اما گوهر وجودت را به چشم های هیز ارزان نفروش
چهارشنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۴، ۰۹:۵۸ ق.ظ
این ماجرا واقعیست...
ظاهر و نوع پوشش با بقیه فرق داشت. اومد جلوی غرفه معبر سایبری فندرسک در نمایشگاه رسانه های دیجیتال انقلاب اسلامی، موهاش از روسریش زده بود بیرون.
همینجوری مشغول نگاه کردن به پوستر های معبر شد. تا اینکه رسید به پوستر دختران فروشی.
چند لحظه ای وایساد و خوب دقت کرد. بعد سمت چپ و راستش رو نگاه کرد و روسریش رو باز کرد و موهاش رو داد داخل و روسری رو محکم بست، جوری که دیگه مویی بیرون نموند.
روی پوستر دختران فروشی نوشته شده بود :
خواهرم:
نمی گویم حتماً چادر بپوش
اما گوهر وجودت را به چشم های هیز
ارزان نفروش...