و باز پولهای کثیف در انتخابات...
کبری آسوپار
هزینههای انتخاباتی یکبار دیگر موضوع جدلی سیاسی قرار گرفته است. قبلتر وزیر کشور از ورود پول حاصل از قاچاق مواد مخدر به انتخابات خبر داده بود یا الهه کولایی به عنوان یکی از تصمیمگیران در مورد لیست امید، در اظهارنظری قابلتأمل گفته بود که برخی افراد با رانت و پول وارد لیست امید شدهاند؛ ورای جدلهای ناصواب این روزهای سران قوا موضوعی مهمتر وجود دارد که باید خیلی پیشتر قانونمند میشد تا باب سوءاستفاده را ببندد؛ موضوع «شفافیت هزینهها و منابع مالی تبلیغات انتخاباتی». در بند 4 سیاستهای کلی انتخابات که مهر 95 از سوی رهبری به رؤسای قوا و رئیس مجمع تشخیص ابلاغ شد، اینگونه آمده: «تعیین حدود و نوع هزینهها و منابع مجاز و غیرمجاز انتخاباتی، شفافسازی منابع و هزینههای انتخاباتی داوطلبان و تشکلهای سیاسی و اعلام به مراجع ذیصلاح و اعمال نظارت دقیق بر آن و تعیین شیوه و چگونگی برخورد با تخلفات مالی.» ادعای بابک زنجانی در مورد کمک چند میلیارد تومانی به ستاد روحانی تنها یک مصداق برای این بند است. این اول بار نیست که افراد یا جریانها متهم به استفاده از پولهای کثیف برای انتخابات میشوند. البته این مورد هم مانند بسیاری از گزارههای مالی مربوط به مقامات و سیاسیون در هاله سیاسی کاری و گذر زمان گم شده است.
📍اول؛ کرباسچی
یکی از کسانی که نامش با ورود پولهای کثیف به انتخابات همراه است، غلامحسین کرباسچی است. او متهم به استفاده از امکانات شهرداری تهران در حمایت از محمد خاتمی در انتخابات 76 بود. گفته میشد در هنگام برگزاری انتخابات شرکتهای پیمانکار طرف قرارداد با شهرداری به صورت مستقیم به ستادهای انتخاباتی کمکهای مالی کردهاند. در یکی از گزارشها اعلام شد 115 میلیون تومان از این محل برای ستادهای انتخاباتی اصلاحطلب هزینه شده است. یکی از کاندیداهای مجلس پنجم هم قبل از برگزاری انتخابات گفته بود که «شهرداری تهران برای انتخابات 10 میلیارد هزینه کرده است.» بعد از محکومیت نیز، خاتمی در مقام رئیسجمهور به رهبری نامه نوشت و برای او عفو گرفت.
کرباسچی در انتخابات 94 نیز از لیدرهای اصلاحطلبان برای بستن لیست نهایی شان بود. انتخابی که با توجه به سبقه مفسدانه کرباسچی در مسائل اقتصادی مورد انتقاد قرار گرفت.
📍دوم؛ مهدی هاشمی
مهدی هاشمی یکی دیگر از کسانی است که نامش در پولشویی و تزریق پولهای کثیف در انتخابات در میان است. حمزه کرمی، همکار رسانهای او در دادگاههای پس از آشوبهای سال 88 میگوید که «با فشار مهدی از سازمان بهینهسازی مصرف سوخت به منظور تبلیغات در انتخابات 84 برای پدرش پول برداشت میشد. پولهایی که وی برای پدرش هزینه کرد معادل 2میلیارد تومان بود.» کرمی در پاسخ به قاضی درباره اینکه در سازمان بهینهسازی چقدر از مهدی هاشمی دریافت کردید، گفت: «فقط به خود من 320 میلیون تومان پول دادند که بخشی را بین پرسنل توزیع کردم.»
📍سوم؛ شهرام جزایری
شهرام جزایری، زندانی اقتصادی معروف نیز از دیگر افرادی است که توانست با دادن پول به تعدادی از سیاسیون اصلاحطلب برای خود در فضای سیاسی کشور نقش بخرد! وی موفق شد قلمرو نفوذ فعالیتهای فاسد اقتصادیاش را حتی تا دفتر رئیس مجلس وقت، مهدی کروبی و رئیسجمهور وقت محمد خاتمی گسترش دهد. جزایری توانست با پرداخت پول شمار قابلتوجهی از نمایندگان مجلس ششم و مدیران روزنامههای زنجیرهای اصلاحطلب را به موافقت با درخواستهای خود وادارد. شهرام جزایری از مجلس ششم «کارت ۵۰۰» دریافت کرده بود. این کارت مجوز ورود بدون بازرسی به جلسات مجلس اصلاحطلبان بود.
📍چهارم؛ محمدرضا رحیمی
محمدرضا رحیمی، معاون اول محمود احمدینژاد از کسانی بود که به طور جدی با اتهام وارد کردن پول به انتخابات مواجه شد و هم اینک در حال گذراندن دوران حبس خود است. او به 170 کاندیدای انتخابات مجلس مبالغ اندکی پرداخت کرده بود.
📌 و اینک بابک زنجانی...
رئیس قوه قضائیه میگوید که بابک زنجانی ادعا کرده میلیاردها تومان به انتخابات رئیسجمهور کمک کرده و دو روز پس از آن، معاون اول قوه قضائیه میپرسد که میلیاردها تومان هزینه انتخاباتی از کجا آمده است؟
عدم شفافیت منابع مالی انتخاباتی طبیعتاً راه را برای چنین بحثهایی باز میگذارد؛ موضوعی با این درجه از اهمیت، قانونی ندارد و همین خلأ قانونی راه را برای سوءاستفاده باز میگذارد. چه آن سوءاستفاده، بهره بردن از پولهای کثیف و پولشویی در انتخابات یا استفاده از منابع نامعلوم و بدهکاری کاندیدا به مراکز و باندهای ثروت باشد؛ چه عدم شفافیت هزینههای انتخاباتی راه را بر ایراد تهمت در مورد افراد و جریانها باز کند. به نظر میرسد بهجای دعوا و جدل بیحاصل میتوان با قانونگذاری راه را بر ورود پولهای کثیف به انتخابات بست.
روزنامه جوان / 16 دی 95
- ۹۵/۱۰/۱۸