و همگی به ریسمان ِ خدا چنگ زنید ، و پراکنده نشوید !
سیّد رضی در کتاب خصائص به سند خود از امام باقر (علیه السلام) روایت کرده که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در مرض وفاتش عمویش عباس و امیرالمومنین (علیه السلام) را خواند و به آنها تکیه نموده و به مسجد تشریف برد نماز را با مردم نشسته بجا آورد سپس به منبر تشریف برده و تمام اهل مدینه از مهاجر و انصار حاضر بودند بعضی گریه می کردند و عدهّ ای ساکت بودند. پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) ساعتی خطبه میخواند و ساعتی استراحت می نمود و از جمله فرمایشاتش این بود فرمود : ای کسانی که در این روز و این ساعت از جن و انس و مهاجر و انصار در اینجا حاضرید ، حاضرین به غائبین برسانید که من پس از خود در میانِ شما دو ثقلِ بزرگ به جای می گذارم اوّل قرآنِ خدا که کتابِ هدایت و بیانِ احکام واجب الهی که حجّتِ بالغه ی خدا و من است بر شما ، دوّم نشانه بزرگ و علم اکبر و مطهر و مظهر دین و نور رهنمائی و چراغ هدایت و حبل الله اعظم علی بن ابیطالب (علیه السلام) که رشته ی محکمِ خداست ( و همگی به ریسمان ِ خدا چنگ زنید ، و پراکنده نشوید ! و نعمت (بزرگِ) خدا را بر خود ، به یاد آورید که چگونه دشمن یکدیگر بودید ، و او میان دلهای شما ، الفت ایجاد کرد ، و به برکتِ نعمتِ او ، برادر شدید ! و شما بر لبِ حفره ای از آتش بودید ، خدا شما را از آن نجات داد این چنین ، خداوند آیات خود را برای شما آشکار می سازد شاید پذیرای ِ هدایت شوید ) ای مردم ! هرکس امروز و بعد از این روز علی را دوست بدارد بر عهدِ خداوند وفا نموده و هرکس امروز یا پس از این او را دشمن بدارد ، روزِ قیامت کور و کر به محشر بیاید و حجّتی نزدِ پروردگار ندارد.
ترجمه تفسیرالبرهان فی تفسیر القرآن محدث گرانقدر سید هاشم حسینی بحرانی جلد 3 صفحه 98، خصائص امیرالمومنین : 56
- ۹۵/۰۹/۲۷