سراج معلم

خورشید| نوشته‌های تقی دژاکام, [11.01.17 10:17]

درست دو ساعت بعد از اینکه آقای هاشمی رفسنجانی در استخر کاخ سعدآباد دچار ایست قلبی شد تا همین الان که دارم این مطلب را تایپ می‌کنم، صدا و سیمای جمهوری اسلامی با بی‌سابقه‌ترین حالت بعد از ارتحال رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی، تمام دقیقه‌ها و تمام شبکه‌ها (بجز بخش‌هایی از شبکه نمایش!) خود را به تجلیل عجیب و اغراق‌گونه از آن‌مرحوم اختصاص داده است به گونه‌ای که حتی برخی دلدادگان هاشمی هم از این غلوها حیرت کرده بودند! این رفتار صدا و سیما کاملاً در تضاد با شیوه‌ای بود که رهبر عزیز انقلاب بدرستی اتخاذ کرده بود و آن تکریم آن مرحوم و اشاره ظریف و نجیبانه‌ به تفاوت نگاه‌ها و اختلاف نظرها با او بود.

ما خودمان را به خریت نمی‌زنیم و در همین سه روز یادمان نرفته است که آقای هاشمی در عین همه خدمات و جانفشانی‌ها و تلاش‌ها در جریان انقلاب اسلامی، جاده صاف‌کنِ - حداقل نظریِ - اشرافیگری، تجملگرایی، اختلاف طبقاتی و برخی نمودهای دیگر مغایر با عدالت اجتماعی اسلام بود و برخی انتسابات غلط هم به امام خمینی داده بود از جمله اینکه امام در اواخر عمرشان اعتقادی به شعار «مرگ بر آمریکا» نداشتند! یا اظهارات شاذ این اواخر آن درگذشته مبنی بر اینکه دنیای امروز دنیای گفتمان است نه موشک. آن هم درست در زمانی که دشمن اصلی در هر سخنرانی و مصاحبه بر حذف توان موشکی کشورمان تأکید می‌کرد.

بله،‌ اشکالی ندارد که در روزهای عزای از دست دادن این مبارز دیرینه انقلاب، در نقل قول‌ها و اظهارنظرها بار خدمات و نقاط مثبت او بیشتر باشد اما نه دیگر به این صورت که از او یک معصوم و قدیسی بسازیم که هیچ خطایی در قول و فعل او نبوده است یا به قول سخیف یکی از کسانی که در صدا و سیما حاضر شده بود «به جرئت هیچ نفس کشیدنش بجز یاد و ذکر خدا نبود»! چیزی که تنها برای معصومان و اولیای خاص خدا به کار می‌رود. یا تعابیری با این مضمون که در هیچ برهه‌ای از انقلاب قدمی بر خلاف رضای خدا و اطاعت از ولی فقیه بر نداشت! چیزی که بعید است خود آن‌مرحوم هم به آن نخندد چرا که حتماً اشتباهات فراوانی در مسیر انقلاب و زندگی شخصی و ... داشته است که البته برای هر انسانی ممکن است و رهبر انقلاب هم در پیام خود، هم از اختلاف نظرها و اجتهادهای متفاوت بین خودشان و هاشمی یاد کردند و هم از وسوسه‌های خناسانی که می‌کوشیدند پیوند محبتی دیرینه آقای هاشمی را با ایشان بگسلند که نتوانسته بودند این کار را به تمامه انجام دهند.

هاشمی قطعاً با مرحوم منتظری تفاوت دارد. آقای منتظری بعد از برخوردهایش با امام خمینی تا آنجا پیش رفت که کتاب چهار جلدی «ولایت فقیه»ش را ویرایش جدید کرد و تکمله‌ای در رد برخی مفاد آن نوشت، اما آقای هاشمی از رودررویی مستقیم با رهبر انقلاب احتراز کرد و علی‌رغم حفظ دیدگاه‌های متفاوتش با ایشان، بر فصل‌الخطاب بودن نظر رهبری و ترجیح نظر ایشان بر خودش تصریح داشت. و دیدیم که بعد از نظر محکم رهبر انقلاب بر برخی از اظهارنظرهایش در این اواخر، وی فوری به تصحیح و گاهی انکار و رفع و رجوع آن نقل قول‌ها پرداخت.

در هر صورت صدا و سیما یکی از بدترین سه‌ چهار روزهای دوران خودش را در این مدت پشت سر گذاشت تا جایی که در برخی اوقات کار به اشمئزاز مخاطب می‌کشید چرا که واقعاً مخاطب را احمق تصور می‌کرد!
با همه این احوال و همه این خودشیرینی‌های افراطی، آقای مهدی هاشمی هم مزد زحمات صدا و سیما را داد و با آن شکل زشت، حتی از اینکه آقای علی عسکری چند قدم زیر تابوت پدرش را بگیرد، کنارش زد!
@tdejakam