سادهلوح هستید و سریعاً تحریک میشوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.
3 - دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هر چه اسرار مملکت است را به رادیوهای بیگانه دهند.
4 - نامهها و سخنرانیهای منافقین که به وسیله شما از رسانههای گروهی به مردم میرسید؛ ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان گمنام امام زمان -روحی له الفدا- و خونهای پاک شهدای اسلام و انقلاب گردید؛ برای اینکه در قعر جهنم نسوزید، خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند.
... من کار به تاریخ و آنچه اتفاق میافتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم. من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بستهام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعی کنند تحت تاثیر دروغهای دیکته شده که این روزها رادیوهای بیگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش میکنند نگردند. از خدا میخواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد...»
منتظری هر چند ادعا می کرد که شرعا نظر رهبری را بر نظر خودش مقدم می داند اما تا پایان عمرش بر خلاف نظرات صریح و روشن رهبر انقلاب گام برداشت و علیرغم ادعای نزدیکی به استاد و رهبر خود به ایشان خیانت کرد تا جایی که امام برای ثبت در تاریخ فرمود : «تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام ... از خدا می خواهم پدرتان را از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد...»
در همین روزهای اخیر امام خامنه ای فرمودند: «... امّا روی مسئله فتنه حسّاسم. حالا البتّه اکثر کسانی که در آن تظاهرات شرکت داشتند مردم معمولی بودند و هیچ تقصیری هم نداشتند. امّا یک عدّهای سردمداری می کردند، یک عدّه هم سوءاستفاده کردند و گفتند «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است»؛ دیگر از این صریحتر؟ آیا این شعار داده شد یا نه؟ خب اگر این شعار داده شده، تبرّی از این شعار، آن روز هم لازم بود و باید می کردند که نکردند، حالا هم یک عدّهای از آنها حمایت بکنند، آن وقت دم از امام و طرفداری از امام و طرفداری از نظام و طرفداری از انقلاب هم بزنند! این نمی شود، این قابل قبول نیست. این پدیده بسیار بدی است، پدیده زشتی است، این پدیده را ما اصلاً نمیپسندیم.»
آقای هاشمی! دوست نزدیک محترم، مخاطب این جملات هم احتمالا شما نیستید، هستید؟
تاکنون بارها و بارها رهبری معظم انقلاب موضوع دیگری را تذکر داده اند و فرموده اند: «یک نکته دیگر این است که ما از ادبیّات سیاسی دشمن استفاده نکنیم؛ من این مسئله را، بخصوص به دوستان و برادران محترم خودمان در مشاغل گوناگون سیاسی و دولتی و غیر دولتی و مانند اینها تأکید می کنم؛ از ادبیّات دشمن استفاده نکنید. دشمنان انقلاب از روز اوّل آمدند تعبیر ادبیّات تندرو و میانهرو را مطرح کردند؛ فلانی تندرو است، فلان جریان تندرو است، فلان جریان میانهرو است. آن روز، از همه تندروتر هم از نظر آنها امام بزرگوار بود؛ امروز هم از همه تندروتر، به نظر آنها این بنده حقیر هستم. میانهرو حرف قشنگی است امّا اسلام اینجوری حرف نمی زند؛ بفهمیم معارف اسلامی را... چرا ما حرف آنها را تکرار کنیم؟»
آقای هاشمی! دوست نزدیک محترم، مخاطب این جملات هم احتمالا شما نیستید، هستید؟
هفته های قبل از انتخابات اخیر را که یادمان نرفته است. درست در زمانی که رسانه های بیگانه در حال تخریب شورای نگهبان بودند، از تریبون های رسمی کشور، برخی ها فقهای این شورا را تخریب و نسبت به آنها توهین کردند. امام خامنه ای در این باره هم فرمودند: «می خواهند اِعمال نفوذ کنند در انتخابات و هرجور می توانند انتخابات را خراب کنند. (آمریکایی ها) تلاش کردند و از بعضی افراد داخلی غافل و بیتوجّه هم سوءاستفاده کردند بلکه بتوانند بساط شورای نگهبان را جمع کنند -البتّه نتوانستند و نمی توانند- حالا درصددند تصمیمهای شورای نگهبان را زیر سؤال ببرند... البتّه آنکسانی که با دشمن در داخل همصدایی می کنند، بیشترشان ملتفت نیستند چهکار می کنند. من متّهم نمی کنم کسی را به خیانت؛ ملتفت نیستند، توجّه ندارند امّا واقع قضیّه این است. تخریب شورای نگهبان، اینکه شورای نگهبان را ما زیر سؤال ببریم و بگوییم که تصمیمگیریهایشان برخلاف قانون بوده است، تخریب شورای نگهبان نیست، تخریب انتخابات است، تخریب مجلس است، تخریب چهار سال قانونگذاری در مجلس است؛ دنبال این هستند. ببینید، نقشه را چه زیرکانه می کشند. این را من باید به افکار عمومی بگویم؛ افکار عمومی باید بدانند این را؛ آنکسی که علیه شورای نگهبان حرف می زند، خودش ملتفت نیست و توجّه ندارد که چهکار دارد می کند امّا کار این است.»
آقای هاشمی! دوستی که ادعای خیلی نزدیک بودن به رهبری انقلاب را دارید، احتمالا شما نبودید که در مراسم روز 12 فروردین در فرودگاه در باب تخریب این شورا سخنرانی کردید و به فقهای آن توهین کردید! راستش را بخواهید آقای هاشمی، آدمها می توانند در عین نزدیکی خیلی دور باشند درست مثل منتظری، خیلی دور خیلی نزدیک!
- ۹۵/۰۴/۲۸