سراج معلم

لاحول ولاقوة الا بالله العلی العظیم-لا موثر فی الوجود الا الله -امام خامنه ای:ان‌شاءالله تا ۲۵ سال آینده چیزی به نام رژیم صهیونیستی وجود نخواهد داشت

سراج معلم

لاحول ولاقوة الا بالله العلی العظیم-لا موثر فی الوجود الا الله -امام خامنه ای:ان‌شاءالله تا ۲۵ سال آینده چیزی به نام رژیم صهیونیستی وجود نخواهد داشت

سراج معلم

هدف دادن اطلاعاتی در مورد دین و دنیاست
امیرالمومنین در حدیثی زیبا در راستای بصیرت افزایی می فرمایند: « کور آن کسی نیست که چشم ندارد ، بلکه کسی است که بصیرت ندارد. (کنزالعمال حدیث 1220) امام صادق(ع) می فرماید: عموی ما عباس بن علی، بصیرتی نافذ و استوار داشت. تعریفی بسیار زیبا از بصیرت : ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﺧﺪﻣﺖ مقام معظم ﺭﻫﺒﺮﯼ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ ﻭ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺍﯼ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺎ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﺗﺮﺑﯿﺖﮐﻨﯿﻢ. آقا ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ: ﻣﻨﻈﻮﺭﺗﻮﻥ ﺍﺯ ﺑﺎ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﭼﯽ ﻫﺴﺖ؟ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ: ﮐﺴﺎﻧﯽ ﻣﺜﻞ ﻣﻘﺪﺍﺩ ﮐﻪ ﭼﺸﻤﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺩﻫﺎﻥ ﻣﻮﻻﯾﺸﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﮔﻮﺵ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻭﻟﯿﺸﺎﻥ... آﻗﺎ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ: ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ. ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻓﺮﺩ ﺑﺼﯿﺮ, ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﻣﺜﻞ ﻣﺎﻟﮏ ﺍﺷﺘﺮ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ امیرالمؤمنین (علیه سلام) ﺩﺭ ﻭﺻﻔﺶ ﻣﯿﻔﺮﻣﺎﯾﻨﺪ: مالک ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺍی اﺳﺖ ﮐﻪ ﺍگرﺩﺭ ﺑﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﻣﻮﻻﯾﺶ ﻭ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﭘﯿﺶ ﺑﯿﺎﯾﺪ، ﺩﻗﯿﻘﺎ" ﮐﺎﺭﯼ را ﻣﯿﮑﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻧﺰﺩ ﻣﻮﻻﯾﺶ ﺑﻮﺩ، ﻣﻮﻻﯾﺶ ﻫﻤﺎﻥ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺍﻣﺮ ﻣﯿﮑﺮد... ﺑﺼﯿﺮﺕ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺭ ﻏﯿﺒﺖ ﻣﻮﻻﯾﺖ هم ﺑﺪﺍﻧﯽ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺗﻮ ﭼﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﺍ عمل کنی به نقل از qaemworld.blog.ir - هرگونه برداشت از این وبلاگ حتی بدون ذکر منبع آزاد است!

آخرین نظرات

۳۷۵ مطلب با موضوع «بصیرت» ثبت شده است

نائب رئیس کمیسیون سیاست خارجی مجلس در گفت‌و‌گو با تسنیم:

خبرگزاری تسنیم: نائب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت: وزارت خارجه هرچه سریعتر سفر اردوغان متوهم به ایران را لغو کند.

منصور حقیقت‌پور عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در گفت‌و‌گو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری تسنیم، با اشاره به اظهارت ضدایرانی رجب طیب اردوغان رئیس‌جمهور ترکیه، گفت: وزارت خارجه باید متوجه باشد که این اظهارات آقای اردوغان متوجه همه ملت ایران است نه نمایندگان مجلس، بنابر این هرچه سریعتر سفر آقای اردوغان متوهم به ایران را لغو کند.

وی افزود: منفعل بودن وزارت خارجه باعث شد که آقای اردوغان نه تنها اظهارات خود را اصلاح نکند بلکه پایش را فراتر گذاشت و گفت که در مورد سفرم به ایران نمایندگان مجلس این کشور تصمیم نمی‌گیرند، بلکه ما خودمان تصمیم می‌گیریم.

این عضو کمیسیون امنیت ملی با بیان اینکه امروز علیه ایران صحبت کردن و نوکر عربستان در منطقه شدن از افتخارات آقای اردوغان محسوب می‌شود،‌گفت: اردوغان توهم رجب پاشا شدن را گرفته و فکر می‌کند می‌تواند امپراطوری عثمانی را زنده کند. دست او به خون مردم سوریه آلوده شد و خیانت بزرگی را نیز در کشتار کردهای کوبانی مرتکب شده است.

حقیقت پور خاطرنشان کرد: نظر ملت ایران این است که کسی که علیه ایران صحبت کرده، نمی‌تواند مهمان ما باشد، لذا وزارت خارجه سفر اردوغان به ایران را لغو کند.

به گزارش فارس، حجت‌الاسلام والمسلمین محسن قرائتی رئیس ستاد اقامه نماز در ذیل آیه 14 سوره عنکبوت درباره طول عمر امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) می‌نویسد:

«وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى‏ قَوْمِهِ فَلَبِثَ فیهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلاَّ خَمْسینَ عاماً فَأَخَذَهُمُ الطُّوفانُ وَ هُمْ ظالِمُونَ»­

و به راستى نوح را به سوى قومش فرستادیم، پس در میان آنان هزار سال، به استثناى پنجاه سال، درنگ کرد-ولى جز اندکى از مردم به سخن او گوش ندادند- پس طوفان (قهر خداوند) آنان را در حالى که ستمگر بودند، فرا گرفت.

نکته‌ها:

1. قرآن، با بیان عمر طولانى انسان­‌های گذشته، آن را امری ممکن و شدنی خوانده است.«أَلْفَ سَنَةٍ»

2. تنها پیامبرى که مدت رسالتش در قرآن بیان شده، حضرت نوح(ع) است، البته 950 سال، مدت رسالت آن حضرت تا زمان طوفان است، اما مدت پیامبری ایشان پس از طوفان و سال­‌های عمرش بیان نشده است.

3. عمر طولانى دادن به بشر، برای خداوند محال نیست؛ همان­گونه که او حضرت مهدى(عج) را قرن‌ها زنده نگه داشته تا حکومت عدل جهانى را بر پا کند، گر چه جسم تمام مردم پس از کهولت سن فرسوده می‌­شود، ولى آن حضرت به گفته بزرگان دین، همچنان در چهره انسان چهل­‌ ساله ثابت است و این جاى تعجب نیست.

در صورت همه‏ ما، موى ابرو و مژه ده‌‏ها سال ثابت است، در صورتى که موى سر و صورت همواره در حال تغییر و تحول است، با آنکه آب و غذا و هوا و محل هر دو مو، یکى است. آرى! خداوند می‌‏تواند انسانى را ثابت و دیگران را متغیر قرار دهد.

4. گاهی پرسیده می‌شود که چگونه عمر بیش از هزار سال حضرت مهدى(عج) را باور کنیم؟

پاسخ آن است که در آیه‏ 259 سوره‏ بقره مى‏‌خوانیم: شخصى ـ که به گفته‏ روایات و تفاسیر، عُزیر نام داشت ـ از کنار یک آبادى عبور می­‌کرد که دیوارهاى آن بر روى سقف‏هایش فرو ریخته بود و مشخص بود که مدتی طولانى از مرگ ساکنین آن­جا و زمان تخریبش می‌‌گذرد، با خود گفت: «خداوند چگونه ساکنین اینجا را پس از مرگشان زنده مى‌‏کند؟».

خداوند در همان لحظه جان او را گرفت و پس از صد سال زنده کرد و به او گفت: «چقدر درنگ کردى؟»، گفت: «یک روز یا بخشى از یک روز!»، خداوند فرمود: «نه؛ بلکه صد سال است که در اینجا مانده‏اى، به غذا و نوشیدنى خود که همراه داشتى، نگاه کن که با گذشت سال­ها تغییر نکرده است، به الاغ خود نگاه کن که هیچ اثرى از آن باقى نمانده است، ما زنده شدن تو را نشانه و حجتى براى مردم قرار مى‏‌دهیم، اکنون به استخوان‏هاى الاغ مرده خود بنگر و ببین که چگونه آن­ها را به هم پیوند مى‏‌دهیم و بر آن­‌ها گوشت مى‏‌پوشانیم و زندگى دوباره به آن مى‌­بخشیم‏».

بنابراین آیه، غذا و نوشیدنى به مدت صد سال تغییر نکرد، در حالى ­که به طور طبیعى می­‌بایست پس از چند روز فاسد مى‏شد، صد سال برابر 5200 هفته است و خداوند غذایى که فقط یک هفته سالم می­‌ماند را 5200 برابر عمر طبیعى‏‌اش سالم نگاه داشت، اکنون به سراغ عمر امام زمان(عج) مى‌‏رویم که هنوز حتى به حد 20 برابر عمر طبیعى نرسیده است، بنابراین نه دلیل عقلى بر محدود کردن عمر انسان داریم و نه عمر طولانى، چیز محالى است.

از طرفى تعجب ما از طولانى بودن عمر به خاطر مقایسه آن با خودمان و قدرت محدود خودمان است، در حالی ­که نمونه‏‌هاى دیگرى از طول عمر نیز در تاریخ و طبیعت وجود دارد؛ از جمله: مدت رسالت حضرت نوح(ع) 950 سال، اصحاب کهف و خواب چند صدساله آن­ها، عمر چندین هزارساله نوعى ماهى و برخى از درختان و... . آرى! خداوندى که به استخوان، قدرت شنیدن و به پیه چشم، قدرت دیدن مى‌‏دهد، مى‏‌تواند عمر انسان را نیز طولانى کند.

متأسفانه برخی در پذیرفتن مسائل منطقی دین، دیرباور هستند، اگر یک روزنامه‏ خارجى گفته باشد که یک ماهى در اقیانوس اطلس پیدا شده است که سه میلیون سال عمر دارد، فوراً باور می‌کنند، اما اگر 150 حدیث داشته باشیم که امام زمان(عج) زنده است و هزار و سیصد سال عمر دارد، مى‏‌گوید: از نظر علمى نمى‌‏شود!

حاج‌احمد‌آقا روی صندلی نشست چای بخورد. ما نشستیم با ایشان صحبت کردن. احمدآقا گفتند: من توی اتاق امام و جاهایی که امام تردد می‌کرد و آن‌جایی که سخنرانی می‌کرد، یک میکروفن‌ و یک کلید داشتم که اگر امام حالشان مساعد نبود، هر جا حالشان به‌هم خورد، یکی از این کلید‌ها را فشار بدهند تا دکتر طباطبایی و من بدویم توی اتاق. چون این اواخر دیگر امام مشکل قلبی‌شان خیلی حاد شده بود.

من توی اتاق خودمان دراز کشیده بودم. ساعت هفت غروب، صدای زنگ خطر امام درآمد. من یادم نیست که چیزی پوشیدم یا نه، از اتاقمان تا توی اتاق امام دویدم. وقتی آمدم کنار امام، فکر کردم امام دوباره سکته کرده‌اند. امام چمباتمه نشسته بود و جفت دست‌هایش جلوی زانوهایش بود و به تلویزیون داشت نگاه می‌کرد. من با این صحنه که روبه‌رو شدم، با تلویزیون کاری نداشتم؛ همه ذهنم امام بود. گفتم: آقا!

تا گفتم آقا، ایشان گفتند: احمد! بشین، بشین.

من نشستم. گفتند: نگاه کن.

نگاه کردم دیدم اخبار ساعت هفت، دیدار آقای خامنه‌ای و کیم‌ایل‌سونگ را نشان می‌دهد. در آن دیدار چند روزه آقای خامنه‌ای از کره. گفتند: نگاه کنید، نگذارید دیر بشود، چند بار من به شما و آقای هاشمی گفتم مطرح کنید آقای خامنه‌ای را. این عظمت را آدم می‌بیند کیف می‌کند! این عصایی که آقای خامنه‌ای بلند می‌کند تو سان نظامی، این عظمت اسلام است، کیف می‌کنم من می‌بینم این را.

ناگفته‌های خواندنی محافظ رهبر معظم انقلاب
ماهنامه امتداد/ شماره 64، خرداد 1390/ صفحات (7-15)

“حاج قاسم سلیمانی” یک استثنا نیست/ در دام داستان‌سرایی‌های هدف‌دار دشمن نیفتیم

حاج قاسم سلیمانی اگرچه یک اسطوره است، اما او هم یک انسان معمولی است؛ مثل همه بسیجیان…. همانند عبدالله اسکندری، حمید تقوی‌فرد، سردار الله دادی و … . بوی شهید همت، شهید زین‌الدین، شهید چمران و … را می‌دهد؛ اما مبادا با افسانه‌سازی‌های و داستان سرایی های متعدد و منتهی کردن همه تحولات به یک نفر، رشادت های سربازان گمنامی که در جبهه و پشت جبهه مقاومت سوریه و عراق، مشغول به مجاهدت هستند را نادیده بگیریم.

گروه سیاسی جهان‌نیوز – علی رجبی:

۱. فرمانده جدید ارتش آمریکا در افغانستان، روز ورود خود به پایگاه نظامی کشورش در کابل با اتفاق خارق العاده‌ای مواجه شد. به محض آنکه هواپیمایی که حامل او بود در فرودگاه به زمین نشست، یک پیامک از فردی ناشناس به تلفن همراهش رسید. در این پیامک نوشته بود: “به قلمرو من خوش آمدی… قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران”.

۲. ابوبکر البغدادی در یکی از خطبه‌های نماز جمعه گفته بود که اگر سردار قاسم سلیمانی را دستگیر کنیم مانند خلبان اردنی خواهیم سوزاند! سردار سلیمانی هم در جواب این ادعای البغدای گفته است: اقای بغدادی زمانی که شما این حرف را در «خطبه‌های نماز جمعه» می‌زدی، بنده روبه‌روی شما در صف سوم بین جمعیت نشسته بودم.

۳. سازمان ادارای پنتاگون از ۷ لایه حفاظتی تشکیل شده که از این میان ۴ لایه به طور خاص مربوط به کنترل ارتباطات با شخص وزیر دفاع یا رییس پنتاگون می‌باشد. کمی بعد از نامه اوباما نامه ای از تمام این لایه های امنیتی، اطلاعاتی و حفاظتی عبور کرده و مستقیم، روی میز کار وزیر دفاع یعنی لئون پانتا قرار می‌گیرد. ظاهر ساده نامه که هیچ آرمی از سازمان های مرتبط با پنتاگون در آن به چشم نمی‌خورد توجه وزیر را جلب کرده و وی آن را از روی میز برمی‌دارد… با باز کردن نامه و خواندن آن عرق سردی بر چهره پانتا می‌نشیند؛ یک نامه با سربرگ رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران… نامه حاوی عبارتی بود که قطعا برای رییس پنتاگون با آن عظمت حفاظتی باورکردنی نبود: “اگر لازم باشد از این هم نزدیک تر خواهیم شد… امضا: قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس جمهوری اسلامی ایران”

***

اگر شما هم یکی از همین گوشی‌های پیشرفته دارید و مشتری ثابت شبکه‌های اجتماعی هم باشید؛ نمونه این پیام‌های عجیب و خارق‌العاده را ‌خوانده‌اید؛ داستانک‌هایی که بیشتر به افسانه می‌ماند تا واقعیت! البته افسانه‌سرایی و اسطوره‌سازی ما تنها محدود به حاج قاسم نیست و شخصیت های فرهنگی و تاریخی بسیاری همچون کوروش کبیر، نادرشاه افشار، پروفسور حسابی و … را در برگرفته و حتی منجر به خلق آثاری چون شاهنامه فردوسی و افسانه رستم نیز شده است.

عربستان به همراه 4 کشور دیگر شورای همکاری خلیج فارس جز عمان، و با همراهی حداقل 5 کشور دیگر از بامداد امروز به یمن حمله نظامی کرد و جنبش انصارالله تأکید کرد که پاسخ این حملات را خواهد داد.

به گزارش خبرگزاری فارس، عربستان سعودی بامداد پنج‌شنبه به بهانه حمایت از رئیس‌جمهور مستعفی یمن، در این کشور دست به اقدام نظامی زده و گفته می‌شود که چندین نقطه را هدف قرار داده است.

عادل الجبیر نماینده عربستان در سازمان ملل گفته است که حملات این کشور بیش از یک شهر و یک منطقه را در یمن شامل می‌شود.

وی مدعی شد که ریاض برای حمایت و پشتیبانی از «دولت مشروع» یمن دست به مداخله نظامی در این کشور زده است.

نماینده عربستان در سازمان ملل گفته است که آمریکا در این عملیات حضور مستقیم ندارد، اما 10 کشور دیگر در آن مشارکت دارند.

همزمان مصر اعلام کرده است که از عملیات عربستان در یمن حمایت «سیاسی و نظامی» می‌کند. شبکه دولتی این کشور به نقل از وزارت خارجه مصر گزارش داده که قاهره در حال رایزنی با ریاض است  تا در هماهنگی با اعضای شورای همکاری خلیج فارس، در عملیات نظامی مشارکت کند.

سی‌ان‌ان نوشته است که عربستان در تلاش است تا در آسمان یمن منطقه پرواز ممنوع ایجاد کند.

انصارالله: با قدرت پاسخ می‌دهیم/آل سعود بهای تجاوز را خواهد پرداخت

در مقابل «علی العماد» عضو ارشد جنبش انصارالله به شبکه سی‌ان‌ان گفته است که مردم یمن با قدرت به تجاوز خارجی پاسخ می‌دهند.

وی در این مورد گفت: «این تجاوزی آشکار است و ما با آن مقابله به مثل می‌کنیم. اقدام سعودی‌ها تمام مردم یمن را متحد کرده و آل سعود بهای این اقدام را خواهد پرداخت.»

آقای عماد همچنین گفت بعید است عربستان اقدام به اعزام نیروی زمینی کند، اما در صورتی که دست به چنین کاری بزند، قطعا شکست خواهد خورد.

سی‌ان‌ان نوشته است که جنگنده‌های عربستان مراکز حضور نیروهای مردمی و انبارهای تسلیحاتی را هدف قرار داده‌اند. یکی از خبرنگاران حاضر در صنعا می‌گوید صدای صدها انفجار را شنیده است.

این شبکه همچنین به نقل از یک مقام ارشد شورای همکاری خلیج فارس، نوشته است که این سازمان به زودی بیانیه‌ای صادر و اعلام می‌کند که به درخواست عبد ربه منصور هادی رئیس‌جمهور مستعفی و فراری یمن، وارد عمل شده است.

احتمال حمایت اطلاعاتی آمریکا از عملیات

کاخ سفید ساعتی پس از آغاز عملیات اعلام کرد که همکاری نزدیکی با عربستان در حمله به یمن دارد و به کشورهای مهاجم اطلاعات و پشتیبانی لجستیکی می‌دهد.

برنادت میهان سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا امروز با صدور بیانیه‌ای، اعلام کرد: «رئیس‌جمهور (باراک) اوباما مجوز حمایت لجستیکی و اطلاعاتی به عملیات نظامی تحت رهبری شورای همکاری خلیج (فارس) را صادر کرده است. 

وی با بیان اینکه نیروهای آمریکایی در این عملیات حضور ندارند، گفت با این وجود واشنگتن «یک مرکز برنامه‌ریزی مشترک با عربستان سعودی برپا می‌کند تا حمایت نظامی و اطلاعات ایالات متحده را هماهنگ کند.»

میهان ادامه داد: «ما قویا به حوثی‌ها توصیه می‌کنیم فورا اقدامات نظامی بی‌ثبات‌کننده خود را متوقف کرده و به عنوان طرفی در گفت‌وگوهای سیاسی، به میز مذاکره بازگردند.»

یک مقام ارشد آمریکایی هم گفته است: «ما می‌توانیم با کمک‌های لجستیکی و اطلاعاتی و چیزهایی شبیه به این، کمک کنیم، اما مداخله نظامی‌ای از سوی آمریکا نخواهد بود.»

این مقام آمریکایی اعلام کرده است که باراک اوباما رئیس‌جمهور آمریکا با ارائه این کمک‌ها به متجاوزان سعودی موافقت کرده، اما قرار نیست نیروهای آمریکایی در این عملیات مشارکت داشته باشند


سردار سعید قاسمی
«....به فاصله فقط سه شب بعد از پذیرش قطعنامه چه اتفاقی افتاد؟ این که خوشحالند از این که امضا کنند و می گویند پیروزی و تسلیم قدرت های جهانی حال ببینیم آن قطع نامه چه شد. مسعود رجوی از همه جا فراخوانی نیرو کرد و عراق هم نیروها را جمع کرد و بدتر از سال 59 حمله کردند و بعد از 8سال که جنگیدیم دوباره به اول خط رسیدیم. چرا که با خودشان گفتند سرباز ندارند و سیاست مدارانشان هم گفته اند که دیگر نمی شود پس با استفاده جاسوسان که همیشه وجود داشته است فقط بعد از سه شب از قطع نامه حمله کردند. شلمچه، طلاییه، سقوط کرد؛ فکه ، دلهران؛ قصر شیرین و خیلی از شهرهای دیگر سقوط کرد. تاریخ نوشت، در طول هشت سال دوازده هزار اسیر دادیم. این مسائل را بچه‌های ما نمی دانند اما در طول فقط سه شب دوازده هزار اسیر دادیم! عراقی‌ها وقت نداشتند غنیمتی های ما را جمع کنند.»
من: به انتظار دادگاهی صحرایی برای عاملین آن روزها نفس می کشم!!!! منبع : افسران جنگ نرم

رسانه‌های حامی فتنه به همراه رسانه‌های ضدانقلاب از سرانجام انتخاب رئیس مجلس خبرگان شوکه شدند.
این محافل که به نوعی هم‌پوشانی گسترده رسیده‌اند، ظرف ۵-۶ ماه گذشته  عملیات روانی گسترده‌ای را درباره انتخابات رئیس مجلس خبرگان ترتیب داده بودند؛ از ترور شخصیت اعضای محتمل برای نامزدی (نظیر آقایان یزدی، جنتی، موحدی‌کرمانی و هاشمی شاهرودی) تا برجسته کردن آقای هاشمی. این طیف سعی کردند هاشمی را وزنه  اثرگذاری که اکثریت قاطع خبرگان حامی وی هستند معرفی کنند و بازی همیشگی «هاشمی می‌آید هاشمی نمی‌آید- هاشمی اگر احساس خطر کند...» را طراحی کنند. همچنین ادعا کردند اگر آیت‌الله هاشمی شاهرودی نامزد شود هاشمی دیگر نخواهد آمد. ادعا می‌شد هر یک از «دوهاشمی» انتخاب شود، افراطیون مدعی اعتدال برنده‌اند(!) به موازات همین القا، حرکت خزنده‌ای از سوی افراطیون برای ترور شخصیت آیت‌الله شاهرودی آغاز شد تا احتمالا سناریو مطابق میل فتنه‌گران پیش رود؛  اولا آیت‌الله هاشمی‌شاهرودی  را مصادره به مطلوب کنند، ثانیا انتخابات را بین او و هاشمی منحصر نمایند ثالثا در آخرین فرصت با آمدن هاشمی و ترور شخصیت انجام گرفته، بازی مهندسی شده را به نفع خود به پایان برسانند. اما نامزدی آیت‌الله یزدی و مهم‌تر از آن حساسیت خبرگان به خط قرمز فتنه، معادلات افراطیون و حامیان فتنه را به  هم ریخت.
با واقعی شدن فضای مجلس خبرگان و اعلام نتیجه انتخابات، نشریات زنجیره‌ای دیروز ناگهان فاز را عوض کرده و به تیترهای کوچک یا انحرافی روی آوردند. برخی از این نشریات-نظیر آفتاب یزد و شرق- سعی کرده‌اند به قلم برخی عناصر تجدیدنظر‌طلب و بیگانه؛ موضوع تکلیف‌گرایی، نامزدی هاشمی را به تکلیف و تاریخ‌سازی و... نسبت دهند و چنین القا کنند که معلوم بوده هاشمی رأی نمی‌آورد اما آمده است؛ حال آن که سایت آقای  هاشمی صراحتا نوشته بود طرفداران او در مجلس خبرگان اکثریت مطلق را دارند.
آقای هاشمی در سال ۸۶ با ۴۱ رأی و در ۸۷ با ۵۱ رأی به ریاست خبرگان رسید اما عملکرد سؤال‌برانگیز وی در قبال فتنه‌گران و ایستادن در موضع اتهام باعث سلب این اعتماد و ریزش آرای وی به ۲۴ رأی شد. بخشی از این آراء نیز به اعتبار مصاحبه‌ها و فضاسازی برخی رسانه‌های حامی هاشمی در پررنگ کردن ارادت وی به رهبرمعظم انقلاب به دست آمد.
آفتاب‌یزد در حالی به قلم «فیاض-ز» مدعی شد «هاشمی از عملگرایی به تاریخ‌سازی رسیده  و برای رفع نگرانی‌های انقلاب تلاش می‌کند» که فرد یاد شده اواخر آذر امسال در مصاحبه با سایت ضدانقلابی تقاطع تصریح کرده بود «از انقلاب ۵۷ خاطره خوشی ندارم». «صادق-ز» نیز در روزنامه شرق سعی کرد از زاویه تمجید و ستایش و تملق رفتار هاشمی را توجیه کند حال آن که همین فرد پیش از این در مصاحبه با روزنامه زنجیره‌ای بهار تصریح کرده هاشمی باید پا به پای اپوزیسیون برود وگرنه او را از قطار پیاده می‌کنیم و اگر هاشمی نباشد شنل اپوزیسیون را به دوش کس دیگری در درون حاکمیت می‌اندازیم!
شرق با تصریح بر «دگردیسی کامل هاشمی» می‌گوید هاشمی نگران نظام و انقلاب است.

گفت: آقای یونسی، نماینده ویژه رئیس جمهور در امور اقلیت‌های قومی و دینی گفته است امپراتوری ایران با مرکزیت بغداد تشکیل می‌شود!

گفتم: آمریکا و متحدانش اینهمه زور می‌زنند و دروغ و جفنگ سر هم می‌کنند که حمایت اسلامی و انسانی ایران از ملت‌های مظلوم در مقابل تروریست‌های وحشی داعش را مخدوش جلوه بدهند ولی نمی‌توانند، اما یکدفعه معلوم نیست این آقای یونسی با چه انگیزه‌ای از این حرفهای سخیف و دشمن شادکن می‌زند؟!
گفت: ایشان قبلاً هم از پیش خودش حرفهای حاشیه‌سازی زده بود و البته بعداً حرفش را اصلاح کرده بود. این دفعه هم وقتی متوجه شده که حرف بی‌ربطی زده سخنش را تصحیح کرده است.
گفتم: حالا اگر ایشان قدرت بیان ندارد و نمی‌تواند منظور و مقصود خود را بیان کند، قدرت حرف نزدن که دارد!
گفت: بعضی‌ها به جای اینکه چیزی را برای دیگران توضیح بدهند، باید چند نفر به خود آنها حرف حساب را حالی کند.
گفتم: چه عرض کنم؟! یارو می‌گفت؛ رفتم به یکی از شعبه‌های انتقال خون و یک کیسه خون دادم، از هوش رفتم و ۳ تا کیسه خون بهم زدند تا به هوش اومدم. و بعد گفتند؛ لطفاً دیگه اینورا پیدات نشه!http://kayhan.ir

مرور روند کاهش آرای آقای هاشمی در انتخابات هیئت رئیسه مجلس خبرگان چهارم، پیام معناداری با خود به همراه دارد.
روز گذشته و در جریان انتخاب رئیس مجلس خبرگان ۴ نفر شامل آقایان یزدی، مؤمن، هاشمی رفسنجانی و هاشمی شاهرودی نامزد شدند و با انصراف آیت‌الله هاشمی شاهرودی رأی‌گیری میان ۳ نامزد صورت گرفت که سهم ۳۵ رأی به آیت‌الله یزدی، ۲۵ رأی به آیت‌الله هاشمی و ۱۳ رأی به آیت‌الله مؤمن رسید. در دور دوم انتخابات از مجموع ۷۳ نماینده، ۴۷ نفر از اعضای مجلس خبرگان به آیت‌الله یزدی رأی دادند که از جمله شامل ۱۲ رأی قبلی به آیت‌الله مؤمن بود و هاشمی رفسنجانی ۲۴ رأی به دست آورد.
این اتفاق در حالی رخ داد که سایت آقای هاشمی روز قبل از برگزاری نشست خبرگان ضمن خبرسازی نوشته بود «رأی اکثریت خبرگان به هاشمی است. حامیان ایشان اکثریت مطلق را در مجلس خبرگان دارند». این سایت البته تا ساعات پایانی دیشب ترجیح داد خبر واقعی (متخذه از انتخابات خبرگان) را سانسور کند و منتشر ننماید.
اما در این میان واقعیت قابل توجهی وجود دارد که عبرت‌آموز است. بعد از رحلت آیت‌الله مشکینی، آقای هاشمی یک بار با آیت‌الله جنتی و یک بار با آیت‌الله یزدی رقابت کرده است. آیت‌الله هاشمی در سال ۸۶ توانست با کسب ۴۱ رأی از مجلس فعلی در مقابل آیت‌الله جنتی که ۳۴ رأی آورده بود، رئیس مجلس خبرگان شود. سال ۸۷ نیز هاشمی با ۵۱ (در مقابل ۲۶ رأی آیت‌الله یزدی) در ریاست مجلس خبرگان ابقا شد. به عبارت دیگر هاشمی در آن سالها - قبل از فتنه سال ۸۸- توانسته بود ابتدا اعتماد ۴۱ نفر و سپس ۵۱ نفر از اعضای مجلس خبرگان را کسب کند. اما همسویی شگفت‌انگیز و تأسف بار وی با فتنه‌گران سبز که ادعای تقلب را محملی برای براندازی کرده بودند، موجب سلب اعتماد مجلس خبرگان شد چرا که فتنه‌گران علناً شعار می‌دادند «انتخابات بهانه است- اصل نظام نشانه است».
دقیقاً به همین علت بود که آیت‌الله مهدوی کنی (ره) احساس تکلیف کردند برای صیانت از سلامت و پیشاهنگی مجلس خبرگان به صحنه بیایند. این نامزدی با اعتماد مجلس خبرگان همراه بود. اما آقای هاشمی در حالی که گفته می شد احتمالاً نامزد نمی‌شود- و در فضاسازی رسانه‌های زنجیره‌ای القا می‌گردید در صورت نامزدی هاشمی شاهرودی خاطر هاشمی رفسنجانی جمع می‌شود و نامزد نمی‌شود- نامزد شد حال آن که  آقای هاشمی شاهرودی نیز نامزد بود.
سرانجام این روند ۵-۶ ساله قابل تأمل است. در حالی که آراء آقای هاشمی از ۵۱ رأی به ۲۷ رأی تنزل کرده، آرای آقای یزدی از ۲۶ رأی به ۴۷ رأی افزایش یافته است. از دست دادن تقریباً نیمی از آرا توسط آقای هاشمی در حالی است که رسانه‌‌های همسو با او طی هفته اخیر تلاش کردند ضمن مصاحبه‌های متعدد، ارادت آقای هاشمی به رهبر معظم انقلاب را پر رنگ کنند که احتمالاً همین فعالیت نیز موجب حفظ آرای هاشمی از ریزش بیشتر شده است.
به نظر می‌رسد آنچه همچنان مطالبه دلسوزان از جمله در مجلس خبرگان از آقای هاشمی است، مرزبندی صریح،  فتنه‌گرانی است که صراحتاً از حذف جمهوری اسلامی و ولایت فقیه و اصل نظام سخن گفتند؛ این در حالی است که برخی اطرافیان آقای هاشمی- نظر فائزه هاشمی- صراحتاً از دوستی با اعضای بهائیان و سازمان مجاهدین خلق (منافقین) سخن می‌گویند.  منبع : کیهان

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری فارس به نقل از روابط عمومی سازمان بسیج دانشجویی، بسیج دانشجویی6 دانشگاه بزرگ استان تهران با ارسال نامه خطاب به دبیر شواری نگهبان آیت الله جنتی درخواست تفسیر اصل 77 قانون اساسی را مبنی بر اینکه «آیا توافق نامه هسته‌ای نیاز به تصویب مجلس دارد یا نه»؟ کردند.

متن این نامه به شرح ذیل است:
« همانگونه که مستحضر هستید، شرایط کنونی را می‌بایست یکی از حساس ترین برهه‌ها و پیچ‌های تاریخی در طول انقلاب اسلامی به شمار آورد و مذاکرات هسته‌ای می‌تواند به توافقی منتج شود که سرنوشت چند دهه از نظام اسلامی را تحت تاثیر قرار دهد. از طرفی پس از روی کار آمدن دولت یازدهم و شدت گرفتن مذاکرات، شبهات و ابهاماتی از سوی برخی از نزدیکان و منتسبین به دولت پیرامون نقش مجلس شورای اسلامی در برقراری این معاهدات بین المللی مطرح شده است. حال آنکه اصل 77 قانون اساسی صراحتاً بیان می‌دارد که «عهدنامه‌ها، مقاوله نامه‌ها، قراردادها و موافقت‌نامه‌ها باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد».

از این رو جنبش دانشجویی با عنایت به وظیفه و رسالت انقلابی خود مبنی بر مطالبه‌گری و صیانت از منافع بلند مدت نظام مقدس جمهوری اسلامی و دستاوردهای ملت شریف ایران، از شورای نگهبان به عنوان مرجع اصلی تفسیر و صیانت از قانون اساسی درخواست دارد تا تفسیر صریح و روشنی از این اصل ناظر به شرایط کنونی ارائه نموده و وظیفه و رسالت تاریخی وشرعی و قانونی خود را جامه ی عمل بپوشاند.

در ادامه سؤالاتی در این زمینه مطرح می‌شود.

1.    نظر به اینکه توافق صورت گرفته در 3 آذر 92 بین ایران و 6 کشور (برنامه اقدام مشترک ) تحت عنوان عهدنامه، مقاوله‌نامه، قرارداد و موافقت‌نامه نیست، تفسیر شورای نگهبان از اصل 77 قانون اساسی در این مورد چیست؟ آیا اگر توافق بین‌المللی انجام‌شده در ژنو (برنامه اقدام مشترک) و توافق احتمالی در وین تحت عناوین ذکرشده نباشد از شمول اصل 77 قانون اساسی خارج است؟

2. نظر به اینکه همواره مشی رهبری عظیم الشأن انقلاب، راهبری و جهت دهی کلان امور و تبیین افق‌های حرکت انقلاب اسلامی بوده و جزئیات امور را به تصمیم گیران و دست اندرکاران امور اجرایی و دولت وقت واگذار می‌کنند، با استناد به هدایت و تأیید کلی مذاکرات از سوی ایشان، آیا می‌توان نظارت بر روند مذاکرات و تأیید و تصویب توافق احتمالی را خارج از شأن مجلس شورای اسلامی دانست؟

به نظر نهاد مفسر قانون اساسی، آیا نظارت و تأیید کلی رهبری بر امور، انجام تعهداتی چون برنامه اقدام مشترک 3 آذر 92 و توافق احتمالی آتی را از موضوع اصل 77 مستثنا می‌کند؟

با عنایت به اهمیت و فوریت موضوع، درخواست بررسی هر چه سریع‌تر مسئله را از آن شورا داریم.»
بسیج دانشجویی دانشگاه‌های امام صادق علیه السلام، امیرکبیر، تهران، خواجه نصیر، صنعتی شریف، علم و صنعت

«ما نیازی نداریم که بی بی سی برایمان مرجع معرفی کند. ما مرجعی می‌خواهیم مثل حضرت امام که با یک فتوا استکبار را بیچاره کرد.»
به گزارش پایگاه خبری انصارحزب الله به نقل از  پارس، شیخ یوسف صانعی در سال آینده برای همیشه به تهران آمده و تمام کارکنان دفتر خود را نیز به این شهر منتقل می کند. 
با اعلام به موقع جامعه مدرسین حوزه علمیه قم مبنی بر عدم مرجعیت شیخ یوسف صانعی، وی نتوانست پایگاه لازم را در قم برای جریان اصلاحات و فتنه به دست بیاورد و لذا در سال آینده به تهران می آید و تلاش دارد کارکنان دفتر خود را نیز به این شهر منتقل نماید. 
گفته می شود شیخ یوسف صانعی در آزمایشات اولیه پزشکی به بیماری سرطان مشکوک است که قرار است در بررسی های مجدد پزشکی، این موضوع مورد بررسی دقیق تر قرار گیرد و در صورت اثبات آن، معالجه در خارج از کشور انجام شود. 
سید حسن خمینی به موسسه نشر آثار امام خمینی(ره) دستور داده، دفتری در شأن آیت الله شیخ یوسف صانعی در «جماران» با امکانات کامل در نظر گرفته شود. 

* چرا و چگونه مرجعیت آقای صانعی لغو گردید؟ 
به گزارش «پارس»، مرجعیت شیعه خورشید پر فروغی است که در قرون متمادی همواره پشتیبان اسلام و خط راستین اهل بیت(علیهم السلام) بوده است. این مسئولیت خطیر همواره شایستهی مردانی بوده است که واجد شرائط شرعی مذکور در روایات ائمه اطهار (علیهم السلام) باشند. نظر به اهمیت این موضوع و با توجه به پرسشهای مکرّر هموطنان درباره‌ی مرجعیت آقای حاج شیخ یوسف صانعی خواهشمند است آن جامعه محترم که همواره مرجع تشخیص این موضوع بوده، نظر خود را درباره‌ی مرجعیت ایشان اعلام فرمایند. با سپاس جمعی از استادان و فضلای حوزه های‌ علمیه 
پاسخ: 
بسم الله الرحمن الرحیم 
با توجه به پرسش‌های مکرّر مؤمنان، جامعه مدرسین حوزه‌ی علمیه قم براساس تحقیقات به عمل آمده در یک سال گذشته و پس از جلسات متعدد به این نتیجه رسیده است که ایشان فاقد ملاکهای لازم برای تصدّی مرجعیت می‌باشد.  جامعه مدرسین حوزه علمیه قم 

* بررسی دلایل رد صلاحیت از نگاه برخی از اعضاء جامعه 
گردهمایی اصلاح‌طلبان استان کرمان با عنوان از اسفند تا اسفند در حالی اخیراً در این شهر برگزار شده که با حاشیه‌های قابل توجهی همراه بوده است. مهم‌ترین حاشیه این همایش ضرب و شتم یک جانباز دفاع مقدس توسط نیروهای مدعی اصلاح‌طلبی بوده است.
موضوع هم از این قرار بوده که زمانی که سید عبدالواحد موسوی‌لاری، وزیر کشور دولت اصلاحات درباره ویژگی‌های اصلاح‌طلبان می‌گفت و تأکید می‌کرد که «اصلاح‌طلبی به‌ معنای شکستن ساختارهای نظام نیست و اصلاح‌طلب ساختارشکن نیست‌» یکی از پیشکسوتان و جانبازان دفاع مقدس در جواب این سخنان بیان می‌کند: «پس چه کسانی بودند که فتنه را ایجاد کردند؟»
در این هنگام یکی از جوانان اصلاح‌طلب که پشت سر این جانباز و پیشکسوت دفاع مقدس نشسته بود به وی حمله می‌کند و او را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهد.
حاج بهرام امیر حیدری، جانباز مضروب در این همایش درگفت‌وگویی حادثه را اینگونه تشریح می‌کند: «به آقای موسوی لاری گفتم؛ اگر شما (موسوی لاری) و آقای مرعشی ساختار شکن نیستید، پس فتنه ۸۸ را چه کسانی و چرا به وجود آوردند؟ فتنه‎ای که باعث خسارت‌های فراوان برای کشور شد و دشمنان را نسبت به انقلاب به طمع انداخت.
این جمله را که گفتم، مرعشی از جلوی جمعیت بلند شد و به چند نفر اشاره کرد که فلانی را از جلسه بیرون کنید. پس از دستور آقای مرعشی ۱۰، ۱۲ نفر به سمت من آمدند و به زور مرا به سمت انتهای سالن هل دادند، البته من مقاومت می‎کردم، اما آنها دست‌هایم را از پشت گرفته بودند و مدام مرا با مشت و لگد می‌زدند که در این بین پیراهنم پاره شد.»
برخورد غیر انسانی مدعیان «آزادی اندیشه و بیان‌» در همایش کرمان در حالی صورت می‌گیرد که افراد مشهور این طیف در گذشته هم برخوردی چکشی با منتقدان را صورت داده‌اند که احساسات عمومی را جریحه دار کرده است، به عنوان نمونه زمانی که دولت پرچمدار اصلاحات که مدعی دموکراسی و مردم سالاری بود روی کار آمد رئیس منتخب آن با حضور در دانشگاه تهران در مقابل نقد منصفانه و به دور از هر گونه توهین یک دانشجوی رشته فنی فریاد می‌زند: « دستور می‌دهم بیرونت کنند تا آدم شوی» و با پرخاش آن دانشجو را از سالن شهید چمران دانشگاه تهران اخراج می‌کنند.
وابستگان به این جریان که همیشه مدعی بوده‌اند فضای نقد باید باز باشد در عمل نه تنها مقابل سؤالات دلسوزان نظام درباره چرایی رفتار براندازانه آنها در سال 88 دست به فرافکنی زده‌اند بلکه در مواقعی مانند همایش اخیر کرمان اقدام به ضرب و شتم جانبازی کرده‌اند که سلامتی خود را جهت حفظ اعتلای و سربلندی نظام داده است.
به راستی چگونه می‌توان این تناقض را حل کرد که جماعتی ادعای خط امامی بودن دارند و در شعار از شهدا و جانبازان حمایت می‌کنند اما در چنین همایشی به راحتی یک جانباز را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهند؟

عصبانیت آقای هاشمی و بد و بیراه گفتن او به منتقدان در حد مقایسه آنان با نتانیاهو به این خاطر است که او همه حیثیت خود را به مذاکرات گره زده و طرف حساب او مردم هستند.
روزنامه وطن امروز با اشاره به زیاده‌روی هاشمی در انتساب منتقدان به اسرائیل نوشت: واقعیت این است، آقای هاشمی تمام حیثیت و آبروی خود را پای مذاکرات هسته‌ای گذاشته است. خوب  یا بد، درست یا غلط، آینده هاشمی و اطرافیانش، وابسته به مذاکرات هسته‌ای است!  آنها با گارد هسته‌ای وارد انتخابات شدند و با وعده لغو تحریم‌ها و بهبود آنی معیشت، اعتمادی موقت و اجاره‌ای از مردم گرفته‌اند! بنابراین خودشان می‌دانند نسبت‌شان بامردم چیست... حال یک سال  و نیم پس از مذاکرات هسته‌ای، آنها آمار مردم را گرفته‌اند! و می‌دانند شیب بازگشت نظر مردم از آنها، ملایم نیست! «لغو تحریم‌ها» به عنوان شاخص میزان موفقیت یا عدم موفقیت،‌ وضعیت مساعدی در مذاکرات ندارد. قرار  نیست تحریم‌ها لغو شود. آنچه آمریکایی‌ها می‌خواهند؛ توقف (در واقع تعطیلی) حداقل ۱۰ ساله برنامه هسته‌ای ایران است. در ازای این اقدام ایران، آنها تنها بخشی از تحریم‌ها را به صورت موقت و تدریجی تعلیق می‌کنند. بنابراین در این وضعیت کلی، عصبانیت آقای هاشمی و بد و بیراه گفتن به عده‌ای منتقد چندان عجیب نیست. اما به‌رغم این واقعیات، نکاتی درباره اظهارات دیروز آقای هاشمی وجود دارد از جمله اینکه دستاوردهای هسته‌ای ایران چه کسانی را در دنیا وحشت‌زده کرد؟ صهیونیست‌ها! کدام رژیم از افزایش ظرفیت غنی سازی ایران نگران شد؟ رژیم صهیونیستی! کدام مقام سیاسی در دنیا آن نقاشی معروف را درباره افزایش سطح غنی‌سازی ایران از ۵ به ۲۰ درصد کشید؟ نتانیاهو! واقعیت آن است که رژیم جعلی اسرائیل بیش‌ترین خطر را از ناحیه برنامه هسته‌ای ایران احساس کرده و می‌کند!
نویسنده خاطرنشان می‌کند: باراک اوباما و جان کری بارها و بارها در مجامع جهانی اعلام کرده‌اند توافق ژنو، امنیت اسرائیل را بیشتر کرده است! به معنای دقیق‌تر، آمریکایی‌ها معتقدند آنچه با جریان آقای هاشمی بسته‌اند منجر به افزایش امنیت اسرائیل می‌شود. از سوی دیگر مقامات آمریکایی صراحتا اعلام کرده‌اند جزئیات مذاکرات با طرف ایرانی را در اختیار نتانیاهو قرار می‌دهند. جان کری هفته گذشته در نشست استماع کمیته روابط خارجی آمریکا صراحتا گفت: نتانیاهو با تمدید توافق ژنو موافق است! وزیر خارجه آمریکا همین هفته نیز در حاشیه اجلاس ژنو گفت: عدم توافق بهتر از توافق است و توافق خوب توافقی است که به سود اسرائیل باشد! البته معنای این حرف جان کری را زمانی می‌توان متوجه شد که به اظهارنظر وزیر امور راهبردی کابینه نتانیاهو توجه شود. «یووال اشتاینیتز»‌ هفته گذشته به اشپیگل گفت: «ما مخالف توافق هسته‌ای با ایران نیستیم. ما خوشحال می‌شویم در صورتی که بتوانیم با یک توافق با ایران موافقت کنیم.»

چند روز قبل باراک اوباما درباره یکی از شرایط رسیدن به توافق با ایران گفته بود «ایران باید بخش اعظمی از فعالیت هسته‌ای خود را حداقل برای مدت ۱۰ سال متوقف کند» منظور اوباما که در طول مذاکرات اخیر نیز بارها مطرح شده آن است که جمهوری اسلامی ایران فعالیت‌های هسته‌ای متوقف و یا به شدت کند شده خود را که براساس توافق‌نامه ژنو پذیرفته و عملیاتی کرده بود، برای مدت حداقل ۱۰ سال ادامه دهد و در همان حال به بازرسی‌های فراتر از پروتکل‌ الحاقی که شامل بازرسی از مراکز نظامی ایران می‌شود، تن بدهد و پس از ۱۰ سال -حداقل ۱۰ سال- در صورتی که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی پایبندی ایران به تعهدات خود و فراهم آوردن زمینه دسترسی بازرسان آژانس در مقیاس فراتر از پروتکل الحاقی را تائید کرد، به کشورمان اجازه داده می‌شود تا فعالیت هسته‌ای متوقف شده (فریز شده) خود را به تدریج آغاز کرده و پرونده به حالت عادی بازگردانده شود! دیروز آقای دکتر ظریف وزیر امور خارجه کشورمان در مصاحبه با CNN در واکنش به مهلت ۱۰ ساله مورد اشاره اوباما، و اینکه «آیا این مهلت ۱۰ ساله مورد پذیرش ایران است»؟ می‌گوید «بستگی به این دارد که آن را چگونه تعریف می‌کنید. ما درباره پذیرش برخی اقدامات داوطلبانه از جانب ایران گفت‌وگو کردیم. ما یک برنامه هسته‌ای عظیم داریم که توسط دانشمندانمان ساخته‌ایم. این برنامه به سمت جلو حرکت می‌کند. ما پذیرفته و در صورت دستیابی به توافق خواهیم پذیرفت که برای یک بازه زمانی مشخص، برخی محدودیت‌ها اعمال شوند. اما نمی‌خواهیم زمان و مدت یا جزئیات این محدودیت‌هایی که به صورت داوطلبانه تقبل خواهیم کرد را علنی کنیم»!
به بیان دیگر، وزیر خارجه کشورمان با صراحت از پذیرش مهلت حداقل ۱۰ ساله سخن می‌گوید و البته تاکید ایشان بر این که محدودیت‌ها را به صورت داوطلبانه خواهیم پذیرفت، اهانت به شعور مخاطبان داخلی است، چرا که این محدودیت‌ها با اصرار و فشار طرف مقابل تحمیل شده و یا خواهند شد، بنابراین پذیرش داوطلبانه آنچه تحمیل شده است، چه مفهومی می‌تواند داشته باشد.
خسارت‌بارتر از توافق دو مرحله‌ای
در توافق دو مرحله‌ای که با مخالفت قاطع جمهوری اسلامی ایران روبرو شد، پیشنهاد آمریکایی‌ها این بود که در مرحله اول روی کلیات توافق شود و بحث درباره جزئیات به مرحله بعدی موکول شود. و این در حالی بود که چالش یازده ساله هسته‌ای بر سر جزئیات است و نه کلیات، چرا که کلیاتی نظیر حق برخورداری کشورمان از غنی‌سازی صنعتی، تولید میله‌ها و صفحات سوخت، حق استفاده از انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای، حق تولید رادیو ایزوتوپ‌ها، حق برخورداری از راکتور آب سنگین و... در معاهده NPT و پادمان‌های مربوطه برای تمامی کشورهای عضو این معاهده و از جمله جمهوری اسلامی ایران به رسمیت شناخته شده و نیازی به توافق مجدد ندارد. آمریکایی‌ها با پیش کشیدن پیشنهاد توافق دو مرحله‌ای در پی کش دادن ماجرا، فرصت‌سوزی و پیشگیری از فعالیت هسته‌ای ایران بوده و هستند. چرا که در توافق ژنو، بسیاری از فعالیت‌های هسته‌ای خود را به حالت تعلیق درآورده و یا از سرعت آن کاسته‌ایم، با این وعده پوچ و نسیه که در مراحل بعدی مذاکرات - گام‌های میانی و نهایی- تکلیف جزئیات مشخص شود. به بیان دیگر، توافق روی کلیات یعنی ادامه شرایط کنونی و ادامه بی‌بهره بودن کشورمان از فعالیت هسته‌ای موثر.
کلاه‌گشاد جدید!
تعلیق ۱۰ ساله - بخوانید توقف ۱۰ ساله- فعالیت هسته‌ای کشورمان و بحث درباره جزئیات، پس از ۱۰ سال، آنهم در حالی که به قول اوباما، پیشرفت فعالیت هسته‌ای ایران متوقف شده است، دقیقا همان پذیرش توافق روی کلیات و موکول کردن بحث درباره جزئیات به مرحله دوم است. با این تفاوت که در شکل جدید، با تن دادن به تعلیق ۱۰ ساله، اولا؛ بخش اعظمی از جزئیات را هم به نفع حریف پذیرفته‌ایم که تعلیق فعالیت‌های تحمیل شده در توافق ژنو از جمله آنهاست، ثانیا؛ راه برای چانه‌زنی درباره جزئیات را نیز به نفع حریف به روی خود بسته‌ایم. چرا که بازگشت به فعالیت عادی هسته‌ای پس از ۱۰ سال، منوط و مشروط به نظر آژانس- بخوانید نظر حریف- است.
ثالثا؛ پذیرش تعلیق ۱۰ ساله به مفهوم و معنای توقف همیشگی فعالیت هسته‌ای است، فرسودگی تجهیزات، توقف تعویض و جابه‌جایی ملزومات، محدودیت‌ در تحقیق و توسعه R&D  در عمل فعالیت‌ هسته‌ای کشورمان را فرسایشی و مختل خواهد کرد، ضمن آن که این فعالیت بایستی از سوی دانشمندان هسته‌ای کشورمان به روز شوند.
نگاه آمریکا به بعد از ۱۰ سال
مقامات رسمی مراکز استراتژیک آمریکا انکار نمی‌کنند که منظور اصلی آنان از فرصت‌سوزی‌های ۱۰ ساله و بیست ساله و... که در مذاکرات بر آن اصرار ورزیده‌اند، زمینه‌سازی برای مقابله با اساس جمهوری اسلامی ایران است. و این خط استراتژیک را به قول «دیوید فروم» در یک پروژه دو پله‌ای تعریف کرده‌اند، پله اول تغییر رفتار نظام اسلامی- تن دادن به طرح سازش خاورمیانه، دست کشیدن از حمایت حزب‌الله و حماس و... - و پله دوم؛ تغییر ساختار نظام، یعنی براندازی.

آخرین موضع رئیس‌جمهور درباره ضرورت لغو یکجای همه تحریم‌ها مغایر با طرح آمریکا مبنی بر کش دادن موضوع حداقل برای ۱۰ سال است.
رئیس‌جمهوری در دیدار وزیر امور خارجه ایتالیا در این‌باره گفته بود «برای حل و فصل مسئله هسته‌ای هیچ راهی جز مذاکره وجود ندارد، اساس مذاکرات هسته‌ای تلاش برای حصول به نقاط مشترک و اعتماد دوجانبه است و به اعتقاد ما همه تحریم‌ها باید در یک لحظه برداشته شوند.»
به گزارش رجانیوز تاکید روحانی و ظریف بر لغو تحریم‌ها در نتیجه مذاکرات هسته‌ای در حالی است که مقامات آمریکایی اعلام کردند در صورت محقق شدن ۸ شرط زیر با تعلیق بخشی از تحریم‌ها موافقت می‌کنند. این شروط عبارتند از:
۱- رفع تحریم‌ها فقط مربوط به تحریم‌هایی می‌شود که تحت عنوان فرمان اجرایی رئیس‌جمهور آمریکا قرار دارد.
۲- در صورت توافق نهایی تحریم‌ها تعلیق می‌شود و لغو نخواهد شد.
۳- تحریم‌هایی که به صورت احتمالی تعلیق خواهد شد فقط تحریم‌های مربوط به موضوع هسته‌ای است و تحریم‌های حقوق بشر و تروریسم را شامل نمی‌شود.
۴- پس از توافق نهایی نیز بلافاصله تحریم‌ها تعلیق نخواهد شد بلکه باید در ابتدا ایران تعهدات خود را اجرا کند.
۵- آژانس باید فعالیت‌های ایران را تایید کند.
۶- پروتکل الحاقی از سوی ایران به اجرا درآید.
۷- رضایت و رای‌گیری کنگره به منظور تعلیق تحریم‌ها لازم است بدون رضایت کنگره تحریمی تعلیق نمی‌شود.
۸- برنامه موشکی ایران مورد بازبینی قرار بگیرد و به صورت جدی محدود شود.
رهبر معظم انقلاب دهه فجر سال جاری در دیدار فرماندهان نیروی هوایی ارتش فرمودند یکی از نتایج توافق نهایی که در آن عزت و استقلال مردم ایران باید حفظ شود، لغو تمامی تحریم‌ها باشد:
«همه آنچه هم قرارداد بسته می‌شود بین مسئولین ما و بین طرف مقابل، باید روشن، واضح، غیرقابل تفسیر و تأویل باشد. این‌جور نباشد که طرف مقابل- که با دبه کردن و چک و چانه زدن، کار خود را پیش می‌برد- بتواند باز سر قضایای گوناگون، بهانه‌گیری کند، دبه دربیاورد، کارها را مشکل بکند؛ نه، همه اینها برای این است که سلاح و حربه تحریم از دست دشمن خارج بشود. اگر بتوانند این کار را بکنند خوب است. البته باید به معنای واقعی کلمه تحریم از دست دشمن خارج بشود، تحریم برداشته بشود؛ توافق به این صورت [بشود]؛ و الا اگر چنانچه در این زمینه به توفیق نرسیدند، ملت ایران و مسئولین و دولت محترم و دیگران، راه‌های فراوانی دارند و یقینا باید آن راه‌ها را طی کنند برای اینکه بتوانند حربه تحریم را بی‌اثر کنند و کُند کنند.»
موضع جدید رئیس‌جمهور که در راستای منافع ملی ایران و به معنای تصحیح اشتباه راهبردی تیم مذاکره در موضوع لغو یکباره همه تحریم‌ها است، نشان از آن دارد اگر نتیجه توافق هسته‌ای لغو یکباره همه تحریم‌ها نباشد، مذاکرات برای ایران یک مذاکره زیان‌آور و بازی برد- باخت به نفع مقامات آمریکایی بوده است.
البته لغو یکباره تحریم‌ها تنها با اظهارنظر محقق نمی‌شود و تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای باید در جریان مذاکرات این گزاره را به مثابه یکی از خطوط قرمز نظام در نظر گرفته و تحت هیچ شرایطی حاضر به پذیرش توافقی نشود که در آن لغو همه تحریم‌ها به عنوان یکی از اصول اساسی آن مورد تاکید قرار نگرفته باشد. منبع: کیهان

-۱ «برتولت برشت» نمایشنامه‌نویس و شاعر بلندآوازه آلمانی از قول بازیگر نقش اول یکی از نمایشنامه‌های خود می‌گوید: «شرم‌آور است!... چرا هنوز متوجه نشده‌ای که می‌توان به یک نفر برای همیشه دروغ گفت و می‌توان برای یک بار به همه دروغ گفت، اما هرگز نمی‌توان برای همیشه به همه دروغ گفت».

در گرماگرم مذاکرات هسته‌ای ایران و ۵+۱ در ژنو و در حالی که نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی به منظور خام کردن تیم هسته‌ای کشورمان و آماده‌سازی آنان برای اعطای امتیازات بیشتر، به آمریکا رفته و قرار بود طی سخنانی در کنگره، نقش مخالف توافق پیش‌روی را بازی کند، آقای هاشمی رفسنجانی در اقدامی عجیب که با توجه به هوش سیاسی ایشان دور از انتظار بود، منتقدان داخلی را به باد اتهام گرفت و گفت؛ «در‌مهمترین پروژه دولت که تیم مذاکره‌کننده است و مورد حمایت مقام‌معظم‌رهبری قرار دارد، خودشان هم تکرار می‌کنند که با برنامه رهبری کار را پیش می‌برند اما این دلواپسان چه بر سرشان می‌آورند و با نتانیاهو همنوا شده‌اند. هاشمی رفسنجانی با اشاره به سفر نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی به آمریکا ادامه داد: او آنجا رفته و اوباما را تحریک می‌کند و اینجا هم دلواپسان می‌گویند که ما اسرار را می‌گوییم؛ نمی‌دانیم این چه سری است؛ آنها هم از شیطان هستند و از آن طرف دارند کار می‌کنند اما در حال حاضر نزدیک به نتیجه رسیده‌ایم. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: زمانی که تیم مذاکره‌کننده باز می‌گردد به جای استقبال از آنها دلواپسان چیزهایی می‌گویند که نباید بگویند. وی با اشاره به انتقادات مجلس از تیم مذاکره‌کننده ادامه داد: تریبون مجلس باز است و هر چه می‌خواهند می‌گویند و برخی هم این دروغها را باور می‌کنند و اینها مزاحمت است»!
-۲ با عرض پوزش از آقای هاشمی رفسنجانی باید گفت؛ اظهارنظر ایشان درباره موضوع یادشده به اندازه‌ای سخیف است که نمی‌توان باور کرد، این اظهارات بی‌پایه و عوامانه مورد قبول خود ایشان نیز باشد. یعنی آیت‌الله هاشمی با آن سوابق چند ده ساله و حضور در مسئولیت‌های بلندپایه نظام به این نتیجه رسیده‌اند که آمریکا اصرار دارد در توافق پیش‌روی به ایران امتیازات فراوانی بدهد! ولی نتانیاهو از اینکه آمریکا با ایران از در دوستی درآمده و دشمنی‌ها را کنار گذاشته، عصبانی و ناراحت است؟!... به یقین آقای هاشمی رفسنجانی در دورترین افق‌های ذهن خود نیز بر این باور نیست. پس ماجرا چیست؟! بخوانید!
-۳ تأسف‌آور است، ولی قابل انکار نیست که آیت‌الله هاشمی رفسنجانی امروز با رفسنجانی دهه‌های اول انقلاب تفاوت فراوانی دارد. ایشان دیگر به عنوان یکی از استوانه‌های نظام شناخته نمی‌شود، بلکه جایگاه پیشین خود را - به هر علت! - از دست داده است و از سکوی بلند «شخصیت سیاست‌ساز و استوانه نظام» به «عضویت یک گروه سیاسی» تنزل یافته است. این «افول» البته که برای دوستداران انقلاب و نظام تأسف‌آور است و مشاهده ایشان در کنار پادوهای بی‌شخصیت‌ سیاسی که هر روز به رنگی درمی‌آیند و بیشترین دشمنی‌ها را نسبت به وی روا داشته‌اند، سخت و ناگوار است ولی...
اکنون باید توجه داشت که وقتی به اینگونه اظهارات آقای هاشمی از دریچه جایگاه قبلی ایشان نگاه می‌شود، تعجب‌آور به نظر می‌رسد و حال آن که اظهارات مورد اشاره از جایگاه بلند قبلی نیست بلکه - با عرض پوزش- اکنون دیگر اظهارات ایشان به عنوان اظهارنظر یک عضو از اعضای یک حزب سیاسی قابل ارزیابی است.
۴- آقای هاشمی‌ رفسنجانی همسو با آقای روحانی، تمامی حیثیت سیاسی خود را به مذاکرات هسته‌ای و نتایج آن گره زده‌اند و حال آن که امروزه اگر از خسارت‌های فراوانی که تحمل کرده‌ایم، امتیازات نقدی که داده‌ایم و تحقیرهایی که تحویل گرفته‌ایم صرفنظر کنیم، تمامی شواهد موجود به وضوح حکایت از آن دارند که تنها دستاورد دور جدید مذاکرات هسته‌ای، اثبات غیرقابل اعتماد بودن آمریکا بوده است، یعنی دقیقا آنچه که آقایان در دولت جدید اصرار بر نفی آن داشتند.
اظهارات اخیر جناب هاشمی، تلاش بی‌فایده‌ای برای تغییر صورت مسئله است. ایشان و در موارد بیشتری آقای روحانی، سعی می‌کنند  برای ناکامی خود در مذاکرات و بر زمین‌ ماندن وعده‌هایی که داده بودند، «علت» و «عواملی» بیرون از حوزه مسئولیتی خود بتراشند و در این راه تا آنجا پیش می‌روند که حتی منتقدان خود را با نتانیاهو، همزبان معرفی می‌کنند!
۵- آقای هاشمی و دوستانشان در دولت بیشتر از آن که در پی عمل به وعده‌های خود باشند، سخنرانی و مصاحبه و همایش به مردم تحویل داده‌اند و اکنون که یکسال و چند ماه از عمر دولت یازدهم می‌گذرد، با انبوهی از وعده‌های بر زمین مانده روبرو هستند، و متاسفانه به جای این که از تجربه ناکام گذشته پند بگیرند و مسیر حرکت خود را به سوی منافع ملی و رسیدگی به امور ضروری و حیاتی مردم تغییر دهند، به فرافکنی روی آورده و موانع فرضی می‌تراشند.
۶- و اما تهمت بزرگ همنوایی منتقدان با اسرائیل، اگرچه کودکانه و خنده‌دار است ولی به دلیل سوابق همسو با اقدامات وطن‌فروشانه و خیانت‌آمیز اصحاب و سران فتنه ۸۸ باید آن را در چارچوب «ترفند فرار به جلو» ارزیابی کرد. و شاید کسانی که در فتنه یاد شده، آشکارا از سوی مثلث  آمریکا، اسرائیل و انگلیس به کار گرفته شده بودند، در پی تطهیر! خود برآمده باشند!
آقایان فراموش نکرده‌اند که نتانیاهو با صراحت اعلام کرده بود «اصلاح‌طلبان بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران هستند» - که البته منظورش آن دسته از مدعیان اصلاحات بود که در فتنه حضور داشتند - و شیمون پرز، تاکید کرده بود که «جنبش سبز به نمایندگی از اسرائیل با جمهوری اسلامی ایران درگیر است»، به یقین از یاد نبرده‌اند که شعار «نه غزه، نه لبنان» از سایت وزارت خارجه رژیم صهیونیستی سر برآورده بود! و به یاد دارند که روز قدس به نفع اسرائیل شعار می‌دادند، روز ۱۳ آبان به حمایت از آمریکا شعار می‌دادند، روز عاشورا به ساحت امام حسین(ع) اهانت کرده بودند و شعار «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است» را هم که به خاطر دارند؟ و ...
حالا باید پرسید؛ کدام اقدام اصحاب و سران و همراهان فتنه ۸۸، مستقیما و آشکارا در خدمت به اسرائیل نبوده است؟! و...
http://kayhan.ir
حسین شریعتمداری