چگونه میشود که اگر انسان با فردی مدعی نجنگد، کافر، و از دین اسلام خارج میشود
آیت الله مصباح یزدی:
🔶 دربارة تصمیمگیری مربوط به جنگ جمل، در نهجالبلاغه دو بیان عجیب از امیرالمؤمنین علیهالسلام وجود دارد که وقتی من اولینمرتبه این عبارتها را دیدم، تکان خوردم. حضرت میگوید به خدا قسم شب تا صبح نخوابیدم و دربارة این موضوع فکر کردم، زیر و زبر کردم، خوب سنجیدم، دیدم اگر با اینها نجنگم، باید به دین محمد صلوات الله علیه و آله کافر بشوم. مگر مسئله چه بود؟ آنها میگفتند: حکومت بصره و کوفه را به ما بدهید. این مسئله سادهای بود. امثال این افراد کم نبودند؛ در حالی که امام علیعلیهالسلام سخنشان را نپذیرفت و آنها این غائله را راه انداختند. الآن هم ممکن است بگویند حالا آنها نمیبایست این قدر اصرار کنند، ولی علی نیز باید خیلی سختگیری نمیکرد و کمی کوتاه میآمد تا این همه خون مردم ریخته نمیشد؛ اما امام میگوید: شب تا صبح فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که اگر با اینها نجنگم، به دین محمد صلوات الله علیه و آله کافر شدهام.
🔷 این چه نوع درک و شناختی از اسلام است؟ چگونه میشود که اگر انسان با فردی مدعی نجنگد، کافر، و از دین اسلام خارج میشود. بسیاری از ما چنین شناختی نداریم و نمیدانیم چگونه شناختی است. آنگاه وقتی برخی علیگونه با زبیرگونهگان زمان میجنگند، تعجب میکنیم که چرا کوتاه نمیآیند، چرا اینقدر سختگیری میکنند؛ زیرا نوع فکر، برداشت و شناختمان از اسلام با نوع شناخت علی فرق میکند. او اینگونه فکر میکند که اگر با طلحه و زبیر نجنگد، از دین خدا خارج شده است؛ در حالی که ما چنین شناختی را در هیچ رسالهای ندیدهایم. هیچ فقیه و مرجع تقلیدی را ندیدهایم که اینگونه فتوا دهد. این چه نوع شناختی از اسلام است؟ برای این است که شناختهای ما توأم با ابهام است؛ یعنی اسلام را درست نمیشناسیم؛ بلکه آن را همیشه در پردههایی از ابهام و لایههایی از گرد و غبار شناختهایم. از اینرو، اگر کسانی آنطور ادعا کنند، ما شک میکنیم که آیا آنها درست فهمیدهاند یا ما درست میفهمیم؛ اما ما مدعی هستیم راه کسی را میپیماییم و شیعة کسی هستیم که شناختش از اسلام آنگونه بود.
- ۹۵/۱۱/۲۹