سراج معلم

لاحول ولاقوة الا بالله العلی العظیم-لا موثر فی الوجود الا الله -امام خامنه ای:ان‌شاءالله تا ۲۵ سال آینده چیزی به نام رژیم صهیونیستی وجود نخواهد داشت

سراج معلم

لاحول ولاقوة الا بالله العلی العظیم-لا موثر فی الوجود الا الله -امام خامنه ای:ان‌شاءالله تا ۲۵ سال آینده چیزی به نام رژیم صهیونیستی وجود نخواهد داشت

سراج معلم

هدف دادن اطلاعاتی در مورد دین و دنیاست
امیرالمومنین در حدیثی زیبا در راستای بصیرت افزایی می فرمایند: « کور آن کسی نیست که چشم ندارد ، بلکه کسی است که بصیرت ندارد. (کنزالعمال حدیث 1220) امام صادق(ع) می فرماید: عموی ما عباس بن علی، بصیرتی نافذ و استوار داشت. تعریفی بسیار زیبا از بصیرت : ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﺧﺪﻣﺖ مقام معظم ﺭﻫﺒﺮﯼ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ ﻭ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺍﯼ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺎ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﺗﺮﺑﯿﺖﮐﻨﯿﻢ. آقا ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ: ﻣﻨﻈﻮﺭﺗﻮﻥ ﺍﺯ ﺑﺎ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﭼﯽ ﻫﺴﺖ؟ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ: ﮐﺴﺎﻧﯽ ﻣﺜﻞ ﻣﻘﺪﺍﺩ ﮐﻪ ﭼﺸﻤﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺩﻫﺎﻥ ﻣﻮﻻﯾﺸﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﮔﻮﺵ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻭﻟﯿﺸﺎﻥ... آﻗﺎ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ: ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ. ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻓﺮﺩ ﺑﺼﯿﺮ, ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﻣﺜﻞ ﻣﺎﻟﮏ ﺍﺷﺘﺮ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ امیرالمؤمنین (علیه سلام) ﺩﺭ ﻭﺻﻔﺶ ﻣﯿﻔﺮﻣﺎﯾﻨﺪ: مالک ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺍی اﺳﺖ ﮐﻪ ﺍگرﺩﺭ ﺑﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﻣﻮﻻﯾﺶ ﻭ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﭘﯿﺶ ﺑﯿﺎﯾﺪ، ﺩﻗﯿﻘﺎ" ﮐﺎﺭﯼ را ﻣﯿﮑﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻧﺰﺩ ﻣﻮﻻﯾﺶ ﺑﻮﺩ، ﻣﻮﻻﯾﺶ ﻫﻤﺎﻥ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺍﻣﺮ ﻣﯿﮑﺮد... ﺑﺼﯿﺮﺕ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺭ ﻏﯿﺒﺖ ﻣﻮﻻﯾﺖ هم ﺑﺪﺍﻧﯽ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺗﻮ ﭼﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﺍ عمل کنی به نقل از qaemworld.blog.ir - هرگونه برداشت از این وبلاگ حتی بدون ذکر منبع آزاد است!

آخرین نظرات

۱۳۳ مطلب با موضوع «امام خمینی» ثبت شده است

«استقلال» و «نفی سلطه و وابستگی»، یکی از ارکان مهم مکتب سیاسی امام خمینی رحمه‌الله‌علیه است و از «محکمات» و «اصول ثابت» اندیشه‌ی امام خمینی رحمه‌الله‌علیه محسوب می‌شود؛ چراکه به تعبیر رهبر فرزانه‌ی انقلاب، یکی از ملاک‌های مهم در تشخیص بینات اندیشه‌ی امام خمینی این است که این اصول «باید در منابع مربوط به امام موجود باشد، آن هم به‌شکل مکرر، به‌شکل مستمر»۱ و استقلال‌طلبی که یکی از اصول هفت‌گانه‌ای است که ایشان به‌عنوان بینات اندیشه و مکتب امام خمینی رحمه‌الله‌علیه از آن یاد کرده‌اند، دارای چنین ویژگی‌ای است. با توجه به این مهم، در این مختصر، به تبیین اهمیت و نقش اصل استقلال در اندیشه‌ی سیاسی امام خمینی رحمه‌الله‌علیه، و در سراسر فرآیند مبارزاتی ایشان خواهیم پرداخت.


* تأکید ویژه امام خمینی بر اصل استقلال

رهبر انقلاب: اگر ملّت ایران بخواهد به آن هدفها برسد، بخواهد این راه را ادامه بدهد، باید راه امام بزرگوار را درست بشناسد، اصول او را درست بشناسد، نگذارد شخصیّت امام را تحریف کنند ... هرکسی هر حرفی را که خودش می‌پسندد به امام نسبت ندهد. آنچه را به امام نسبت میدهیم، باید در منابع مربوط به امام موجود باشد، آن هم به شکل مکرّر، به شکل مستمر.

تحریف امام

مرگ بر اسرائیل

«روز قدس روزی است که باید تمام مستضعفین را از چنگال مستکبرین بیرون بیاوریم؛ روزی است که باید جامعه مسلمین همه اظهار وجود بکنند و هشدار بدهند به ابرقدرت‌ها و به این تفاله‌هایی که مانده است از آنها چه در ایران و چه در سایر جاها.»

این بخشی از پیام حضرت امام خمینی(ره) در آستانه اولین روز قدس است؛ روزی تاریخی که امام راحل با هوشمندی، آن را نه تنها برای نجات قدس شریف، بلکه به منظور دفاع از همه ملت های مظلوم نامگذاری کردند تا اکنون پس از سه دهه برگزاری راهپیمایی باشکوه روز قدس، ثمره این حرکت نمادین، خود را در الهام بخشی انقلاب اسلامی به جهان اسلام به ظهور برساند.

حضرت امام خمینی(ره) در سال 1358 پس از تعیین آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به عنوان روز جهانی قدس طی یک سخنرانی در جمع مردم قم، به تشریح خصوصیات این روز پرداختند و فرمودند: «روز قدس یک روز جهانی است. روزی نیست که فقط اختصاص به قدس داشته باشد. روز مقابله مستضعفین با مستکبرین است. روز مقابله ملت هایی است که در زیر فشار ظلم آمریکا و غیر آمریکا بودند، در مقابل ابرقدرت هاست. روزی است که باید مستضعفین مجهز بشوند در مقابل مستکبرین و دماغ مستکبرین را به خاک بمالند. روزی است که بین منافقین و متعهدین امتیاز خواهد شد. متعهدین این روز را روز قدس می دانند و عمل می کنند به آنچه باید بکنند و منافقین ـ آنهایی که با ابرقدرت ها در زیر پرده آشنایی دارند و با اسرائیل دوستی ـ در این روز بی تفاوت هستند یا ملت ها را نمی گذارند که تظاهر کنند؛ روز قدس، روزی است که باید سرنوشت ملت های مستضعف معلوم شود باید ملت های مستضعف اعلام وجود بکنند در مقابل مستکبرین، باید همان‏طور که ایران قیام کرد و دماغ مستکبرین را به خاک مالید و خواهد مالید، تمام ملت ها قیام کنند و این جرثومه‏های فساد را به زباله‏دان ها بریزند.»

متولی صیانت از اندیشه‌های امام خمینی(ره) با وجود دریافت بودجه هنگفت، به مسئولیت خود عمل نمی‌کند!
وبسایت‌ الف در این‌باره نوشت: چند سالی است که برخی سیاسیون درصدند تا چهره‌ای از امام ترسیم کنند که نه تنها بر کسانی که دوران 10 ساله رهبری امام خمینی را درک کرده‌اند بلکه حتی برای آنان که در سال‌های بعد از رحلت امام شخصیت و تفکر وی را شناخته‌اند، ناملموس و غیرقابل پذیرش است.
وقتی حضرت آقا در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) به صراحت از تحریف امام سخن می‌گویند که: «تحریف شخصیت امام، تحریف راه امام و منحرف کردن مسیر صراط‌ مستقیم ملت ایران است. اگر راه امام را گم کنیم یا فراموش کنیم یا خدای نکرده عمدا به کنار بگذاریم، ملت ایران سیلی خواهد خورد.» مشخص می‌شود که این خوانش غیرطبیعی به جایی رسیده است که ادامه آن امامی متفاوت از آنچه بود را به آیندگان معرفی خواهد کرد.
نویسنده می‌افزاید: موسسه‌ای که وظیفه «تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)» را به عهده گرفته سر بزنگاه‌هایی که امام مبدع استکبارستیزی در این کشور به «موافقت با حذف شعار مرگ بر آمریکا» متهم می‌شود، غایب است و جای خالی‌اش اجازه تحریفات بیشتر را فراهم می‌کند.
لایحه بودجه 94 در حالی به تصویب مجلس رسید که موسسه تنظیم و نشر آثار امام(ره) رقمی در حدود 53 میلیارد تومان را در ردیف بودجه به خود اختصاص داده است. عناوینی مثل «برنامه‌ریزی و ساماندهی اجرای مراسم ملی و مذهبی در کشور»، «برنامه حمایت و هدایت فعالیت‌های فرهنگی-دینی»، «برنامه ساختمان‌ها و تجهیزات»، «برنامه توسعه نشر و ترویج کتاب‌خوانی» برای این موسسه لحاظ شده است در حالی که از اصلی‌ترین وظیفه موسسه در این روزها که بازخوانی اندیشه درست و حقیقی امام و پاسخگویی به شبهات و نقل‌قول‌های یک شبه(!) است، به راحتی در این بودجه عریض و طویل مورد غفلت واقع شده است.  http://kayhan.ir

و مع الأسف در داخل ما هم جناحهایی هستند دست و پا می‌کنند که همان مسائل را درست کنند. یعنی دست و پا می‌کنند که امریکا قدرت پیدا کند. این ننگ را ما کجا باید ببریم که اهالی یک کشوری، افرادی که از همین مملکت است، اینجا زاییده شده و اینجا پرورش پیدا کرده، حالایی که مملکت ما و ملت ما قدرت امریکا را در اینجا شکست داده است، باز روابط با امریکا دارند که برگردانند. ما این ننگ را باید کجا ببریم. این شکایت را پیش کی بکنیم که باز هم در بین جمعیت ما اشخاصی هستند که اخلال می‌کنند که نمی‌خواهند جمهوری اسلامی تحقق پیدا بکند. جمهوری اسلامی اگر تحقق پیدا کند دست اربابها کوتاه می‌شود، نبادا این کار بشود.

امام خمینی (ره)

صحیفه نور - جلد 11- صفحه 260

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: اگر ملّت ایران بخواهد به هدفهای بزرگ خود برسد، بخواهد این راه را ادامه بدهد، باید راه امام بزرگوار را درست بشناسد، اصول او را درست بشناسد، نگذارد شخصیّت امام را تحریف کنند...[امام] به مسئولان کشور هشدار میداد درباره‌ی خوی کاخ‌نشینی و همه را از خوی کاخ‌نشینی برحذر میداشت، تأکید مکرّر میکرد بر اینکه به وفاداری طبقات ضعیف اعتماد کنید. این یکی از خطوط اساسی است. ۹۴/۳/۱۴

امام

 

حسین قدیانی: همان 88 بود گمانم که در خلال یک متن بلند، جمله‌ای کوتاه نوشتم؛ «الان جنگ زیلوی بیت رهبری با فرش هزارشانه است». زیلو در قیاس با فرش به عبارتی هیچ قیمتی ندارد لیکن آنجا که بدل به «نماد» می‌شود، قصه فرق می‌کند. جمهوری اسلامی گاه هست که غیرمستقیم سخن با همین نمادها می‌گوید. بالکن ساده حسینیه محقر جماران، فقط محل سخنرانی‌های امام راحل نبود، بلکه خود نیز فی‌ حد ذاته سخن‌ها داشت برای ما. خمینی گاه با زبان به ما می‌گفت «عالم محضر خداست» گاه با کوچک بودن خانه‌اش به ما نشان می‌داد خوی اشرافی، معصیت است، مع‌ذلک «در محضر خدا معصیت نکنید»! بالا برویم، پایین بیاییم دنیا خمینی را بت‌شکن بزرگی می‌شناسد که از قضا روی یک صندلی سفید بی‌نهایت ساده می‌نشست؛ هیچ هم قید و بند این را نداشت که رنگ این دیوار با رنگ آن ستون بخواند و از این چیزها! حضرت روح‌الله در فکر تناسب دیگری بود! تناسب میان نظام جمهوری اسلامی و زندگی پابرهنه‌ها! و برهم زدن این تناسب یعنی که معصیت! درست یا غلطش، ایضا چگونگی انجامش، موضوع این متن نیست لیکن خرجی که برای حرم امام شد هرگز نتوانست اندازه یک زیلوی ساده چند در چند، تناسب برقرار کند با امام و حرم امام. فضای مجازی و واقعی ندارد؛ گاهی از یک زیلو کارها می‌رود که از هزار سقف و ستون منقش نه! گاهی یک زیلو چنان موجی راه می‌اندازد که تو گویی طرف با دریای بیکرانی! بزرگان حتی در کارهای اینچنینی هم پیام صادر می‌کنند!

ﻣﻠﺖ ﻋﺰﻳﺰ ﺍﻳﺮﺍﻥ! ﺷﻤﺎ ﺷﺮﻕ ﺗﺠﺎﻭﺯﮔﺮ ﻭ ﻏﺮﺏ ﺟﻨﺎﻳﺘﻜﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻭﺣﺸﺖ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ ﺍﻳﺪ .ﻫﻴﭻ ﮔﺎﻩ ﺑﺎ ﻫﻴﭻ ﻗﺪﺭﺗﻰ ﺳﺎﺯﺵ ﻧﻜﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﻳﻘﻴﻦ ﺩﺍﺭﻡ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﻫﺮ ﻛﺲ ﺩﺭ ﻫﺮ ﻣﻘﺎﻡ ﻛﻪ ﺧﻴﺎﻝ ﺳﺎﺯﺵ ﺑﺎ ﺷﺮﻕ ﻭ ﻏﺮﺏ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﻰ ﻣﺤﺎﺑﺎ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﻫﻴﭻ ﻣﻠﺎﺣﻈﻪ ﺍﻯ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺻﻔﺤﻪ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺑﺮﺍﻧﺪﺍﺯﻳﺪ ﻛﻪ ﺳﺎﺯﺵ ﺑﺎ ﺷﺮﻕ ﻭ ﻏﺮﺏ ،ﺧﻮﺩﺑﺎﺧﺘﮕﻰ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺧﻴﺎﻧﺖ ﺑﻪ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﻭ ﻣﺴﻠﻤﻴﻦ.
ﺭﻭﺡ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﻤﻮﺳﻮﻯ ﺍﻟﺨﻤﻴﻨﻰ ﺗﺎﺭﻳﺦ: 23/11/58  -صحیفه ی نور

 بسمه تعالی

در زیر این وصیتنامه‌ی 29 صفحه‌ای و مقدمه، چند مطلب را تذکر می‌دهم:

(1) اکنون که من حاضرم، بعض نسبت‌های بی‌واقعیت به من داده می‌شود و ممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض می‌کنم آنچه به من نسبت داده شده یا می‌شود، مورد تصدیق نیست مگر آن‌که صدای من یا خط و امضای من باشد، با تصدیق کارشناسان؛ یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم.

(2) اشخاصی در حال حیات من ادعا نموده‌اند که اعلامیه‌های اینجانب را می‌نوشته‌اند. این مطلب را شدیداً تکذیب می‌کنم. تاکنون هیچ اعلامیه‌ای را غیر شخص خودم تهیه کسی نکرده است.

(3) از قرار مذکور، بعضی‌ها ادعا کرده‌اند که رفتن من به پاریس به وسیله‌ی آنان بوده؛ این دروغ است. من پس از برگرداندنم از کویت، با مشورت احمد پاریس را انتخاب نمودم، زیرا در کشورهای اسلامی احتمال راه ندادن بود؛ آنان تحت نفوذ ‌شاه بودند ولی پاریس این احتمال نبود.

(4)  من در طول مدت نهضت و انقلاب به واسطه‌ی سالوسی و اسلام‌نمایی بعضی افراد، ذکری از آنان کرده و تمجیدی نموده‌ام که بعد فهمیدم از دغلبازی آنان اغفال شده‌ام. آن تمجیدها در حالی بود که خود را به جمهوری اسلامی متعهد و وفادار می‌نمایاندند و نباید از آن مسائل سوء‌ استفاده شود؛ و میزان در هر کس حال فعلی او است.

روح‌الله الموسوی الخمینی

ص
یک مرتبة دیگر در خاتمة این وصیتنامه، به ملت شریف ایران وصیت می‌کنم  که در جهان حجم تحمل زحمتها و رنجها و فداکاریها و جان‌نثاریها و محرومیتها مناسب حجم بزرگی مقصود و ارزشمندی و علّو رتبة آن است، آنچه که شما ملت شریف و مجاهد برای آن بپاخاستید  و دنبال می‌کنید و برای آن جان و مال نثار کرده و می‌کنید، والاترین و بالاترین و ارزشمندترین مقصدی است و مقصودی است که از صدر عالم در ازل و از پس این جهان تا ابد عرضه شده است و خواهد شد؛ و آن مکتب الوهیت به معنی وسیع آن و ایدة توحید با ابعاد رفیع آن است که اساس خلقت و غایت آن در پهناور وجود و در درجات و مراتب غیب و شهود است؛ و آن در مکتب محمدی ـ صلی الله علیه وآله وسلم‌ ـ به تمام معنی و درجات و ابعاد متجلی شده؛ و کوشش تمام انبیای عظام ـ علیهم سلام الله ـ و اولیای معظم ـ سلام الله علیهم ـ برای تحقق آن بوده و راهیابی به کمال مطلق و جلال و جمال بی‌نهایت جز با آن میسر نگردد. آن است که خاکیان را بر ملکوتیان و برتر از آنان شرافت داده، و آنچه برای خاکیان از سیر در آن حاصل می‌شود برای هیچ موجودی در سراسر خلقت در سر‌ّ و عَلن حاصل نشود.

شما ای ملت مجاهد، در زیر پرچمی می‌روید که در سراسر جهان مادی و معنوی در اهتزاز است، بیابید آن را یا نیابید، شما راهی را می‌روید که تنها راه تمام انبیا ـ علیهم سلام الله ـ و یکتا راه سعادت مطلق است. در این انگیزه است که همة اولیا شهادت را در راه آن به آغوش می‌کشند و مرگ سرخ را «احلی من العسل» می‌دانند؛ و جوانان شما در جبهه‌ها جرعه‌ای از آن را نوشیده و به وجد آمده‌اند  و در مادران و خواهران و پدران و برادران آنان جلوه نموده و ما باید بحق بگوییم « یا لیتنا کنّا معکم فنفوز فوزاً عظیماً ». گوارا باد بر آنان آن نسیم دل‌آرا و آن جلوة شورانگیز.

و باید بدانیم که طرفی از این جلوه در کشتزارهای سوزان و در کارخانه‌های توانفرسا و در کارگاهها و در مراکز صنعت و اختراع و ابداع، و در ملت به طور اکثریت در بازارها و خیابانها و روستاها و همة کسانی که متصدی این امور برای اسلام و جمهوری اسلامی و پیشرفت و خودکفایی کشور به خدمتی اشتغال دارند جلوه گر است.

و تا این روح تعاون و تعهد در جامعه برقرار است  کشور عزیز از آسیب دهر ان‌شاء‌الله تعالی مصون است. و بحمد‌الله تعالی حوزه‌های علمیه و دانشگاهها و جوانانِ عزیز مراکز علم و تربیت از این نفخة الهی غیبی برخوردارند، و این مراکز در‌بست در اختیار آنان است، و به امید خدا دست تبهکاران و منحرفان از آنها کوتاه.

و وصیت من به همه آن است که با یاد خدای متعال به سوی خودشناسی و خودکفایی و استقلال، با همة ابعادش به پیش، و بی تردید دست خدا با شما است، اگر شما در خدمت او باشید و برای ترقی و تعالی کشور اسلامی به روح تعاون ادامه دهید.

و اینجانب با آنچه در ملت عزیز از بیداری و هوشیاری و تعهد و فداکاری و روح مقاومت و صلابت در راه حق می‌بینم و امید آن دارم که به فضل خداوند متعال این معانی انسانی به اعقاب ملت منتقل شود و نسلاً بعد نسل بر آن افزوده گردد.

با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص، و به سوی جایگاه ابدی سفر می‌کنم. و به دعای خیر شما احتیاج مبرم دارم. و از خدای رحمان و رحیم می‌خواهم که عذرم را در کوتاهی خدمت و قصور و تقصیر بپذیرد.

و از ملت امیدوارم که عذرم را در کوتاهیها و قصور و تقصیرها بپذیرند. و با قدرت و تصمیم اراده به پیش روند و بدانند که با رفتن یک خدمتگزار در سدّ آهنین ملت خللی حاصل نخواهد شد که خدمتگزاران بالا و والاتر در خدمتند، و الله نگهدار این ملت و مظلومان جهان است.

 و السلام علیکم و علی عبادالله الصالحین و رحـمة‌الله و برکاته

 26بهمن 1361 1جمادی‌الاولی 1403
روح‌الله الموسوی الخمینی

ف
وصیت من به همة مسلمانان و مستضعفان جهان این است که شماها نباید بنشینید و منتظر آن باشید که حکام و دست اندرکاران کشورتان یا قدرتهای خارجی بیایند و برای شما استقلال و آزادی را تحفه بیاورند. ما و شماها لااقل در این صد سال اخیر، که بتدریج پای قدرتهای بزرگ جهانخوار به همة کشورهای اسلامی و سایر کشورهای کوچک باز شده است مشاهده کردیم یا تاریخهای صحیح برای ما بازگو کردند که هیچ ‌یک از دوَل حاکم بر این کشورها در فکر آزادی و استقلال و رفاه ملتهای خود نبوده و نیستند؛  بلکه اکثریت قریب به اتفاق آنان یا خود به ستمگری و اختناق ملت خود پرداخته و هر چه کرده‌اند برای منافع شخصی یا گروهی نموده؛ یا برای رفاه قشر مرفه و بالانشین بوده و طبقات مظلوم کوخ و کپرنشین از همة مواهب زندگی حتی مثل آب و نان و قوت لایموت محروم بوده، و آن بدبختان را برای منافع قشر مرفه و عیاش به کار گرفته‌اند و یا آنکه دست نشاندگان قدرتهای بزرگ بوده‌اند که برای وابسته کردن کشورها و ملتها هر چه  توان داشته‌اند به کار گرفته و با حیله‌های مختلف کشورها را بازاری  برای شرق و غرب درست کرده و منافع آنان را تأمین نموده‌اند و ملتها را عقب مانده و مصرفی بار آوردند و اکنون نیز با این نقشه در حرکتند.

و شما ای مستضعفان جهان و ای کشورهای اسلامی و مسلمانان جهان بپاخیزید و حق را با چنگ و دندان بگیرید و از هیاهوی تبلیغاتی ابرقدرتها و عُمال سرسپردة آنان نترسید؛ و حکام جنایتکار که دسترنج شما را به دشمنان شما و اسلام عزیز تسلیم می‌کنند از کشور خود برانید؛ و خود و طبقات خدمتگزار متعهد، زمام امور را به دست گیرید و همه در زیر پرچم پرافتخار اسلام مجتمع، و با دشمنان اسلام و محرومان جهان به دفاع برخیزید؛ و به سوی یک دولت اسلامی با جمهوریهای آزاد و مستقل به پیش روید که با تحقق آن، همة مستکبران جهان را به جای خود خواهید نشاند و همة مستضعفان را به امامت و وراثت ارض خواهید رساند. به امید آن روز که خداوند تعالی وعده فرموده است.


حجت‌الاسلام حسین اشرفی اصفهانی در گفت‌وگو با فارس:
حسادت به امام باعث انحراف شریعتمداری شد/ شهید محراب به رهبری گفت‌ رای به شما رای به رسول‌الله است/ ایام طلبگی هاشمی بیشتر در کار تجارت بود. آیت‌الله اشرفی اصفهانی که پیرمرد ۸۰ ساله‌ای بودند و بعد هم شهید محراب شدند، به آیت‌الله خامنه‌ای گفتند: ‌رای به شما رای به رسول‌الله است.

خاطره‌ای از ایام رحلت امام دارید نقل بفرمایید؟

من دو روز قبل از ارتحال امام خواب دیدم در جماران هستم و حدود 40 نفر از بزرگان هم در جلسه بودند و امام به احمدآقا گفتند:‌ احمد. سینی را بیاور. در سینی یک عمامه مشکی‌ای بود. و بعد امام گفتند که «آقای آسید علی آقا. بلند شید». امام ایستادند و آقا ایستادند و همه بزرگان ایستادند. عمامه را روی سر آقا گذاشتند. آقا گفتند احساس می‌کنم عمامه کمی بزرگ باشد. امام فرمودند نخیر کاملا اندازه است و روی سر آقا گذاشتند.

امام به همه گفتند:‌ با آقا بیعت کنید. همه بیعت کردند مگر دو نفر که من اسم‌شان را نمی‌برم. بعد امام فرمودند احمد برو عبای نجف من را هم بیاور. و عبا را هم به ایشان دادند. من تصور می‌کنم که عمامه،‌ عمامه مرجعیت بود و عبا هم عبای زعامت و رهبری.

فردای آن روز من رفتم پیش آقای جلالی خمینی و خواب را تعریف کردم و گفتند فکر نمی‌کنم حضرت امام خیلی زنده بمانند. همسر آقای جلالی آمدند و شروع کردند به گریه‌کردن و گفتند همسر امام به من زنگ زدند و گفتند دست از امام کشیده‌ایم و امیدی نیست.

آقای جلالی گفتند که برویم پیش آیت‌الله خامنه‌ای. بعد خواب را تعریف کردم. رهبری گفتند که مسئولیت سنگینی را نظام و خداوند به عهده بنده می‌خواهند بگذارند. دعا بفرمائید که بتوانم به احسن وجه از پس این مسئولیت بر بیایم. شاهد این ماجرا هم آقای جلالی خمینی هستند که هنوز زنده هستند.

چند شب بعد از این خواب، آقای جلالی خمینی به من در تماس تلفنی گفتند که خوابت به واقعیت تبدیل شد و آقای خامنه‌ای با اکثریت آراء به عنوان رهبری انتخاب شدند.  متن کامل مصاحبه

س
یکی از اموری که لازم به توصیه و تذکر است، آن است که اسلام نه با سرمایه‌داری ظالمانه و بی‌حساب و محروم کنندة توده‌های تحت ستم و مظلوم موافق است، بلکه آن را به طور جدی در کتاب و سنت محکوم می‌کند و مخالف عدالت اجتماعی می‌داند ـ گرچه بعض کج‌فهمان بی‌اطلاع از رژیم حکومت اسلامی و از مسائل سیاسی حاکم در اسلام در گفتار و نوشتار خود طوری وانمود کرده‌اند (و باز هم دست برنداشته‌اند)  که اسلام طرفدار بی مرز و حد سرمایه‌داری و مالکیت است و با این شیوه که با فهم کج خویش از اسلام برداشت نموده‌اند چهرة نورانی اسلام را پوشانیده و راه را برای مغرضان و دشمنان اسلام باز نموده که به اسلام بتازند، و آن را رژیمی چون رژیم سرمایه‌داری غرب مثل رژیم امریکا و انگلستان و دیگر چپاولگران غرب به حساب آورند، و با اتکال به قول و فعل این نادانان یا غرضمندانه و یا ابلهانه بدون مراجعه به اسلام‌شناسان واقعی با اسلام به معارضه برخاسته‌اند ـ و نه رژیمی مانند رژیم کمونیسم و مارکسیسم لنینیسم است که با مالکیت فردی مخالف و قائل به اشتراک می‌باشند با اختلاف زیادی که دوره‌های قدیم تاکنون حتی اشتراک در زن و همجنس بازی بوده و یک دیکتاتوری و استبداد کوبنده در برداشته.

بلکه اسلام یک رژیم معتدل با شناخت مالکیت و احترام به آن به نحو محدود در پیدا شدن مالکیت و مصرف، که اگر بحق به آن عمل شود چرخهای اقتصاد سالم به راه می‌افتد و عدالت اجتماعی، که لازمة یک رژیم سالم است تحقق می‌یابد. در اینجا نیز یک دسته با کج فهمیها و بی‌اطلاعی از اسلام و اقتصاد سالم آن در طرف مقابل دستة اول قرار گرفته و گاهی با تمسک به بعضی آیات یا جملات نهج البلاغه، اسلام را موافق با مکتبهای انحرافی مارکس و امثال او معرفی نموده‌اند و توجه به سایر آیات و فقرات نهج‌البلاغه ننموده وسر‌خود، به فهم قاصر خود، بپاخاسته و «مذهب اشتراکی» را تعقیب می‌کنند و از کفر و دیکتاتوری و اختناق کوبنده که ارزشهای انسانی را نادیده گرفته و یک حزب اقلیت با توده‌های انسانی مثل حیوانات عمل می‌کنند،‌ حمایت می‌کنند.

وصیت من به مجلس و شورای نگهبان و دولت و رئیس جمهور و شورای قضایی آن است که در مقابل احکام خداوند متعال خاضع بوده؛ و تحت تأثیر تبلیغات بی‌محتوای قطب ظالم چپاولگر سرمایه‌داری و قطب ملحد اشتراکی و کمونیستی واقع نشوید، و به مالکیت و سرمایه‌های مشروع با حدود اسلامی احترام گذارید، و به ملت اطمینان دهید تا سرمایه‌ها و فعالیتهای سازنده به کار افتند و دولت و کشور را به خود کفایی و صنایع سبک و سنگین برسانند.

و به ثروتمندان و پولداران مشروع وصیت می‌کنم که ثروتهای عادلانة خود را به کار اندازید و به فعالیت سازنده در مزارع و روستاها و کارخانه‌ها برخیزید که این خود عبادتی ارزشمند است.

و به همه در کوشش برای رفاه طبقات محروم وصیت می‌کنم که خیر دنیا و آخرت شماها رسیدگی به حال محرومان جامعه است که در طول تاریخ ستمشاهی و خان‌خانی در رنج و زحمت بوده‌اند. و چه نیکو است که طبقات تمکندار به طور داوطلب برای زاغه و چپرنشینان مسکن و رفاه تهیه کنند. و مطمئن باشند که خیر دنیا و آخرت در آن است. و از انصاف به دور است که یکی بی‌خانمان و یکی دارای آپارتمانها باشد.

ع
وصیت اینجانب به آن طایفه از روحانیون و روحانی‌نماها که با انگیزه‌های مختلف با جمهوری اسلامی و نهادهای آن مخالفت می‌کنند و وقت خود را وقف براندازی آن می‌نمایند و با مخالفان توطئه‌گر و بازیگران سیاسی کمک، و گاهی به طوری که نقل می‌شود با پولهای گزافی که از سرمایه‌داران بیخبر از خدا دریافت برای این مقصد می‌کنند کمکهای کلان می‌نمایند، آن است که شماها طرْفی از این غلط کاریها تاکنون نبسته و بعد از این هم گمان ندارم ببندید. بهتر آن است که اگر برای دنیا به این عمل دست زده‌اید ـ و خداوند نخواهد گذاشت که شما به مقصد شوم خود برسیدـ تا درِ توبه باز است از پیشگاه خداوند عذر بخواهید و با ملت مستمند مظلوم هم‌صدا شوید و از جمهوری اسلامی که با فداکاریهای ملت به دست آمده حمایت کنید، که خیر دنیا و آخرت در آن است. گرچه گمان ندارم که موفق به توبه شوید. و اما به آن دسته که از روی بعض اشتباهات یا بعض خطاها، چه عمدی و چه غیر عمدی، که از اشخاص مختلف یا گروهها صادر شده و مخالف با احکام اسلام بوده است با اصل جمهوری اسلامی و حکومت آن مخالفت شدید می‌کنند و برای خدا در براندازی آن فعالیت می‌نمایند و با تصور خودشان این جمهوری از رژیم سلطنتی بدتر یا مثل آن است، با نیت صادق در خلوات تفکر کنند و از روی انصاف مقایسه نمایند با حکومت و رژیم سابق. و باز توجه نمایند که در انقلابهای دنیا هرج و مرجها و غلط‌رویها و فرصت‌طلبیها غیر قابل اجتناب است و شما اگر توجه نمایید و گرفتاریهای این جمهوری را در نظر بگیرید ـ از قبیل توطئه‌ها و تبلیغات دروغین و حملة مسلحانة خارج مرز و داخل، و نفوذ غیر قابل اجتناب گروههایی از مفسدان و مخالفان اسلام در تمام ارگانهای دولتی به قصد ناراضی کردن ملت از اسلام و حکومت اسلامی، و تازه کار بودن اکثر یا بسیاری از متصدیان  امور و پخش شایعات دروغین از کسانی که از استفاده‌های کلان غیر مشروع بازمانده یا استفاده آنان کم شده، و کمبود چشمگیر قضات شرع و گرفتاریهای اقتصادی کمرشکن و اشکالات عظیم در تصفیه و تهذیب متصدیان چند میلیونی، و کمبود مردمان صالح کاردان و متخصص و دهها گرفتاری دیگر، که تا انسان وارد گود نباشد از آنها بیخبر است ـ و از طرفی اشخاص غرضمند سلطنت‌طلب سرمایه‌دار هنگفت که با رباخواری و سودجویی و با اخراج ارز و گرانفروشی به حد سرسام‌آور و قاچاق و احتکار، مستمندان و محرومان جامعه را تا حد هلاکت در فشار قرار داده و جامعه را به فساد می‌کشند، نزد شما آقایان به شکایت و فریبکاری آمده و گاهی هم برای باور آوردن و خود را مسلمان خالص نشان دادن به عنوان «سهم» مبلغی می‌دهند و اشک تمساح می‌ریزند و شما را عصبانی کرده به مخالفت برمی‌انگیزانند، که بسیاری از آنان با  استفاده‌های نامشروع، خون مردم را می‌مکند و اقتصاد کشور را به شکست می کشند.

اینجانب نصیحت متواضعانة برادرانه می‌کنم که آقایان محترم تحت تأثیر اینگونه شایعه‌سازیها قرار نگیرند و برای خدا و حفظ اسلام این جمهوری را تقویت نمایند. و باید بدانند که اگر این جمهوری اسلامی شکست بخورد به جای آن یک رژیم اسلامی دلخواه بقیة الله ـ روحی فداه‌ ـ یا مطیع امر شما آقایان تحقق نخواهد پیدا کرد، بلکه یک رژیم دلخواه یکی از دو قطب قدرت به حکومت می‌رسد و محرومان جهان، که به اسلام و حکومت اسلامی رو[ی] آورده و دل باخته‌اند، مأیوس می‌شوند و اسلام برای همیشه منزوی خواهد شد؛ و شماها روزی از کردار خود پشیمان می‌شوید که کار گذشته و دیگر پشیمانی سودی ندارد. و شما آقایان اگر توقع دارید که در یک شب همة امور بر طبق اسلام و احکام خداوند تعالی متحول شود یک اشتباه است، و در تمام طول تاریخ بشر چنین معجزه‌ای روی نداده است و نخواهد داد. و آن روزی که ان‌شاء‌الله تعالی مصلح کل ظهور نماید، گمان نکنید که یک معجزه شود و یکروزه عالم اصلاح شود؛ بلکه با کوششها و فداکاریها ستمکاران سرکوب و منزوی می‌شوند. و اگر نظر شماها مثل نظر بعض عامیهای منحرف، آن است که برای ظهور آن بزرگوار باید کوشش در تحقق کفر و ظلم کرد تا عالم را ظلم فرا گیرد و مقدمات ظهور فراهم شود، فانّا لله و انّا الیه راجعون.

مرگ بر آمریکا

روزنامه‌های مختلف، بیانات مهم رهبر معظم انقلاب در سالگرد رحلت امام خمینی(ره) را به شیوه‌های مختلف پوشش دادند. اغلب روزنامه‌ها بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای را به عنوان تیتر اول پوشش دادند و برخی دیگر نظیر شرق و آفتاب یزد حواشی اتفاق افتاده در حرم را تیتر یک خود کردند. که «هشدار درباره تحریف امام و مکتب او» محور اصلی بیانات رهبر معظم انقلاب بود. روزنامه‌ها این تیترها را برای بیانات رهبر انقلاب برگزیده‌اند:
- اعتماد؛ خطر تحریف شخصیت و اندیشه امام.
- جوان؛ راه امام را کنار بگذاریم سیلی می‌خوریم.
- اطلاعات؛ مکتب امام نقشه راه ما برای دستیابی به عدالت، پیشرفت و اقتدار است.
- رسالت؛ راه امام خمینی را گم کنیم ملت سیلی می‌خورد.
- جمهوری اسلامی؛ تحریف شخصیت امام، تلاش برای منحرف کردن صراط مستقیم ملت ایران است.
- خراسان؛ خطر تحریف خط امام.
- وطن امروز؛ می‌خواهند امام را تحریف کنند.
- جام‌جم: خطربزرگ تحریف شخصیت امام
- همشهری؛ هشدار جدی رهبر معظم انقلاب نسبت به خطر تحریف شخصیت امام
- مردم‌سالاری؛ امام همواره به نیرو و رأی مردم اعتقاد داشت
- فرهیختگان؛‌ امام به نیرو و رأی مردم اعتقاد داشت
- شهروند؛ لزوم مرزبندی با اسلام متحجر و سکولار
- ایران؛ امام به رأی مردم اعتقاد واقعی داشت
- آفتاب یزد؛ تلاش ناکام برای برهم زدن وحدت (تیتر دوم؛ دشمن با هر کس که در مقابل او بیشتر ایستادگی کند بیشتر مخالف است.)
شرق؛ اخلال در حریم حرم (تیتر دوم؛ امام برای تشخیص و انتخاب مردم احترام قائل بود.)
- آرمان؛ امام برای آرای مردم ارزش قائل بود.   http://kayhan.ir

در عصر خمینی غریبانه تر از او، کسی وجود ندارد و سانسور شده است. از سال گذشته هم که خاصه رفقایش خزعبلات می‌گویند. آلزایمرگرفته‌ها خاطراتشان به یادشان آمده و در سایت هایشان می زنند. بازدیدهای خانگی جناب شیخ به حضور بی پرده و خاطره گویی در در دانشگاه ها رسیده تا ببیند می تواند دوباره بنزینی بریزد و کبریتی بکشد؟

گروه سیاسی- رجانیوز: سردار مهندس حاج سعید قاسمی چهارشنبه گذشته در همایش «امام، انتظار، مبارزه» که در فرهنگسرای سیمرغ نیشابور به همت مجمع انصار الحسین(ع) برگزار شد، به ایراد سخنرانی پرداخت.

به گزارش قاصدنیوز؛ اهم مطالب طرح شده توسط وی بدین شرح است:
 
* حرکت بزرگ امام روح اله یک پدیده و رویداد طبیعی در اواخر هزاره دوم نبود. هر چه حساب می کنیم می بینیم یک سناریوی الهی و تقدیر است که قرار بوده ما در این دوره آن را بچشیم و لمس کنیم.

* تحولات بزرگ او نه تنها تاثیراتی را در ایران اعمال کرد بلکه تشعشعات این آتش فشان پس لرزه هایی در تمام کره زمین ایجاد کرده و به واقع اگر عناد نداشته باشیم حضرت روح اله تحولات بزرگی را با مدل تفکر خاصی که داشت به صورت خاص در منطقه خاور میانه به وجودآورده است.
 
*  سر سلسله این تفکر بزرگ عقایدی داردکه اگر با این تفکر و عقیده آشنا نباشیم و ریشه آن را نفهمیم این می شود که هر دوره باید دنبال یک نفر یا نمایندگانی بدویم و آن ها را علم کنیم و بنا به دلایلی که مترتب می شود، مسیر گم می شود.

*  اگر ما محک دستمان نباشد و استراتژی یعنی خطوط کلی و راهبرد اصلی، یعنی همان فکت شیتی که این روزها بر آن تاکید می کنند دستمان نباشد، بعد این می شود که هر دور خاصه در دوره های ریاست جمهوری جامعه به چپ یا راست کشیده می شود و با وجودی که حتی امام حی موجود هست و خطوط کلی را می دهد اما ظرف چند شبانه روز یک دفعه جریان عوض می شود.

ن
نصیحت و وصیت من به گروهها و گروهکها و اشخاصی که در ضدیت با ملت و جمهوری اسلامی و اسلام فعالیت می‌کنند، اول به سران آنان در خارج و داخل، آن است که تجربة طولانی به هر راهی که اقدام کردید و به هر توطئه‌ای که دست زدید و به هر کشور و مقامی که توسل پیدا کردید به شماها که خود را عالم و عاقل می‌دانید باید آموخته باشند که مسیر یک ملت فداکار را نمی‌شود با دست زدن به ترور و انفجار و بمب و دروغ پردازیهای بی‌سر و پا و غیر حساب شده منحرف کرد، و هرگز هیچ حکومت و دولتی را نمی‌توان با این شیوه‌های غیر انسانی و غیر منطقی ساقط نمود، بویژه ملتی مثل ایران را که از بچه‌های خردسالش تا پیرزنها و پیرمردهای بزرگسالش، در راه هدف و جمهوری اسلامی و قرآن و مذهب جانفشانی و فداکاری می‌کنند. شماها که می‌دانید (و اگر ندانید بسیار ساده‌لوحانه فکر می‌کنید) که ملت با شما نیست و ارتش با شماها دشمن است. و اگر فرض بکنید با شما بودند و دوست شما بودند، حرکات ناشیانة  شما و جنایاتی که با تحریک شما رخ داد آنان را از شما  جدا کرد و جز دشمن تراشی کار دیگری نتوانستید بکنید.

من وصیت خیرخواهانه در این آخر عمر به شما می‌کنم که اولاً با این ملت طاغوتزدة رنج کشیده که پس از 2500 سال ستمشاهی با فدا دادن بهترین فرزندان و جوانانش خود را از زیر بار ستم جنایتکارانی همچون رژیم پهلوی و جهانخواران شرق و غرب نجات داده به جنگ و ستیز برخاسته‌اید. چطور وجدان یک انسان هر چه پلید باشد، راضی می‌شود برای احتمال رسیدن به یک مقام با میهن خود و ملت خود اینگونه رفتار کند و به کوچک و بزرگ آنها رحم نکند؟ من به شما نصیحت می‌کنم دست از این کارهای بیفایده و غیر عاقلانه بردارید و گول جهانخواران را نخورید. و در هر جا هستید اگر به جنایتی دست نزدید به میهن خود و دامن اسلام برگردید و توبه کنید که خداوند ارحم الراحمین است؛ و جمهوری اسلامی و ملت از شما ان‌شاء‌الله می‌گذرند. و اگر دست به جنایتی زدید که حکم خداوند تکلیف شما را معین کرده، باز از نیمه راه برگشته و توبه کنید. و اگر شهامت دارید تن به مجازات داده و با این عمل خود را از عذاب الیم خداوند نجات دهید؛ والاّ در هر جا هستید عمر خود را بیش از این هدر ندهید و به کار دیگر مشغول شوید که صلاح در آن است.

و بعد، به هواداران داخلی و خارجی آنان وصیت می‌کنم که با چه انگیزه جوانی خود را برای آنان که اکنون ثابت است که برای قدرتمندان جهانخوار خدمت می‌کنند و از نقشه‌های آنها پیروی می‌کنند و ندانسته به دام آنها افتاده‌اند به هدر می‌دهید؟ و با ملت خود در راه چه کسی جفا می‌کنید؟ شما بازی خوردگان دست آنها هستید. و اگر در ایران هستید به عیان مشاهده می‌کنید که توده‌های میلیونی به جمهوری اسلامی وفادار و برای آن فداکارند؛ و به عیان می‌بینید که حکومت و رژیم فعلی با جان و دل در خدمت خلق و مستمندان هستند؛ و آنان که به دروغ ادعای «خلقی» بودن و «مجاهد» و «فدایی» برای خلق می‌کنند، با خلق خدا به دشمنی برخاسته و شما پسران و دختران ساده‌دل را برای مقاصد خود و مقاصد یکی از دو قطب قدرت جهانخوار به بازی گرفته و خود یا در خارج در آغوش یکی از دو قطب جنایتکار به خوشگذرانی مشغول و یا در داخل به خانه‌های مجلل تیمی با زندگی اشرافی، نظیر منازل جنایتکارانی بدبخت به جنایت خود ادامه می‌دهند و شما جوانان را به کام مرگ می‌فرستند.

عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون می‌گوید امام(ره) یک اصلاح‌طلب بود.
مجید انصاری معاون حقوقی و پارلمانی رئیس‌جمهور در مصاحبه با روزنامه دانشگاه آزاد (فرهیختگان) گفت: «دشمنان می‌خواهند چهره امام را مخدوش کنند و از امام کدهای نادرست می‌آورند، بدون اینکه به فلسفه پیدایی آن سخنان توجه کنند موضع امام را در مقطع زمانی بازگو می‌کنند و با امروز شبیه‌سازی می‌کنند به خصوص سخنانی که به مردم سختگیری می‌کردند اما باید بگویم این ظلم بزرگی به امام است. امام در سخت‌ترین شرایط جنگ و ترور، پیام هشت ماده‌ای صادر کردند و همیشه کنار مردم بودند، اگر فریادی بود بر سر دولتمردان می‌کشیدند. جوانان باید بدانند امام یک اصلاح‌طلب بزرگ بودند. امام با نگاه اصلاح‌طلبی آمدند و نظام عقب‌مانده شاهنشاهی را سرنگون کردند.
مجید انصاری توضیح نداده که اولا چرا امام حتی یک بار نفرمودند من اصلاح‌طلب هستم؟ ثانیا با عنایت به اینکه مواضع مدعیان امروزی اصلاح‌طلبی (از نهضت آزادی و جبهه ملی تا طیفی از چپ‌های تجدیدنظرطلب) تقابل کامل با مواضع راهبردی حضرت امام(ره) دارد، از دو حال خارج نیست؛ یا حضرت امام به مفهوم راستین کلمه دنبال اصلاح‌گری بودند  -که بودند- که در آن صورت برخی مدعیان امروز اصلاح‌طلبی، مصداق واقعی فسادطلبی و فسادانگیزی هستند. اما شق دوم این است که اگر «اصلاح‌طلبی» تابلوی همین جریان منحرف و فسادطلب است که در آن صورت مکتب امام نسبتی جز تباین و تنافر و تضاد با آنان پیدا نمی‌کند. به عنوان مثال حضرت امام آمریکا را شیطان بزرگ و اسرائیل را غده سرطانی که باید از بین برود می‌نامید اما مدعیان دروغین اصلاح‌طلبی، در به در سازش و دوستی و کرنش در برابر آمریکا بود‌ه‌اند. امام، موضوع فلسطین را تبدیل به مطالبه استراتژیک جمهوری اسلامی کردند و جماعت تجدیدنظرطلب مدعی اصلاح‌طلبی پای شعار نه غزه نه لبنان ایستادند و در شمار «سرمایه بزرگ و پیاده‌نظام اسرائیل» در فتنه سبز درآمدند. 
امام در دفاع از اصول و ارزش‌ها و فرهنگ اسلامی ذره‌ای مماشات نداشت و مدعیان دروغین اصلاح‌طلبی به تحریف و تردید و انکار همین اصول و فرهنگ پرداختند. امام عدالت‌خواه و طرفدار پابرهنگان بود و این جماعت تجدیدنظرطلب صریح گفتند اقتصاد و معیشت مردم به ما ربطی ندارد و شعارهای ما سیاسی است و اگر مرگ موش را هم مجانی توزیع کنید، مردم برایش صف می‌کشند! امام عمر خود را وقف تاسیس حکومت اسلامی و ولایت فقیه کرد و فریبکاران مدعی شعار اصلاح‌طلبی با ضد انقلابی ائتلاف کردند که علنا شعار می‌دادند «انتخابات بهانه است. اصل نظام نشانه است»، «مرگ بر اصل ولایت فقیه» و...            http://kayhan.ir
آیا اگر امروز حضرت امام در قید حیات بودند از چنان اصلاح‌طلبی منافقانه‌ای اعلام انزجار و برائت نمی‌کردند و آیا جز به همین خاطر بود که نویسنده هتاک همان‌ها در کنفرانس برلین مدعی شد خمینی به موزه تاریخ خواهد رفت و صدایی از همین مدعیان به اعتراض برنیامد؟!

ییرمرد آماده رفتن بود،تکلیف قائم‌مقامی را با عزل منتظری روشن کرد، مجمع تشخیص مصلحت را برای اختلافات شورای نگهبان و دولت و مجلس شکل داد، جنگ را به پایان برد، دستور بازنگری در قانون اساسی را هم داد و تصمیمات مهمی گرفت که مشکلات دوران نبودنش را کم کند. ادامه
خبرگزاری فارس: آخرین روزها، آخرین تصمیمات روح‌الله