بخورید که چوب خدا صدا ندارد!
ساکنین محترم ایرانی آمریکا، برای چه به شما عقل داده اند؟
از وقتی که خبر ممنوعیت ورود ایرانیان به آمریکا منتشر شده است، بحثهای زیادی در بین جامعه ایرانیان آمریکا در فضای مجازی به وجود آمده است. انسان تعجب میکند این قشر که ادعای نخبه بودنشان گوش همه را کر کرده است، چرا این قدر سطحی فکر میکنند و از عقل خود استفاده نمیکنند؟ برای روشن شدن، چند نمونه ذکر میشود:
۱. عدهای که شهروند یا مقیم دائم آمریکا (دارندگان کارت سبز) هستند، تمام غصهای که دارند این است که تکلیف آنها چه میشود! برخی هم که فکر میکنند آسیبی نخواهند دید، وقیحانه از این اقدام حمایت میکنند! بنده حتی دیدم که فردی ایرانی نوشته بود این بلا باید سر مردم ایران بیاید تا بهای حمایت از جمهوری اسلامی با شرکت در انتخابات را بدهند!!! البته اینها قشر قلیلی هستند اما این حد از وقاحت ولو بین عدهای معدود شگفت آور است. غافل از این که نمیدانند رئیس جمهور آمریکا حتی ممکن است علیه آنها هم اقدام کند. این افراد فکر میکنند چون شهروند آمریکا شدهاند، قانون اساسی آمریکا محافظ آنهاست! دیگر نمیدانند که در زمان جنگ جهانی دوم، روزولت رئیس جمهور وقت آمریکا دستور داد که ژاپنیآمریکاییها (ولو شهروند) به علت تهدید علیه امنیت ملی، به کمپهای خاص منتقل شوند تا تحت نظر باشند. وقتی که تکلیف شهروندان این باشد، معلوم است که گرین کارت هم دردی دوا نخواهد کرد. حالا ممکن است بگویند بعید است، اما چند نفر ۱ سال پیش فکر میکردند که چنین قانونی در آمریکا بیاید؟ حتی دو روز قبل و پیش از مشخص شدن جزئیات قانون با دوستی صحبت میکردم و او میگفت بسیار بعید میداند قانونی بیاید که همه ایرانیها را ممنوع الورود کند. اگر حملات تروریستی در آمریکا زیاد انجام شود که مردم بترسند، با همراهی مردم، تکرار اقدام روزولت توسط ترامپ خیلی راحت است. همین حالا هم تشکیل لیست مسلمانان بصورت کاملا جدی مطرح است و موجب واکنش شده است.
۲. عدهای که ناراحت هستند، اما عشق آمریکا اجازه نمیدهد واقعیت را ببینند، مشکل را به گردن ترامپ انداخته اند! این در حالیست که علت اصلی حضور ایران در این لیست، تصویب قانون HR158 در دوره اوباما، با همراهی حزب دمکرات بوده است. طبق این قانون که آن زمان به علت گره خوردن به برجام حاشیه ایجاد کرد، مسافرت شهروندان کشورهایی به آمریکا، بدون داشتن ویزا ممنوع شد. ولو اگر شهروندیِ کشور دیگری مثل آلمان را کسب کرده بودند. پایه اقدام امروز، در دوره اوباما گذاشته شد و لیست کشورها را آن وقت تنظیم کردند. حالا این عده چون حب آمریکا کورشان کرده است، همه چیز را میخواهند گردن ترامپ بیندازند! در حالی که تفاوت بین ترامپ و اوباما مثل تفاوت تفاوت بین گرگ و روباه است
۳. عدهای که دانشجو دوره تکمیلی هستند و خود را تافته جدا بافته میدانند! شاکی شده اند که ما با بقیه فرق داریم! ما مقاله مینویسیم و موجب پیشرفت آمریکا میشویم! باید حساب ما را جدا کنید! این قدر این حرف مهوع است که اصلا ردّ کردن نمیخواهد.
۴. عدهای دیگر، از جمله شورای NIAC، که مثلا با مفاهیمی مثل حقوق بشر آشنا هستند، اعتراضشان بلند است چرا اسم ایران در لیست هست و اسم عربستان نیست! یا این که حساب ایران از آن ۶ کشور دیگر جداست! دیگر این قدر نمیفهمند که اولا مردم عربستان نباید بهای رفتار حاکمان خود را بدهند، دوم اینکه آن ۶ کشور دیگر جنگ زده هستند و اگر قرار است ورود به آمریکا امتیاز مثبتی باشد، مردم آن کشورها تقدم دارند. نکته جالب این است که برخی شهروندان آمریکا در کامنت نوشته اند، آفرین به شما که گوشزد کردید که چرا عربستان در لیست نیست! علاوه بر شما، ما باید آنها را هم به لیست اضافه کنیم!
۵. نتیجه اخلاقی: هیچ وقت نباید خود را تافته جدا بافته پنداشت. این شعر مارتین نیمولر مربوط به دوران نازی ها، بسیار آموزنده است:
اول سراغ کمونیستها آمدند،
سکوت کردم چون کمونیست نبودم.
بعد سراغ سوسیالیستها آمدند،
سکوت کردم زیرا سوسیالیست نبودم.
بعد سراغ یهودیها آمدند،
سکوت کردم چون یهودی نبودم.
سراغ خودم که آمدند،
دیگر کسی نبود تا به اعتراض برآید.
آقایان و خانمهای محترم! شما امروز چوب سکوت گذشته خود را میخورید! بخورید که چوب خدا صدا ندارد!
@K1inUSA
- ۹۵/۱۱/۰۹