حاج آقای محله میگوید: باید او از محله برود چون همه جوانان مسجدی را از.......
به نقل از "ندای یک بسیجی": اتوبوس خط واحد میزبان یکی از دوستانم بود که در بخش اورژانس یکی از درمانگاهها مشغول به کار است، پس از روبوسی و احوالپرسی گپ و گفتمان را از مسائل روز شروع کردیم، دوستم میگفت: شهوت پرستان عالم برای تخریب ارزش ها دست به تولید مطالبی انحرافی در قالبی زیبا میزنند مثلا در برخی از شبکههای اجتماعی و سایتها و وبلاگها این مطلب انحرافی منتشر شده است که میگویند:
در محلهی ما زن فاحشهای است که همه او را برای یک شب دوست دارند، او با کسی کاری ندارد خودش را میفروشد و نان شبش را میخرد.حاج آقای محله میگوید: باید او از محله برود چون همه جوانان مسجدی را از راه به در کرده. ولی چرا مسجدیها با یک فاحشه از راه به در شدند ولی فاحشه با این همه مسجدی به راه راست هدایت نشد؟ شاید فاحشه به کارش ایمان دارد و مسجدیها نه!
به دوستم که خود نیز دارای مطالعات دینی خوبی است گفتم: این سخنان به ظاهر زیبایی که محتوایی انحرافی دارد در صدد این است که در گام اول مسجد و مسجدی را تخریب نماید، در حالی که واقعیت این گونه که این شیطان صفتان میگویند نیست، واقعیت این است که اگر شخصی واقعا با حضور قلب و از روی اخلاص در مسجد حاضر شود و در نماز جماعت و برنامههای فرهنگی آن شرکت کند، ضمن این که علم و معرفتش افزایش مییابد بر اثر عبادت روحش در مقابل فحشا و زشتی مقاوم میشود و میتواند در مقابل حملههای شیطان و هوای نفس ایستادگی کند، همان گونه که خداوند میفرماید:
«وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ" [سوره عنکبوت آیه 45] نماز را برپا دار، که نماز انسان را از زشتیها و گناه باز مىدارد»
این منحرفان بیمنطق میخواهند با این حرفها نمازی را نشانه بگیرند که خاصیت ضد فحشائی دارد، منتها هر نمازى به همان اندازه که از شرایط کمال و روح عبادت برخوردار است نهى از فحشاء و منکر مىکند، گاه نهى کلى و جامع و گاه نهى جزئى و محدود.
ممکن نیست کسى نماز بخواند و هیچگونه اثرى در او نبخشد، هر چند نمازش آلوده به گناه باشد و نمازش نیز صورى باشد، البته این گونه نماز تاثیرش کم است، این گونه افراد اگر همان نماز را نمىخواندند از این هم آلودهتر بودند.
روشنتر بگوئیم: نهى از فحشاء و منکر سلسله مراتب و درجات زیادى دارد و هر نمازى به نسبت رعایت شرایط داراى بعضى از این درجات است.
دوستم که از آیه مورد بحث و هدف دشمن آگاه شده بود در تایید حرف من گفت: همان گونه که نگهداری یک صندوق سیب بسیار سختتر از خراب کردن و له کردن آنها است، اصلاح و تربیت و ساختن عقاید و افکار نیز بسیار سخت تر از تخریب عقاید و آلوده کردن افکار و اعمال است. از آن جهت که هدایت دیگران به راه درست سختتر از منحرف کردن آنها است، خداوند برای شخص هدایت کننده پاداشی در نظر گرفته است که حتی ارزش تابش نور آفتاب نیز به پای آن نمیرسد همان گونه که رسول گرامی اسلام میفرماید:
«ای علی به خدا سوگند اگر یک نفر به دست تو هدایت شود، برای تو بهتر از آن چیزی است که خورشید برآن میتابد، در حالی که ولایت تو را پذیرفته باشد.» [1]
من که از مثال و روایت بسیار زیبای دوستم شگفت زده شده بودم گفتم: واقعا تخریب بسیار راحتتر از ساختن است، فاحشهای که میخواهد دیگران را به گناه و لجن بکشد خیلی راحتتر میتواند در این کارش موفق باشد تا کسی که بخواهد دیگران را از لجن زار گناه و معصت دور کند و او را به سمت خوبیها و ارزشها بکشاند به خاطر همین سختی کار است که خداوند هدایت یک نفر را به منزله هدایت تمام مردم روی زمین میداند و میفرماید:
«مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمیعاً وَ مَنْ أَحْیاها فَکَأَنَّما أَحْیَا النَّاسَ جَمیعاً..." [سوره مائده آیه 32] هر کس، انسانى را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روى زمین بکشد، چنان است که گویى همه انسانها را کشته و هر کس، انسانى را از مرگ رهایى بخشد، چنان است که گویى همه مردم را زنده کرده است.»
در روایات متعددى وارد شده است که آیه اگر چه مفهوم ظاهرش مرگ و حیات مادى است اما از آن مهمتر مرگ و حیات معنوى یعنى گمراه ساختن یک نفر یا نجات او از گمراهى است. همان گونه که شخصی از امام صادق علیهالسلام تفسیر آیه فوق را اینگونه جویا شد که آیا،منظور از" کشتن" و" نجات از مرگ" که در آیه آمده، نجات از آتش سوزى یا غرقاب و مانند آن است؟ امام فرمود:
«تاویل اعظم و مفهوم بزرگتر آیه این است که دیگرى را دعوت به سوى راه حق یا باطل کند و او دعوتش را بپذیرد.»[2]
به دوستم که وسایلش را برای پیاده شدن از اتوبوس آماده میکرد، گفتم: سربازان شیطان برای این که افکار باطل خود را به دیگران القا کنند میگویند: فاحشه به کارش ایمان دارد و مسجدی به کارش ایمان ندارد؛ چراکه فاحشه میتواند همه را گمراه کند ولی مسجدی نمیتواند او را اصلاح کند...این کوردلان زشتخو از این نکته غافلند که هدایت نعمتی بس گرانبها و با ارزش است که شامل انسانهایی که اصرار بر گناه و فحشا دارند نمیشود، هدایت همان نعمتی است که اگر انسان بخواهد به آن برسد باید روزی ده بار در نمازهای یومیه با حالت خشوع و تواضع آن را از درگاه ایزدمنان مسئلت کند و بگوید:
«اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ، [سوره حمد آیه 6] ما را به راه راست هدایت کن ..»
امام صادق علیه السلام میفرماید آیه فوق یعنی:
«خداوندا ما را بر راهى که به محبت تو مىرسد و به بهشت واصل مىگردد، و مانع از پیروى هوسهاى کشنده و آراء انحرافى و هلاک کننده است، ثابت بدار»[3]
........................................
پی نوشت ها:
[1]. «قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع بَعَثَنِی رَسُولُ اللَّهِ ص إِلَى الْیَمَنِ فَقَالَ یَا عَلِیُّ لَا تُقَاتِلَنَّ أَحَداً حَتَّى تَدْعُوَهُ إِلَى الْإِسْلَامِ- وَ ایْمُ اللَّهِ لَأَنْ یَهْدِیَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى یَدَیْکَ رَجُلًا خَیْرٌ لَکَ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَیْهِ الشَّمْسُ وَ غَرَبَتْ وَ لَکَ وَلَاؤُهُ یَا عَلِی«»[وسائل الشیعه ج 15 ص 43]
[2]. «"من حرق او غرق- ثم سکت- ثم قال تاویلها الاعظم ان دعاها فاستجاب له» [بحار الأنوار، ج71، ص: 405]
[3].«ارشدنا للزوم الطریق المؤدى الى محبتک، و المبلغ الى جنتک، و المانع من ان نتبع اهوائنا فنعطب، او ان ناخذ بآرائنا فنهلک» [بحار الأنوار، ج24، ص: 10]