چرا ایران در یک منطقه پرآشوب از نعمت امنیت برخوردار است :مدیون حاجقاسمها
يكشنبه, ۳ مرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۲۳ ب.ظ
گزارش تحلیلی نشریهی خط حزبالله (شمارهی چهلودوم)
«سال ۵۷ که انقلاب اسلامی در ایران بهوجود آمد و آن غوغای عظیم را در دنیا به راه انداخت، یک عدّه از نخبگان درجهی یک سیاسی غرب - مثل کیسینجر، مثل هانتینگتون، مثل ژوزف نای... یک سلسله مقالاتی را در همان اوائل انقلاب... منتشر کردند؛ مضمون این مقالات و این نوشتهها هشدار به دستگاه سیاسی غرب... بود؛ به آنها هشدار میدادند، میگفتند... این به معنای ظهور یک قدرت جدیدی است در منطقهی به قول آنها خاورمیانه.»(۱۳۹۲/۰۷/۱۷) پس به ناچار به مقابله با آن با انوع طرح ها و نقشه ها برخاستند. طرح «خاورمیانهی بزرگ» یکی از آنها بود. هدف از این طرح آن بود که «همهی دولتهایی که در این کشورها هستند، باید به دولتهای دستنشاندهی اسرائیل تبدیل شوند.»(۱۳۸۴/۰۱/۱۷) به تبع همین طرح بود که حمله به فلسطین و لبنان توسط رژیم صهیونیستی و با حمایت آمریکا شدت گرفت. در جنگ ۳۳ روزه وقتی از کاندولیزا رایس، وزیرخارجه وقت آمریکا سؤال شد که این وضعیت تا کی ادامه خواهد یافت، پاسخ داد: " این زاییدن خاورمیانه بزرگ است و وضعیت آنجا نیز درد این زایمان است."
۱. طرح خاورمیانهی بزرگ هم شکست خورد، اما این پایان ماجرا نبود. دشمن بعد از شکست آن طرح، به تعبیر رهبر انقلاب سیاست جدیدی را در پیش گرفت: «آن سیاست عبارت بود از اینکه در این منطقه باید کشورهائی، واحدهای سیاسیای وجود داشته باشند که این خصوصیات را داشته باشند: اولاً ضعیف باشند؛ ثانیاً با یکدیگر دشمن باشند، مخالف باشند، با هم کنار نیایند، نتوانند اتحاد بکنند... ثالثاً حکامشان از لحاظ سیاسی، دستنشانده باشند... رابعاً از لحاظ اقتصادی مصرفکننده باشند... خامساً از لحاظ علمی عقبافتاده باشند.»(۱۳۸۹/۱۱/۱۵) برای دست یافتن به این اهداف، باید محیط منطقه را "آشوب" و "ناامنی" فرا می گرفت. پس "جنگ نیابتی" را به کمک عناصر منطقه ای خود آغاز کردند. دشمن همان دشمن بود، اما "چهره" و "تاکتیک"ش را تغییر داده بود. آنها درصدد کشاندن جنگ به داخل ایران هم بودند. در حقیقت «عراق مقدّمه بود، شام مقدّمه بود؛ مقدّمهی این بود که بتوانند اینجا را تحت تأثیر قرار بدهند؛ قدرت اینجا موجب شد که اینها در آنجا هم زمینگیر شدند.»(۱۳۹۵/۰۴/۰۵) اما اندیشکده آمریکایی اوراسیا ریویو اینگونه به واقعیت اقرار میکند: "تفکر و برنامهریزی استراتژیک میتواند تهدیدات را به فرصت تبدیل کند... در حالی که آمریکا و کشورهای حامی آن از ایجاد هیچ مانعی بر سر راه ایران خودداری نکردهاند، مقامات تهران از انقلاب سال ۱۹۷۹ توانستهاند تمامی این تهدیدات و دشمنیها را زیرکانه مدیریت کنند."
۲. در حدیثی از پیامبر نقل است که "دو نعمتاند که ناشناختهاند: سلامتی و امنیت. " امیرالمؤمنین نیز در خطبهی ۲۷ نهجالبلاغه، در جملاتی قابل تأمل چنین میفرمایند: "جهاد درى است از درهاى بهشت، که خداوند آن را به روى اولیاء خاصّ خود گشوده... هر کس آن را از باب بىاعتنایى ترک کند خداوند بر او جامه ذلت بپوشاند، و غرق بلا نماید، و به ذلّت و خوارى و پستى گرفتار آید... به خدا قسم هیچ ملّتى در خانهاش مورد حمله قرار نگرفت مگر اینکه ذلیل شد. " حالا اما در قرن ۲۱، جوانانی «مؤمن و متعبد و انقلابی»، برای حفظ امنیت کشور، صدها کیلومتر دورتر از مرزهای ایران، مشغول مبارزه با دشمن، و نقش برآب کردن نقشههای او هستند. در شرایطی که سرتاسر منطقهی غرب آسیا و حتی (آمریکا و اروپا و آفریقا) درگیر آشوب و جنگ داخلی و شورشهای گسترده است، «[حزب اللهیها] ... با همهی وجود، با همهی اخلاص در میدان حاضرند، آنجایی هم که دفاع از مرزها لازم باشد، دفاع از هویّت ملّی لازم باشد، مسئلهی جان دادن و خون دادن مطرح باشد... به میدان میآیند.»(۱۳۹۴/١٠/۳۰) خود را به خطر میاندازند، از زن و فرزند و کاشانه دور میشوند، جان خود را وسط میدان میبرند، تا زن و فرزند و کاشانه و جان و ایمان مردم ایران به خطر نیفتد. «این کسی که از اینجا بلند میشود، میرود در عراق یا در سوریه بهعنوان دفاع از حریم اهلبیت در مقابل این تکفیریها میایستد، در واقع دارد از شهرهای خودش دفاع میکند.»(۱۳۹۵/۰۴/۰۵) تک تک ملت ایران مدیون آن تفکری هستند که ظلم ظالم را نمیپذیرد و خود را در مقابل آن قوی و مستحکم میکند. مدیون حاج قاسم و هزاران حاج قاسم گمنام دیگر؛ که امنیت این کشور را در بیرون از مرزهای ایران تأمین کرده و میکنند. این کشور، به دلیل وجود چنین منطق و انسانهایی، هرگز خوار و ذلیل نخواهد شد.
۱. طرح خاورمیانهی بزرگ هم شکست خورد، اما این پایان ماجرا نبود. دشمن بعد از شکست آن طرح، به تعبیر رهبر انقلاب سیاست جدیدی را در پیش گرفت: «آن سیاست عبارت بود از اینکه در این منطقه باید کشورهائی، واحدهای سیاسیای وجود داشته باشند که این خصوصیات را داشته باشند: اولاً ضعیف باشند؛ ثانیاً با یکدیگر دشمن باشند، مخالف باشند، با هم کنار نیایند، نتوانند اتحاد بکنند... ثالثاً حکامشان از لحاظ سیاسی، دستنشانده باشند... رابعاً از لحاظ اقتصادی مصرفکننده باشند... خامساً از لحاظ علمی عقبافتاده باشند.»(۱۳۸۹/۱۱/۱۵) برای دست یافتن به این اهداف، باید محیط منطقه را "آشوب" و "ناامنی" فرا می گرفت. پس "جنگ نیابتی" را به کمک عناصر منطقه ای خود آغاز کردند. دشمن همان دشمن بود، اما "چهره" و "تاکتیک"ش را تغییر داده بود. آنها درصدد کشاندن جنگ به داخل ایران هم بودند. در حقیقت «عراق مقدّمه بود، شام مقدّمه بود؛ مقدّمهی این بود که بتوانند اینجا را تحت تأثیر قرار بدهند؛ قدرت اینجا موجب شد که اینها در آنجا هم زمینگیر شدند.»(۱۳۹۵/۰۴/۰۵) اما اندیشکده آمریکایی اوراسیا ریویو اینگونه به واقعیت اقرار میکند: "تفکر و برنامهریزی استراتژیک میتواند تهدیدات را به فرصت تبدیل کند... در حالی که آمریکا و کشورهای حامی آن از ایجاد هیچ مانعی بر سر راه ایران خودداری نکردهاند، مقامات تهران از انقلاب سال ۱۹۷۹ توانستهاند تمامی این تهدیدات و دشمنیها را زیرکانه مدیریت کنند."
۲. در حدیثی از پیامبر نقل است که "دو نعمتاند که ناشناختهاند: سلامتی و امنیت. " امیرالمؤمنین نیز در خطبهی ۲۷ نهجالبلاغه، در جملاتی قابل تأمل چنین میفرمایند: "جهاد درى است از درهاى بهشت، که خداوند آن را به روى اولیاء خاصّ خود گشوده... هر کس آن را از باب بىاعتنایى ترک کند خداوند بر او جامه ذلت بپوشاند، و غرق بلا نماید، و به ذلّت و خوارى و پستى گرفتار آید... به خدا قسم هیچ ملّتى در خانهاش مورد حمله قرار نگرفت مگر اینکه ذلیل شد. " حالا اما در قرن ۲۱، جوانانی «مؤمن و متعبد و انقلابی»، برای حفظ امنیت کشور، صدها کیلومتر دورتر از مرزهای ایران، مشغول مبارزه با دشمن، و نقش برآب کردن نقشههای او هستند. در شرایطی که سرتاسر منطقهی غرب آسیا و حتی (آمریکا و اروپا و آفریقا) درگیر آشوب و جنگ داخلی و شورشهای گسترده است، «[حزب اللهیها] ... با همهی وجود، با همهی اخلاص در میدان حاضرند، آنجایی هم که دفاع از مرزها لازم باشد، دفاع از هویّت ملّی لازم باشد، مسئلهی جان دادن و خون دادن مطرح باشد... به میدان میآیند.»(۱۳۹۴/١٠/۳۰) خود را به خطر میاندازند، از زن و فرزند و کاشانه دور میشوند، جان خود را وسط میدان میبرند، تا زن و فرزند و کاشانه و جان و ایمان مردم ایران به خطر نیفتد. «این کسی که از اینجا بلند میشود، میرود در عراق یا در سوریه بهعنوان دفاع از حریم اهلبیت در مقابل این تکفیریها میایستد، در واقع دارد از شهرهای خودش دفاع میکند.»(۱۳۹۵/۰۴/۰۵) تک تک ملت ایران مدیون آن تفکری هستند که ظلم ظالم را نمیپذیرد و خود را در مقابل آن قوی و مستحکم میکند. مدیون حاج قاسم و هزاران حاج قاسم گمنام دیگر؛ که امنیت این کشور را در بیرون از مرزهای ایران تأمین کرده و میکنند. این کشور، به دلیل وجود چنین منطق و انسانهایی، هرگز خوار و ذلیل نخواهد شد.
- ۹۵/۰۵/۰۳