آیا محمدرضا پهلوی عربستیز بود؟
کبری آسوپار
ازدواج مقامات جمهوری اسلامی یا فرزندانشان با اعراب چقدر می تواند در داخل ایران تعجب و سؤال و اعتراض برانگیزد؟ از طرفی رابطه ایران با اعراب (صرفنظر از لبنان و سوریه) در فاصله سالهای 57 تا 95 چقدر صمیمانه بوده که چنین وصلتی را بتوان احتمال داد؟ آنچه در دو خط بالا نوشتم، حتى تصورش هم سخت است، حال برخورد سلطنتطلبها با چنین اتفاقی چه خواهد بود، بماند، اما...
📍ملکه عربی ایران!
همین چند دهه قبل، چنین اتفاقی در ایران روى داده و در حالی که امروز عربستیزی به شعار واحد سلطنتطلبهای ایرانی تبدیل شده، همسر اول محمدرضا پهلوی یک شاهزاده عرب بود؛ ملکه فوزیه؛ کسی که قرار بود مادر ولیعهد ایران باشد و اگر فرزندش پسر بود، شاه آینده ایران یک دو رگه ایرانی – عربی بود. (در آن صورت معلوم نیست تکلیف خون پاک آریایی چه میشد!)
جالب آنکه بر اساس اصل 37 متمم قانون اساسی آن زمان ایران، مادر ولیعهد الزاماً باید ایرانیتبار میبود. مجلس در اقدامی بیسابقه نه تنها به فوزیه تابعیت ایران داد، بلکه او را ایرانیتبار نامید! شهناز فرزند مشترک شاه ایران و شاهزاده مصری هم بعد از انقلاب تابعیت مصرى دریافت کرد، چون مادر او مصرى بود.
از سویی دیگر، محمدرضا پهلوی علاقه داشت شهناز را که یک دورگه ایرانی – عربی بود، به پادشاه عراق بدهد، اما عشق میان شهناز و اردشیر زاهدی مانع آن پیوند دوباره پهلوی – عربی شد.
📍ایران؛ عزادار ترور پادشاه سعودی
زمانی که در سال 54 فیصل بن عبدالعزیز آلسعود معروف به ملک فیصل، پادشاه عربستان ترور شد، دربار پهلوی به صدور پیام تسلیت اکتفا نکرد و رسماً از طرف دربار هفت روز عزای عمومی اعلام شد. هفت روز عزای عمومی در ایران برای مرگ پادشاه سعودی! فقط فکر کنیم اگر جمهوری اسلامی چنین کند، سلطنتطلبها چه خواهند کرد. این عزای هفت روزه یقیناً نه نشانه ستیز پهلوی با اعراب بود و نه حساب بردن آلسعود از شاه ایران؛ بیشتر بوی رفاقت و حتى باج دادن داشت. این طور نیست؟
در مورد از دست دادن جزیره بحرین هم میتوان گزارشی جداگانه نوشت؛ سرزمینی که حکومت پهلوی نتوانست آن را حفظ کند. و اینها تازه همه آن چیزی نیست که بر عربستیزی سلطنتطلبها خط حماقت میکشد...
📍ارتش ایران؛ مدافع حکومت عمان
بگذارید به بخشی دیگر از این ماجرا نگاه کنیم. سال 1349 چریک های چپ عمان علیه حکومت پادشاهی کشورشان قیام کرده و توانستند کنترل بخشهایی از کشور را در دست بگیرند. محمدرضا پهلوی برای کمک به رفقای عربش در عمان، در سال 51 دستور اعزام واحدهای واکنش ارتش شاهنشاهی ایران همراه با 20 بالگرد به عمان را به صورت محرمانه صادر کرد. خبر حضور ارتش ایران در سرکوب قیام مردم عمان چندین سال مخفیانه باقى ماند. از تعداد نیروهای اعزامی هم ارقام موثقی در دست نیست و بین 600 تا 4هزار نفر برآورد شده است. آمار کشتهشدگان هم هیچگاه رسماً اعلام نشد، اما برخی منابع ارتش به کشتهشدن بیش از ۲۰۰ نفر از نیروهای ایرانی و مجروحشدن بیش از ۷۰۰ نفر اشاره دارند. (مدافعان حکومت پادشاهی عمان!)
📍اعراب؛ پناهگاه پهلویها
گرچه وصلت پهلویها و عراقیها اتفاق نیفتاد، اما این ماجرا باعث نشد که شاه در زمان آشوبهای منجر به کودتای 28 مرداد 32 همراه با ثریا، همسر دومش به عراق پناه نبرد. کشورهای عربی همیشه پناه خوبی برای محمدرضا پهلوی بودند. او پس از انقلاب اسلامى 57 هم در نهایت به مصر پناه برد و انور سادات مصرى میزبان او شد و چندی بعد، رفیق عرب محمدرضا پهلوی برای او مراسم تشییع و تدفین برگزار کرد و مصر برای همیشه میزبان جنازه محمدرضا پهلوی شد، آنچنان که قبلاً چند سالی را میزبان جنازه رضاخان شده بود. بوسه فرح دیبا بر مزار انور سادات، نشانه قدرشناسی از این مهربانیهاست!
📍اسلامستیزی یا عربستیزی؟
پهلوی عربستیز نبود، بلکه اسلامستیزیاش را حامیانش، عوض از عربستیزی گرفتند. از قضا محمدرضا پهلوی با عربهایی که اسلامشان امریکایی بود، رابطه خوبی داشت؛ گرچه با ظاهر و باطن اسلام شدیداً ستیزه داشت. جمهوری اسلامی هم عربستیز نیست، اما با عربها رابطه صمیمانه هم ندارد. براى جمهوری اسلامی اسلام و وحدت جهان اسلام است که موضوعیت دارد، وگرنه نژاد ملتها ملاک تنظیم روابط سیاسی با دولتهایشان نیست.
✅ سلطنت طلب آریایی! هنوز دارید شعار عربستیزی میدهید؟ اشکالی ندارد، فقط به این فکر کنید که حتی اگر بخواهید بر سر مزار اعلیحضرت فقیدتان بروید، باید از همین عربها ویزا بگیرید؛ ویزایی که البته با وقوع انقلاب اسلامى و تیرگی روابط ایران و مصر، به شما به عنوان یک شهروند ایرانی تعلق نخواهد گرفت.
با کمی تفصیل 19 بهمن 95 در روزنامه ی جوان منتشر شد.
- ۹۵/۱۱/۲۴