و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رئوف بالعباد
حاج_حسن_شایانفر در بازار کار می کرد اما پس از انقلاب بر اساس تکلیف ، پای در عرصه روشنگری فرهنگی و دشمن شناسی گذاشت. بازار را دیده بود و حساب و کتاب _ به غایت _ سرش می شد اما هرگز بر سر سفره انقلاب کاسبی نکرد. اهل حساب و کتاب بود و به همین دلیل حیات_طیبه را برگزید ؛ همان که امیر مومنان در توصیفش فرمود "هی القناعه". قرآن می فرماید صالحان را به زندگی پاکیزه زنده می داریم ؛ "من عمل صالحا من ذکر او انثی و هو مومن فلنحیینه حیات طیبه". یعنی به مرتبه انتخاب "قناعت و رضایت به حلال اندک دنیا " می رسانیم. ... و حاج حسن شایانفر قانع بود به اختیار ، هر چند که فرصت های فراوان داشت برای تدارک زندگی اشرافی.
او فرهنگ شناس و سخنور و مجاهد فرهنگی بود اما نه از جنس روشنفکران برج عاج نشین و بی خبر از رنج های مردم. جریان های فرهنگی و سیاسی را عمیقا می شناخت اما همین ، او را از جامعه و مردم غافل نمی کرد. هر قدر در مقابل پایمال کنندگان حقوق الهی و مردم ، سرسخت و نفوذناپذیر می نمود، در قبال مردم و رنج ها و غصه های آنها بسیار رقیق بود. با مفسدان اقتصادی وغارتگران بیت المال همان قدر سر ستیز داشت که با مفسدان فرهنگی و سیاسی. دافعه ها و جاذبه هایی داشت سخت نیرومند. و همین برای او دوستانی ارادتمند و دشمنانی کینه توز فراهم کرد. حتی با دوستان نیز مجامله نمی کرد و آنجا که باید، صریح و صادقانه زبان به انتقاد و اعتراض می گشود.
او سردار گمنام میدان مجاهدت فرهنگی بود که هرچند به اختیار، گمنام ماند اما به برکت خدمت خالصانه ، بسیاری در میان نسل دوم و سوم انقلاب ، تربیت یافته و شیفته او هستند. کیهان را مرکز دنیا می دانست اما نه از جنس تعصب . چنان بلد همت بود که دوستانش به شوخی می گفتند جهان وطنی رفتار می کند. تا توانست کادر_سازی کرد و همرزمان فرهنگی را به هم ارتباط داد. کار مهم او "تبیین و روشنگری " بود همان که رهبر معظم انقلاب ، ضرورت روزگار فتنه و جهاد_کبیر در مقابل جببه استکبار دانستند.
6 سال رنج بیماری سخت و طاقت فرسا را به جان خرید اما در تمام این دوره سخت ، دست از مسئولیت نکشید. منتظر لبیک به دعوت حضرت حق _ عظم شانه _ در آستانه اربعین بود و به خانواده سپرد تشییع و تدفین او را به فردای اربعین موکول کنند تا لطمه ای به عزاداری مردم در اربعین شهادت سالار شهیدان علیه السلامنخورد. در واپسین لحظات عمر گفته بود مگر نمی بینید حضرت اباالفضل علیه السلامآمده؟! ... عاش سعیدا و مات حمیدا. ان شاء الله مهمان همان شهدای والا مقامی باشد که یکایک پژوهش ها و کتاب های منتشره خود را تقدیم شان کرد.
@lmanimohamad
- ۰ نظر
- ۳۰ آبان ۹۵ ، ۲۰:۱۲